سرقت جواهرات مادر از سوی پسر 14 ساله
وطن امروز : یک تبهکار وقتی دید پسر 14 ساله یک خانواده پولدار عشق موتور دارد به وی دستور سرقت طلاهای مادرش را داد. ساعت 4 عصر 29 اردیبهشت سال جاری مردی با تماس با مرکز 110 از دزدیده شدن طلا و جواهرات همسرش خبر داد. دقایقی بعد تیمی از کلانتری 112 ابوسعید برای رسیدگی به ماجرای سرقت وارد عمل شدند. مرد صاحبخانه که عصبانی به نظر میرسید به پلیس گفت: امروز برای رفتن به میهمانی آماده میشدیم که همسرم به من گفت چند گردنبند و انگشتر طلایش ناپدید شده است، هنگامی که به دنبال طلاها میگشتیم، متوجه شدیم چندین طلای دیگر نیز سر جایشان نیست و همسرم ادعا کرد که در طول چند روز گذشته طلاهایش ناپدید شده و این موضوع را از من پنهان کرده است. با ادعاهای این مرد، پلیس با انجام تحقیقات ابتدایی در خانه مرد صاحبخانه متوجه شد که دزد به محل طلاها آشنایی کامل داشته و با استفاده از این موقعیت دست به دزدی زده است. بر این اساس پلیس احتمال داد که دزد طلاها یکی از اعضای خانواده باشد، بنابراین آنان را تحت بازجویی گرفت که در این میان پسر صاحبخانه که «ناصر» 14 ساله است در بازجوییها اظهارات ضد و نقیضی داشت و این موضوع شک پلیس را به اینکه وی طلاها را دزدیده است، بیشتر کرد. تیم تجسس برای رازگشایی از سرقت طلاها با استفاده از تحقیقات محلی متوجه شد «علی» در چند روز گذشته با موتوسیکلتی گرانقیمت چندین بار در محلهشان رفت و آمد داشته و به چند تن از دوستانش گفته بود که موتور را بهتازگی خریده است. در ادامه ماموران «ناصر» را تحت بازجویی فنی قرار دادند و با ارائه دلایل و شواهد از وی خواستند حقیقت را بیان کند که وی نیز به پلیس گفت: 10 روز پیش با مرد جوانی به نام «حسین» 25 ساله آشنا شدم. وی موتوسیکلت گرانقیمتی داشت و چندین بار موتورش را به من قرض داده بود و گفته بود که میتواند این موتور را به قیمت بسیار پایینی به من بفروشد. به خاطر اینکه عاشق موتور شده بودم و میخواستم هرطور شده آن را بخرم، «حسین» به من گفت که هر چند روز یکبار مقداری از طلاهای مادرم را بیاورم و وی طلا را بفروشد و به صورت قسطی موتور را به من بفروشد، من هم قبول کردم و هر چند روز مقداری از طلاهای مادرم را میدزدیدم و برایش میبردم. حسین نیز موتور را چند ساعتی در اختیارم میگذاشت و میگفت اگر پول موتور را کامل پرداخت کنم آن را تحویلم میدهد تا اینکه خانوادهام فهمیدند که طلاها دزدیده شده و من هم برای اینکه خانوادهام متوجه نشوند که من دزدی کردهام به حسین زنگ زدم تا طلاها را بیاورد ولی وی پس از اینکه موضوع را فهمید، موبایلش را خاموش کرد. با اعترافات این نوجوان، پلیس با ردیابیهای ویژه از حسین و انجام تعقیب و مراقبت چند روزه موفق شد رد وی را در یکی از قهوهخانههای جنوب تهران بگیرد و در عملیاتی ضربتی وی را دستگیر کند. حسین در بازجوییها ادعا کرد، ناصر را به هیچوجه نمیشناسد و هیچ دستور یا درخواستی برای سرقت طلا به این نوجوان نداده ولی پس از اینکه پلیس خانه وی را تحت تجسس قرار داد و تعدادی از طلاها را همراه یک موتوسیکلت دزدی به دست آورد، به اخاذی از پسر 14 ساله اعتراف کرد و گفت: پس از اینکه با ناصر آشنا شدم و فهمیدم که وی عشق موتور است و وضع مالی بسیار خوبی دارد، تصمیم گرفتم با جلب اعتماد و به بهانه فروش موتوسیکلت زد ایکس از وی اخاذی کنم.به گزارش خبرنگار «وطنامروز»، با توجه به سابقهدار بودن حسین، پلیس برای شناسایی دیگر طعمههای این جوان تبهکار و سرقت و اخاذیهای دیگر وی همچنان در حال رسیدگی به این پرونده است.