بررسی روزنامه های صبح یکشنبه - شانزده مهر
روزنامه های امروز صبح تهران از آرامش در بازارهای ارزی خبر داده و در عین حال نوشته اند که در بازار ارزی که ماموران اطلاعاتی و امنیتی مسئول کنترل آن شده اند همه فروشنده اند. مقالاتی در پاسخ رییس جمهور که دولت را غیرمسئول می داند و همه چیز در نظرش تقصیر دیگران است در روزنامه های امروز هست و یک مصاحبه با هاشمی رفسنجانی در روزنامه آرمان روابط عمومی.
تیتر و عکس صفحه اول کیهان
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد پیرامون اختلاف مسئولان کشور نوشته کدام ایرانی است که از این همه تنشهای باورنکردنی میان مسوولان کشور خود، خشنود باشد و به صورت تفریحی به آن نگاه کند. صحنه سیاست ایران کلوزیوم یا آمفیتئاتر روم نیست که گلادیاتورها با هر وسیله جنگی به جان هم بیفتند و یکدیگر را بدرند و مردم هم برای تماشای این جنگ تن به تن کف بزنند و لذت ببرند. بینندگان این نبردهای تن به تن و جعلی در عرصه سیاست ایران نیز جز آنکه غصه بخورند، ظاهرا کار دیگری از دستشان برنمیآید. هنگام رفتن جان از بدن کسی خوشحالی نمیکند، حتی اگر آن فرد دشمن او باشد.
به نوشته این مقاله قضیه اینطور نیست که گروهی از اصولگرایان همه اشتباهات را بر گردن دولت بیندازند. این دولت از آسمان نیامده. جبهه اصولگرایان بدون استثنا در برابر این وضع مسوولیت مشترک دارند، کم و زیاد این مسوولیت مسالهیی متفاوت است. شهامت و اصول اخلاقی حکم میکند که صادقانه در برابر این وضع اعلام مسوولیت کنند.
اعتماد در نهایت نوشته اینکه بخواهند یک گروه محدود از خود را مسوول این وضع معرفی کنند، هیچ نتیجهیی ندارد. پذیرش مسوولیت به منزله اتخاذ یک راهبرد جدید در مدیریت سیاسی است. آنچه میتواند شادی را به اردوگاه مردم از جمله اصلاحطلبان برگرداند، اتخاذ این راهبرد از سوی اصولگرایان است. آینده نشان خواهد داد که آیا چهرههای غمگین در جامعه ما شاد خواهند شد یا غمگینتر؟
دغدغه های هاشمی رفسنجانی. آرمان
حسین عبداللهی در مقدمه گزارش اصلی این روزنامه آرمان نوشته : یک روز آفتابی به دیدارش رفتیم. تصورمان این بود که باید خود را برای دیدن چهره متفاوت پدری آماده کنیم که دو فرزندش اکنون در زندان هستند و او تمام وقت به آزادی آنها میاندیشد. تصورمان این بود که آقای هاشمی رفسنجانی از بازداشت فرزندانش گلایه کند اما به محض ورود به اتاق او گشادهروتر از همیشه پذیرای ما شد و از احوالمان پرسید و بدون اشاره به موضوعی که این روزها فکر او را مشغول کرده خواست تا سوالاتمان را آغاز کنیم. در میان پاسخهایی که به ما داد متوجه گلایههای او شدیم اما این گلایهها نه از سر حضور دو فرزندش در زندان بلکه نگرانیهایش از اوضاع اقتصادی بود.
تبتر و عکس صفحه اول آرمان
به نوشته این روزنامه هاشمی معتقد بود که نباید اجازه میدادند که سوءمدیریتها کشور را با مشکل مواجه کند. همگان به خوبی میدانند که آیتالله طی سالهای اخیر با اقشار مختلف کشور دیدار کرده و در هر دیدار به ارائه راهکارهایی برای بهبود اوضاع پرداخته است اما متاسف بود از کمکاری و بیتوجهی افرادی که باید به اجرای این راهکارها تن دهند. او اگر چه از وضعیت فعلی و اینکه به راهکارهای ارائه شده توجهی نشده، ناخشنود بود اما گفت که باز هم برای رفع مشکلات تلاش خواهد کرد. از انتخابات هم برایمان گفت؛ انتخاباتی که سرنوشت کشور را برای چهار سال تعیین خواهد کرد. مصداقی را معرفی نکرد اما مشخص بود از روند سالهای اخیر در حوزه اجرایی بهویژه در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد رضایت ندارد.
آرمان در نهایت نوشته او هر چه گفت از بهبود اوضاع کشور بود و نیاز ۷۰میلیون ایرانی برای با هم بودن و وحدت؛ به هر حال ما هم منتظر بودیم تا او بگوید از گلایههای شخصیاش اما او هیچ نگفت و ما را منتظر گذاشت تا اینکه صبر ما به پایان رسید و پرسیدیم که «صبر او چه زمانی به پایان خواهد رسید؟»، پاسخی داد که ما را به سکوت و تفکر واداشت، گفت «زمانی صبرش به پایان میرسد که خطری نظام و انقلاب را تهدید کند.».
مجلس از خاصیت افتاده
ابتکار در سرمقاله خود مدعی شده که اصولگرایان عملا مجلس را از خاصبت انداخته اند در حالی که در دورههای مجلس شورای ملی و اسلامی موارد بسیاری از مجادلات داغ و واقعی نمایندگان مردم با وزرا و روسای دولتهای مختلف، بر سر عملکرد اجرایی آنان، وجود دارد. دولتهای متعددی با رای مجلس سقوط کردند، وزرای بسیاری با رای عدم اعتماد نمایندگان از صندلی وزارت به پایین کشیده شدند و در یک مورد، رئیس جمهوری که به آرای یازده میلیونی خود پشتگرم بود، نیز بارای نمایندگان مردم، به پایین کشیده شد،تا نشانههایی از وجود اراده نظارت در بسیاری از دورههای مجلس برای اعمال نظارت قانونی مجلس بر قوه مجریه مشاهده شود.
نویسنده مقاله سپس اضافه کرده اصولگرایان اگرچه این روزها تلاش فراوانی به خرج میدهند که نمرات دولتهای نهم و دهم، در کارنامه شان ثبت نشود، اما نمیتوانند مانع ثبت نمرات مجالس هفتم، هشتم و نهم در پرونده عملکرد سیاسی جناح متبوع خود شوند. شاید بتوانند که از اساس منکر اصولگرایی محمود احمدی نژاد شوند اما نمیتوانند در تعلق غلامعلی حدادعادل،علی لاریجانی،محمدرضا باهنر و محمدحسن ابوترابی به اردوگاه اصولگرایی تردید کنند.
ابتکار تاکید کرده در ارزیابی کارنامه این جناح قدرتمند، در عرصه قانون گذاری و نظارت، میتوان گفت که مجلس و اهرمهای نظارتی آن، در حکم تیغ تیزی بودند که اصولگرایان میتوانستند از آن برای جراحی بخشهای مهم اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سیاست کشور و درآوردن دملهای چرکین اعضای پیکر قوه اجرایی کشور، استفاده کنند، اما با استفادههای نابه جا، آن را کند کرده اند.به همین خاطر است که از این تیغ سابقا تیز، دیگر نمیتوان حتی برای نیشتر زدن به جوشهای کوچک، نیز استفاده کرد.
ارز به جای خود بازگردد
تیتر و عکس صفحه اول ابتکار
محمد حسین کریمیپور در مقاله ای در آرمان نوشته موضوع ارز را از دو دیدگاه کلان میتوان مورد بررسی قرار داد. اول آنکه چرا ارز همانند یک بیمار میماند که هر لحظه استعداد تشدید بیماریش وجود دارد. و موضوع دوم آنکه، چه کسی در حال اذیت کردن این بیمار است؛ بهطوری که با نرساندن دارو یا مسائلی از این دست، زمینه را برای بدتر کردن حال این بیمار مهیا کرده است. مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کرد آن است که ارز در فضای اقتصاد ملی یک کالاست. نشانه کالا بودن آن نیز تاثیر عرضه و تقاضا بر قیمت ارز است به طوری که با عرضه زیاد قیمت آن کاهش یافته یا با تقاضای زیاد قیمت افزایش مییابد.
به نوشته این عضو اتاق بازرگانی ایران اگر قیمت ارز به مرور زمان و براساس قانون برنامه چهارم و در ادامه آن قانون برنامه پنجم افزایش مییافت، حالا قیمت ارز به مرور زمان به همان سه هزار تومان فعلی رسیده بود. در حالی که افزایش قیمت ارز، بهصورت معمول جلوی واردات غیرضرور را میگرفت و همچنین تولیدکنندگان داخلی و صادرکنندگان نیز با مشکل مواجه نمیشدند. قیمت ارز طی سالهای اخیر به اجبار پایین نگه داشته شده و حالا بیش از مشکلات تحریم یا هر چیز دیگری، فشار این فنر انباشته بازار را از کنترل خارج کرده است.
این مقاله در پایان تاکید دارد که اگر دولت نتواند یارانهای را که طی این سالها به بخش ارز اختصاص میداد، ادامه دهد، بازار به رفتارهای هیجانی خود ادامه خواهد داد. پس باید ارز را به جای خود بازگرداند. اگر وارد یک جنگ اقتصادی شدهایم، مردم سپاه آن و دولت محل تدبیر نحوه جنگ هستند. باید مردم را محرم فرض کرده و برای آنها موضوعات را شفاف کنیم و اگر مشکلی وجود داشته و کمبودهایی وجود دارد این را باید برای مردم توضیح دهیم.
خط قرمز درمان با این ارز
سیامک مرهصدق عضو کمیسیون بهداشت مجلس در تهران امروز نوشته بروز نوساناتی در بازار ارز که پیامدهای ثانوی را در سایر بازارها به همراه داشته است، مباحثی را درباره چگونگی عبور از این مشکل موجب شده است. از جمله در بخش پزشکی پیشنهادی درباره افزایش تعرفه درمان در نیمه دوم سال مطرح شده که بررسی چند و چون آن از اهمیت بسزایی برخوردار است چراکه تامین سلامت جامعه از مهمترین وظایف دولتهاست و در کشور ما وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت مردم این وظیفه را به عهده دارد.
به نوشته این مقاله از آنجا که اختلال در بازار ارز در روزهای گذشته سبب ایجاد تغییراتی از جمله تغییر قیمت تجهیزات پزشکی میشود، وزارت بهداشت میتواند این موضوع را بررسی کرده و اگر امکانپذیر بود، نسبت به بازبینی تعرفههای پزشکی بدون اینکه هزینهاش بر دوش مردم قرار بگیرد، اقدام کند.
تهران امروز در نهایت نوشته نگرانیهایی از سوی جامعه پزشکی نسبت به اختلال در نظام ارزی کشور، افزایش تورم، کمبود حمایتهای ارزی به ویژه در واردات تجهیزات و مواد مصرفی پزشکی و غیرواقعی بودن تعرفههای حوزه سلامت مطرح شده است. حتی از ارقامی با عنوان تورم ۵۰ تا ۶۰ درصدی در حوزه سلامت نام برده شده است.
پاسخ های رییس دولت و سئوال ها از او
منصور فرزامی در سرمقاله مردم سالاری نوشته به استناد آنچه از روزنامهها آمده ، پاسخ رئیس جمهوری بعد از ۱۶ ماه، در مقابل پرسش خبرنگاران، این هاست: جامعه گرفتار جنگ روانی و جنگ اقتصادی است. دولت، شب و روز کار میکند. تنها مقام مسئولی که در کشور ما پاسخگوست، رئیس محترم جمهوری است . در این هفت ساله، در اکثر قریب به اتفاق بخشها، معادل کل تاریخ کشور، کار شده است .
نویسنده این مقاله تاکید کرده جناب رئیسجمهوری! اگر از شما میپرسند و شما هم خود را یگانه مسئول پاسخگو در کشور میدانید به سبب آن است که رئیس و شخص اول اجرایی کشور هستید، بنابراین منطقی است که شما را مسوول مستقیم عملکردها بدانند و علت نارساییها را از مجموعه دولت شما بپرسند . این که امر غریبی نیست!
مردم سالاری در نهایت نوشته اگر غیر از این است، پس مسوول نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ما کیست؟ اگر قوه قضاییه است از این قوه بپرسیم؛ چنانچه مجلس است، آنجا را مورد سوال قرار دهیم، حضرت عالی هم که در صراحت لهجه شهرهاید. آن ۲۲ نفری که قیمت ارز را بالا میاندازند، چه کسانیاند؟ چرا مردم نباید از زبان شما بشنوند ؟ چرا نشانی نمیدهید تا دستگاه قضا پیگیری کند؟
اعتماد در گزارشی نوشته سعید قاسمی، کارشناس مسائل فرهنگی و از فرماندهان جنگ تحمیلی است که در جمع زایران شهدای بهشت حضرت زهرا درباره سخنان اخیر احمدینژاد درباره تاثیر تحریمها بر وضعیت اقتصادی و تنشهای این حوزه سخنرانی کرد. از جمله گفت: حرف ناگفته با شما زیاد داریم. چندین بار خواستم وقت ملاقات بگیرم، شما گرفتار بودید اما به علت اتفاقاتی که پیش آمده و احتمالا پیش خواهد آمد، رنجیده خاطرید؛ که هم نمیتوانیم نگوییم و اگر بخواهیم بگوییم نمیدانیم چطور بگوییم که دشمن از آن استفاده نکند.
عزیزم، حاج محمود مدل جدیدی را شروع کردهاید یا اینکه با شما شروع کردهاند اما میخواهم بگویم فرصت شما تمام شده است. مواضعی که دارید و برخی از آنها را در سفر اخیرتان به نیویورک مطرح کردید، حرفهای دوپهلو است و پالسها و چراغ سبز به آن طرف نشان میدهد. اگر مردم میخواستند نوکر امریکا باشند و با امریکا روابط داشته باشند اصلا چرا انقلاب کردند. رای مردم به شما رای به ارزشهای عدالتمحور بود. پس بدانید الان وقت این حرفها نیست.
این سردار سپاه در پایان گفته از قبل از عید امثال بنده میدانستند قرار است چه فتنهیی رخ دهد. وقتی کانتینر کاغذ پاره دلار کثیف را به کف جامعه میریزند معلوم است که میخواهند اعلان جنگ کنند. از چند هفته پیش اعلان جنگ کردند و جنگ با ما را کلید زدند. نظام به این بزرگی را با مرغ زیر سوال بردند. آقای احمدینژاد. امیدوارم دشمن نشنود اما ما را مسخره میکنند و میگویند شما مرغ را نمیتوانید مدیریت کنید.
کفن پوشان چه شدند؟
محمد حسین روان بخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته قیمت ارز دارد پایین میآید. اظهار نظر بعضی مسوولان دولتی هم کمتر شده است. این دو موضوع با همدیگر رابطه مستقیم خیلی خوبی برقرار کرده است که باعث سرافرازی همگانی است. اگر میدانستیم قرار است این دو موضوع چنین رابطه خوبی با هم برقرار کند، دعا میکردیم قیمت ارز ظرف یک هفته بیشاز این حرفها بالا برود.
نویسنده یادآوری کرده: یک زمانی میگفتند به هر خانواده ایرانی هزار متر مربع زمین مجانی میدهیم که یک خانه ویلایی و یک باغ بسازند و زندگی مرفهی داشته باشند! واقعا یک نفر نیست به حافظه ما بگوید: آخر این روزها، وقت به یاد آوردن اهدای هزار متر زمین است؟! لابد بعدش میخواهی یاد پول نفت سر سفرهها بیفتی؟! ولش کن حافظه جان! با این خاطرات، باعث نشو فیل کسی یاد هندوستان بیفتد و ...
طنز مردم سالاری در نهایت نوشته: بد نیست امروز که ما خیلی عاقلانه برخورد میکنیم، یک سوال که این ماهها خیلی پرسیده شده را جواب دهیم: اینکه کفنپوشهای دوران دولت اصلاحات، این سالها کجا هستند و چرا طی هیچ شرایطی حاضر نیستند کفن بپوشند و در خیابانها حضور بهم برسانند؟! پاسخ این است که در این ماهها مثل همه گرفتار گرانیهای بیسابقه و افزایش نرخ دلار و طلا و وضعیت نابسامان اقتصادی شدهاند و دیگر با این همه دغدغه نان و آب، کیکفن میپوشد و میآید وسط خیابان؟.
کارتون روز
روز کودک، پیام برومند، مغرب