شوهرکشی جایگزین طلاق

شرق: زنی جوان که به‌دلیل رسم قبیله‌ای نتوانسته‌ بود از شوهرش جدا شود با همدستی خواهرزاده همسرش، او را به قتل رساند. این متهم دیروز در جلسه محاکمه جزییات قتل را برای قضات توضیح داد.

به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس ورامین سه سال قبل با تماس تلفنی زنی جوان در جریان وقوع قتل قرار گرفتند. این زن گفت: وقتی برای تحویل‌گرفتن خانه‌ام که مدت اجاره‌اش تمام شده‌ بود رفتم، لکه‌های خون را دیدم و فکر کردم در این خانه اتفاقی افتاده ‌است. ماموران وقتی به منزل موردنظر رفتند، لکه‌های خون را مشاهده و زن جوانی را که مستاجر خانه بود، بازداشت کردند. او اعتراف کرد با همدستی پسر خواهرشوهرش دست به قتل همسرش به نام مهدی زده و جسد او را در حال حاضر به منطقه‌ای در قرچک منتقل کرده‌اند.
با دستگیری سعید و نگار -دو متهم- آنها مورد بازجویی قرار گرفتند و تحقیقات مقدماتی انجام سپس با صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه محاکمه نماینده دادستان جزییات پرونده را تشریح کرد. او گفت: سعید و نگار با همدستی هم مهدی را به قتل رساندند بعد از اینکه نگار نقشه قتل را کشید، سعید آن را اجرا کرد و با ضربات چاقو و میله آهنی دایی‌اش را کشت. اکنون من به‌عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
 در ادامه سعید در جایگاه حاضر شد. او گفت اتهام قتل را قبول ندارد و آنچه در دادسرا گفته دروغ و قاتل اصلی نگار است. نگار هم گفته‌های سعید را قبول کرد و گفت خودش ضارب بوده و سعید فقط در انتقال جسد به او کمک کرده‌است. بنابراین هیات قضات تصمیم گرفتند یک‌بار دیگر دادسرا را موظف کنند تحقیقاتی را در این خصوص انجام بدهد. با گذشت سه سال از حادثه یک‌بار دیگر پرونده به شعبه 74 برگشت و این بار هم دادسرا تاکید کرد، متهم اصلی پرونده سعید است.
روز گذشته متهمان در دادگاه حاضر شدند و ابتدا علی عطار، نماینده دادستان گزارش دادسرا را خواند. در ادامه اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفتند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس سعید در جایگاه حاضر شد. او گفت: اتهام قتل را قبول دارم. من دایی‌ام را کشتم.
او ادامه داد: نگار زن‌دایی‌ام خیلی به من ابراز علاقه می‌کرد اما من نمی‌خواستم به او زیاد نزدیک شوم. دایی‌ام و نگار صاحب یک پسر بودند و هرچند با هم اختلاف داشتند اما اینکه نگار جدا شود و من با او ازدواج کنم امکان‌پذیر نبود. با این حال با هم در ارتباط بودیم تا اینکه نگار با دایی‌ام دعوا و به حالت قهر، خانه را ترک کرد. فامیل واسطه شدند و بعد از چند ماه زن‌دایی‌ام به خانه برگشت. درگیری او و دایی‌ام ادامه داشت تا اینکه نگار از من خواست شوهرش را بکشم و من قبول نکردم. روز حادثه صبح زود به من زنگ زد و گفت هرچه زودتر به خانه‌اش بروم. من خودم را به آنجا رساندم. وارد خانه که شدم نگار یک چاقو و یک میله به من داد و گفت اگر مهدی را نکشی اول او و بعد هم خودم را می‌کشم و چون تو در خانه ما بودی همه‌چیز گردن تو می‌افتد. من که در شرایط بدی گرفتار شده بودم، وارد اتاق شدم و درحالی‌که دایی‌ام خواب بود اول با میله او را زدم و بعد با چاقو ضرباتی به بدنش وارد کردم و کشتمش. ناگهان حالم بد شد و از حال رفتم. بعد از اینکه به‌هوش آمدم، نگار گفت باید جسد را از خانه خارج کنیم.
متهم ادامه‌ داد: یک هفته جسد در خانه بود و نمی‌دانستیم باید چه‌کار کنیم تا اینکه نگار کمدی خرید و جسد را در آن جاسازی کرد. بعد دو افغانی خبر کرد و دو‌میلیون تومان به آنها پول داد تا جسد را به بیابان‌های قرچک منتقل کنند. بعد هم خانه را تحویل دادیم اما زن صاحبخانه لکه‌های خون را دید و به این ترتیب بازداشت شدیم.
متهم گفت: در جلسه قبلی تلفنی با نگار هماهنگ کرده ‌بودیم که او اتهام را قبول کند و من آزاد شوم اما قضات متوجه دروغ ما شدند.
در ادامه، نگار در جایگاه حاضر شد. او ضمن اینکه توضیح داد در زندگی با شوهرش چه سختی‌هایی را تحمل کرده ‌است، اتهام معاونت در قتل را قبول کرد اما گفت رابطه نامشروع نداشته. او گفت: شوهرم مرد شکاکی بود و خیلی من را اذیت می‌کرد. از دستش عذاب می‌کشیدم. 14سالم بود که ازدواج کردم و خیلی زود هم بچه‌دار شدم. اختلافات من و مهدی از همان سال اول زندگی‌مان شروع شد. این درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل از قتل تصمیم گرفتم خانه را ترک کنم. شوهرم همیشه من را کتک می‌زد و همین باعث شد خانه را ترک کنم. به منزل پدرم رفتم اما بعد از چندماه دوباره برگشتم. خانواده من تعصبات قومی زیادی دارند. آنها گفتند دیگر حق نداری طلاق بگیری و باید با کفن از خانه شوهرت بیرون بیایی. همین باعث شد نقشه قتل شوهرم را طراحی کنم.
در ادامه پسر نوجوان نگار در جایگاه حاضر شد. او وقتی که می‌خواست جزییات را توضیح دهد به گریه افتاد. او گفت: نیمه‌شب متوجه شدم صدایی می‌آید. مادرم گفت پدرت خون‌دماغ شده و من را داخل اتاق فرستاد اما من دیدم که سعید در خانه ماست و پدرم کشته شده. مادرم بعد از آن روز دیگر نگذاشت من مدرسه بروم.
بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه دادگاه، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

+87
رأی دهید
-93

setayeshz565 - وین - اتریش
سلام به همگی اولین مثبت رو من دادم درسته که من با قتل یک انسان مخالفم و هیچوقت هم ازم بر نمیاد اما با یه مرد شکاک و خودخواه و بی درک و شعور هم خیلی سخته مخصوصا که راه فراری هم نداشته باشی و حتی یه عمر مجبور شی بری زندان
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 09:32
khorram - خملنیتسک - اوکرای
به علت نبود قوانین در ایران مردم اکثر مشکلات خود را با کشتن حل میکنند
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 09:47
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
میگه شوهرم به من شک داشت !!!!! حالا که همه فهمیدن شکش بی دلیل نبوده ... چه رسم مزخرفی
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 09:54
shahab46 - هانوفر - المان
مملکت امام زمان دیگه بهتر از این نمی‌شه. وقتی‌ اخوندش پسر خودش را بخاطر پست و مقام تیرباران کند دیگه از مردم عادی که دستشان برای گرفتن حقشان به هیچ کجا بند نیست چه انتظاری بالاتر از این میشود داشت
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 09:41
dadrooz - تهران - ایران
آنها گفتند دیگر حق نداری طلاق بگیری و باید با کفن از خانه شوهرت بیرون بیایی. تو این تعصبات قومی ایرونی ها به ویژه شهرستانیهای آشغال کله
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 10:00
مجید خان - تهران - ایران
سلام. واقعا جای تاسف است.نادانی و جهل و تعصبات بی جا چه که به روز ما نمی آورند. خانواده ی دختر که نمی خواست دختر مطلقه داشته باشد اکنون دختر قاتل و متهم به بی عفتی دارد. شوهر شکاک و عصبانی که دلش نمی خواست کسی به همسرش چپ نگاه کند با اعمال و رفتارش او را به همین مسیر سوق دادو اکنون از دنیا رفته و پسرش یتیم شده. (البته اگر واقعا چنین شخصیتی داشت و قربانی بیگناهی بیش نبود.)حالا خواهرزاده در یک قدمی چوبه ی دار و همسر در معرض همین مجازات یا حبس ابد و پسری سر شکسته و بی پناه و آبرویی ریخته و فامیلی متشنج و پر کینه و رویگردان از هم . کاش میدانستیم که چه بهایی باید بپردازیم. شاید بیشتر اندیشه می کردیم.
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 10:24
طاطا - تهران - ایران
لعنت به قوانین ضدزن اسلام . پدرمادرهای ابلهی که از ترس برچسب زن مطلقه دخترانشان را وادار به سازش میکنن اونا رو به قاتل تبدیل میکنن. درد یکی دوتا نیست.
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 11:03
rewan - اسلو - نوروژ
زن با خواهر زاده شوهر دوستی بنا کرده چونکه پسر جوان بود شوهر ه فهمیده زن پیش دستی کرده کشته حالا میگه شک داشت حالا باز پولیس امام زمانی میره سراغ اون دوتاه کار گر بد بخت افغانی همه تقصیر می افته گردن اونا اما بعد بگیر ببند بزن شروع میشه بجان افغانهای بدبخت زن بعدش از زندان که بیرون اومد با یک دگه کیفش را میکند تمام
‌پنجشنبه 8 تير 1391 - 19:33
matin444 - اسلو  -  نروژ
خانمه setayeshz565 هیچ کسی‌ بدون دلیل به کسی‌ شکاک نمی‌شه همین کارهارا کرده دیگه که به ایشان شکاک شده حالا شما‌های مثبت بده این جوری هم تو زندگی‌ خودت قضاوت نکن که کار درستی‌ نیست
جمعه 9 تير 1391 - 00:18
abnabat2012 - امستردام - هلند
Setayesh 565 اگه شما به اون خانم حق میدین که شوهرشو بکشه حالا هم برین ثابت کنین که حق داشته و از حکم قصاص اون جلوگیری کنین، آخه اینکار آخر نامردی و نازنی هستش که اون که خودش یه خائن بوده و به شوهرش خیانت می‌کرده، اینو چی‌ میگین من هم مثل شما با قتل یه انسان مخالفم ولی‌ مگه اون مرد یه انسان نبوده؟
جمعه 9 تير 1391 - 15:12
setayeshz565 - وین - اتریش
abnabat2012 - امستردام - هلند عزیز من گفتم با قتل یک انسان مخالفم دقت کردید (یک انسان) بعضی ها فقط اسم انسان رو یدک میکشن مثلا اونایی که هر روز دارن تو ایران به زن و دخترای مردم تجاوز میکنند و اسید میپاشن .این زن چه گناهی کرده که به رسم خانواده و بدون عشق ازدواج کرده و محکوم به زندگیه تا ابد! ولی اگه مرده دلش بخواد آزاد و راحت دنبال هر زنی که بخواد میره.مطمئن باش اگه ازون شوهر محبت و عشق میدید به کس دیگه ای دل نمیبست....
شنبه 10 تير 1391 - 13:45
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.