مذاکرات بغداد محکوم به موفقیت است
سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران
رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
با وجود پیشرفت محسوس در مذاکرات مقدماتی اتمی و افزایش امید نسبت به موفقیت گفتگو های ۲۳ مه (سوم خرداد) در بغداد، امکان دیدار مستقیم نمایندگان ارشد آمریکا و جمهوری اسلامی، با هدف دست یافتن به یک توافق جامع مابین واشنگتن و تهران، در کمتر از یکسال آینده متصور نیست. با این وجود مذاکرات بغداد «محکوم» به موفقیت است.
حسن روحانی دبیر سابق شورای امنیت ملی و مذاکره کننده پیشین ارشد اتمی جمهوری اسلامی، طی گفتگویی با مجله مهر نامه ( ۱۸ اردیبهشت ماه) به مناسبت انتشار کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای»، بار دیگر مدعی شده که در دوره اول ریاست جمهوری جورج بوش، واشنگتن خواستار حل جامع مسائل موجود با تهران بود و این پیام را محمد البرادعی، دبیر سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی، در فرودین سال ۸۳ به تهران برد.
در جای دیگری از گفتگوی ( طولانی) یاد شده، حسن روحانی همچنین مدعی است که مذاکرات اتمی دولت خاتمی با جامعه اروپا به دلیل کار شکنی های آمریکا از یک سو، و از سوی دیگر مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با داخل شدن در مذاکرات مستقیم با آمریکا به شکست کشیده شد.
بی شک پرونده اتمی ایران که خانم اشتون، دیپلمات ارشد اروپا و طرف رسمی گفتگو با تهران، اخیرا ( روز جمعه در بغداد ) از آن به عنوان «برنامه تسلیحات اتمی ایران» یاد کرده، بدون موافقت کامل واشنگتن بسته نخواهد شد.
جلب نظر موافق واشنگتن با مفاد توافق جامع اتمی نیز به تنهایی و بدون حل سایر مشکلات موجود در مناسبات دو جانبه آمریکا با جمهوری اسلامی امکان پذیر نخواهد بود.
سایر مشکلات
مناسبات تهران و واشنگتن ۲۵ سال پیش از گشوده شدن پرونده اتمی ایران در شورای امنیت سازمان ملل قطع شده بود.
آمریکا ایران را متهم به دست داشتن در تروریسم بین المللی، مخالفت با صلح اعراب و اسرائیل و عدم رعایت حقوق بشر در داخل ساخته است.
تهران نیز مدعی است که آمریکا پنهان و آشکار بدنبال تغییر نظام سیاسی جمهوری اسلامی است.
برای دست یافتن به راه حل مشکلاتی که قدمت آنها بالغ بر ۳۳ سال میشود، و پرونده اتمی شش ساله ایران تنها بخشی از آن است، انجام چهار هفته گفتگو های مقدماتی و یک رویارویی رسمی یک روز و نیمه در بغداد کافی نیست.
امتیاز های متقابل
به این دلیل بزرگترین دستاورد مورد انتظار از مذاکرات ۲۳ ماه مارس در بغداد، «توافق بر سر ادامه مذاکرات کارشناسی» ، و همچنین دادن امتیازهای متقابل در اندازه های قابل تحمل برای طرفین خواهد بود.
تعلیق شش ماهه توقف بیمه محموله های نفتی ایران، که پیشنهاد آنرا بریتانیا به جامعه اروپا ارائه کرده، بجای لغو کامل تحریم ها، که ایران خواستار آنها است، امتیازی است کم هزینه و تاثیر گذار و بی تردید تهران را تا حدود زیادی راضی خواهد ساخت.
دادن اجازه بازرسی های تازه به نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی ( منجمله از پارچین ) و موافقت با توقف غنی سازی اورانیوم با غلظت ۲۰ در صد و همچنین صدور اجازه خارج ساختن ۱۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی سازی شده ۲۰ در صدی را میتوان گام متقابل تهران در برابر امتیاز های دریافتی تلقی کرد.
در خواست های اعلام شده غرب، که سه ماده از آن در پیش شرط های اخیر نتانیاهو برای موفق خواندن مذاکرات آینده بغداد نیز دیده میشود، توقف غنی سازی اورانیوم، خروج اورانیوم غنی سازی شده از ایران، تعطیل مرکز غنی سازی فوردو، و پیوستن رسمی ایران به پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را شامل است- درخواست هایی که بر آوردن آن اگر نه، نا ممکن، که انتظار دست یافتن به توافقی پیرامون آن در کمتر از یک سال آینده، نه عمل گرایانه است و نه و متصور.
به این ترتیب شانس رسیدن مذاکرات جاری به بن بست، ظاهرا بروی کاغذ، بیش از به امکان موفقیت آن بنظر میرسد- قضاوتی که نخست وزیر اسرائیل نیز طی دیدار روز سه شنبه خود در تلاویو با خانم اشتون مطرح ساخت و تاکید کرد که «گفتگو اتمی با تهران به شکست منجر خواهد شد.»
تغییرات و امید ها
با این وجود، گفتگو های بغداد در عمل دارای شانس زیادی برای رسیدن به موفقیتهای محدود طی شش ماه آینده است.
دولت اوباما، مانند دولت بوش، در درازمدت مایل به انجام گفتگو های دوجانبه در سطح عالی با تهران است. اما در شرایط جاری قادر به داد و ستد سیاسی با تهران نیست.
در واشنگتن، و در فاصله شش ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و میان دوره ای کنگره و سنا ی آمریکا، عقب نشینی احتمالی تهران به هیچ وجه دیده نخواهند شد، اما امتیازهای متقابل واشنگتن به تهران به نشانه عقب نشینی و ضعف دولت آمریکا تلقی شده و علیه رییس دولت بکار گرفته میشود.
اوباما به همان نسبت که استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران را طی شش ماه آینده مغایر با مصالح دولت و شانس تجدید انتخاب خود میبیند، از ضعیف دیده شدن در نگاه رای دهندگان و بی تصمیمی نیز تبری میجوید.
از این لحاظ، قرار دادن گزینه نظامی در خط دوم و در سایه گزینه اول، که دیپلماسی و انجام مذاکرات سیاسی است، به رییس جمهور آمریکا فرصت خواهد داد ضمن پیشبرد تدریجی و گام به گام هدفهای گزینه اصلی، با مطرح ساختن و جدی جلوه دادن گزینه دوم در موقعیتهای لازم، ضمن راضی نگاه داشتن رای دهندگان آمریکایی، و ساکت ساختن اسرائیل و اعراب همسایه، جمهوری اسلامی را نیز به ادامه مذاکرات سیاسی جاری راغب و جدی نگاه دارد.
زمان یکساله
در صورت شکست دادن میت رامنی نامزد حزب جمهوری خواه، و تجدید انتخاب در ۲۰ ماه نوامبر، مراسم تحلیف اوباما در ۲۰ ژانویه خواهد بود.
آماده ساختن دولت با ترکیب تازه و تائید صلاحیت اعضاء ارشد آن در سنا به هفته های بعد موکول میشود. در فاصله دو ماه مابین انجام انتخابات تا مراسم تحلیف نیز، معمولا پرداختن به امور داخلی و ترکیب دولت مقدم بر امور خارجی است.
به این ترتیب اوباما در صورت تجدید انتخاب تنها در اوایل بهار سال ۲۰۱۳ آماده پرداختن به مسائل پیچیده بین المللی، منجمله داخل شدن در گفتگو های دوجانبه احتمالی در سطوح بالا با ایران خواهد بود.
نتایج شکست گفتگو های جاری
در مراحل مقدماتی گفتگو های در دست انجام اتمی، آمریکا ظاهرا ترجیح میدهد که در کنار و یا حتی پشت سر اروپا باقی بماند. در این سناریو نقش پلیس خوب به اروپا واگذار شده و امتیاز های کوچک ( و در هر حال راضی کننده) مانند تعلیق منع صدور بیمه نامه برای محموله های نفتی ایران، نیز از جانب اروپا در اختیار ایران قرار میگیرد.
دولت اوباما در قالب پلیس بد، ضمن حمایت رسمی از تلاشهای اروپا، بمنظور ساکت ساختن اعراب و اسرائیل و عقب نماندن از نمایندگان کنگره و رقیب جمهوری خواه، خود را در کنار گزینه نظامی قرار داده و به تکرار تهدیدها علیه تهران ادامه خواهد داد.
آمریکا انتظار دارد که تهران با درک وضعیت سیاسی در واشنگتن، گفتگو های جاری را به بن بست نکشد. در صورت به بن بست رسیدن مذاکرات کنونی، اسرائیل مواضع خشن تری اختیار کرده و حتی ممکن است با استفاده از فرصت، تهدید حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران را عملی ساخته و دولت اوباما را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد.
چنین رویدادی اگرچه ممکن است به توقف برنامه های اتمی ایران منجر نشود، ولی بی شک حتی در صورت ادامه حیات رژیم، سکته کشنده اقتصادی ایران را بدنبال خواهد داشت.
توقف صادرات نفت از خلیج فارس بازارهای جهانی را با بحران تازه ای روبرو میسازد و واشنگتن با داخل شدن اجباری در یک جنگ نا خواسته با وضعیت مبهم و غیر قابل ارزیابی روبرو میشود.
از این لحاظ، حتی «تظاهر به حرکت» و «نمایش توافق» در بغداد نیز گزینه ای است بمراتب بهتر از اعلام شکست آن برای تمامی طرف های درگیر.
برای تهران اعلام پیروزی در بغداد، حتی بدون انتشار مفاد موافقت ها، میتواند ثبات نسبی اقتصادی را به بازار بحران زده داخلی باز گردانده و روند کاهش تولید و صادرات نفت را نیز معکوس سازد.
در فاصله سه هفته پس از اعلام توافق اتمی در استانبول، بدون هر اقدام دیگری از سوی دولت، پول ملی ایران در حدود ۱۵ در صد از ارزش برابری از دست رفته خود را باز یافته است.
در صورت اعلام شکست مذاکرات در بغداد، این روند بار دیگر معکوس خواهد شد.
با تکیه بر تاثیر روانی آن، در صورت اعلام موافقت و پیروزی، روند جاری در بازار داخلی تا رسیدن پول ملی به تعادل و ارزش برابری شش ماه پیش ، ادامه خواهد یافت-امتیاز بزرگی که بابت گرفتن و دادن آن، تاوان و زحمتی متوجه طرفی نخواهد شد. مذاکرات بغداد، با صحنه گردانی اروپا، و ایفای موقت نقش دوم توسط آمریکا، محکوم به موفقیت نسبی و ادامه تا مراحل بعدی است.