دو جان برای یک فرغون شن

شرق: مردی به خاطر اختلاف بر سر یک فرغون شن همکار خود را کشت و خودش نیز در یک قدمی چوبه‌دار قرار گرفت.

مردی روز 18 آبان سال 87 به پلیس کرج مراجعه کرد و از مجروح شدن یکی از کارگرانش که جوانی 27 ساله به نام «یوسف» بود، خبر داد. او گفت: «من در حال ساخت آپارتمان هستم و امروز صبح وقتی برای سرکشی به آنجا رفتم فهمیدم یوسف چاقو خورده و به شدت بدحال است. او را سریع به بیمارستان رساندم. یوسف در راه برایم تعریف کرد یکی از کارگران ساختمانی در نزدیکی ساختمان من، او را زده است.»
 ماموران بعد از تنظیم شکایت به بیمارستان رفتند و به پرس‌وجو از یوسف پرداختند. او گفت: «من مدتی قبل به یکی از کارگران ساختمانی در نزدیکی محل کار خودم یک فرغون شن قرض دادم. علی به من گفته بود به محض اینکه بار شن و ماسه‌شان رسید یک فرغون شن را پس می‌دهد اما بعد از آن دیگر به عهدش وفا نکرد و با اینکه چند نوبت بار برایش آمد، حاضر نشد قرضش را پس بدهد. من در این مدت چند بار سراغش رفتم و به او تذکر دادم اما فایده‌ای نداشت.»
 این جوان ادامه داد: «شب حادثه در ساختمان در حال استراحت بودم که علی وارد شد. بعد از احوالپرسی، از او پذیرایی کردم و در همین حین بار دیگر به او یادآور شدم که هنوز یک فرغون شن را پس نداده است. او ناگهان عصبانی شد و چاقویی از لباسش درآورد و قبل از اینکه بتوانم کاری انجام بدهم ضربه‌ای به من زد و فرار کرد.»
 ماموران وقتی از جزییات ماجرا باخبر شدند، علی را بازداشت کردند. پرونده این کارگر ساختمانی به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی در جریان بود که بعد از دو ماه خبر رسید یوسف جان باخته است. علت مرگ وی عفونت در محل جراحت اعلام و به همین دلیل علی به عنوان متهم به قتل شناخته شد. پس از آن پرونده مراحل مقدماتی را طی کرد و در اختیار هیات قضات شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده که هفته گذشته برگزار شد، نماینده دادستان جرم علی را قتل عمد دانست و اولیای دم مقتول نیز گفتند خواستار قصاص متهم هستند. سپس نوبت به علی رسید تا از خودش دفاع کند.
او وقتی در جایگاه ایستاد، خطاب به پنج قاضی جنایی گفت: «من قبول دارم که یوسف را با چاقو زدم اما به هیچ‌وجه قصد قتل او را نداشتم. یوسف یک فرغون شن به من قرض داده بود و به هیچ شکلی از فکر آن بیرون نمی‌آمد و مرتب موضوع را یادآوری و تکرار می‌کرد. روز حادثه به قصد سر زدن به وی، سراغش رفتم و او باز هم همان مساله را پیش کشید. ناگهان از کوره در رفتم و اختیار خودم را از دست دادم و او را با چاقو زدم.»
 بنا بر این گزارش علی بعد از پایان جلسه محاکمه، به قصاص محکوم شد.