باهنر: عزل احمدی نژاد هزینه دارد، یک سال دیگر تحملش می کنیم
+39
رأی دهید
-99
روزنامه اعتماد می نویسد :
الان که نظام معتقد است با امریکا نباید مذاکره کرد اگر کسی شیطنتی کرد و فرصتی پیدا کرد مذاکرهیی انجام داد و قولی هم داد این فرد دیگر نمیتواند در کشور، مسوول باشد. این دیگر جزو اختیارات رییسجمهور نیست . رییسجمهور فقط مجری است.
سال 84 کروبی پنج میلیون رای نیاورد. احمدینژاد که نفر دوم بود چهار میلیون رای داشت. کروبی چطور پنج میلیون رای داشت؟ سال 88 شد 300 هزار تا من چه کار کنم. ما راه را هم به آنها نشان دادیم. من خودم به مهندس موسوی گفتم من تا شمارش کامل آرا موضوع را دنبال میکنم. گفت: من شمارش آرا را قبول ندارم. قبل از شمارش تقلب شده، او متوهم شده بود
40 دقیقه انتظار برای 40 دقیقه مصاحبه. با اینکه ماه رمضان است و نزدیک افطار، با صبر و حوصله و با تمرکز زیاد وارد بحث سیاسی میشود. اخلاقش به گونهیی است که میتوان فهمید از آن جمله سیاستمدارانی است که با سیاست زندگی میکنند. در سالن جلسات جامعه اسلامی مهندسین منتظر پایان ملاقاتها ماندیم. کتابخانه کوچکی دیوارهای اتاق را پوشانده و دوربینی بالای یکی از کتابخانهها نصب شده. از زندگینامه برتراند راسل به قلم خودش در کتابخانه است تا بولتن محرمانه حزب موتلفه ، بولتن محرمانهیی که تنها اخبار بیبیسی و گویانیوز را شامل میشد و معلوم میکرد اعضای این حزب فیلترشکن ندارند.
جنابعالی از ابتدای انقلاب به جز مجلس اول و ششم نماینده و فعال سیاسی بودهاید، رمز ماندن در عرصه سیاسی ایران و مطرود و مغضوب نشدن به نظر شما چیست؟
در هر میدانی که فرد بخواهد بازی کند قواعد و مقرراتی وجود دارد، این قواعد را باید پذیرفت و وسط بازی جرزنی نکرد. دنیای سیاست هم مستثنی از این قضیه نیست. اگر در چارچوب کار بکنید میتوانید کار را جلو ببرید و بمانید، در چارچوب کار کردن هم البته شکست دارد پیروزی هم دارد. کسی که پیروز میشود برای همیشه پیروز نخواهد ماند و کسی هم که شکست میخورد دنیا برایش به آخر نرسیده است.
از 33 سال پیش که شما از جمله مدافعان آقای قطب زاده بودید تا به امروز حذف شدن افراد زیادی را دیدهاید، حذف شدن هم در مورد برخی افراد به معنای شکست خوردن مقطعی نبوده است. به نظر شما این افراد قواعد را نپذیرفتهاند یا سیستم بهگونهیی است که حذف افراد در آن تبدیل به قاعده شده است؟
خیلیها در طول این دوره برای رشد سیاسی تلاش نکردند.یا مقرراتی در ذهنشان بود که با واقعیات متفاوت بوده است. به طور مثال نهضت آزادی، اتفاقا اعضای آن از جمله افرادی بودند که صبر و حوصله خوبی داشتند. یعنی مرحوم مهندس بازرگان قبل از انقلاب سالها مبارزه کرد اما تصورش از حکومت اسلامی با تصور امام متفاوت بود. آنها قبل از انقلاب چند بار امام را نصیحت کردند شاه را که پذیرفته در چارچوب قانون اساسی عمل کند، بپذیرد؛ نکتهیی که امام قبول نداشتند. البته آنها مزاحمتی برای انقلاب و امام ایجاد نکردند و در راه انقلاب کمک هم کردند، اما مومن به راه امام هم نبودند و بعد از انقلاب، حضرت امام از روی ناچاری بازرگان را به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب کردند. امام خط فکری آنها را قبول نداشت و فکر میکرد چون تشکیلاتیتر از بقیه هستند برای دولت موقت مناسبترند.
منظور شما این است که از آنها استفاده ابزاری کردند؟
نه، استفاده ابزاری خیر. اتفاقا امام میتوانست در همان اوایل انقلاب از کسانی استفاده کند که تجربه کار سیاسی نداشتند، در آن صورت آنها تندخویی و بیبرنامگی را حاکم میکردند اما امام بسیار عاقلانه برخورد کرد و آدمهایی را آورد که سیاست و برنامه حالیشان بود. خود آنها هم باید این نکته را میدانستند و اگر نمیدانستند تقصیر خودشان بود چراکه انقلاب، شورای انقلاب و مردم انقلابی راه خودشان را میروند. آنها اگر توانستند با آنها راه بروند که هیچ، اگر نه حذف میشوند. شما توجه کنید اشغال لانه جاسوسی طراحی هیچکدام از سران انقلاب نبود اما بعد از اشغال امام آنها را تحویل گرفت و حرکت را انقلاب دوم نامید یا شهیدبهشتی مدیریتشان کرد.اما بازرگان استعفا کرد. بازرگان از اشغال لانه جاسوسی خبر نداشت، امام هم خبر نداشت. هر دو در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند اما امام آنگونه برخورد کرد و بازرگان هم استعفا کرد. بازرگان خودش، خودش را حذف کرد.
اما بیانیه بازرگان روز 15 آبان 1358 نشاندهنده این است که اونه به دلیل اشغال سفارت بلکه به دلیل موازیکاریهایی که با دولت او میشود استعفا داد.
اینها دیگر شوخی بود. من شخصا بازرگان را قبول داشتم، در حد خودش هم قبولش دارم و پشت سر مرده هم غیبت نمیکنم و دعا میکنم که خدا از تقصیراتش بگذرد و درجاتش را متعالی بگرداند اما امام راضی به ملاقات او با وزیر خارجه امریکا نبود. طبیعی بود که انقلاب نمیتوانست او را تحمل کند.
نهضت آزادیها به فرموده شما مومن به خط امام نبودند و به این دلیل حذف شدند اما امروز که ما اینجا ایستادهایم حرف از حذف خیلی از خط امامیها و مومنان به خط امام و بنیانگذاران انقلاب است.
این ویژگی آن آدمهاست. اسم نمیبرم اما کسی که ایدئولوگ خط امامیهاست صراحتا میگوید ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارم. از او میپرسند چرا زمان امام نگفتی؟ میگوید چون میترسیدم.
اگر منظورتان آقای خویینیهاست ایشان این مطلب را تکذیب کردند.
چه بهتر. اصلا فرض میکنیم نگفتند حالا شما بروید بپرسید ولایت مطلقه فقیه را قبول دارد یا نه؟ اگر بله، چرا با آقا مشکل دارد. اگرنه چرا با امام مشکل نداشت؟ آنها ولایت مطلقه را قبول ندارند. اگر جایی امام یا ولی فقیه گفت به نظر من این کار را بکنی بهتر است، اما خودت میدانی، این جمله اما خودت میدانی دیگر ارشادی است. اگر من نظر ولی فقیه را رعایت کنم خودم باید پاسخگوی خدای خودم باشم میدانم این حرام است اما زمانی ولی فقیه حکم به انجام یا ترک فعلی میکند اطاعت واجب میشود و البته مسوولیت در مقابل خدا بر عهده ولی امر است.
در آن صورت دیگر شما نزد خدای خودتان مسوول نیستید؟
نه، مسوول نیستیم. اما وقتی رهبری به عنوان یک کارشناس برجسته نظام میگوید به نظر من این کار را بکنید خوب است ما آن وقت به نظر خودمان عمل میکنیم. اما همین خط امامیها زمان امام میگفتند اصلا لازم نیست امام حرفی بزند. کافی است بفهمیم امام ته دلش چه میخواهد به آن عمل خواهیم کرد. ما میگفتیم اگر عمل میکردید مسوولیتش بر عهده خودتان است نه امام. اما یک وقتی امام حکم میکند کاری انجام شود آن وقت اگر انجام ندهید گناه کردید. مشکل برخی خطامامیها نه همه آنها این است. کسی که میگوید ولایت فقیه را زمان امام قبول داشته تکلیفش روشن است، رابطهاش با رهبری معلوم است. کسی که میگوید زمان امام ولایت فقیه را قبول نداشتم الان هم ندارم، پس زمان امام یا میترسیده یا منافقانه رفتار میکرده است. اگر شما میگویی آقای خوئینیها تکذیب کرده که من خوشحال میشوم و استقبال میکنم.
آقای باهنر مجلس در راس امور است؟
بله، حتما.
آرزوی شماست که در راس امور باشد یا در راس امور هست؟
برداشت من از جمله امام این است که این آرزوی امام نبوده بلکه برداشت ایشان از قانون اساسی است. قانون اساسی فریاد میزند که مجلس در راس امور است میدانید چطور؟ میدانید یا نه؟
به این دلیل که مجلس میتواند رئیسجمهور را استیضاح کند، به او رای عدم کفایت دهد، وزرا باید از مجلس رای اعتماد بگیرند و...
بله، بودجه دست مجلس است. رییسجمهور اختیار زیاد دارد اما وزرایش باید از مجلس رای اعتماد بگیرند در حالی که نمایندههای مجلس از دولت رای اعتماد نمیگیرند. از نظر حقوقی نظام ما یک نظام پارلمانتاریستی است با این تفاوت که رییسجمهورش مستقیما از جانب مردم تعیین میشود. در حکومت ما اختیارات عموما در دست مجلس است. حتی با تصریح استقلال قوا اما بسیاری از اختیارات رییسجمهور منوط به اذن مجلس است. اما اگر سوال شما این است که آیا الان مجلس در راس امور است یا نه آن بحث دیگری است.
منظور ما هم همان بحث دیگری است.
الان هم مجلس در راس امور است. اختلاف نظر ممکن است پیش بیاید آن وقت میتوانید بپرسید که چرا دولت به نظر مجلس تمکین نمیکند؟ ما میگوییم تمکین میکند شما ممکن است 10 مثال بزنید که نکرده ما هم آن مثالها را قبول داریم اما من جسارتا یک مثال ساده میزنم. مجلس اگر بخواهد با رییسجمهور برخورد کند باید عدم کفایتش را مطرح کند یا استیضاح کند. استیضاح کردن مثل طلاق است. در اسلام طلاق حلال است اما میگویند تا آنجایی که میتوانی از این اهرم استفاده نکن. در یک خانواده طلاق وقتی رخ می دهد که دیگر هیچ راهی وجود نداشته باشد والا اگر قرار باشد به هر بهانهیی از اهرم طلاق استفاده شود به نظر من هیچ زن و شوهری 24 ساعت هم نمیتوانند با هم زندگی کنند. شما هم نمیتوانی هیچ دورهیی را پیدا کنی که یک وزیر 10 مخالف در مجلس نداشته باشد. این 10 نفر هم میتوانند او را استیضاح کنند اما باید تحمل کرد و در جاهایی هم باید وارد عمل شد، مثلا سال گذشته وزارت ورزش را تصویب کردیم و رییسجمهور آن را اجرا نکرد. بعد از گذشت سه ما ه مهلت وی، من به عنوان معاون نظارت مجلس نامهیی به آقای اکرمی خزانهدار کل کشور و معاون راهبردی رییسجمهور (آن موقع آقای عزیزی) نوشتم و گفتم از امروز تخصیص یک ریال بودجه به سازمان تربیت بدنی و سازمان جوانان به منزله تصرف غیرقانونی در اموال دولت است و قابل محاکمه است که صبح فردایش قفل و تمام شد. هنوز که هنوز است آقای رییسجمهور دنبال قانونی است که تخلفات آن چند روز بخشیده شود. اگر قرار شود مجلس وارد میدان شود حتما میشود و میتواند.
اگر استیضاح مثل طلاق است و به همین دلیل از آن استفاده نمیکنید به این مساله توجه دارید که خداوند نفرین هیچ مردی به زنش را اجابت نمیکند چراکه حق طلاق او را دارد. با همین مفهوم دلیل این همه ایرادی که به آقای احمدینژاد میگیرید چیست؟ وقتی که ابزار مقابله با قانونشکنیهای وی را دارا هستید؟
نقد کردن به معنای گسست روابط نیست. آن موقع که ما آقای هاشمی و خاتمی را نقد میکردیم چرا نمیپرسید حالا که آقای خاتمی را نقد میکنید چرا طلاقش نمیدهید. ما به رییسجمهور گفتیم وزیری را که میخواهید عوض کنی جانشین او باید 120 درصد وزیر قبلی توانمندی داشته باشد وگرنه اتلاف وقت و نیرو است. مجلس هم وقتی میخواهد کسی را استیضاح کند باید بداند نفر بعدی که میآید 120 درصد قبلی کارایی دارد.
بعد از انتخابات ریاستجمهوری شما مصاحبهیی کردید که همان زمان عکس روی جلد مجله مثلث شد با این تیتر که 6 یا 7 نفر از وزرای پیشنهادی رای اعتماد نمیآورند اما رای آوردند. بعد از قهر 11روزه گفتید رابطه احمدینژاد و مشایی قطع نشود حتی ممکن است به او رای عدم کفایت بدهید که رابطه کم نشد و شما هم رای عدم کفایت ندادید. طرح سوال از رییسجمهور هم همینطور...
موقعی که من سرباز بودم سرگروهبانی داشتیم که تا زمانی که ما را از بازداشت میترساند حرفش خریدار داشت. وقتی بازداشتگاه رفتیم دیگر اثر نداشت چون میدیدیم بازداشتگاه بهتر از سربازخانه است.
در حد حرف بودن تذکرات همه نکتهیی نیست که دولت به آن واقف نباشد.
شما صفر و صد نگاه نکنید. نقد میتواند شوخی باشد، طنز باشد، اهرم فشار باشد. اصلا قرار نیست کسی را که نقد میکنیم بعد از آن برکنارش کنیم. مثل شمشیر داموکلس بالا باشد بهتر است.
الان که شمشیر شما بالاست موفق شدید قانونشکنیها را مهار کنید؟
همه چیز نسبی است. اصلا ما در شاخصهای کل کشور عدد مطلق نداریم. این را شما از ذهنتان پاک کنید، همه چیز روند و مسیر است. اینکه آیا ما بیشتر میتوانستیم کنترل کنیم، بله میتوانستیم نکردیم. اینکه آیا بهتر از این میتوانستیم عمل کنیم، بله میتوانستیم و یا اینکه آیا بدتر از این امکان داشت؟ بله داشت ما نگذاشتیم. دنبال جواب مطلق نگردید. من بعد از انتخابات گفتم این وزرایی که من میبینم پنج شش نفر آنها رای نمیآورند چون نبض مجلس دست ماست، نگفتم آنها را میاندازیم.
چه شد که رای دادید؟
خیلی روشن است؛ دو روز بعد آقا فرمودند که خیلی از وزرا را نیندازید. این حکم ارشادی آقا بود. من صحن علنی مجلس را میشناسم. برخی که به وزیر رای نمیدهند نمره او را صفر میدانند، برخی پنج و برخی 5/9 . آن کسی که به وزیر پیشنهادی نمره 5/9 میدهد اگر من بگویم رای بده رای میدهد. نظر آقا مولوی نبود اما نظر ارشادی ایشان خیلی روی نظر کارشناسی نمایندهها اثر دارد.نظر کارشناسی مقام معظم رهبری حتما از نظر کارشناسی رییس مجلس و بسیاری افراد دیگر مهمتر است. منظور من موقعیت قانونی ایشان نیست بلکه به اطلاعات ایشان نظر دارم. یک زمانی یکی از فرماندهان ارتش به من گفت من به سه دلیل از آقا تبعیت میکنم ؛یک دلیل اینکه طبق قانون اساسی رهبری فرمانده کل قواست، دوم اینکه ایشان مرجع تقلید من است و من شرعا باید از ایشان اطاعت کنم و دلیل سوم این است که به نظر من هیچ کس بهتر از آقای خامنهای به مسائل نظامی کشور اشراف ندارند. اینکه شما میگویید چه شد هشت تا شد چهار تا چون آقا فرمودند. رای خود من هم نسبت به برخی وزرا عوض شد و در مورد دو سه وزیر هم عوض نشد.
لطفا به این سوال من به صورت نسبی جواب بدهید چون حسبالامر شما ما به دنبال جواب مطلق نیستیم. شما چقدر توانستید رابطه جریان انحرافی را که شما مشایی را لیدر آن میدانید با احمدینژاد کم کنید؟
رابطه احمدینژاد و مشایی یک تعریف ویژه دارد.
چه تعریفی؟
من خودم معتقدم آقای احمدینژاد به مشایی اعتقاد دارد، بدهی سیاسی به او ندارد. احمدینژاد آدمی نیست که به غیر از خدا از کسی دیگر بترسد، من به این مساله شهادت میدهم که احمدینژاد از کسی نمیترسد و فقط از خدا میترسد. بنابراین اگر رعایت حال مشایی را میکند به او اعتقاد دارد.
به خاطر خدا؟
بله، چون به مشایی اعتقاد دارد و از نفرین او میترسد. وامدار او نیست ولی ما اعتقادی به مشایی نداریم.
اعتقاد به یک فرد داشتن یعنی چه؟
یعنی حرفهای مشایی برایش مهم است، فکر میکند مشایی بهتر از خودش میفهمد، مشایی را نسبت به خدا بندهتر میداند.
با همین تعریف شما به چه کسی اعتقاد دارید؟
من به مرجع تقلیدم اعتقاد دارم.آقای احمدینژاد به کارهای آقای مشایی باور دینی دارد. اگر همه بگویند حد مشایی این نیست که احمدینژاد از او تبعیت کند اعتقاد احمدینژاد نمیگذارد که از او تبعیت نکند.
تکلیف ولایتپذیری رییسجمهور چه میشود؟ این مساله برای شما مهم نیست؟
یک جایی هست که آقا به احمدینژاد حکم میکند و او گوش نمیکند و یک موقع ارشادش میکند و او گوش نمیکند. آنجایی که ارشاد میکند میتواند گوش نکند اما آنجایی که حکم میکند باید گوش بکند. اگرچه بسیاری از نظرات ارشادی رهبری هم به دلیل احاطه ایشان به امور لازمالاتباع است.
لطفا بگویید تفاوت این دو حالت را چگونه باید فهمید؟ نوشتن نامه توسط رهبری ارشادی است یا مولوی؟
ببینید من هم معتقدم قضیه آن نامه جزو خطاهای اساسی احمدینژاد است و سر آن اصلا لازم نیست با من بحث کنید.
بحث من این است که چرا با اغماض از کنار آن رد میشوید اما اینکه جایی شنیده شده خوئینیها چیزی گفته را حجتی برای طرد اصلاحطلبان میدانید؟
اصلا این دو مورد با هم قابل قیاس نیستند. مجبورم باز برگردم به مسائل شرعی.یک موقع است که من از روی سهلانگاری نماز صبح را نمیخوانم، یک موقع این است که تارکالصلوه میشوم اصلا نماز نمیخوانم .تارکالصلوهها هم دو نوعند؛ برخی میدانند نماز واجب است اما میگویند خدا بزرگ است و ما را میبخشد و یک موقع میگویند اصلا واجب نیست که این دسته دوم مرتدند و مهدورالدم هستند.
الان طبق این مثال احمدینژاد از روی سهلانگاری نماز نمیخواند اما فتنهگران و ساختارشکنان کلا معتقدند نماز واجب نیست؟
آقای احمدینژاد میگوید من ولایت مطلقه را قبول دارم. اما شما بروید از خط امامیها سوال کنید ما با احمدینژاد اختلاف کارشناسی داریم اما او امکان ندارد بگوید ولایت مطلقه را قبول ندارم. دیگر خسته شدم. وقت ما دیگر تمامشده، من یک ربع مانده به افطار حال حرف زدن ندارم!!
یک سوال دیگر هم جواب بدهید، اینکه دلیل نگرانی شما از چند ماه باقی مانده دوره احمدینژاد چیست؟ چرا وزرای سابق نامه مینویسند؟ خود شما چرا مدام اظهار امیدواری میکنید که دولت احمدینژاد به سلامت دورهاش را به پایان ببرد؟ قرار است اتفاقی بیفتد؟
چون نمیخواهیم اتفاقی بیفتد این حرفها را میزنیم.
فکر میکنید میافتد؟
نمیگذاریم.
از چه نگرانید؟
دوره دوم ریاستجمهوری آقای احمدینژاد چند روز مانده به اتمام کابینه قبلیاش، به هر دلیلی از چند وزیرش دلخور شد و آنها را عزل کرد. ما اصلا این روحیات را قبول نداریم.
اما آن را سهلانگاری میدانید.
من که این روحیات را قبول ندارم، حرف من این است که الان هزینه عزل کردن رییس جمهور بیش از آن است که ما این یک سال دیگر هم دست روی دلمان بگذاریم. به خاطر این است که میگوییم باید این یک سال را با همین شرایط فعلی تحمل کرد. اگر خدای نکرده اتفاق مهم دیگری بیفتد ما خودمان عزلش میکنیم.
چه اتفاقی از نظر شما مهم است؟
الان دیگر نمیشود درباره آنها بحث کرد.
چرا؟
ببینید مثلا الان که نظام معتقد است با امریکا نباید مذاکره کرد اگر کسی شیطنتی کرد و فرصتی پیدا کرد مذاکرهیی انجام داد و قولی هم داد این فرد دیگر نمیتواند در کشور، مسوول باشد. این دیگر جزو اختیارات رییسجمهور نیست، رییسجمهور فقط مجری است.
لطف کنید یک مثال دیگر بزنید.
(با خنده) دیگر نمیگویم، شما میخواهید رابطه بین ما و رییسجمهور را خراب کنید.
آنقدر خراب هست که احتیاجی به تلاش ما نداشته باشد.آقای باهنر به نظر شما میتوان اصلاحطلبها را حذف کرد.
نه. اطلاحطلبی یک نحله فکری است. من اصلا طرفداران این تفکر را با یک چوب نمیرانم.
پس چرا آنها را به خوشخیم و بدخیم تقسیم میکنید.
همین است دیگر، خوشخیمها را باید نگه داشت.
پس حرف شما این است که در هر صورت اصلاحطلبی نوعی بیماری است.
نه، زیاد به واژهها گیر ندهید.
شما واژههای بهتری استفاده کنید.
یک موقع میگوییم کسی گوشتش نپز است یکی بپز است. با آن کسی که چنین است باید کار کرد.واژهها را کاری نداشته باشید. من بارها گفتم اصلاحطلبها باید بیایند در میدان. کار بکنند و ما استقبال میکنیم. خیلیها به من ایراد میگیرند که چرا آنها را دعوت به فعالیت در عرصه سیاسی میکنید. حرف من این است که اصلاحطلبان یک تقصیر دارند و آن اینکه اصلاحطلبی را تعریف نمیکنند.
مگر شما اصولگرایی را تعریف کردهاید. از منصور ارضی تا مشایی شاکی او جزو اصولگرایان محسوب میشوند.
ما در جبهه متحد اصولگرایی منشور تولید کردیم. گفتیم کسانی را اصولگرا میدانیم که 12 شرط منشور را رعایت کنند.
با این منشور جبهه پایداریها نام اصولگرا را از روی خودشان برداشتند.
آنها گفتند اصولگراییم، ما هم گفتیم با شما اختلاف داریم. اختلاف ما با پایداریها همین بود. ما نمیگوییم آنها اصولگرا نیستند. اما از 12 تا اصل منشورما به چهار تا عمل نمیکنند. دوز اصولگرایی مهم است اما در میان اصلاحطلبها اینطور نیست. مثلا آقای خاتمی که خدا انشاءالله سلامتش بدارد و هدایتش کند.....
انشاءالله همه را هدایت کند.
ایشان واژهیی را مطرح میکند مثل جامعه مدنی. یکی میگوید این همان مدینةالنبی است، دیگری میگوید مدینه فاضله ارسطو است، یکی دیگر میگوید جامعه مدنی یعنی جامعه غیر دینی لاییک . نظر دیگری میگوید جامعه مدنی یعنی جامعه ضد دینی.حرف ما این است که جناب آقای خاتمی خودت بگو یعنی چه؟
ایشان جواب سوال شما را دادند.
من الان بحثم جواب او نیست. بحثم این است که باید اصلاحطلبی را تعریف کرد. خود آقا زمانی گفتند ما در واژههای اسلامی اصولگرای غیراصلاحطلب نمیتوانیم داشته باشیم. در قرآن هم به اصلاحطلبی سفارش شده. اما یک موقع اصلاحطلب میخواهد هنجارشکنی کند آن موقع دیگر دعوایمان میشود.
بله، دقیقا بحث این است که شما شکستن هنجارها و حتی تابوها را به خودتان میبخشید. اما نقد برخی هنجارها را گناه اصلاحطلبها میدانید.
نه، اینطور نیست.
به نظر شما اصلاحطلبها در انتخابات بعدی شرکت میکنند؟
صفر و صد نداریم، کدام اصلاحطلب؟
کدام اصلاحطلب خوشایند شماست؟
اصلاحطلب باید به قانون اساسی و قوانین موضوعه و منافع ملی معتقد باشد. باید ولی فقیه را در حد قانون اساسی قبول داشته باشد، اصلا من کاری به اعتقاد مردم ندارم که به صورت اعتقادی ولی فقیه را قبول دارند یا ندارند من چه کارهام. العیاذ بالله بالاتر از خدا نیست، برخی خدا را قبول دارند برخی ندارند، ما میگوییم ولی فقیه در این مملکت طبق قانون وظایف و اختیاراتی دارد. کسی که در ایران زندگی میکند باید این اختیارات را به رسمیت بشناسد و تبعیت کند ما چیزی بیش نمیخواهیم. ما نمیخواهیم دینمان را به کسی تحمیل کنیم این نص قانون اساسی است.
اما ظاهرا اینکه بگویند ما به قانون اساسی التزام داریم کفایت نمیکند.
چون 10 تا دم خروس نشان میدهند که ندارند.
چند تا دم خروس مثال بزنید.
در مجلس ششم آقا یک حکم حکومتی کردند که قانون مطبوعات الان لازم نیست اجرایی شود، شما ببینید صحن علنی مجلس چه عربدههایی میکشیدند.
چیزی که من یادم هست این است که کروبی روی میز میکوبید که این است ولایت مطلقه فقیه. بهزاد نبوی هم که مشارکتیها را قانع کرده بود.
بله، کروبی و بهزاد خوب عمل کردند اما بعدش خوب عمل نکردند به همین دلیل کروبی آن موقع حذف نشد. عدم صلاحیت بهزاد و بقیه برای تحصنشان بود.
حذف کروبی به این دلیل بود که گفت چرا پنج میلیون رای من در سال 84 ، در سال 88 شده 300 هزار تا؟
اینها توهم است.
آمار رسمی 84 هست، توهم یعنی چه؟
خیر، سال 84 کروبی پنج میلیون رای نیاورد. ? احمدینژاد که نفر دوم بود چهار میلیون رای داشت. کروبی چطور پنج میلیون رای داشت؟ سال 88 شد 300 هزار تا من چه کار کنم. ما راه را هم به آنها نشان دادیم. من خودم به مهندس موسوی گفتم من تا شمارش کامل آرا موضوع را دنبال میکنم. گفت: من شمارش آرا را قبول ندارم. قبل از شمارش تقلب شده، او متوهم شده بود.
چرا ناراحت میشوید آقای باهنر؟
نه، میگویم تاریخ را تحریف نکنید. ما گفتیم پنج درصد آرا را میشماریم. مگر من میگویم آرا درست بود؟ آرا حتما درصد کمی کم و زیاد شده اما 10 میلیون کم و زیاد نمیشود این حرف توهم است، توطئه است.
پس چرا الان باید توبه کنند؟
آنها گفتند آرای ما 5/2 میلیون بوده احمدینژاد 13 میلیون .این توهم است. این تهمت است یعنی نظام امانتدار رای مردم نیست، خائن است مثل شاه است با این تفاوت که آن انتخابات برگزار نمیکرد این میکند و آرا را عوض میکند. مگر در انتخابات مجلس آرا را نمیشمرند، هر دفعه هم سه تا حوزه باطل میشود.در همین انتخابات مجلس اخیر تا روز انتخابات به من گفتند تو نفر پنجم هستی. رایگیری شد من بیست و پنجم شدم. همین اینجا میگویم یک مقداری از آرای من دیده نشد، البته موثر در نتیجه نبود.
چرا این را میگویید این یعنی نظام امانتدار رای شما نیست.
من میگویم اصلا سیستم طوری نیست که رای من را طوری بخواند که من را بیندازد. دو درصد، یک درصد و نیم درصد تقلب میشود و یا خطا رخ میدهد.
همین نیم درصد شما را از رای پنجم، بیست وپنجم کرد؟
نه. من دارم میگویم اینها قاطی شد. من احتمالا میخواستم سیزدهم شوم، آنها هل دادند بیست و پنجم شدم. من خودم رفتم به مهندس موسوی گفتم 20 سال خانه نشستی هیچ کاری نکردی، حالا 13 میلیون رای گیرت آمده قدر این 13 میلیون را بدان، مدیریتشان کن، حتما در قدرت آینده میمانی اما نمکنشناسی و زیادهخواهی، او را به این روز کشاند.
سال 84 هم به کروبی همین را گفتند. او هم رفت حزب تاسیس کرد.
[میخندد]. او را رها کن. اذیت نکن...کسی که میگوید من نیم ساعت خوابیدم رایم عوض شد. کسی که رییس ستادش را کرباسچی میگذارد که همه عالم میدانستند به موسوی رای میدهد جز خود کروبی، چنین فردی از نظر شما یک رجل سیاسی است؟ و قابل دفاع است؟ من از شما تعجب میکنم.
توضیح اعتماد:
نتایج مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری سال 84
هاشمی رفسنجانی با ?/?? میلیون نفر معادل (?? درصد آرا) نفر اول،
احمدی نژاد با ?/?? میلیون نفر (??/? درصد) نفر دوم
کروبی با ?/?? میلیون نفر (??/? درصد)، نفر سوم
قالیباف با ?/?? میلیون نفر (??/? درصد)، نفر چهارم
معین با ?/?? میلیون نفر (??/? درصد)، نفر پنجم
لاریجانی با ?/?? میلیون نفر (?/? درصد) نفر ششم
مهرعلیزاده با ?/?? میلیون نفر (?/? درصد) نفر هفتم
Afshin London - لندن - انگلستان
مرگ احمقی نژاد هیچ هزینه ای نداره. بکشیدش
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 12:14
mehr47 - تهران - ایران
خودتون بشینین قضاوت کنین ببینین چه شکری خوردید که حسابی توش موندید. مموتی با همه بدی هات می خوامت!!!! خوب جفت پا رفتی به اصل و فرع جمهوری اسمالی... تو نمیری عمرا عوام میفهمیدن با چه دایناسورهائی طرفن
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 12:24
Anderas - نیدرزاکسن - آلمان
تو بگو این دربدر ۵ساله دیگه باشه کسی دم نمیزنه
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 12:41
Khodekhodeshe - انتورپ - بلژیک
به یاری خدا که تا سال دیگه همتون با هم جان به جان افرین تسلیم خواهید نمود.
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 12:49
ehsan.de - آلمان - آلمان
شما همتون خائنین این مملکت دوست داشتنی هستید . چه اصلاح طلب چه کوفت .. ایران عزیزه من شما رو نخواهد بخشید . پس نعره کن ای سرزمین جان سپردن نعره کن .. نعره کن ای خاک خسته نعره کن...
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 12:59
shablizim - لندن - انگلیس
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ و ﺩﺧﺎﻟﺘﻬﺎﻱ اﺭﺷﺎﺩﻱ و ﻣﻮﻟﻮﻱ ﺭﻫﺒﺮﻱ ﺷﺪ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﺷﻮﺷﻲ
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 13:03
sama128 - شیراز - ایران
در مجلسی که نمی توان در آن به صلاح و صرفه مردم و مملکت تصمیم گرفت به جای قلم باید آفتابه سر هر میز بگذارند. واقعا جای تاسف داره در مورد پاداش خودشون افزایش حقوق های میلیونی خودشون - تعطیلات تابستانی و زمستانی خودشون ماموریت های کیلویی و کسب درآمد آنچنانی خودشون میتونند تصمیم بگیرند ولی متاسفانه در مورد گرانی بی حد اندازه - نارضایتی مردم - بی کفایتی دولت - مفاسد اقتصادی و چاپیدن حسابی نمی توانند تصمیمی بگیرند.
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 13:07
بیژن ۲ - کرمان - ایران
کثافتها فقط و فقط به فکر خودشون هستند و نمیگن مملکت چقدر ضرر میکنه ، فقط هزینه برای خودشون مهم است و نه مردم ،در کشورهای دیگر با یک اشتباه کوچک مسولان عزل میشوند و اینجا حساب و کتاب برای یک روز بیشتر ماندن ، لعنت بر شما که آشغالترین موجوداتی هستید که روی زمین هستند
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 13:45
XMAN2 - کارا کاس - ونزوئلا
نه آقا جون همتون از دم نقطه ضعف دست حاج محمود دارید جیگر نمیکنید عزلش کنید . و الا تا حالا بنده خدا رو چپّه کرده بودید . برید داییتونو دیوونه کنید .
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 16:16
massoudoslo - اسلو - نروژ
ببینید این امت در چه اراجیف و توهماتی زندگی میکنند!!! تمام سر تا پای حرفای این اقا هیچ ریشه و مفهومه مردمی نداره !!
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 19:16
بابک - سبزوار - ایران
اول گور خامنه ای راباید کند بعد گور احمدی نژاد را
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 20:06
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
نگفتی تحملش تو این یکسال چقدر هزینه داره ؟ ولی عیب نداره این هزینه به دوش ملت سنگینی می کند ولی هزینه عزلش به ضرر شماست برای اینکه تهدید کرده که کثافتکاری های شما را لو میده , من متعجبم که وقتی صحبت از نذارید بگم و نذارید بگم است چرا ملت صداشون در نیماد که مردیکه پوفیوز شکر خوردی نگی و ملت را نا آگا بذاری.
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 20:55
bita tehrani - ونکوور - کانادا
مجلس فرمایشی
چهارشنبه 1 شهريور 1391 - 20:57
مجید خان - تهران - ایران
با درود. کروبی و موسوی دچار توهم شده بودند و کرباسچی به موسوی رای می داد .وقتی رای گیری پنهانی است از کجا به این صراحت از برگه ی کرباسچی خبر دارید؟خاتمی به رهبر گفت که منظورم از جامعه ی مدنی همان مدینه النبی پیامبر اسلام است ولی اصولگرایان می گویند وقتی خود پیا مبر تعریفی از مدینه النبی نداده تو به چه مدینه النبی ای معتقدی شارلاتان؟خوب هم که دقت کرده باشید مسئله ی قطب زاده ی جاسوس را کاملا درز گرفت و هیچ اشاره ای به وی نکرد. ضمنا شخصا بازرگان را قبول دارد در حالی ولایت مطلقه وقت حکم به ارتداد همین به اصطلاح نهضت آزادی ها داد پس با هنر بر خلاف ولایت مطلقه ی فقیه مورد قبولش یک مرتد را قبول دارد و ...در پایان:از کوزه همان برون ترواد که در اوست-ببینیم نصف تیمسار رحیمی مردانگی خواهی داشت که در زمان اعدام هم قسم وفاداریت را نشکنی. ؟
پنجشنبه 2 شهريور 1391 - 09:47
مجید خان - تهران - ایران
با درود:در فرمایشات بی هنر تریاکی که یکی از مغالطه کاران تقریبا دست اول این رژیم منحوس منحوط است کاملا تفکر نظام پیداست. مجلس در راس امور است ولی تا قبل از حکم رهبری. رییس جمهور اختیارات وسیع دارد تا قبل از حکم رهبری. احمدی نژاد کفایت سیاسی ندارد ولی چون بهتر از وی را فعلا ندارم عزلش نمی کنیم یعنی کسی که 100درصد بهتر باشد نداریم چه برسد به 120درصد.احمدی نژاد را تحمل می کنیم چون ناچاریم پس اگر ناچار شویم رای 25 میلیونی این چلغوز خان برای ما دیکتاتور زده ها هیچ اهمییتی ندارد و عزلش می کنیم.احمدی نزاد اگر دزید و خورد و لفت و لیس کرد مهم نیست ولی شیطنت سیاسی مثل مذاکره با امریکا نکند چون داروی مصلحت نظام (واجبی)هنوز کاربرد دارد.کسی که ناچار است بگوید مسلمانم ولی نماز خواندن را قبول ندارم مهدور الدم است.
پنجشنبه 2 شهريور 1391 - 09:37