مرد شیشهای در جنگ با موجودات خیالی کشته شد
+84
رأی دهید
-112

شرق: سرنوشت مردی که ششماه قبل به طرز مرموزی مفقود شده بود با اعترافات دوست او مشخص شد که وی جان باخته است.
کارآگاهان بعد از گرفتن مشخصات اسماعیل تحقیقات خود را برای یافتن او آغاز کردند و چون این مرد آخرین بار سوار بر پراید خود از منزل خارج شده بود دستور توقف این اتومبیل و بازداشت سرنشینان آن به تمامی واحدهای انتظامی اطلاع داده شد. مدتی بعد گروهی از ماموران گشت این پراید را مشاهده و ضمن متوقف کردن آن، مرد راننده را بازداشت کردند. مظنون 40ساله که یحیی نام دارد در بازجوییها خودش را از دوستان اسماعیل معرفی کرد اما گفت از سرنوشت این مرد اطلاعی ندارد. او گفت: «من در یک پارکینگ کار میکنم و اسماعیل بعضی شبها ماشینش را به آنجا میآورد و سوییچ آن را هم به من میداد. او چند وقت قبل در حالیکه زیرشلواری به پا داشت به پارکینگ آمد و پرایدش را به من سپرد. میخواست به عروسی یکی از دوستانش برود برای همین شلواری قرض گرفت و همراه مردی دیگر از پارکینگ بیرون رفت و از آن به بعد دیگر خبری از وی نشد.»
اظهارات این مرد سبب شد ماموران دور تازهای از تحقیقات را شروع کنند اما سرنخی از مراسم عروسی به دست نیاوردند به همین دلیل به بازجویی از صاحب پارکینگ پرداختند. او گفت: «اسماعیل دوست کارگرم بود. او شب حادثه ماشینش را آورد و گفت که میخواهد به عروسی برود. او قصد داشت یک پژو 206 را که به امانت به من سپرده شده بود، ببرد ولی اجازه چنین کاری را به وی ندادم. وقتی اصرار کرد تهدیدش کردم پلیس را باخبر میکنم. در همین حین یک مامور پلیس وارد پارکینگ شد و اسماعیل با این تصور که من او را خبر کردهام، فرار کرد. بعد از خروج مامور از محل کارم به جستوجوی اسماعیل پرداختم اما او را پیدا نکردم، برای همین فیلم دوربینهای مداربسته را دیدم و هیچ تصویری از اسماعیل در حال خروج از پارکینگ ندیدم. با اینکه موضوع عجیب به نظر میرسید دیگر آن را پیگیری نکردم و حدس زدم اسماعیل از راهی به غیر از در خروجی فرار کرده است.» ماموران در حالیکه تمامی سرنخها به پارکینگ عمومی ختم میشد، احتمال دادند یحیی موضوعی را پنهان میکند به همین دلیل او را مدتی زیرنظر گرفتند و سپس وی را بازداشت کردند. مرد 40ساله در بازجوییها بار دیگر همان گفتهها را تکرار کرد ولی بعد از چند روز تصمیم گرفت راز مفقود شدن دوستش را فاش کند. او گفت: «اسماعیل در چاه افتاده و فوت شده است.»
این مرد توضیح داد: «بعضی شبها اسماعیل پیش من میآمد و ماده مخدر شیشه مصرف میکرد. او هر بار بعد از این کار دچار توهم میشد و بالای چاهی که در پارکینگ است، میرفت. او میگفت موجودات پلیدی در چاه هستند و با این تصور شروع به جنگیدن با این موجودات میکرد. من هر دفعه برای اینکه خطری دوستم را تهدید نکند، او را از چاه دور میکردم.»
یحیی وقایع شب حادثه را اینطور شرح داد: «آن شب وقتی مامور پلیس وارد پارکینگ شد اسماعیل از ترس به اتاق من رفت و خودش را در آنجا مخفی کرد. بعد از رفتن مامور مشغول مصرف شیشه شد. من هم خوابیدم اما ناگهان با صدای مهیبی بیدار شدم و دیدم اثری از اسماعیل نیست. بلافاصله بالای چاه رفتم و دیدم او به داخل آن سقوط کرده و فوت شده است. من هم از ترس موضوع را پنهان کردم، چون فکر میکردم پلیس من را به قتل متهم خواهد کرد.»
ماموران بعد از شنیدن اعترافات این مرد از امدادگران سازمان آتشنشانی کمک خواستند و به این ترتیب دو روز قبل جنازه مرد معتاد از چاه بیرون آورده و به پزشکی قانونی منتقل شد.
mostafiamiri - کپنهاک - دانمارک
پس نتیجه می گیریم که موجودات خیالی هم کار شونو خوب می دونند.
دوشنبه 1 خرداد 1391 - 23:22
Arash_Barcelona - بارسلونا - اسپانيا
لعنت بر جمهوری زوری اسلامی که جوانان وطن رو به این گونه از بین میبره.گلهای پژمرده ایران زمین...کورش آسوده بخواب که ما هم در خوابیم.
دوشنبه 1 خرداد 1391 - 22:36
parsa_21 - لندن - انگلیس
چاه مکن بهر کسی اول خودت بعدا موجودات فضایی
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 00:45
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
معمولا اونها که مواد میزنن فاز پرواز میگیرن این چرا بر عکس کرده!!!!!!! مواد هم موادهای قدیم
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 04:49
دنیای وحشی - تهران - ایران
تف به کله بابای دروغگو از اول تا آخر رفتار مرتیکه پارکینگ دار مشکوک میزنه و به نظر میاد افرادی مثل او به راحتی از آدمهای ناتوان و درگیر به مواد مخدر به راحتی سو استفاده میکنند و گرنه اگر شرف داشت که بلافاصله بایستی به پلیس و اورژانس اطلاع میداد تا شاید بنده خدا را زنده بیرون می آوردند .مرتیکه تازه ماشین بیچاره رو هم باخیال سوار میشده .روز به روز ایرانی ها قصی القلب میشوند خدا به داد همه ماها برسد انشاالله که بطور کامل صفات انسانی خودمان را از دست نداده و بدتراز حیوان از دنیا نرویم .آمین
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 07:21
agha_ehsan - تهران - ایران
شایدم زیاد خیالی نیستن و وقتی شیشه میزنی میتونی اجنه رو ببینی.
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 09:39
ki be kiyeh - لندن - انگلستان
لعنت به اونی که شیشه رو اول بار نشون داد
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 10:49
Rezgar - لینشوپینگ - سوئد
اینکه معلوم است کار موجودات زمینی است بی خود موجودات خیالی را متهم نکنید!
سه شنبه 2 خرداد 1391 - 22:58
klopatra7 - دوسلدورف - آلمان
یاد شبهای برره افتادم که در جنگ با دشمن فرضی شکست خوردند
پنجشنبه 4 خرداد 1391 - 00:21
soman - ملبورن - استرالیا
دوستان نمی خوام فکر کنین من احمقم ولی بعضی موجودات ناشناخته وجود داره من از این قضایا دیدم با همین سرنوشت!{بعضی ها رو هم می شناسم که واقعا با بعضی موجودات سرو کار دارن که ما نمی بینیم ولی انها عادت گرفتن با انها بسازن و زندگی کنن}
یکشنبه 7 خرداد 1391 - 18:52