ناگفتههای مداح بیت رهبری: همه به رهبر پشت کردهاند
منصور ارضی، مداح صاحبنام بیت رهبری.
حسین علیزاده (دیپلمات پیشین در فنلاند)
در کشورهای پیشرفته ارزیابی مداوم و مستمر از محبوبیت رهبران سیاسی از طریق نظرسنجیهای گوناگون یک روش متداول است تا رهبران از جایگاه خود در افکار عمومی آگاهی یافته و در صورت عدم اقبال مردم، در تصمیمهای خود بازنگری کنند. این رهبران میدانند که ادامه سیاستهای نادرست میتواند بقای آنان را در قدرت سیاسی با خطر مواجه کند.
اما در غیاب نظرسنجیها و از آن بالاتر غیاب رسانههای آزاد که بازگوکننده حقایق جاری در بستر جامعه هستند، ارزیابی محبوبیت رهبری همچون علی خامنهای در کشوری همچون ایران چگونه امکانپذیر است؟
منصور ارضی پردهها را به کنار میزند:
منصور ارضی، مداح صاحبنام بیت رهبری، اخیرا در سخنانی بیسابقه به استناد «مشاهداتش»، بیاناتی را اظهار داشت که در ارزیابی جایگاه رهبری حائز اهمیت است. او گفته که «... مسئله اینه که جامعه مریض شده. همه پشت کردند به رهبری... چون (خودم) شنیدم دارم براتون درد دل میکنم. از زبان مومنین شنیدم که به آقا (خامنهای) حرف نامربوط میزنند؛ مومنین!!» - سایت بازتاب ۱۳ مهر ۹۱-
از نظر جامعهشناسی حقایق جاری در بستر یک جامعه چیزی نیست که قابل کتمان باشد. زشتیها و زیباییهای رهبران جامعه سرانجام برملا میشوند.
در ارزیابی از سقوط جایگاه رهبر جمهوری اسلامی دیگر نیاز به «نهضت نامهنگاری» به ابتکار محمد نوریزاد نیست. مداحان بیت رهبری خود بهترین واگوکننده شأن و منزلت رهبر هستند. چه سخنی روشنتر از این که منصور ارضی به صراحت اظهار میدارد که همه به رهبر پشت کرده و به او حرف نامربوط میزنند. «مومنین» آنانی هستند که منصور ارضی نمیتواند در ایمانشان شک کند. آنگاه چنین افرادی به رهبر سخن نامربوط (احتمالا ناسزا و دشنام) میگویند. چنین مشاهداتی بهترین گواه از سقوط آزاد جایگاه رهبری در میان «خودیها» است.
او خود علت اینکه مومنین به رهبر نامربوط می گویند را موشکافی میکند و حکایتی را نقل میکند که کسی یا کسانی را دیده که به نان شب خود محتاجند (.. من کسی رو میشناسم که میگفت روزی سه هزار تومان هزینه خرید نان خانهام هست و الان اون رو هم نمیتونم بخرم و توان ندارم. حاجی تو به من بگو چکار کنم. از طرفی اجاره خانه، پول رهن خانه، هزینه مدرسه فرزندان و دانشگاه و غیره خیلی سخت شده).
منصور ارضی سپس به نقل خاطرهای از خود میپردازد که از کمک ۷۰ میلیون تومانی که خیرین در اختیار او گذاشته بودند همه در عرض یک ماه تمام شدهاست. (باورتون نمیشه غیر از جهیزیه در ماه گذشته حدود ۷۰ میلیون تومان دوستان تقبل کردند و دست من رو هم در خرج کردن اون باز گذاشتند. الان چیزی برای من نمونده. میفهمی چی میگم یا نه؟»
در ادامه وی با مقایسه نابهنجاریهای دوران پیش و پس از انقلاب اسلامی اوضاع کنونی را بدتر ارزیابی کرده و میگوید «فیلم میسازند از.. فحشا و آلودگیهای زمان پهلوی... درسته که بوده، ولی بابا جان الان که اوضاع خیلی بدتر شده».
تطهیر رهبر
واگویی مشکلاتی از این قبیل آن هم از زبان مداحان بیت رهبری به چه منظور صورت میگیرد؟ منصور ارضی و امثال او چنان «ذوب در ولایت»اند که هرگز قصد تخریب رهبر را ندارند. برعکس آنان با تخریب دیگران به دنبال تطهیر رهبرند. در همین سخنان ردپای تخریب احمدینژاد و دولتش را به خوبی میتوان یافت. (پول و طلا و دیگر مسائل مادی... با نقشهای که دست خود دولت و ایادیشونه (ایادی دولت افزایش یافته و) اینجور مردم رو گرفتار کردهاست).
این سخنان سادهلوحانه به منظور نقطهگذاری و ایجاد فاصله بین احمدینژاد و رهبری گفته میشود تا اولا رهبر را از همه معضلات جامعه تطهیر کرده و در ۹ ماه منتهی به پایان دوران ریاست احمدینژاد همه ناملایمات را بر گرده او افکنند.
در راستای تطهیر رهبری و درک بیشتر از آنچه در حلقه مومنین! در انتقادهای جدی از رهبر میگذرد، سخنان اخیر محسن رضایی قابل ملاحظه است. او میگوید «کسانی که میگویند سیاستهای رهبری و سیاست گروهی خاص در ایران موجب پدید آمدن تحریمها شدهاست، سخت در اشتباه هستند. دشمن از مدتها قبل این برنامه را در مقابله با ایران پیاده کردهاست و روشنگریهای رهبر انقلاب راهبردی اساسی در "موفقیت در برابر تحریمها" است». - سایت بازتاب ۹ مهر ۹۱-
اینکه چگونه این ثناگویان میتوانند دفاع جانانه رهبر از احمدینژاد را که روزگاری او را «رئیسجمهور دانشمند» توصیف کرده و برجستهترین ویژگی او را «بازگشت به گفتمان انقلاب ۵۷» شمرده بود، تطهیر کنند جای بسی شگفتی است چرا که هرچه بر طبل رسوایی احمدی نژاد بکوبند، وجاهت رهبرشان را بیشتر برباد خواهند داد که «نظرات او را نزدیکتر به خود در مقایسه با نظرات هاشمی رفسنجانی» در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ دانسته بود؛ رهبری که به گفته محمدرضا باهنر اگر توصیههای او نبود دست کم ۹ تن از وزیران پیشنهاد احمدینژاد برای کابینه دومش از مجلس «همسو» به دلیل بیکفایتی رأی اعتماد نمیگرفتند.
محسن رضایی در حالی از راهبردهای رهبر انقلاب در موفقیت در برابر تحریمها سخن میراند که سایت او (بازتاب) به نقل از ایسنا در گزارشی از سقوط ارزش ریال در عراق و مشکلات زائران ایرانی گزارش داده که «نزول ارزش ریال ایران موجب رفتار سرد کسبه عراقی با زائران ایرانی شدهاست. فروشندگان عراقی در قبال عرضه کالا از ایرانیان، به جای ریال دلار و ارزهای دیگر مطالبه میکنند». در ادامه گزارش، مقایسه جالبی انجام شده میان ارزش ریال در برابر دینار عراق به شرح زیر:
سال ۸۱: هر ۱۰ هزار دینار عراقی با ۱۰۰۰ تومان مبادله میشد.
سال ۸۴: هر ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ دینار عراقی با ۱۰۰۰ تومان
سال ۸۷: هر ۳۰۰۰ دینار برابر ۱۰۰۰ تومان
سال ۸۸: هر ۲۵۰۰ دینار برابر ۱۰۰۰ تومان
سال ۸۹: هر ۲۰۰۰ دینار برابر ۱۰۰۰ تومان
سال ۹۰: هر ۱۰۰۰ دینار برابر ۱۰۰۰ تومان
سال ۹۱ خردادماه: هر ۱۰۰۰ دینار برابر ۱۴۵۰ تومان
سال ۹۱ مردادماه: هر ۱۰۰۰ دینار برابر ۱۷۰۰ تومان
سال ۹۱ اول مهرماه: هر ۱۰۰۰ دینار برابر ۲۱۵۰
سال ۹۱ دهم مهرماه: هر ۱۰۰۰ دینار برابر ۲۸۰۰ تومان
نمونهای از توهمهای رهبری
ثناگویان علی خامنهای در حالی دامان او را از کژی در مدیریت کشور مبرا میدانند که او در ریز و درشت اداره کشور گاه آشکار و گاه نهان دخالت دارد. در بحران سقوط ارزش ریال، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی در بهمن ۹۰ در رابطه با تصمیم اتحادیه اروپا برای تحریم بانک مرکزی ایران به پیشنهاد انگلیس گفته بود که کشور در وضعیت شعب ابی طالب (تحریم جانکاه چند ساله مسلمان در صدر اسلام در منطقهای به نام شعب ابی طالب) قرار خواهد گرفت. او گفته بود «تا پیش از زمانی که ماجرای (حمله به) سفارت انگلیس پیش آمد دلار ۱۳۰۶ تومان شده بود اما این مسئله (حمله به سفارت انگلیس) موجب شد قیمت دلار باز هم در بازار افزایش یابد. مسائل ارزی به صورت مستقیم وابسته به مسائل تحریم است... اگر بانک مرکزی را تحریم کنند به مثابه این است که ما چند سال در شعب ابی طالب ماندگار شدهایم».
چنین ارزیابیهایی از بحرانی که میتواند دامان اقتصاد کشور را بگیرد برای هر درسناخواندهای هم آسان است. اما به رغم هشدارهای رئیس بانک مرکزی، رهبر جمهوری اسلامی، کشور را متوهمانه در شرایط بدر و خیبر (پیروزیهای درخشان صدر اسلام) ارزیابی میکند. (این روسیاههای بدمحاسبهگر، تصور میکنند نظام اسلامی در شرایط شعب ابی طالب است. نیست این جور. ما امروز در شرایط شعب ابی طالب نیستیم. "ملت ایران امروز در شرایط بدر و خیبر قرار دارد"... این راهی است که با بصیرت انتخاب شدهاست... جمهوری اسلامی امروز کجا؟ بیست سال و سی سال قبل کجا؟ دشمنان جمهوری اسلامی هیمنه و باد و بروت آن روزشان کجا و ضعف و انکسار امروزشان کجا؟- ۱۹ دی ۹۰-
آیندهای که رهبری برای نظام خود پیشبینی کردهاست:
خامنهای در همین سخنرانی آینده نظامش را به خوبی ترسیم کردهاست. او برای دوام نظام جمهوری اسلامی دو شرط را برشمرد. این دو عبارتند از:
الف) ایستادگی قاطعانه "هویت جمعی" نظام اسلامی.
ب) حضور هوشمندانه مردم در صحنه که به گفته او «موجب میشود که هیچیک از توطئهها و کیدهای دشمن تأثیرگذار نباشند».
حال اگر این شروط را با اطلاعاتی که از رسانههای رسمی جمهوری اسلامی قابل دستیابی است ارزیابی کنیم، سرنوشت نظام روشن خواهد بود.
در خصوص شرط اول اختلافات مقامات ارشد نظام با یکدیگر بر همگان روشن است.
در خصوص شرط دو نیز سخنی صریحتر از مداح رهبری نیست که گفت «همه پشت کردهاند به رهبری و.. از زبان مومنین شنیدم که به آقا (خامنهای) حرف نامربوط میزنند».