بازسازی صحنه قتل دختر دانشجو در خیابان گاندی

اینجا کوچه هشتم خیابان گاندی تهران است و جمعیت دور یک پژوی نقرهای رنگ حلقه زدهاند تا قاتل شیشهای را ببینند.
مرد جوان در میان هیاهو میگوید چگونه دختر دانشجو را به قتل رسانده است. مردی عینک زده با لباس سیاه رنگ در میان جمعیت ایستاده و به حرکات جوان تبهکار که صحنه قتل دخترش را در خیابان هشتم گاندی تشریح میکرد خیره شده بود. اشکهایش از پشت عینک دودیاش روی گونههایش سرازیر میشد انگار آخرین لحظات زندگی دختر دانشجویش را تصور میکرد، لحظاتی را که دوست نداشت ببیند. ساعت 15:45 عصر شنبه 17 تیرماه صدای آژیر خودروهای پلیس در خیابان ولیعصر شنیده میشد، جایی که 2 ماه پیش دختری جوان به نام «تینا» در جنایتی هولناک قربانی جوانی شیشهای شد.
چند خودروی بنز پلیس خودروی ون را حمایت میکردند که جوان تبهکاری به نام «دارا» داخل آن بود. چند پلیس نقابدار از ون پیاد ه شده و قاتل جوان را برای بازسازی صحنه قتل به داخل کوچه بردند. دقایقی پیش از اجرای بازسازی صحنه جنایت تعدادی از دوستان و هممحلهایهای «تینا» و رهگذران و مغازهداران نیز برای تماشا آمده بودند. دارا که همچنان تصور نمیکرد دزدی خودروی 206 قتلی را رقم زده باشد با دیدن جمعیت و دوربینهای صدا و سیما و ماموران تشخیص هویت پاهایش سست شده بود و به زور راه میرفت. وی پس از اینکه محلی را که دختر جوان را به پرتگاه مرگ کشانده بود به ماموران نشان داد، گفت: آن روز همراه یکی از دوستانم در کافیشاپی که نزدیک گاندی بود در حال مصرف شیشه بودیم که دختر مورد علاقهام به نام «پونه» به من زنگ زد و قرار ملاقاتی با هم گذاشتیم. در راه بازگشت به خانه بودم که به مادرم زنگ زدم و ماشینش را قرض خواستم ولی وی گفت که کار دارد و نمیتواند ماشین را در اختیارم قرار دهد. چند دقیقه بعد که از این خیابان کوچک و باریک در حال عبور بودم دیدم تینا میخواهد خودرویش را پارک کند ولی به دلیل اینکه مهارت زیادی نداشت موفق به این کار نشد، بنابراین به وی گفتم خودرو را در اختیار من بگذارد تا آن را پارک کنم. سوار شدم و دنده عقب گرفتم تا خودرو را پارک کنم که موبایل دختر دانشجو زنگ خورد. وی در حال صحبت بود که وسوسه شدم برای زودتر رسیدن سر قرار خودرو را بدزدم، بنابر این در حال عقب رفتن ناخواسته تینا را زیر گرفتم که وی پایش زیر خودرو رفت و هنگامی که در حال زمین خوردن بود سرش به خودروی ریو که کنار خیابان پارک بود خورد. من که خیلی ترسیده بودم توقف نکردم و عابران و شاهدانی که آنجا بودند با ضربه زدن به خودرو قصد داشتند مرا غافلگیر کنند که سرانجام با برخورد با یک پراید و استفاده از خط ویژه اتوبوسرانی از آنجا گریختم.
وی در ادامه افزود: آن روز خیلی شیشه مصرف کرده بودم و در حال خودم نبودم و اصلا فکر نمیکردم که با این کار باعث کشته شدن دختر جوان شده باشم، وقتی توسط پلیس دستگیر شدم باور نمیکردم در اثر آن تصادف تینا کشته شده باشد.
بازسازی صحنه جنایت در حال پایان یافتن بود که دارا دیگر توان حرف زدن نداشت، سرجایش نشست و نیمنگاهی به تماشاگرانی که با خشم به وی نگاه میکردند انداخت، در میان جمعیت دختر جوانی که گریه میکرد بلند فریاد میکشید: «قاتل، قاتل، لعنت به تو.» با فریادهای وی چند تن از بستگان تینا نیز به دارا ناسزا گفتند، وی که با فریادهای آنان روبهرو شده بود سرش را به زیرانداخت و چشمانش را به زمین دوخت. با گذشت 30 دقیقه از بازسازی صحنه جنایت و به پایان رسیدن اعترافات دارا، ماموران نقابدار قاتل جوان را در میان حلقه امنیتی ماموران دیگر به خودروی ون انتقال دادند.
بازسازی صحنه جنایت خیابان هشتم گاندی از سوی متهم به قتل 20 ساله با حاشیههایی همراه بود.

به گزارش خبرنگار مهر، متهم ساعت 18 و 45 دقیقه عصر با اسکورت چهار دستگاه بنز به محل جنایت منتقل شد. ساعت 19 و پنج دقیقه همزمان با حضور رئیس پلیس آگاهی تهران در محل بازسازی صحنه جنایت آغاز شد.


*پدر مقتول که در محل جنایت حاضر شده بود، با تشریح نحوه فرار پسر جنایتکار گفت: دخترم به سه زبان خارجی مسلط بود و دو ثبت اختراع داشت. قاتل مدعی است دخترم از او خواسته که خودرو را برایش پارک کند. این در حالی است که دخترم راننده ماهری بود. وی گفت : دخترم دانشجوی رشته مهندسی پزشکی از دانشگاه علوم و تحقیقات بود و در طول تحصیل چندین اختراع را برای مداوای بیمارانی که لکنت زبان دارند به ثبت رسانده بود، وی آن روز برای شرکت در کلاس زبان به خیابان گاندی رفته بود و 10 دقیقه پیش از این حادثه نیز تلفنی با من صحبت کرده بود.
وی در ادامه افزود: دخترم همیشه دوست داشت به مرحلهای از علم برسد که بتواند به هموطنان و کشورش خدمت کند اما دست سرنوشت او را از ما گرفت.

*سرهنگ محمدیان رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در گفتگو با پدر مقتول به او قول داد پرونده این جنایت تا دو هفته آینده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه فرستاده شود.

* تعدادی از دوستان مقتول و هم کلاسی های او نیز در صحنه جنایت حضور داشتند.
* افراد حاضر در محل خواستار اجرای مجازات متهم به قتل در صحنه قتل شدند.
*"دارا" با خونسردی به بازسازی صحنه قتل پرداخت و سعی می کرد جنایت را غیرعمدی نشان دهد.
*متهم پس از بازسازی صحنه جنایت به اداره آگاهی تهران منتقل شد.
پس از دستگیری فهمیدم قاتلم/ اگر فرار نمی کردم مردم مرا می کشتند
من قصد کشتن دختر دانشجو را نداشتم. تصور می کردم در اثر تصادف دچار کوفتگی یا شکستگی جزئی شده است. اگر بعد ازتصادف توقف می کردم مردم مرا می کشتند.
این جملات بخشی از اظهارات عامل جنایت خیابان هشتم گاندی در گفتگو با خبرنگار مهر است. روز گذشته در حاشیه بازسازی صحنه قتل فرصت کوتاهی پیش آمد تا گفتگویی کوتاه با دارا داشته باشیم.
خودت را معرفی کن؟
دارا 20 ساله . ساکن خیابان گاندی تهران.
اعتیاد داری؟
بله مدتی است ماده مخدر شیشه مصرف می کنم.
سابقه هم داری؟
بله. 8 بار دستگیر شده ام.
به چه جرمی؟
جرایم مختلف مانند سرقت و مواد مخدر.
نخستین بار چه زمانی دستگیر شدی؟
در 16 سالگی هنگام سرقت لوازم داخل یک خودرو.
آخرین بار چه زمانی دستگیر شدی؟
بهمن سال گذشته به جرم همراه داشتن موادمخدر.
مشکل مالی که نداشتی. پس برای چه تصمیم به سرقت پژو 206 گرفتی؟
روز حادثه با دختر مورد علاقه ام قرار داشتم. از مادرم خواستم ماشینش را بدهد که او قبول نکرد. داشتم به سمت خانه می رفتم که با مقتول روبرو شدم. انتهای کوچه هشتم یک آموزشگاه زبان است. او عجله داشت تا سریع به کلاس زبانش برسد. موقع پارک کردن آینه سمت راننده به دیوار کشیده شد. من از تینا - مقتول - خواستم اجازه دهد من برایش پارک کنم. او هم قبول کرد. وقتی پشت فرمان نشستم نقشه سرقت به ذهنم رسید.
برای فرار باید مقتول را زیر می گرفتی؟
من این قصد را نداشتم. اصلا دختر جوان را زیر نگرفتم! هنگام فرار گلگیر عقب خودرو به او برخورد کرد و تعادلش را از دست داد. اگر اشتباه نکنم یک خودروی ریو در کوچه پارک بود که سرش به آن برخورد کرد. بعد هم مردم به طرفم حمله کردند. می دانستم اگر توقف کنم مرا می کشند.
تصور می کردی به این زودی دستگیر شوی؟
فکر نمی کردم دختر جوان فوت کرده است. تصور می کردم این تصادف در حد یک کوفتگی یا شکستگی جزئی باشد.
می دانی اعضای بدن مقتول به چند بیمار نیازمند اهدا شده است؟
بعد از دستگیری متوجه شدم.
بعد از سرقت پژو با آن زورگیری کردی؟
نه. فقط یک بار با یکی از دوستانم سوار پژو بودیم که برای تفریح گوشی تلفن عابری را از او سرقت کردیم.
با خودروی سرقتی چه کردی؟
روز حادثه همراه دختر مورد علاقه ام و یکی از دوستانم با پژو 206 به دماوند رفتیم و چند روز بعد به دلیل اینکه نمی خواستم دستگیر شوم آن را در کنار خیابان رها کردم.
چگونه دستگیر شدی؟
در یک کمپ ترک اعتیاد در حاشیه تهران بودم که دستگیر شدم. ابتدا تصور می کردم به اتهام سرقت است اما در اداره آگاهی متوجه اتهام قتل شدم.
خودت علت این حادثه را چه می دانی؟
مصرف شیشه . روز حادثه قبل از این ماجرا در کافی شاپ همراه دوستم شیشه مصرف کردیم. از طرفی هم پدر و مادرم از هم جدا شده بودند و نظارتی روی رفتار و دوستانم نداشتند.
می دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
من ناخواسته مرتکب این قتل شدم. فقط می خواستم خودروی پژو را سرقت کنم.











