پیامکی که قربانی گرفت

چند سال قبل وقتی پدرام با دختری که یکی از آشنایان معرفی کرده‌ بود ازدواج کرد، دیگر به چیزی ​جز زندگی مشترکش فکر نمی‌کرد اما پیا‌مک‌های مشکوکی که به گوشی تلفن همراه همسرش ارسال شد از او یک قاتل ساخت.

 

هرچند خودش مدعی‌ است که قصد قتل نداشته و اصلا قتلی هم انجام نداده اما نماینده دادستان تهران که برای شرکت در جلسه محاکمه پدرام در شعبه 79 دادگاه کیفری‌ استان تهران حاضر شده ‌است بر قتل عمد در این پرونده تاکید دارد.

او در مورد کیفرخواست و دلایلش در این پرونده می‌گوید: ماجرا دو سال پیش اتفاق افتاده و خوشبختانه همکاران با حضور به‌موقع در صحنه قتل دلایل و مدارک زیادی را جمع کرده‌اند. بررسی‌ها نشان داده که متهم وقتی متوجه رابطه همسرش با مردی جوان شده تلفن همراه همسرش را گرفته و با آن جوان قرار گذاشته‌ است.

روشن می‌گوید: او چندبار جای قرار را عوض کرده و در نهایت هم در یک میدان تره‌بار با او درگیر شده ‌است.
 
وقتی موضوع قتل به پلیس گزارش داده‌ شد و پلیس به محل رفت، جسد غرق در خون مقتول که جوانی 21 ساله بود پیدا کرد. ضرباتی که بر بدن این جوان زده ‌شده ‌بود، آنقدر شدید بود که جمجمه را شکسته‌ ‌بود. خون زیادی در محل قتل راه افتاده بود و وی در جا جان داده‌ بود.
 
وقتی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات آغاز شد متوجه شدیم متهم پیامک‌های مقتول به همسرش را خوانده و به جای او جواب داده، با مقتول قرار گذاشته و او را مورد ضرب و جرح قرار داده ‌است. متهم به‌واسطه شغلش با فنون رزمی آشنا بوده‌ است و حتی پنجه بوکس هم همراه خود به محل برده‌ بود.
 
او با پنجه بوکس و زنجیر به جان مقتول افتاده و آنقدر او را زده ‌ که مقتول جانش را از دست داده ‌است.
 
نماینده دادستان به نظریه پزشکی قانونی اشاره کرده و می‌گوید: پزشکی قانونی اعلام کرده علت مرگ ضربات متعددی بوده که به قسمت‌های حساس بدن مقتول وارد شده‌ است و البته به شکستگی جمجمه هم اشاره کرده ‌است. اما آن را علت تامه مرگ ندانسته و ضربات دیگر را هم تاثیرگذار دانسته است.
 
متهم به قصد کشتن مقتول با او قرار گذاشته و این بر ما پوشیده نیست. چرا که اگر نمی‌خواست مقتول را بکشد قطعا با خود پنجه بوکس و زنجیر نمی‌برد و اصلا سرقرار حاضر نمی‌شد بنابراین ادعای متهم مبنی براین‌که قصد قتل نداشته‌ دروغ است.
 
او حالا چنین ادعایی را مطرح می‌کند البته ما مدارک دیگری هم داریم. مثلا این‌که متهم بعد از به قتل رساندن مرد جوان سوار موتور شده و از محل فرار کرده‌ است. اگر او واقعا قصد قتل نداشت این‌کار را نمی‌کرد و سعی می‌کرد به مقتول کمک کند. دادسرا معتقد است که متهم دست به قتل عمد زده است. اگر واقعا مقتول را مجرم می‌دانست شکایت می‌کرد، اما این‌کار را نکرد بنابراین او قصد قتل و انتقام‌گیری داشته‌ است.


 
کتک زدم، نکشتم


 
پدرام گفته‌های نماینده دادستان را قبول ندارد. او می‌گوید که متهم را در حد یک مزاحم تلفنی می‌دیده و نمی‌خواسته او را بکشد.


از کجا فهمیدی در زندگی همسرت، مرد دیگری هم وجود دارد؟
 
مدتی بود که متوجه شده‌ بودم او تلفن‌های مشکوک دارد. اما هربار به همسرم می‌گفتم زیر بار نمی‌رفت تا یک شب قبل از قتل.
 
یک شب قبل از قتل چه اتفاقی افتاد؟
 
آن شب وقتی به خانه رفتم تلفن همسرم زنگ زد، اما همسرم جواب نداد و قطع کرد. دوباره تماس گرفته ‌شد بازهم همسرم جواب نداد و قطع کرد. چند پیامک‌ برایش آمد و باز هم جواب نداد. به همسرم گفتم چه کسی با تو تماس می‌گیرد گفت اشتباه است در حالی که من از چهر‌ه‌اش فهمیدم که اشتباه نیست. خواستم گوشی همسرم را ببینم که اجازه نداد. او شماره‌ها و پیامک‌ها را هم پاک کرد. من گوشی را از او گرفتم و با هم دعوا کردیم.
 
همسرت چه کرد؟
 
قهر کرد و به خانه پدرش رفت.
 
چرا با آن جوان تماس گرفتی؟
 
من تماس نگرفتم. اصلا شماره‌ای نداشتم. همسرم همه تماس‌ها را پاک کرده‌ بود. تا این‌که دوباره پیامکی آمد با این محتوا که چرا جوابمو نمی‌دی. من فهمیدم این همان مردی است که با همسرم تماس گرفته. جوابش را دادم، تا او دوباره تماس بگیرد و من بفهمم چه کسی است و در چه حدی با همسرم رابطه دارد.
 
شاید او یک مزاحم تلفنی بود؟
 
نه مزاحم نبود وقتی که من نبودم همسرم با او در تماس بود. البته من می‌دانستم این رابطه تلفنی است.
 
پس چرا با آن پسر حرف می‌زدی؟
 
من فقط خودم را به جای همسرم می‌زدم و جواب پیامک‌هایش را می‌دادم البته دو بار تماس گرفت من حرف نزدم و او هم قطع کرد.
 
چطور با او قرار گذاشتی؟
 
قرارمان هم پیامکی بود. البته من چندین بار قرار را بهم زدم، اما آن پسر اصرار می‌کرد که بیاید. آخرین بار هم من قرار را عوض کردم.
 
مدعی شدی که نمی‌خواستی با پسر جوان رودررو شوی و قرار را عوض می‌کردی، چرا به او نگفتی که نمی‌خواهی او را ببینی؟
 
من عصبانی بودم. کسی که مقتول با او در تماس بود همسرم بود و من از این بابت خیلی ناراحت بودم. آخرین بار هم در یک مکان شلوغ قرار گذاشتم تا اگر هم درگیری بین ما به وجود آمد کسی باشد که ما را جدا کند.
 
چرا با خودت زنجیر و پنجه‌بوکس بردی؟
 
پنجه بوکس را صبح که می‌خواستم از خانه خارج شوم برداشتم، اما بعد پشیمان شدم. البته آن را در جیبم گذاشتم اما نمی‌خواستم از آن استفاده کنم. زنجیر هم برای موتورم بود. با آن موتور را قفل می‌کردم.
 
تو بارها تاکید کردی که قصد نداشتی مقتول را بکشی، اما نگفتی چرا سر قرار حاضر شدی؟
 
راستش به غرورم برخورده‌ بود. او با زنم رابطه برقرار کرده‌ بود و من بشدت ناراحت بودم و فقط می‌خواستم عصبانیتم را خالی کنم.
 
مقتول چطور جانش را از دست داد؟
 
وقتی که ما با هم درگیر شدیم و من چند ضربه به او زدم مقتول عقب‌عقب رفت و پایش به پله گیر کرد. پله شکسته ‌بود و سرش به محل شکستگی برخورد کرد و صدای مهیبی آمد و من متوجه شدم که دیگر کار تمام است.
 
چرا فرار کردی؟
 
اصلا حالت عادی نداشتم، نمی‌دانستم چه می‌کنم بعد از چندساعت خودم را تسلیم کردم.
 
همسرت چه شد؟
 
یک سال پیش از من طلاق گرفت. من دیگر از او خبر ندارم.
 
حرفی با خانواده مقتول نداری؟
 
من به آنها تسلیت می‌گویم. می‌دانم از مرگ پسرشان چقدر ناراحت هستند، اما من او را نکشتم. فقط با او درگیر شدم.


 
متهم زندگی​ام را گرفت


 
پدر مقتول بر قصاص قاتل فرزندش اصرار دارد و می‌گوید که هرگز او را نخواهد بخشید. او در مورد رابطه پسرش با همسر متهم می‌گوید: مدتی بود که پسرم با دختری جوان آشنا شده‌ بود. عکسش را آورد و به من و مادرش نشان داد و گفت که این دختر را دوست دارد و می‌خواهد با او ازدواج کند. پسرم نمی‌دانست که او شوهر دارد و آن دختر چیزی نگفته بود، حتی بارها به پسرم ابراز علاقه‌کرده ‌بود.
 
او می‌گوید: آن دختر گفته ‌بود که پدرش مرد ثروتمندی است و می‌تواند کمک کند آنها با هم زندگی خوبی داشته ‌باشند. پسرم جوان و کم‌تجربه بود. او نمی‌دانست که این زن شوهر دارد.
 
این مرد به جای این‌که پسر مرا می‌کشت باید با زن خودش برخورد می‌کرد. او جوانم را از من گرفته و من هم جوانی‌اش را از او می‌گیرم. خون دل خوردم تا پسرم را بزرگ کردم. او حاصل عمرم بود. این مرد پسرم را نکشت همه خانواده‌ام را کشت. همسرم یک روز خوش ندارد و تمام روزها را گریه می‌کند. فرزندان دیگرم هم نمی‌توانند زندگی آرامی داشته ‌باشند و حتی این اتفاق روی تحصیلات و زندگی آنها هم تاثیر گذاشته ‌است.

+79
رأی دهید
-117

pooia - بریزبن - استرالیا
البته تا آدم تو این موقعیت قرار نگیره نمیتونه نظر بده ولی‌ سوال اینجاست که اون زنیکه که زندگی‌ دو تا جوونو به باد داده چرا آزاد می‌گرده. تازه طلاقم که گرفته. چند تا جوون دیگه رو هم بیچاره کنه. من نمیدونم مگه زن شوهر دار که هرزگی کرده رو نباید میگرفتن ؟!!!!!! بنازم به این زنهای استرالیا که لختن ولی‌ نجابت و وفاداریشون رو بیا و ببین.
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 12:07
مانفرد - ایران - ایران
ایکاش از ره قانونی مشکل رو حل میکرد.حالا این بنده خدا که قاتل شد ولی بابایه هم داره زیادی شورشو در میاره.تو هم اگه آدم بودی پسرتو با خانواده تربیت میکردی.پرینت تماسها هست نگاه کن اگه مزاحمت از پسرت بود خوتو بزار جای پدرام بعدش ننه من غریبم بازی در بیار
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 13:08
poriyaye_vali - دوحه - قطر
ادم کشته باید کشته بشه ..دیگه توجیه نداره والسلام...کسی که قصد جون کسی رو میکنه باید تا ته قصه رو بخونه
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 13:18
iran vatane man - کوالا لامپور - مالزی
کشتن یک انسان کار نفرت انگیزیه ولی زن به مردش خیانت میکنه مرد تلافی میگنه چون به حریمش به ناموسش تجاوز شده. از طریق قانون مشد طوری حلش کرد تا پسرک زندان بره. ولی خودش تصمیم گرفت تاوانش هم داره پس میده. براستی اگه منو شما جای این مرد بودیم چه کار میکردیم.؟
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 13:38
*Fanoos* - ايران - ايران
تنها چیزی که میتونم بگم اینه خدا عاقبت همه ما رو بخیر کنه !
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 14:23
دنیای وحشی - تهران - ایران
اگر داستان واقعا به همین شکل که میگویند بوده باشد ظاهرا مقصر زن قاتل است که البته متوجه نشدم زمانیکه این قتل اتفاق افتاده مطلقه بوده یا فقط درحال قهر درخانه پدرش به سر می برده ولی به هرحال هرچه که بوده به نظرم بهتراست همه ما اعم از پیروجوان یا زن و مرد توجه داشته باشیم که وقتی یار و شریک و خلاصه کسی را که دوست داریم به نوعی از ما میخواهد دوری کند و یا دل درگرو دیگری داده و یا به قول بزرگترها میخواهد هم از توبره بخورد و هم از آخور بلافاصله و بدون درنگ خودمان داوطلبانه و به خوبی و خوشی از شر چنین موجودی خودمان را خلاص کنیم قبل از اینکه وسوسه های شیطانی از سر لجاجت و انتقام گیری و چیزهای احمقانه ای از این قبیل مارا وادار به یک حرکت نسنجیده بکند که شوخی شوخی دریک لحظه یا قاتل بشویم و یا مقتول دبتوانیم ماجراا راختم به خیر کنیم و به راحتی بگوییم شمارا بخیر و مارا به سلامت .
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 14:55
mamal amrikai - دانکرک - فرانسه
اگر داری زنی زشت و دغل باز / تو نیکی میکن و در دجله انداز. بکن خود را خلاص از دست آن زن / که ایزد در خیابانت دهد باز !.
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 15:19
Abnabat2012 - امستردام - هلند
مرک بر اینطور زنها که باعث ریختن خون دیکران میشوند انها متهم واقعی هستند که خود خیانت میکنند و بعد هم کنار می ایستند و مرک وقصاص را تماشا میکنند اکر نمیخواهید با شوهرتان زندکی کنید طلاق بکیرید و بروید سراغ مثلا عشق واقعیتان ولی ایکونه زنها بدانند که عشق جدیدشان هیج وقت به انها اعتماد نمیکنند و میکویند همانطور که به ان یکی خیانت کردی به من هم خیانت میکنی
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 15:40
kiana - استکهلم - سوئد
زنهای استرالیا و کشورهای غربی، اگه از مرد زندگی خوشش نیاد، خیلی راحت می تونه بره به دادگاه و طلاقشو بگیره. من خیلی دیدم که زنها راحت به شوهراشون می گن، من با کس دیگری آشنا شدم و نمی خواهم رابطه ام را با تو ادامه بدم. مرد هم به احساسات زن احترام می گذاره و می کشه کنار، و یا می پرسه، اشکال زندگی مشترک ما چی بوده؟ اگه زن مایل باشه، دوباره شروع به ترمیم روابط خودشون می کنند. برای همین زنهای غربی احتیاجی به دروغگوئی در روابط زن و شوهری ندارند. در ایران، بهتر بگم، بین ایرانیها، مرد خودشو مالک زن می دونه. زن حق طلاق نداره که هیچ، باید تاوان حس مالکیت مردانه رو هم پرداخت کنه، هزار حرف و حدیث هم روش می گن که تقصیر تو هست. جالبه.
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 16:47
ana123 - اورنج کانتی - امریکا
من بیشتر مواقع از برابری حقوق زن ومرد حرف میزنم و معتقدم در جامعه اسلامی در حق خانمها ظلم میشه ولی در اینجا واقعا اون مرد گناهی نداشته مقصر اصلی زن فاسدش هست اصولا چه زن و چه مرد فاسد که نمونش ناصر محمد خانی هست باید از جامعه محو بشه چون باعث نابودی چندین خانواده میشوند
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 17:55
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
pooia - بریزبن - استرالی/ فکر نکن زنهای همه نجیب و با وفا هستند مرداشون منطق و شعور دارند و زن را طلاق میدهند نه اینکه مرتکب قتل بشوند , نمیگم زنه مقصر نبوده در واقع شر واقعی را او به پا کرده ولی اگر شوهرش بجای غیرت یک کمی شعور داشت میزد از زندگیش بیرونش میکرد نه یک جوان کشته شده بود و خانواده اش داغدیده نه این بی شعور اعدام میشد , تا کی باید خانواده ها تاوان این حماقت هارا بدهند. تف به هر چی غیرت است.
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 18:10
saljog - سوئد - سوئد
بهتر بود از شرّ این زن خودش را خلاص میکرد.
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 19:04
afc30 - تهران - ایران
چرا مردم کی خوان با دعوا و قتل مشکلاتشون را حل کنند اگه زنت بهت خیانت کرده حتما لیاقتت را نداشته پس طلاق بگیر همین
‌پنجشنبه 21 ارديبهشت 1391 - 21:10
داریوش آریایی - سیدنی - استرالیا
یکی از دوستانم در ایران زنش بهش خیانت کرد و اون هم طلاقش داد با این امیدکه از طریق دادگاه از شرش راحت شه ولی با مهریه زیادی که داشت سالهاست که داره قسطی مهریه رو پرداخت می کته و تازگیها که از جهت مالی وضع خوبی نداشت نتونست مهریه رو پرداخت کته و انداختنش زندان و زندگیش تباه شد . برای اثبات اینکه زنش خیانت کرده دادگاه چند شاهد خواست ولی شاهد از کجا پیدا میکرد . این کارا و خیابت ها پنهانی انجام میشه.
جمعه 22 ارديبهشت 1391 - 00:09
فراز_نروژ - تونسبرگ - نروژ
متهم پلیس بود ولی در این گزارش صداشو در نیاوردند.
جمعه 22 ارديبهشت 1391 - 13:37
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.