میگو پفکی
+97
رأی دهید
-27
معمولاً وقتی میگو را سرخ می‌کنیم حجمش کم میشود این روش کمک می‌کند تا میگوهای درشت‌تری بر سر سفره داشته باشید.
مواد اولیه:
میگو 400 گرم
سیر له شده دو حبه
زعفران و آرد به میزان لازم
ماءالشعیر نصف پیمانه
بیکینگ‌پودر یک قاشق چای‌خوری
روغن مایع دو قاشق غذاخوری
نمک و فلفل به میزان لازم
طرز تهیه:
* میگوها را پاک کرده، پشت آنها را برش داده روده آن را خارج کرده و کنار می‌گذاریم.
* سیر، زعفران بیکینگ‌پودر، ماءالشعیر، روغن مایع، نمک و فلفل را مخلوط می‌کنیم، آرد را کم‌کم افزوده تا سس به غلظت ماست زده شده در بیاید.
* میگوها را داخل مایه می‌گذاریم و اجازه می‌دهیم به مدت 30 دقیقه درون مواد بماند.
* سپس میگوها را داخل روغن داغ سرخ نموده و درون ظرف چیده و آن را تزیین می‌کنیم.
baran828 - تهران - ایران
جالبه . این میگو انقدر خوشمزه س که همینجوری ساده با نمک و زردچوبه و فلفل هم سرخ میکنین از هزار تا غذا خوشمزه تره.
پنجشنبه 30 شهريور 1391 - 16:32
*Fanoos* - ايران - ايران
با این حساب واجب شد برم حتما میگو بخرم و درست کنم چون شنیدم خیلی لذیذه.
پنجشنبه 30 شهريور 1391 - 17:22
felora - تهران - ایران
میگو فقط سوخاری وپفکی . جای پله عزیز ومهربان خالی ..... کجایی پله جان که این همون میگوی مورد علاقه ماست!
پنجشنبه 30 شهريور 1391 - 17:59
goleshab - اوگسبورگ - المان
وای چه عجب یه غذای حسابی آمد .خیلی خوشمزست .
پنجشنبه 30 شهريور 1391 - 20:23
Error404 - فرایبورگ - آلمان
اگر به میگو سیر بزنی که طعم میگو عوض میشه و دیگه مزه میگو نمی ده !
پنجشنبه 30 شهريور 1391 - 21:26
*Fanoos* - ايران - ايران
felora آفرین بر شما فلورا جونم خیلی خوشم اومد که یادی از دوست عزیزمان " پله جان "کردید میدانی چیه فلورا جان من میگم هر کی کاری برای پیش میاد و میخواد برای مدتی سایت رو ترک کنه به دیگر دوستانش باید اعلام کنه تا اینقدر نگرانی به وجود نیاره کاشکی پله مهربون دوست عزیز ما حداقل قبل اینکه سایت رو برای طولانی مدت ترک کرده بودن عنوان میکردن که من یک مدتی نیستم. ولی خوب امیدوارم هر کجا که هستن همیشه خرم و سلامت باشن. فلورا جونم من همیشه میگو رو یک غذایی چندشی تلقی میکردن ولی طی این مدتی که شما دوستان از میگو تعریف کردید و بخصوص شما که گفتید فقط میگو سوخاری دیگه لازم شد برم سراغ این غذای دلپذیر..
جمعه 31 شهريور 1391 - 00:15
*Fanoos* - ايران - ايران
goleshab - اوگسبورگ - المان. نوش جانت گلشاب جونم ..معلوم شد میگوهای که شما درست میکنید هم تعریفیه پس یکبار دیگه باید مهمون شما دوست عزیز شیم ولی عزیزم قول میدم همه ظرفها رو بشورم از آنجایی که همش دارم به شما و رویان جان زحمت میدیم //. Error404 - فرایبورگ - آلمان. دوست عزیز آخه من میگم وقتی سیر در غذا بریزیم و به همراه غذا تفت داده شه مزه اصلی سیر از بین میره و نمیتونه مزه میگو رو از بین ببره شایدم حق با شما باشه و شما طبق امتحانی که در این مورد کردید عنوان کردید !.
جمعه 31 شهريور 1391 - 00:19
pariha - كويت - كويت
با ما الشعیر یک طعم دیگه میگیره من با أب گاز دار یا پیره درست میکنم سیر و زعفران هم لازم نداره فقط کمی پودر زیره و دارچین و فلفل قرمز یا سیاه اضافه کنید یا ادویه مخصوص میگو و ماهی در ضمن باید پودر برنج و کمی نشاسته هم به مایه اضافه کرد
جمعه 31 شهريور 1391 - 00:04
Ghooloo - آبادان - ایران
به به غذای سفارشی ما هم از راه رسید :-)) یکی از خوشمزه‌ترین غذاها، با ارزش غذایی بسیار بالا همین میگو است. اصولاً میگو را نباید سرخ کرد الخصوص در روغن زیاد و یا مدت زمان طولانی چون میگو خشک میشود! میگو را باید خوب پاک کرد و شست. آب میگو باید خوب گرفته شود، آنرا نمک و فلفل تند (قابل توجه تند خورها) و ادویه مورد دلخواه زد و در یک تابه وک (wok) با روغن بسیار کم یا سوس‌های مخصوص روغن دار، با حرارت خیلی بالا فقط چند دقیقه تفت داد و مرتب به هم زد تا همه جاش یکدست برشته و کبابی شود. میگو را باید مثل جگر آبدار از داخل و برشته از بیرونش برداشت. نوش جان میگو خوران و میگو دوستان...شاد و تندرست باشید
جمعه 31 شهريور 1391 - 00:58
goleshab - اوگسبورگ - المان
فانوس* - ایران - ایران بیا عزیزم اتفاقا همین امروز صبح خیلی زود رفتم میگو هم خریدم .می‌خوام هم این غذا را هم قلیه میگو که یه غذایی خوزستانی هست درست کنم .در ضمن زحمت ظرفها را هم میندازیم گردن ماشین ظرف شویی .
جمعه 31 شهريور 1391 - 13:15
*Fanoos* - ايران - ايران
goleshab - اوگسبورگ فدای محبت و مهربانی و مهمون نوازیت عزیز دلم که همیشه لطف شما نسبت به ما زیاده دست و پنجتون درد نکنه بابت پخت این خوراک و غذای شما مانند همیشه لذیذ بود ..شادو تندرست باشی دوست من
جمعه 31 شهريور 1391 - 21:51
felora - تهران - ایران
*Fanoos* - الهام جون حتما میگوی پاک کرده بخر و اگه میگوی پاک نکرده دیدی زیاد وحشت نکن !! اگه بخواهی خوب فکر کنی همه حیوونها یکجوری چندش آور وآزاردهنده هستن ! ولی ما به مرور زمان عادت کردیم !! (بعد با دستور پخت کسی که آشپزیش رو دوست داری میگو رو درست کن عزیزم . نوش جان
جمعه 31 شهريور 1391 - 23:32
felora - تهران - ایران
Ghooloo - آبادان - ایران -اتفاقا میخواستم بپرسم که چطوری میگو رو قبل ازپخت آماده میکنی و چه جوری خوشمزه تر میشه . البته به غیر از سوخاری یا پفکی !! مرسی که گفتی عزیز ، همیشه خوش وسلامت
جمعه 31 شهريور 1391 - 23:25
pelle - استکهلم - سوئد
felora - تهران - ایران-*Fanoos* - ایران - ایران-با درود و سپاس به فلورای نازنین که یادی از من کردید برایت بهترینها را آرزو میکنم دوست خوبم. و با سلام به فانوس خوب و مهربان، امروز بعد از مدتها آمدم به آشپزخانه تا شاید خیال کنم همه چیز فقط یک کابوس وحشتناک و بیرحم بوده و برگردم بزمانی که دوست دارم همان جا استپ کنه و جلوتر نره. فانوس جان غیبت من بدون پیش بینی و تصمیم گیری بود در غیر این صورت حتما بشما اطلاع میدادم ولی چه کنم که به یک فاجعه وغم غیرمنتظره دچار شدم و زندگیم را زیرورو کرد وعزیزترین عزیزم مادرم تنها حامی واقعی زندگیم را از دست دادم که باعث پریشانی و اندوهی شد که داغونم کرد و فقط میخواستم تنها باشم و یا نزد او باشم ،بدون او زندگی را اصلا دوست ندارم همه چیز تلخ و غم انگیزه . برایت شادی و سعادت را آرزو میکنم.
شنبه 1 مهر 1391 - 13:44
felora - تهران - ایران
pelle - باورکن از ته دلم متاسف شدم و تسلیت قلبی منو بپذیر پله جون :(( بازی دنیا همینه دیگه وکاریش هم نمیشه کردعزیزم .این افسردگی و دلزدگی از همه چیز که برات پیش اومده ،عادی وطبیعیه وبرای همه هم پیش میاد ... زمان میخواد وکم کم آرامش بهت برمیگرده ومطمئن باش آرامش شماباعث آرامش مادر عزیز و گلت میشه!!! پس هم به خودت کمک کن وهم به اون نازنین که به جایی رفته خیلی خیلی بهتر از این دنیای ما !!! ؟ آرزوی آرامش وخوشی مجدد رابرات دارم دانیال جون
شنبه 1 مهر 1391 - 15:47
raha2022 - اهواز - ایران
pelle - استکهلم - سوئد . پله جان خیلی متاثر شدم . با تسلیت و شکیبائی وصبر برای شما دوست گرام ارزومندم . بقای عمر شما باشد .
شنبه 1 مهر 1391 - 21:53
*Fanoos* - ايران - ايران
pelle - استکهلم - سوئد. سلام پله عزیز خوبید شما؟ تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگ شما. از شنیدن خبر فوت مادرگرامیتان بسیار متاثر شدم اندوه ما در غم از دست دادن مادر عزیزو بزرگوار تان در واژه ها نمیگنجد تنها میتوانیم از خداوند برایتان صبری عظیم و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم درگذشت مادر عزیزتان چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور می‌نشیند، ولی در برابر تقدیر چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست آرزوی صبر و سلامتی برایت دارم . امیدوارم غم آخرت باشه دانیال جان بخدا این رسمش نبود که بعد از مدتها حضور شما عزیز رو دیدم اینگونه پیام بدم :(( من از شما انتظار پیام خوشی داشتم نه ...!!! ولی چه میشه کرد تقدیر و سرنوشت رو . توروخدا سعی کنید آرامش داشته باشید و با برگشت دوباره شما به جمع ما دوستان میتونه به آرامش و غم شما عزیز کمک بسیار بزرگی کنی نازنین.
یکشنبه 2 مهر 1391 - 01:05
*Fanoos* - ايران - ايران
ادامه ....دانیال جان باور کنید تو این مدتی که در سایت حضور نداشتید نشد یکبار بیام به آشپزخانه و تو ذهنم از شما یاد نکنم مدام پیش خودم میگفتم این دانیال جان کجا هستن؟ چی شد یک دفعه بیخبر اینجا رو ترک کردن همیشه از شما یاد میکردم باور کن 3 روز پیش اینقدر دلتنگ شما شده بودم که رفتم مروری بر خاطرهای گذشته از همین لینک آشپزی کردم وقتی کامنتهایی که بین خودمان ردو بدل میشد و نگاهی کردم یک ذره آرام شدم تا اینکه خداروشکر شما امروز از خودتان خبری دادید اما نه مثل همیشه شاد بلکه با اندوه و غم یکبار دیگر به شما تسلیت میگم واقعا غم از دست دادن عزیز غم انگیزه بخصوص" مادر" دانیال جون ما رو هم در غمت شریک بدان نازنین هر چی خاکش ِ باقی عمر شما و خانواده محترمتان باشد. دانیال جان خیلی مواظب خودت باش با آرزوی طول عمر و سلامتی برای شما .
یکشنبه 2 مهر 1391 - 01:06
*Fanoos* - ايران - ايران
ادامه ....دانیال جان باور کنید تو این مدتی که در سایت حضور نداشتید نشد یکبار بیام به آشپزخانه و تو ذهنم از شما یاد نکنم مدام پیش خودم میگفتم این دانیال جان کجا هستن؟ چی شد یک دفعه بیخبر اینجا رو ترک کردن همیشه از شما یاد میکردم باور کن 3 روز پیش اینقدر دلتنگ شما شده بودم که رفتم مروری بر خاطرهای گذشته از همین لینک آشپزی کردم وقتی کامنتهایی که بین خودمان ردو بدل میشد و نگاهی کردم یک ذره آرام شدم تا اینکه خداروشکر شما امروز از خودتان خبری دادید اما نه مثل همیشه شاد بلکه با اندوه و غم یکبار دیگر به شما تسلیت میگم واقعا غم از دست دادن عزیز غم انگیزه بخصوص" مادر" دانیال جون ما رو هم در غمت شریک بدان نازنین هر چی خاکش ِ باقی عمر شما و خانواده محترمتان باشد. دانیال جان خیلی مواظب خودت باش با آرزوی طول عمر و سلامتی برای شما .
یکشنبه 2 مهر 1391 - 01:07
Ghooloo - آبادان - ایران
pelle - استکهلم - سوئد. دوست گرامی بابت فوت مادر نازنینت به شما تسلیت میگم، امیدوارم که غم آخرتان باشد. غم مادر و از دست دادن این عزیز قابل مقایسه با هیچ غمی نیست چون خودم هم این تجربه تلخ را داشته‌‌ام. حدود ۶ ماه افسردگی شدید گرفتم و نمیتوانستم جای خالیش را تحمل کنم. هیچ جا دوست نداشتم بروم و با اینکه خیلی از دوستان لطف داشتند و تنهایم نمی‌گذاشتند ولی اصلا علاقه‌ای برای صحبت کردن به آنها نشان نمی‌دادم. فقط سعی میکردم که به این موضوع فکر نکنم چون ناخودآگاه اشکهایم جاری میشد و دوست داشتم فقط تنها باشم.
یکشنبه 2 مهر 1391 - 14:59
Ghooloo - آبادان - ایران
pelle - استکهلم - سوئد. اگر میتوانی و در توانت هست تغییرات اساسی در زندگیت ایجاد کن مثلا محیطت و حتی شهرت را عوض کن و زندگی را دوباره شروع کن. بدین ترتیب هم خاطرات آن عزیز پیش رویت نیست که تداعی خاطر شود هم مشغول و سرگرم محیط جدید هستی و وقت کمتری داری که غصه بخوری تا این دوران سخت سپری شود . من را در غم خود شریک بدان و سعی کن حرفهای خوب آن عزیز را آویزه گوشت کنی تا روحش شاد گردد. اگر هم از دست ما کاری برمیاید در خدمتت هستیم عزیز و فراموش نکن که سهراب سپهری چه گفت "تا شقایق هست باید زندگی کرد" موفّق و سلامت باشی
یکشنبه 2 مهر 1391 - 14:59
pelle - استکهلم - سوئد
felora - تهران - ایران-raha2022 - اهواز - ایران-*Fanoos* - ایران - ایران-از همه شما دوستان خوب و مهربانم سپاسگذارم و برای یکایک شما نازنینان آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.
یکشنبه 2 مهر 1391 - 16:01
pelle - استکهلم - سوئد
Ghooloo - آبادان - ایران-با درود به شما دوست خوب و بامحبت و سپاس بخاطر همدردی و پیشنهادت، راستش هنوز این فاجعه را باور ندارم واندوهش بدجوری زندگیم را دگرگون کرده طوری که علاقه ام را ازتمام کارهایی که قبلا انجام میدادم گرفته حتی دوستانی که میخواستند در کنارم باشند از همگی کنار کشیدم تا فقط با خودم تنها باشم ، فکر نمیکردم که زندگی اینقدر میتواند تلخ و بیرحم بشود. خیلی دوستش دارم حتی الآنم که دیگه نیست و نبودش آتشی زده بجانم که نمیدانم چگونه میتوانم بدون او با دنیا کنار بیام آخه اون خیلی زود رفت هنوز خیلی به او ومهربانهایش محتاج بودم. امیدوارم همیشه سلامت و خوشبخت باشید دوست خوبم و با سپاس دوباره بخاطر همدری شما.
یکشنبه 2 مهر 1391 - 21:11
Ghooloo - آبادان - ایران
دوست عزیزم من هم مادرم را خیلی زود از دست دادم. پدرم را وقتی کودکی بیش نبودم در زمان جنگ از دست دادم و مادرم را چند سال بعد، به همین خاطر مادر برایم هم پدر بود هم مادر...ما ایرانیها متاسفانه یه اخلاقی داریم وقتی کسی از پیشمان میرود دوست نداریم در موردش زیاد حرف بزنیم...شرایطت را نمیدانم ولی تجربه من این است که تا میتوانی در مورد مرگش با دوستان و نزدیکان صحبت کن تا برایت عادی شود! شاید بیانش سخت باشد ولی اینقدر بگو تا خالی شوی...ما همه انسان هستیم و احساسات خود را داریم و فراموش نکن که "این نیز میگذرد" دوست عزیزم من در خدمت شما هستم اگر دوست داشتی با من تماس داشته باش شاید به عنوان دو هموطن به هم توانستیم کمکی کنیم آدرس ایمیل خود را خصوصی میفرستم که با هم خصوصی گپی بزنیم...تا شقایق هست باید زندگی کرد...اصلا تا میگو پفکی و سوخاری هست باید زندگی کرد ;-))
یکشنبه 2 مهر 1391 - 23:00
pelle - استکهلم - سوئد
Ghooloo - آبادان - ایران-سپاس دوست مهربانم ، سپاس.
دوشنبه 3 مهر 1391 - 00:05
felora - تهران - ایران
pelle - دانیال جون حتما یادته از بچگی مشنیدیم که وقتی یکی فوت میکنه میگن رفت پیش خدا !پس مطمئن باش دنیایی که مامانت به انجا منتقل شده خیلی بهتره .. اگه مدام به همین مسئله فکرکنی،پس از آرامش وراحتی مامان خیالت راحت میشه وکم کم با این واقعیت کنار میایی عزیزم. درسته کمبود وجودش رواحساس میکنی ولی منم با Ghooloo دوست عزیزمون موافقم که باید یک تغییر حسابی در زندگیت به وجود بیاری،حالا نه به بزرگی تغییر شهر:)) یادت باشه عزیزم من اینو از تجربه مرگ برادر خودم میگم : واقعیتو قبول کن وخودتو داغون نکن وبا کسانی که بهت شادی وآرامش میدن اصلا قطع رابطه نکن!(مثل قولو جان) میشه بگی چند وقته مامان گلت رفته پیش خدا !!!!
دوشنبه 3 مهر 1391 - 08:04
pelle - استکهلم - سوئد
felora - تهران - ایران-فلورای نازنین سپاسگذام هم از شما وهم از دوست خوبمان قولو .از اینکه قولوی مهربان نیز این زهر تلخ را چشیده خیلی برایشان غمگین شدم و همچنین برای شما دوست باوفایم که غم از دست دادن برادرعزیزت را تجربه کرده اید بسیار غمگین و افسرده شدم. امیدوارم شما و قولوی مهربان دیگرغمی در دل مهربانتان لانه نکند و همواره سلامت و خوشبخت باشید .فرشته مهربانم کمتراز یکماه است که منو تنها گذاشته.
دوشنبه 3 مهر 1391 - 17:57
felora - تهران - ایران
pelle - استکهلم - سوئد _ روحش درآرامش ابدی ........................ ..................
دوشنبه 3 مهر 1391 - 21:43
Ghooloo - آبادان - ایران
felora - فلورای عزیز شما نسبت به من لطف دارید دوست عزیز من هم بابت فوت برادر گرامی شما متاسف شدم امیدوارم که روحش شاد باشد و همانطور که خودت گفتی حتما به جای بهتری رفتند. برادر بزرگتر بود عزیزم؟ علت مرگ را اگر دوست داشتی اینجا یا خصوصی بنویس. در مورد تغییر اساسی برای دانیال عزیز من فکر میکنم نه فقط عوض کردن شهر، تغییر بزرگی نیست بلکه اگر لاف نباشد مو خودم تغییر کشور، قاره و حتی منظومه دادم, آخی یادش بخیر ولی خدائیش تو سیارات دیگه هم هیچ خبر خاصی نبود، اونجا هم مثل اینجا بدبختی وجود داشت ;-))
سه شنبه 4 مهر 1391 - 00:49
Ghooloo - آبادان - ایران
felora -در مورد میگو دوست عزیز من خودم شخصاً جز پاک کردن و شستن و نمک زدن میگو کار خاصی باهاش نمیکنم حتی فلفل و ادویه را هم میتوانی موقع تفت دادن بهش بزنی، زعفران هم بهش بزنی خوشرنگش میکنه. میگو موقعی که در تابه قرار گرفت، مثل گوشت اولش آب میندازه آبش که تمام شد ادویه و فلفل و نمکش را بزن یکی دو دقیقه آنرا روی حرارت زیاد، زیرو رو کن و نوش جان کن. من خودم بعضی وقتها فلفل دلمه‌ای، سیب‌زمینی (چیپسی) و سیر قاطیش میکنم میزنم به بدن حال میده. میگو را در اصل میتوان مثل هر گوشت دیگری، هم لای برنج (میگو پلو) در سالاد، سوپ، پاستا، کبابی، خورشتی و حتی خام با انواع سس‌ها درست کرد. خاصیت زیادی دارد و خیلی سریعتر از گوشتهای دیگر حاضر میشود...چقدر تبلیغ مجانی واسه میگو کردم :)) شاد و سلامت باشی عزیز
سه شنبه 4 مهر 1391 - 00:50
felora - تهران - ایران
Ghooloo - امان از دست تو ،نه عزیزم کی میگه لاف میزنی ;-)) من که باورکردم! مو خودم هم خیلی میخواستم بِرم سی یه جای دیگه بهتر از تهرون ولی نشد ،نمک گیر این شَهرُم ;-)) فقط نگفتی اون بالابالاها میگو روپفکی خوردی یابازهم به این روش خوب وسالمی که خودت میخوری... از شوخی گذشته ،ادویه ها وسس ها پدیده هایی هستن که برای خوشمزه شدن غذاها جادو میکنن:)) هر وقت با روشی که گفتی تست کردم بهت میگم که چطور شد .مرسی که گفتی دوست خوبم. روح مادر نازنیت هم شاد شاد شاد ودر آرامش وبازهم مرسی از هم دلی (برادرم اولین بچه ومن آخری، وگل ماپنج تابچه بود!! وای که4سال شد)
چهارشنبه 5 مهر 1391 - 08:50