گفت وگو با بهنوش بختیاری؛ زندگی خرج دارد!

دنیای اقتصاد: بهنوش بختیاری یکی از بازیگرانی است که به سبب حضور در فیلم‌های مختلف به عنوان یکی از بازیگران فعال در عرصه شبکه نمایش خانگی به شمار می‌رود. همین ماجرا دلیلی بود تا برای این پرونده به سراغش برویم و درباره مشکلات و کاستی‌های موجود در این رسانه و آثارش به گفت‌وگو بنشینیم، اما خب او هم در برابر پرسش‌های ما پاسخ‌ها و دلایلی داشت که خیلی از آنها آدم را مجاب می‌کرد. فکر می‌کنم به جای توضیح بیشتر بهتر است برویم سراغ خود گفت‌وگو.
 

بگذار از همین اول برویم سراغ سوال‌های اصلی. لفظ سینمای شانه تخم‌مرغی تو را یاد چه چیزی می‌اندازد؟
واقعا نمی‌دانم چرا ما عادت داریم روی هر چیزی عنوانی بگذاریم آن هم برای تخریب و مسخره کردن. این هم یکی از همان الفاظی است مثل فیلمفارسی که روی خیلی از فیلم‌ها گذاشته می‌شود. حالا چون محصولات شبکه نمایش خانگی در سوپرمارکت‌ها پخش می‌شود که دلیل نمی‌شود ما از آن با این لفظ یاد کنیم.
البته به همه فیلم‌ها که گفته نمی‌شود منظور کارهای دست‌پایین و کمدی‌های غیر قابل دفاعی است که در این رسانه پخش شده.


اگر در سیستمی اشکالی وجود دارد که ما نباید این انگ را روی تمام آن تعمیم دهیم. بله من هم قبول دارم که در سیستم نمایش خانگی فیلم‌های ضعیف زیادی تولید شده اما خداییش کار خوب هم داشته‌ایم اینکه بیاییم بگوییم شانه تخم مرغی کمی توهین‌آمیز است. خب سیستم پخش ما این‌طوری است. پخش فیلم در سوپرمارکت‌ها قطعا روی فروش آنها تاثیر مثبتی داشته پس چرا این ور قضیه را نبینیم؟
اتفاقا من هم با این دسته‌بندی‌ها مشکل دارم اما از طرفی باید قبول کنیم که تله فیلم‌های عرضه شده در رسانه خانگی ضعف‌های فراوانی داشته‌اند که باعث شده این‌طور قضاوت شوند.
من هم موافقم اما خب اینجا یک فرق اساسی با تلویزیون وجود دارد. مردم برای دیدن این محصولات باید پول پرداخت کنند که خب اگر به نظرشان کاری خوب نباشد آن را نمی خرند.


اما ور دیگر ماجرا هم این است که این اتفاق می‌تواند سلیقه مردم را پایین بیاورد!
بله این هم هست. اما یک چیز دیگری هم وجود دارد. وقتی من بازیگر هر روز با پیشنهاد کار در چنین فیلم‌هایی روبه‌رو می‌شوم و انتخاب دیگری ندارم چه باید بکنم؟ یک جایی مجبور می‌شوم چون باید هزینه‌های زندگی ام را هم تامین کنم.


یکهو رفتی سراغ ماجرایی دیگر. تکلیف سلیقه مردم چه می‌شود؟
ببین این را باید به سرمایه گذارها و تهیه‌کننده‌ها بگویی. وقتی می‌خواهند با کمترین امکانات و هزینه یک کار را بسازند خب ماجرا همین می‌شود. طرف می‌رود یک بازیگر چهره می‌آورد و در جاهای دیگر از خرج می‌زند. کار از بنیان ایراد دارد. باید سیستم تولیدمان را حرفه ای کنیم. وقتی یک تله فیلم کلا در 15 روز ساخته می‌شود تو دیگر فرصت انجام کار متفاوت و بهتر را نداری. به این اضافه کن نداشتن فیلمنامه درست و حسابی و کپی کاری‌ای که دامن این حرفه را گرفته.

خیلی‌ها می‌گویند این اتفاق حداقل برای بازیگرها بد نشده و این طوری پول بیشتری به جیب می‌زنند!
می شود این طوری هم به ماجرا نگاه کرد اما مگر من بدم می‌آید در کارهای خوب بازی کنم؟ وقتی تو منتظری و پیشنهادی نداری یا باید بمانی و فراموش شوی یا باید به همین کارها بسنده کنی. یک ماجرای دیگر هم که برای من بارها اتفاق افتاده این است که تو یک فیلمنامه را می‌خوانی و می‌بینی کلی اتفاق خوب ممکن است در آن بیفتد اما پای اجرا که می‌روی می‌بینی درنهایت ماجرا چیز دیگری شده و کاریش هم نمی‌شود کرد. درحقیقت تو درگیر ماجرا می‌شوی.


خب این به کارگردان کار هم بستگی دارد!
بله اما خیلی وقت‌ها تو توی هچل می‌افتی. یا با یک کارگردان تازه کار روبه‌رویی که می‌گویی بگذار فرصتی پیدا کند برای دیده شدن اما آخرش نمی‌شود یا اینکه از روی رودربایستی توی یکسری از کارها ظاهر می‌شوی. این حداقل برای من خیلی اتفاق افتاده هرچند امسال سعی کرده ام کمتر توی این دام بیفتم و اشتباهات گذشته‌ام را تکرار نکنم.


ولی باز وسوسه پول درآوردن هم وجود دارد.
این چیزی است که همیشه با آدم بوده و خواهد بود و کاریش هم نمی‌شود کرد. تا جایی که می‌شود آدم مقاومت می‌کند اما به قول دوستان زندگی خرج دارد دیگر!


شما غیر از بازیگری از راه دیگری هم پول در می‌آورید؟
در حال حاضر از راه بازیگری و گهگاهی هم ترجمه متون فرانسه اما بی‌تعارف بگویم بیزنس جزو هدف‌های زندگی من نیست. پول را به اندازه ای دوست دارم که بتوانم امرار معاش کنم، یک خانه کوچولو و نقلی داشته باشم با یک آرشیو کامل فیلم و موسیقی و یک سیستم صوتی خوب و درجه یک هم تهیه کنم. برای داشتن اینها هم غیر از این دو راه در حال حاضر منبع درآمد دیگری ندارم. شاید همین هم باعث شد در گذشته بعضی از کارها را انتخاب کنم. به نظرم اگر بازیگری مفر درآمدی غیر از این کار داشته باشد می‌تواند خیلی گزیده تر و بهتر کار کند. اما همان‌طور که گفتم امسال خیلی روی این موضوع دقت کرده‌ام و خدا را شکر در زندگی به آنجایی رسیده‌ام که بتوانم از این به بعد انتخاب کنم. مثلا امسال در یک کار متفاوت حضور پیدا کردم. همزمان با «خداحافظ بچه» در مستندی برای پخش در نوروز 92 کار کردم. کار این مستند اینقدر سخت و سنگین بود که از 100 تا فیلم سینمایی هم بیشتر از من انرژی برد. ما در اوج گرما مجبور بودیم دور تهران بگردیم و سر لوکیشن‌های مختلف برویم. به نوعی اجرای این برنامه برعهده من بود و در آن به معرفی تهران در سیزده قسمت در یک مجموعه پرداختیم که البته آیتم‌های دیگری هم دارد. کارگردان این کار سهیل سلیمانی بود. فکر می‌کنم این یکی از کارهای متفاوتی است که امسال انجام داده‌ام و بعد از دیده شدن نظرات مثبتی را به سمت خودش جلب خواهد کرد. در ضمن تصمیم دارم کم کم به دنیای کارگردانی پا بگذارم و در اولین حرکت یک مستند را کارگردانی خواهم کرد. داستان این مستند هم درباره برخوردهایی است که با نوجوانان در مدارس می‌شود و آزارهایی که آنها در این مقطع از زندگی‌شان می‌بینند.

پس باید منتظر بهنوش بختیاری کارگردان هم باشیم. راستی ماجرای تهیه‌کنندگی شما به کجا رسید؟

درحال حاضر با توجه به مشکلات و سختی‌هایی که در این حرفه وجود دارد ترجیح می‌دهم زیاد به آن سمت نروم هرچند که برای بار دوم قرار است تله فیلمی از همسرم را تهیه کنم. همسر من محمدرضا آریان، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون است. اولین فیلم او با نام «زندگی در شهر بزرگ» متاسفانه نتوانست مجوز پخش بگیرد. بازیگران آن کار هم من و آقای رضا عطاران و میسا مولوی بودیم. متاسفانه مشکلات کار با ممیزی حل نشده و فعلا اجازه اکران ندارد. اما ان‌شاءالله در این کار جدید دیگر با فضا آشنا شده‌ایم و به چنین مشکلاتی برخورد نخواهیم کرد. البته این به معنی این نیست که من تصمیم گرفته ام از این به بعد کار تهیه‌کنندگی هم بکنم بلکه فقط خواستم به شوهرم کمکی کرده باشم و فقط تهیه‌کنندگی کارهای او را می‌پذیرم. حالا بین خودمان باشد اما همان را هم پشیمان شدم چون اصلا تهیه‌کنندگی کار من نیست ولی همسرم می‌گوید خودمان کارهای خودمان را بکنیم بهتر است.

منتقدها و مردم شما را یکی از سلاطین این رسانه می‌دانند...
بله چند وقت پیش هم بود که یکی از نشریات همراه چندتا از دوستان دیگر مثل جواد رضویان چنین چیزهایی را نوشتند. در ابتدا هم گفتم از این مرزبندی‌ها خوشم نمی‌آید.


می‌خواستم بگویم فکر نمی‌کنید حضور ممتد و بازی در کارهای مختلف و بعضا ضعیف می‌تواند دلیل مهمی در این نامگذاری‌ها باشد؟
بله. درباره دلایلش هم صحبت کردیم. وقتی مجبوری چاره‌ای نیست.


بگذارید جور دیگری به ماجرا نگاه کنیم. گلایه بهنوش بختیاری از نمایش خانگی چیست؟
اصولا آدم غرغرویی نیستم. اما درباره همان معضل همیشگی درست نبودن کارها می‌گویم. مثلا می‌روی سر یک کار که فیلمنامه را خوانده‌ای اما یکهو می‌بینی کلی از ماجرا تغییر کرده! اعتراض که می‌کنی هزارتا دلیل می‌آورند. تازه این ور خوب ماجراست. خیلی جاها حتی کارگردان‌ها و عوامل نمی‌دانند چه می‌خواهند بعد که می‌گویی جواب می‌دهند خودت یک کاری‌اش بکن! پس این وسط نقش کارگردان و نویسنده چه می‌شود؟ نمی‌شود که خودم همه وجوه کاراکترم را دربیاورم. بنابراین باز خودمان مجبوریم هرچه در چنته داریم رو کنیم اما مگر ما چقدر می‌توانیم این کار را تکرار کنیم؟ بخواهم درباره این ماجراها بگویم می‌شود مثنوی هفتاد من کاغذ. اینها را گفتم که شاهدی بیاورم برای اینکه تنها ما بازیگران درباره این ماجرا مقصر نیستیم. اگر مشکل بیسیک کار حل شود، اگر فیلمنامه خوب باشد، اگر کارگردان کارش را بلد باشد و... آن وقت اگر من بازیگر سوتی بدهم باید یقه ام را بگیرید نه الانی که تقریبا و به غیر از استثنائاتی ما مدام با چنین مشکلاتی روبه‌روییم. همه چیز ضعیف است؛ از فیلمنامه گرفته تا گریم و ما داریم بی‌خودی دست و پا می‌زنیم. در چنین شرایطی که بازیگر نمی‌تواند شاهکار کند.


با این حال بهنوش بختیاری در چند سال اخیر بسیار پرکار شده...
البته بهتر است بگوییم پرکار بود که آن هم دو دلیل داشت. یکی اینکه انرژی‌ای که از مردم می‌گیرم باز هم مرا ترغیب می‌کند کارهای بیشتری انجام دهم و دوم اینکه به هر حال من خرج زندگی‌ام را از این راه‌ در می‌آورم و طبیعی است که باید کار کنم.


نظر کلی ات درباره شبکه نمایش خانگی و آثار ارائه شده در آن چیست؟ موافقی که خیلی‌ها تنها به‌عنوان یک محل درآمد به آن نگاه می‌کنند؟
نه درآمد هم خب یکی از ماجراهاست اما باعث تنوع آرا شده. خب سطح ممیزی اینجا با تلویزیون فرق دارد و می‌شود کارهای بهتری را در آن ارائه داد. هرچند که معتقدم امروز باید یک آسیب شناسی کلی برای ادامه راه آن صورت گیرد.


به نکته مهمی اشاره کردی. خیلی‌ها معتقدند اگر چنین اتفاقی مخصوصا در زمینه کمدی صورت نگیرد مردم کم کم نسبت به این رسانه بی‌اعتماد می‌شوند و درست کردن این ماجرا هم هزینه‌های زیادی خواهد داشت!
بله من هم موافقم اما باید درست آسیب شناسی شود. همه مدام می‌گویند که یک کمدی نباید سخیف باشد، من هم جزو موافقان این حرف هستم. کمدی نباید سخیف باشد، کمدی باید مثل «اجاره نشین‌ها» باشد که همچنان در ذهن مخاطب ماندگار است، فانتزی دارد و با این که قدیمی است اما تو دوست داری بارها و بارها آن را ببینی. کمدی ای که فقط روی ایده تو بچرخد و دمار از روزگار بازیگر در می‌آورد. اما چه می‌شود کرد که فیلمنامه‌های پیشنهادی در حد کیهان بچه‌هاست! من فقط می‌توانم به کمدی‌هایی که با آقای مدیری و عطاران داشتم افتخار کنم و چند مورد دیگر انگشت شمار در سینما.


یعنی می‌گویید همه چیز به فیلمنامه مربوط می‌شود؟
یک بازیگر چقدر می‌تواند از خودش مایه بگذارد؛ نه برای کارگردانی‌ها وقتی گذاشته می‌شود، نه حتی طراحی صحنه ولباس و نه دکوپاژ... فیلمنامه خوب باید به داد ما برسد که در فقر آن به سر می‌بریم؛ یعنی اگر کسی بگوید که این تقصیر شماست من می‌گویم: «به هیچ وجه تقصیر من بازیگر نیست!» همه چیز دست به دست هم می‌دهد تا بتوانیم کاری خوب ارائه دهیم. من گاهی اوقات سریال‌های خارجی را که می‌بینم، آن را باز می‌کنم و طراحی صحنه‌اش را می‌سنجم. ببینید چقدر آنها تلاش می‌کنند تا یک کمدی خوش آب و رنگ ساخته شود. مثلا ببینید در فیلم all about steve چقدر همه چیز دست به دست هم دادند تا ساندرا پولاک دیده شود؟ چقدر کارگردانی، طراحی و موسیقی با هم عجین شده‌اند. اما دراین جا فقط یک بازیگر باید پشت سر هم دیالوگ بگوید... این می‌شود که فیلم در ذهن کسی نمی‌ماند...

+152
رأی دهید
-83

ehsan.b1362 - تهران - ایران
موفق باشید . ولی ماشاالله کی درامدش بیشتر از بازیگران
جمعه 27 مرداد 1391 - 10:14
elinaz - مونترال - کانادا
چرا از ده‌نمکی جانت تعریف نکردی ............بهنوش خانوم
جمعه 27 مرداد 1391 - 11:05
اردشیر.صفوی - فلوریدا - ایالات متحده آمریکا
آیا شما از گذشته این بازیگر خبر دارید؟ پدر او کمونیست توده ای بوده او لقمه حرام خورده برای همین است که هیچ وقت موفق نبوده مرگ بر کمونیسم و بازیگران جلف. ملت ایران از تو متنفر هستن
جمعه 27 مرداد 1391 - 11:57
STING68 - گنبد - ایران
یعنی یک دماغ گنده ای که دومی نداره ها !.................حالم از شخصیت واقعیش که خیلیم بهش مینازه بهم بیخوره....... اووووووق........بازیشم که مقووووووا ........ملیجک محجبه................تو بازیگرهای طنز پرداز فقط شقایق دهقان و بعدش ماهایا پطروسیان و زن شاه تو قهوه تلخ.............تو مردها هم اکبر عبدی و....... الا ماشالله بازیگر عالی (خنده بازاری ها هم دیگه اخرشن)
جمعه 27 مرداد 1391 - 12:21
hajmehran - شیراز - ایران
اردشیر صفوی--فکر میکنم دیگه خیلی از وقت اینجور حرفها گذشته و اصولا پدر ایشان هر چی بوده ربطی به ایشان نداره.من که از نزدیک ایشان را نمیشناسم ولی در کل از شخصیتش و بازیش خوشم میاد و فکر میکنم خوب بازی میکنه.
جمعه 27 مرداد 1391 - 12:56
darvic - آتن - یونان
موفق باشین ، بهنوش یکی‌ از بهترین‌های سینمای ایران هست ،
جمعه 27 مرداد 1391 - 13:01
mjan53 - مشهد - ایران
فقط دماغ و دیگر هیچ!
جمعه 27 مرداد 1391 - 13:08
kiarash2020 - تهران - ایران
اردشیر.صفوی. ساکت شو آدم عقده ای همش مرگ بر این مرگ بر آن
جمعه 27 مرداد 1391 - 13:17
red.boy - تهران - ایران
بر فرض پدرش کمونیسته خوب به خودش چه مربوطه؟؟؟
جمعه 27 مرداد 1391 - 13:59
sanandaje sorkh - اسلو - نروژ
اردشیر صفوی _فلوریدا،تو بهتر است اون دهان .... را ببندی،از نظر من تو یک انسان عقده‌ای هستی‌ ،که شب تا صبح تو آمریکا مثل برده ازت کار میکشن،و استسمارت می‌کنن حالا امدی اینجا عقده دلت رو خالی‌ کنی‌ مذهبی‌...،مسلمان ...
جمعه 27 مرداد 1391 - 14:23
dara20 - تهران - ايران
اینها بدرد خیمه شب بازی میخورند. حیف نیست به این مترسک‌ها لقب هنرمند میدهید!!!!
جمعه 27 مرداد 1391 - 14:30
Sappho - اصفهان - ایران
اکثرتون مثل هم به نظر میاید ! برا پول و شهرت حاضرید هم برا ده نمکی و سلحشور بازی کنید هم پورن! فرق زیادی نداره !
جمعه 27 مرداد 1391 - 14:55
مانفرد - ایران - ایران
خوب یا بد. پدرش کمونیست بوده یا نبوده به فرزندش چه ربطی داره؟تو هم به نظر نمیرسه که انسان نرمالی باشی .کودنهایی مثل تو مایه ننگ بشریت هسند مثل اینه که کسی از تو بدش میاد (که صددرصد هم همینطوره) اونوقت بخواد عقدشو سر فرزندت درآره.این درسته؟خجالت بکش بیسواد عقده آمریکا
جمعه 27 مرداد 1391 - 15:45
tina85 - اشتوتگارت - المان
اردشیر.صفوی - فلوریدا - ایالات متحده آمریکا کسی به گذشته کسی کار نداره پدرش بوده به این چه تو چرا دست از سر این سایت بر نمی داری? هر کی هست برای خودشه و اگر هم کسی ازش بدش بیاد فیلم هاش رو نگاه نمی کنه لقمه حرام رو تو واون رهبر چلاقت می خورید و این طوری به مردم توهین می کنی اگه مثل کلاغ سیاه چادر می پوشید دیگه جلف نبود?
جمعه 27 مرداد 1391 - 16:00
nazanin. - المان - المان
STING68گنبد. من فکر می‌کنم شما کلا با هر چیزی تو این سایت مشکل دارین وگرنه خانم بختیاری از نظر من بهترین هستن ،و من واقعا عاشق خودشو کاراشو شخصیت این خانم ناز هستم
جمعه 27 مرداد 1391 - 16:01
payam55 - بندر انزلی - ایران
شازده خانم این غلت کاریها بهت نیومده تو برو تبلیغ شاسخینتو بکن
جمعه 27 مرداد 1391 - 16:24
Danilprimmer - لندن - انگلستان
STING68- قسمت اول جمله ات رو خواندم ترکیدم إز خنده با حال نوشتی مرسی. ایران شغل خوب فقط بازیگرها و فوتبالیست ها مثل چاه نفت پول در میارند
جمعه 27 مرداد 1391 - 16:27
khorramdin babak - فرانكفورت - فرانكفورت
پدرش کمونیست بود .چه ربطی به این خانم دارد. یا اینکه این عدالت اسلامی می‌‌باشد. که گردن فررزند را به جای پدر می‌‌زند. گذشته از این دولت اسلامی با هرچه کمونیست زورگو و فاسد می‌‌باشد می‌‌خوابد. چه کسی‌ فاسد تر از پوتین ،چین ،کره شمالی می‌‌باشد. ؟ با کمونیست می‌‌خوابید مثل یک روسپی .دلار هم به کمونیست می‌‌دهید ، و در اینجا فحش هم می‌‌دهید .‌ای گودرز بر سخن شما . کمی‌ فکر کن بد سخن ۱۰۰ من یک غاز. این چه اسلامی می‌‌باشد که با دادن رشوه به کمونیست نجات خود را می‌‌جوید. مجبور نیستید یاوه گویان آخوند را تکرار کنید ؟
جمعه 27 مرداد 1391 - 13:39
khorramdin babak - فرانكفورت - فرانكفورت
ادامه: در اینکه تخم و ترکهٔ صفوی می‌‌باشید تردید نیست .این شاهان صفوی بودند که این شیعه گند را به ایران تحمیل کردند .ولی‌ چرا نام اردشیر را گرفته‌اید. دست کم حسین ، حسن .علی‌ . رهبر وقیح هم اسمش کاوه نیست ،بلکه علی‌. ساعاتی ۷۰۰ تومان مزد و فحش به کمونیست ؟ خیلی‌ عقب هستید؟ رهبر جان هر روز با کمونیست لاس می‌‌زند و شما ؟.
جمعه 27 مرداد 1391 - 14:03
zebelkhan - لوس آنجلس - آمریکا
اردشیر.صفوی - فلوریدا - ایالات متحده آمریکا - Danilprimmer - لندن - انگلستان - STING68 - گنبد - ایران و بقیه سایبریها و نوکران حلقه به گوش رژیم نکبت بار اسلامی که اسمتان از قلم افتاده. شماها خودتان زیر چه بته ای به عمل آمده اید که راجع به هر کسی اینطور اظهار نظر میکنید؟ شما ساعتی هفت هزار تومنی های ارتش سایبری رژیم خودتان تخم ترکه اعرابید! حال هر ایرانی از شما بسیجیهای مخ بر کف به هم میخورد آنوقت شما عقده ای های معلوم الحال و جیره بگیران سگ علی عظمی برای دیگران کامنت میگذارید؟! کسی که لقمه حرام میخورد شما عرب زادگان بی وطن هستید که از توبره و آخور آخوند بی وطن ارتزاق میکنید و پول چرک و خون مزدوری را در حلقوم خودتان و زن و بچه تان فرو میکنید. ننگ بر ..این آیین شیاد پرور و جنایتکار که مزدورانی چون شما را به جامعه تحویل میدهد.
جمعه 27 مرداد 1391 - 18:34
raha1984 - هامبورگ - المان
اردشیر-صفوی-قم-حوزه علمیه تو یکی از لفمه حروم حرف نزن از ساندیستون حرف بزن
جمعه 27 مرداد 1391 - 20:23
STING68 - گنبد - ایران
sanandaje sorkh - اسلو - نروژ...............جناب دکتر مجید جان دلبندم: استعثمار درسته استعسمار !!!...............حالا برو ازش روش 10 بار بنویس تا خوب.......فهم بشی
جمعه 27 مرداد 1391 - 20:46
Danilprimmer - لندن - انگلستان
این تو هستی که مثل درباره همه قضاوت میکنی! دوما تو که ...نداری چرا چرند میگی و لیاقت خودت و فامیل ات رو به بقیه نسبت میدی. سوما من اصلا ایران زندگی نکردم و فارسی رو اینجا تو مدرسه یاد گرفتم پس برو تو مزدوری نه ما. حال من إز ادمهایی مثل تو که ندیده قضاوت می کنند بهم میخوره پسر صدام حسین إز لوس أنجلس
جمعه 27 مرداد 1391 - 20:42
saber1000 - یزد - ایران
با بهنوش موافقم . توی این وضع داغون اقتصادی حق داره که هر فیلمی رو باهرقیمتی بازی کنه. به خودش مربوطه که توی کدوم فیلم بازی کنه و توی کدوم بازی نکنه.کسی شمارومجبورنکرده که فیلمهاش روببینین.پدرش هم هر کوفتی بوده ربطی به بهنوش نداره . از اخلاق بدوره که بعضی از کاربرا به قیافه اش گیر میدن یا به باباش . متاسفم برای این کاربرا با
جمعه 27 مرداد 1391 - 22:42
Mramir1975 - سندیگو - امریکا
اردشیر.صفوی - فلوریدا - ایالات متحده آمریکا، شرط میبندم تو در امریکا نیستی
یکشنبه 29 مرداد 1391 - 05:21
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.