دستگیری ناپدری سنگدل

ناپدری سنگدل که پس از شکنجه دختر دو ساله همسرش تحت تعقیب پلیس بود، توسط ماموران کلانتری شاهد شهر شهرستان شهریار دستگیر شد.

 


به گزارش «جام‌جم»، اوایل خرداد امسال زن جوانی در حالی که دختر دو ساله بدحالی را بغل کرده بود، سراسیمه وارد کلانتری شاهد شهر شهریار شد و از ماموران برای دستگیری شوهر معتادش که کودکش را کتک زده، درخواست کمک کرد.
 
با انتقال کودک دو ساله به یکی از مراکز درمانی تحقیق از زن شاکی آغاز شد.
 
ازدواج دوباره با یک مرد معتاد

 
این زن با اشاره به ازدواجش با مرد معتاد گفت: چندی پیش از شوهرم که فردی معتاد بود و همیشه من و فرزندم را کتک می‌زد، جدا شدم. در این مدت با خانواده‌ام زندگی می‌کردم تا این که با مردی آشنا شدم که به من ابراز علاقه می‌کرد و در آستانه جدایی از همسرش بود.
 
وی اضافه کرد: این مرد به من قول داد از دخترم مانند فرزند خود نگهداری می‌کند. بنابراین سه ماه پیش به عقد موقت او درآمدم. چند هفته بعد متوجه شدم او نیز شیشه مصرف می‌کند. اما به دلیل نداشتن سرپناه برای خود و دختر دو ساله‌ام زندگی با او را ادامه دادم.

ناپدری، دختر خوانده‌اش را شکنجه می‌داد
 
زن جوان درباره کودک‌آزاری شوهرش گفت: هر بار که برای خرید از خانه بیرون می‌رفتم، پس از بازگشت با چهره رنگ پریده دخترم و سوختگی در دست و پایش که توسط شوهرم صورت می‌گرفت، روبه‌رو می‌شدم.
 
وی اضافه کرد: هر بار که به شوهرم اعتراض می‌کردم، او مرا هم کتک می‌زد و در ساعاتی که من در خانه نبودم، از غفلتم استفاده می‌کرد و بدن نحیف دختر کوچولویم را با سیخ داغ می‌سوزاند و بشدت کتکش می‌زد. شوهرم ادعا می‌کرد دخترم شیطنت می‌کند و او نیز فرزندم را تنبیه می‌کند تا آرام شود. روز حادثه وقتی به خانه بازگشتم، متوجه شدم دخترم دوباره از سوی ناپدری کتک خورده و بی‌حال کناری افتاده است. با دیدن این بی‌رحمی به رفتارهای شوهرم اعتراض کردم که او پس از کتک زدن من با تهدید از خانه فرار کرد.

دختر کوچولو بارها شکنجه شده بود
 
با تشکیل پرونده‌ای در این باره جستجو برای دستگیری ناپدری کودک آزار آغاز شد و این در حالی بود که پزشکان معالج کودک نظر دادند او بارها شکنجه شده و آثار سوختگی‌ فراوان در بدنش وجود دارد.
 
با تایید وضعیت پزشکی کودک، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
 
جستجو‌ها در این باره ادامه داشت تا این که در روز‌های پایانی هفته گذشته ماموران کلانتری شاهدشهر در شهرستان شهریار ناپدری سنگدل را هنگام پرسه زدن در شهر شناسایی و او را دستگیر کردند.

انکار اولیه کودک‌آزاری
 
متهم با انتقال به کلانتری در بازجویی مقدماتی هر گونه کودک‌آزاری را انکار و ادعا کرد همسرش خود کودک را کتک زده که در ادامه در مواجهه حضوری با مادر کودک اعتراف کرد او کودک دو ساله را به دفعات شکنجه کرده است.

متهم: دخترک را به خاطر شیطنت‌هایش، تنبیه کردم
 
متهم با اشاره به نحوه کودک‌آزاری‌اش گفت: دختر دو ساله همسرم همیشه بی‌تابی می‌کرد و در نبود مادرش می‌گریست و حوصله‌ام را سر می‌برد. طاقت تحمل او را نداشتم. برای این که وی را تنبیه کنم تا دیگر وابستگی به مادرش نداشته نباشد، کتکش زده و بدنش را سوزاندم.
 
وی اضافه کرد: روز حادثه کودک دو ساله دوباره شیطنت کرده و به دنبال مادرش که از خانه بیرون رفته بود، گریه می‌کرد. من هم به دلیل مصرف مواد مخدر شیشه در حالت عادی قرار نداشتم و او را کتک زدم. با آمدن مادرش به خانه، او متوجه ماجرا شد بنابراین او را هم کتک زده و با تهدید به این که اگر از من شکایت کند، او و دخترش را خواهم کشت، سراسیمه خانه را ترک کردم.
 
بنابراین گزارش، با اعتراف ناپدری سنگدل، او با قرار قانونی روانه زندان شد. پرونده نیز برای ادامه تحقیقات به اداره آگاهی شهریار فرستاده شد.

+42
رأی دهید
-100

بى تا - کرج - ایران
٤ساله که ازدواج مجددکردم دختر٧ساله دارم ناپدریش ازگل نازک تربه دخترم نمیگه،ازپدرش بیشتردوستش داره،تمام سعى وتلاشش اینه که به بهترین شکل تربیتش کنه. لعنت به قلب سنگى بعضى مردها که به زن وبچه رحم نمیکنن.
شنبه 10 تير 1391 - 10:08
hana257 - شیراز - ایران
ننگ به جمهوری اسلامی که ارزش یک زن در اون از هر چیز دیگه ای کمتر است. اگه قانونی بود که در این مواقع به کمک زنان می امد شاهد این اتفاقات دوره پارینه سنگی نبودیم.
شنبه 10 تير 1391 - 11:14
ukguy4u - لندن - بریتانیا
یک دفعه دور ایران رو حصار بکشن و اسمشو بزارن روان پریشستان!
شنبه 10 تير 1391 - 12:00
agha_ehsan - تهران - ایران
بى تا - کرج - ایران - درود به شوهر خوب شما که حتمن یه تار موش می ارزه به شوهر قبلیتون.
شنبه 10 تير 1391 - 12:31
agha_ehsan - تهران - ایران
درسته این موارد نادر هستن ولی به نظر من باید اعدام در مورد این آدمها اجرا بشه ٬ نه در مورد اون جوونهای بدبخت بی آزار که به جرم مشروب خوردن اعدام میشن.
شنبه 10 تير 1391 - 12:32
kili kili - قائم شهر - ایران
بی تا کرج واقعا که گل گفتی
شنبه 10 تير 1391 - 15:33
sepherdad - سیدنی - استرالیا
بى تا - کرج - ایران. من یه همکار پرتغالی داشتم که خانوم بود و مسلمان نبود، و خیلی‌ دلش میخواست از اسلام بدونه، بعد من ازش پرسیدم چرا، برام تعریف کرد یه ناپدری داشته که مسلمون بوده خیلی هم مواظب اش بوده اما چون پدره این مسلمون نبوده میگفته من نباید دین خودمو به تو تحمیل کنم,,,, ازدواج کرده بود و امده بود استرالیا.
شنبه 10 تير 1391 - 16:18
mayhem - کیتو - اکوادور
من اینجا با دوستم زندگی‌ می‌کنم که یه دختر داره،باهم ازدواج نکردیم هنوز ولی‌ دخترش دقیقا مثل دختر نداشتهٔ خودم میمونه،اونم منو خیلی‌ دوست داره،واقعا تعجب می‌کنم بعضیا چقدر حیوون صفت هستن
شنبه 10 تير 1391 - 16:31
sunia - استراليا - استراليا
اون ‌هایی‌ که هی‌ میگن ننگ به جمهوری اسلامی آخه چه ربطی‌ داره ... اون مادر .. رو باید سوزوند که بچه‌رو پیش اون لاش خور میذاره
دوشنبه 12 تير 1391 - 15:19
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.