آیا احمدی نژاد دلار ندارد؟
گزارشهای رسمی نشان می دهد که پارسال ایران تنها از محل درآمدهای نفتی نزدیک به ۱۲۰ میلیارد دلار بوده است و علاوه بر آن نیز نزدیک به ۴۴ میلیارد دلار کالاهای غیر نفتی صادر کرده است یعنی در سال گذشته درآمد ارزی ایران حدود ۱۶۴ میلیارد دلار بوده است.
در مقابل حجم واردات بنابر گزارش گمرک ایران، نزدیک به ۶۲ میلیارد دلار بوده است یعنی دستکم یکصد میلیارد دلار اضافه بر آنچه برای واردات لازم بوده است.
این محاسبه ساده نشان می دهد که حتی به فرض بروزمشکلاتی در انتقال پول نفت، دولت توانسته به جای دلار، ازکشورهای وارد کننده نفت، کالا بخرد و بنابر این نباید مشکلی در تامین ارز داشته باشد.
اگر آمارهای گمرک ایران را مبنا قرار دهیم، دولت با کمتر از بیست میلیارد دلار نفتی هم می تواند وضعیت سال قبل را تکرار کند یعنی اگر صادرات غیرنفتی ۴۴ میلیارد دلار است با اضافه کردن کمتر از بیست میلیارد دلار به این رقم از محل درآمدهای نفتی، مشکل را حل کند.
گزارشها نشان می دهد که تحریم های بین المللی صدور نفت را با مشکل مواجه کرده است ولی هنوز بخش عمده ای از نفت ایران فروخته می شود و مشتریان نفت ایران به خصوص در شرق آسیا با این کشور همکاری می کنند.
قیمت نفت هم نسبت به سال گذشته تغییر چندانی نداشته است و در بدترین شرایط هم به سادگی می تواند دستکم نصف سال گذشته درآمد داشته باشد. یعنی با مثلا ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی هم به سادگی قادر به جلوگیری از این مشکل خواهد بود.
برای همین برخی منتقدان دولت آقای احمدی نژاد می گویند که قضیه چیز دیگری است و دولت با کسری بودجه هنگفتی رو به روست و برای همین هم سعی دارد به گرانی دامن بزند.
این گروه از منتقدان می گویند که دولت با متوقف کردن عرضه ارز به بازار، از یک سو و گذاشتن محدودیت های متعدد برای دریافت ارز دولتی از سوی دیگر فضا را برای گران کردن قیمت ارز فراهم کرده است.
استدلالی هم که در پی آن مطرح می شود هم راه اندازی مرکزی برای فروش دلار است با قیمتی بیش از دو برابر قیمت دولتی آن.
یک هفته پیش دولت آقای احمدی نژاد برای کنترل بازار ارز مرکزی برای خرید و فروش ارز راه انداخته است و می گوید که قیمت ارز در این مرکز دو درصد زیر قیمت بازار آزاد خواهد بود.
در این مرکز علاوه بر ارز صادرکنندگان، بانک مرکزی هم بخشی از درآمدهای نفتی را عرضه خواهد کرد. منتقدان دولت می گویند با آنکه دولت بزرگترین دارنده دلار است به رقابت با بازار روی آورده است و می خواهد دلارهایش با بیش از دو برابر قیمت بفروشد.
حال این پرسش وجود دارد که آقای احمدی نژاد که همین یک سال پیش وقتی دلار ۱۳۰۰ تومان شده بود می گفت دلار ۹۰۰ تومان نمی ارزد، چرا امروز دلارهایش را حتی ۲۶۰۰ تومان هم می فروشد؟
افزایش قیمت ارز؛ برنامه ای عمدی یا مشکلی اقتصادی
سوای بحث هایی که در باره چند برابر کردن یارانه نقدی می شود، دولت اکنون برای پرداخت همین یارانه سرانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی مشکل دارد.
سال گذشته از مجموع ۴۰ هزار میلیارد تومانی که برای یارانه هزینه شد، دولت ۱۵ هزار میلیارد تومان کسری داشت و بخشی از آن را از بانک مرکزی قرض گرفت و بخش دیگر را نیز از بودجه بخش نفت و نیرو پرداخت کرد.
امسال هم که دولت نتوانسته مرحله دوم حذف یارانه ها را که به معنی افزایش دوباره قیمت هاست، اجرا کند، به قاعده مشکلش بیشتر شده است و برای پرداخت یارانه نقدی با کسری بودجه رو به روست.
منتقدان می گویند اکنون دولت با محدود کردن عرضه ارز به بازار، باعث چند برابر شدن قیمت ارز شده است و سعی دارد با فروش دلارهای نفتی دستکم به دوبرابر قیمت، این کسری را جبران کند.
اگر نظر منتقدان اصولگرای داخل حکومت را بپذیریم که آقای احمدی نژاد به عمد بازار را آشفته کرده است، آیا دولتش به عواقب این برنامه بر اقتصاد ایران آگاهی دارد یا آنکه فقط می خواهد مشکل کسری بودجه چند ماه باقی مانده از دوره ریاست جمهوری اش را تامین کند؟
برخی کارشناسان اقتصادی مشکل را فراتر از این می دانند و معتقدند که دولت آقای احمدی نژاد سالها فرصت داشت که قیمت دلار را افزایش دهد به حدی که الان مجبور نباشد برای حل مشکل ارز به هر دری بزند تا خود را از این مخمصه نجات دهد.
بعید به نظر می رسد دولت آقای احمدی نژاد تنها برای گذران چند ماه حاضر شود با نادیده گرفتن شعارهای عدالت طلبانه که از توزیع سهام عدالت شروع شد و به توزیع یارانه نقدی رسید، به خودکشی سیاسی و اقتصادی دست بزند و بر عملکرد اقتصادی هفت سال گذشته خط قرمز بکشد.
به عقیده این گروه از کارشناسان اقتصادی، دستکم گرفتن تاثیر تحریم های اقتصادی، بی برنامگی اقتصادی دولت، سیل عظیم نقدینگی و تاکید حکومت بر ادامه فعالیت غنی سازی اورانیوم دست به دست هم داده است تا دولت آقای احمدی نژاد در چنین وضعیتی گرفتار شود و وضع موجود بیش از آنکه ساختگی و عمدی باشد، مشکلی واقعی است که در عملکرد اقتصادی و سیاسی دولت و حکومت ایران ریشه دارد.