توهم های ظهور ، گذر از بحران سرنگونی
سرانجام محمود احمدی نژاد با صد و یا به روایاتی صدو بیست و یا صدو چهل نفر در هتلی که هزینه هر اتاقش در هر شب حدود هفتصددلار است به نیویورک رفت برای آخرین بار تا یک بار دیگر سفرهای درباریان قاجار تداعی شود با تمام خدم و حشم و یک جوان که برای نوشتن نامه این سفر استخدام شده است. سخنان امسال احمدی نژاد در نشست عمومی نسبت به سال های گذشته معتدل تر بود، اما تفاوت در گفتار و رفتار وی که از چشم رهبران جهان نیز پوشیده نمانده است، مخاطب را به یاد انشاهای دوران کودکی می انداخت که نویسنده آنها را مملو از بایدها و نبایدهایی می کرد که خود اعتقادی به آنها نداشت.
بهروز بهبودی
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com
احمدی نژاد در حالی از احترام به ملت ها سخن گفت که بدون احترام به مردم ایران کاروان همراهش هزینه و خرج سنگینی را بر دوش آنان گذاشت آن هم در شرایطی که قیمت ارز به شدت بالا رفته و دولت چون دزدان حساب های ارزی متعلق به مردم را مسدود کرده است، در شرایطی که کارگران بسیاری از کارخانه ها ماه هاست که حقوقی دریافت نکرده اند، در حالی که فقر در کشور بیداد می کند، در حالیکه محرومیت از سر و روی بسیاری از مناطق کشور می بارد، در حالیکه آمار و اخبار درباره میزان تن فروشی ها روح آدمی را دردمند می کند. او در حالی از جریان اطلاع رسانی آزاد سخن گفت که گوگل و جی میل به بهانه های واهی فیلتر شده و زندگی بسیاری از شهروندان را که از طریق فضاهای مجازی امرار معاش می کنند با مشکلات جدی روبرو کرده است بماند که این اقدام نابخردانه تا چه اندازه به اقتصاد رو به احتضار ایران در شرایط کنونی ضربه وارد می کند. توقیف روزنامه شرق و بازداشت مدیر مسئولش و تقاضای اشد مجازات برای کاریکاتوریست جوانش توسط یکی از نمایندگان مجلس در ایام همین افاضات ـ هرچند دردناک است ـ در ایران تازگی ندارد. مدیر مسئول شرق به جمع دیگر نویسندگان زندانی در ایران پیوسته است. احمدی نژاد در حالی از عدالت و عدم تبعیض سخن می گوید که مردم زلزله زده آذربایجان در آستانه یک فاجعه انسانی قرار دارند و همفکرانش عملا صاحبان اصلی کشور یعنی مردم را به شهروندان درجه دوم تبدیل کرده اند.
بی شک احمدی نژاد و هوادارانش به این سخنرانی ها به چشم تبلیغ و سرمایه گذاری نگاه می کنند به همین دلیل همه این خرج کردها توجیه می شود. احمدی نژاد معتقد است سازمان ملل، تریبونی است که به او اجازه می دهد با ملت های دنیا سخن بگوید و به صدور انقلاب بپردازد به همین دلیل او به این تریبون به عنوان وسیله ای برای تبلیغ جمهوری اسلامی می نگرد و در این راه از هزینه کردن هم ابایی ندارد. این اولین باری نیست که نظام ایران به سبب تبلیغ و صدور انقلاب، هزینه های سرسام آور بر دوش مردم می گذارد. صفحات مختلف پر از اخباری است که درباره هزینه های سفرهای رهبر ایران سخن گفته اند، انتخاباتی که عملا تبدیل به وسیله ای برای مقبولیت دادن به نظام از آنها استفاده می شود، بذل و بخشش های شگفت آور در کشورها و قاره های مختلف.
لبنان از این نوع خرج کردهای جمهوری اسلامی کم در یاد ندارد. همین حدود چهار ماه پیش بود که سید حسن نصرالله در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس درباره حاتم بخشی های جمهوری اسلامی داد سخن داده بود. نصرالله گفته بود:«من قبل از پایان جنگ با برادران ایرانی تماس گرفتم و به آنها گفتم که ما می خواهیم ویرانی های این جنگ را بسازیم، چرا که دشمن در مورد نحوه تعامل با شرایط انسانی و اجتماعی بعد از جنگ سخن می گوید، امام خامنه ای نیز با بخشش فراوان با این درخواست تعامل کرد و احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران نیز همین گونه برخورد کرد، کار به صورتی ادامه یافت که از همان روز اول توقف جنگ، کار بازسازی نیز آغاز شد.» او در ادامه گفته بود: «در ماه های اولیه بعد از جنگ بخش زیادی از مناطق آسیب دیده ترمیم شد و این موضوع با کمک های مالی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، منازل مسکونی و خانه ها ترمیم شدند.»
آری جمهوری اسلامی از این نمونه خرج کردها و حاتم بخشی ها در راستای اهداف خود کم ندارد. به همین دلیل رهبر ایران از احمدی نژاد نمی پرسد به چه مناسبتی این کاروان را با خود به راه انداخته ای و این افراد برای چه هدفی به آمریکا رفته اند. به همین دلیل کسی از احمدی نژاد نمی پرسد چرا در روزهای وقوع زلزله آذربایجان به مکه رفت و مردم دردمند را با انبوهی از اندوه تنها گذاشت. به همین دلیل نمایندگان بی خبر از وظیفه نمایندگی مجلس ایران به طرح فوریت تسریع روند بازسازی مناطق زلزله زده رای ندادند تا به گفته نماینده اهر در همان مجلس از نوزده هزار واحد مسکونی تنها پنجاه واحد مسقف بشوند و منطقه با شروع فصل سرما در آستانه فاجعه انسانی قرار بگیرد.
جمهوری اسلامی که خود دائم فاجعه های انسانی را رقم می زند نماینده اش را به سازمان ملل فرستاد تا در برابر چشمان ناباور نمایندگان کشورهای دنیا از رقم خوردن بی عدالتی در دنیا سخن بگوید. احمدی نژاد در حالی از وجود تبعیض میان ملت ها در سخنرانی خود سخن گفت که مردم ایران به شدت گرفتار تبعیض های جمهوری اسلامی است و دست بر قضا حنای خواندن این انشاهای ناشیانه در نزد رهبران دنیا رنگ باخته است به همین دلیل سخنگوی وزرات خارجه آمریکا، آلن ایر در مصاحبه ای اعلام کرد که تناقض بین گفتار و کردار احمدی نژاد هر سال بیشتر شده است.
دولتمردان ایران هنوز هم می اندیشند مردم دنیا در عصر حجر زندگی می کنند و یا همگان چون عده قلیلی طرفداران آنها هستند که بدون هرگونه اندیشه و استدلالی ملزم به پذیرش سخنانی باشند که این عالمان یا به عبارت بهتر جاهلان بی عمل برزبان می رانند. آلن ایر به نقض حقوق بشر در ایران اشاره می کند و می گوید: احمدی نژاد در حالی امسال از هماندیشی، اخلاق، حکمت و مدیریت مشترک جهان صحبت کرد که عدم پاسخگویی و مسئولانه عمل نکردن حکومت ایران هم نسبت به شهروندان خود و هم نسبت به جامعه بینالمللی پیداست.
موارد متعدد نقض حقوق بشر در ایران، اعم از بازداشت های غیرقانونی، زندانی کردن معترضان و شلاق زدن بر تن آنان، شکنجه زندانیان و وادار کردنشان به اقرار، زندانی کردن غیرقانونی مخالفان، تبعیض ها و تفکیک های فراوان در حوزه زنان، آزار و اذیت آنان در خیابان ها به نام طرح ارتقای امنیت اجتماعی، عدم پرداخت چندین و چندماهه حقوق کارگران، به تعطیلی کشاندن مطبوعات و آزادی بیان، بی عدالتی، نابرابری انسان هاف رانت خواری های دولتیان و داشتن امنیت قضایی و... چیزهایی نیستند که از چشم جهانیان پوشیده باشد، هرچند این انتقاد همواره بر آنان وارد است که چرا در برابر نقض حقوق بشر در ایران به مردم ایران یاری ای نمی رسانند.
احمدی نژاد می خواهد پا در کفش خاتمی کرده خود را به عنوان کسی که پیشنهادهای سازنده داده است، بزرگ جلوه دهد غافل از آنکه با اعمال و رفتارش بزرگی و هیبتی برای خود و ایران باقی نگذاشته است. در مقیاسی بزرگتر این حرف ها برآمده از نوع تفکر جمهوری اسلامی نیز هست که در بازی های بین المللی همواره می خواهد به عنوان قدرتی بزرگ به بازی گرفته شود. به همین دلیل احمدی نژاد از مشارکت ملت های جهان در ساختار قدرت جهانی سخن می گوید و لحظه ای از خود نمی پرسد آیا اگر خود جزو همان قدرت های بزرگ بود لحظه ای حاضر به ترک امتیازاتش می شد؟
مرور عملکرد جمهوری اسلامی نشان می دهد که پاسخ این پرسش منفی است. سران ایران که در کشور قدرت را در دست دارند حاضر نیستند به آرا و نظرات مردم توجهی کنند و در نگاه بیشتر آنان مردم هیچ محلی از اعراب ندارند. اکنون رئیس دولت این نوع طرز تفکر برای دنیا طرح و برنامه می دهد در حالیکه در مقیاسی کوچک خود به همان راهی می رود که نقدش می کند. خوب بود احمدی نژاد که از بزرگان و مفاخر ایران در سخنرانی خود نام برد، به این کلام آنان نیز توجه می کرد که دوصد گفته چون نیم کردار نیست!
بهروز بهبودی
نیویورک – 28 سپتامبر 2012