افغانستان و ایران، روایت مهمان و میزبان از هم - 3

بی بی سی : خبر ممنوع شدن حضور مهاجران افغان در استان مازنداران و خبری که در آستانه سیزده به در مبنی بر جلوگیری از حضور افغانها در پارکی در اصفهان منتشر شد، بحث هایی زیادی را در فضای مجازی اینترنت، دامن زده است.

ما از چند تن از افغانها و همچنین ایرانی ها خواستیم، تا تجربه، دید و دریافت شخصی خود از زندگی در کشور دیگری را، روایت کنند. آنچه در این صفحه می خوانید، چند روایت شخصی است.

 من در یک منطقه 'افغان ممنوع' بزرگ شدم  

افغانستان و ایران، روایت مهمان و میزبان از هم - 3 

ستار سعیدی

تهیه کننده و مجری در بی‌بی‌سی 

 


خبرهایی که این روزها از اوضاع و احوال مهاجران افغان در ایران می رسد، واژه آپارتاید را در ذهن خیلی ها تداعی می کند.

برای من، شنیدن عبارت‌هایی مانند منطقه افغان ممنوع (مازندران)، یا خبرهایی مثل ممانعت از ورود مهاجران افغان به یک پارک تفریحی در اصفهان، اکنون که چند سالی است در خارج از ایران زندگی می کنم، حیرت آور و آزاردهنده شده است.

شاید به این دلیل که حالا دیگر می دانم افغان بودن ننگ و عار نیست و دریافته ام که می توان در یک کشور دیگر زندگی کرد و همانند شهروندان آن، از حقوق مساوی برخوردار بود، درس خواند، کار کرد، سفر کرد و دلمشغولی هایی فراتر از زنده ماندن و گرسنه نماندن داشت.

اگر هنوز در ایران بودم، بی تردید به این تقدیر تن می دادم و همانند صدها هزار مهاجرِ ناگزیر دیگر، فکر می کردم که ما محکوم به چنین سرنوشتی هستیم و میزبان حق دارد برایمان تعیین تکلیف کند.

محلات 'افغان ممنوع'در مشهد، شهری که من نزدیک به دو دهه، از همان سال‌های کودکی در آن زندگی کردم، محلات مشخصی بود که افغان ها حق نداشتند در آنها زندگی کنند... نه، بهتر است بگویم محلاتی بود که افغان ها حق داشتند در آنها زندگی کنند؛ از آن جمله، محله فقیرنشینی بود در شرق شهر، به نام طُلاب، که جمعیت زیادی از افغان های مهاجر را درخود جای داده بود.

افغان ها در این محله کارگاه های (عمدتاً مخفیانه‌) خیاطی و گلدوزی و کفشدوزی داشتند و دفاتر احزاب افغانی و مدرسه های خودگردان افغان‌ها هم بیشتر در همین محله بود.

نام چند محله دیگر هم یادم هست، از جمله گُلشهر، محله ای در جنوب شرق شهر که به خاطر کثرت حضور افغان های هزاره، به کابلستان معروف شده بود و همینطور محله های مهرآباد و قلعه ساختمان و خواجه ربیع و طبرسی و چند محله‌ حاشیه ای دیگر.

در دنیای کودکی من، محلاتی که افغان ها می توانستند در آنها اقامت داشته باشند، بسیار گسترده و وسیع به نظر می رسید، اما حالا که به نقشه مشهد نگاه می کنم، می بینم تمام وسعتِ مجاز برای هموطنانم در این شهر بزرگ مهاجرپذیر، به سختی یک پنجم شهر را دربر می گرفت.

وقتی منطقه ای، افغان ممنوع می شد، مدرسه ها دانش آموزان افغانی را نمی پذیرفتند و بنگاه های معاملات حق نداشتند در آن مناطق به مهاجران افغان خانه اجاره بدهند.

هیچ قانون مشخصی در این مورد وجود نداشت که بر چه اساس، یک محله، افغان ممنوع می شد. افغان‌ها که اساسا حق نداشتند یا به خود حق و جرات نمی دادند از مسئولان بپرسند چرا باید در محلات مشخص و محدود، آن هم فقیرنشین و عقب‌مانده زندگی کنند و کسی هم به آنها توضیح نمی داد.

اما حدس و گمان خود مهاجرین عموما این بود که دولت می خواهد آنها را در محلات مشخصی جمع کند تا دسترسی به آنها و در صورت لزوم، اخراج دسته جمعی شان، آسان تر باشد.

در محلات اعیان نشین شهر - یا اصطلاحا بالاشهر - هم البته می شد ردپای افغان ها را دید، نه فقط کسانی که برای کارگری به بالاشهر می آمدند، بلکه تاجران و سرمایه دارانی که حداقل از دید دولت و برخی مردم، جنسشان با بقیه افغان ها فرق داشت، دستشان به دهانشان می رسید، خانه های گرانقیمت اجاره می کردند، ماشین های مدل بالا سوار می شدند و فرزندانشان را به مدرسه های غیرانتفاعی (پولی) می فرستادند.

کسانی هم که به نوعی اقامت شان سیاسی بود، حق داشتند در محله های اعیان نشین شهر زندگی کنند. نیمی از حدود دو دهه زندگی من در مشهد هم، به دلایلی، در همین محلات افغان ممنوع گذشت.

محل دفن پدر: یک شهر افغان ممنوع

 

پدرم پیش از جنگ در هرات زمین داشت و کشاورزانی که ما به آنها بزگر (برزگر) می گفتیم بر روی این زمین ها کار می کردند. حکومت کمونیستی که روی کار آمد، اصلاحات ارضی شد و زمین های پدرم را که از دید آنها یک فئودال نابکار بود گرفتند و بین همان کشاورزان تقسیم کردند.

ما از بد حادثه به ایران مهاجر شدیم. حدود ده سال بعد، زمانی که دکتر نجیب الله، واپسین رئیس جمهور رژیم چپگرای افغانستان، سیاست های کمونیستی خود را تعدیل کرد، زمین های ما را هم پس دادند.

حالا ما در ایران بودیم و زمین هایمان در افغانستان. پدرم چندباری به افغانستان بازگشت تا به زمین ها سرکشی کند و پول محصول زمین ها را جمع کند.

رفت و آمد میان ایران و افغانستان تا آن زمان هنوز ضابطه مند نشده بود و بیشتر به صورت قاچاقی انجام می شد.

در ایران هم به تازگی جنگ پایان یافته بود و دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی، کم کم سامان دهی به امور مرزها را آغاز کرده بود و یکی از این تدابیر، افزایش گشت های مرزی بود.

پدرم در راه بازگشت از یکی از سفرهایش به افغانستان، طعمه یکی از این گشت ها شد. خودرو پلیس، وانت حامل پدرم و غله هایی که با خود از زمین های آزاد شده مان آورده بود را تعقیب کرد و وانت واژگون شد. پدرم در دم کشته شد، در منطقه ای بین سنگان و خواف در شرق خراسان. جنازه قابل انتقال به مشهد نبود، برای همین در قبرستانی در بخشداری خواف دفنش کردند.

ما مهاجران، حتی اگر اقامت قانونی داشتیم، برای سفر بین شهری (در مسیرهای مشخص و مدت زمان معین)، باید از وزارت کشور برگه تردد می گرفتیم. گرفتن چنین برگه هایی، هم‌ زمان بر بود، هم پول زیادی نیاز داشت، برای همین، شمار اندکی از اعضای خانواده، از جمله مادر و برادر کوچکم توانستند خود را به خواف برسانند.

کوتاه زمانی پس از حادثه کشته شدن پدرم در تعقیب و گریز پلیس، خواف تبدیل به شهرستان شد و به دلایلی که هیچ وقت ندانستم، این شهر هم افغان ممنوع شد.

من که به دلیل نداشتن برگه تردد، نتوانسته بودم در مراسم کفن و دفن پدرم حضور یابم، دیگر هرگز نتوانستم به آن شهر بروم و قبرش را ببینم... از همان سال تا هنوز.

+94
رأی دهید
-77

pezhman - وين - اتريش
باید مقامات به دور از تابوهای ذهنی غلط موجود در جامعه, بصورت دور اندیشانه و استفاده از کارشناسان امور فرهنگی‌ و اجتماعی, راه حل صحیح و انسانی‌ و دور اندیشانه‌ای که منافع کشور در آن است بیابند.و از سردرگمی و تبدیل کشور به یک جنگل بی‌ قانون جلوگی بعمل بیاید.برادران افغان به دلیل دانستن زبان فارسی میتوانند در هر کجای ایران بدون مشکل اسکان داده شوند.و هیچ خطری از لحاظ تجزیه کشور ، برایمان به وجود نمیاورند و اگر شرایط انسانی‌ و برابر داشته باشند. خیلی‌ زود جذب جامعه شده و مثل بقیه, شرافتمندانه در ایران زندگی‌ و جذب جامعه خواهند شد و وجودشان باعث حضور دولت در آن مناطق خواهد بود. مثلا جزیره‌ بن موسی‌. وجودشان در ایران باعث قدرت و نیرومند شدنمان است.این شانس را نباید از دست بدهیم.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 12:52
keyvan_aria - لوزان - سوئیس
جالب هست که ایرانیان بو کی شما اجازه پست شدن کامنت های ضد مذهب رو نمیدید :)) چندین بار این اتفاق برام افتاده. ( الفاظ زشت به هیچ عنوان استفاده نشده بود فقط ضد مذهب بود ). دموکراسی که توی لندن ش این باشه چه انتظاری از ایران میتونیم داشته باشیم.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 13:21
azizedelam - لندن - انگلیس
من خودم مشهدی هستم. متأسفانه افغان‌های عزیز مشهد رو تصاحب میکردند اگر این قانون‌ها نبود. در همه جای دنیا به مهاجر میتونند بگویند کجا اسکن داشته باشن. پس ناراحت نشو دوست عزیز اگر به عنوانه میهمان قرار بوده تا بعد از جنگ طالبان در کنار هم باشیم (که البته اگر در صد بگیریم می‌زنه زیادی از شما نمکدان شکستید). دوما اگر پدر شما متاسفانه کشته شدند به دلیل تردد غیر قانونی‌ بوده، به اضافه قاچاق غلات که باز هم تخلّف اقتصادی هست و حتا اگر ایرانی‌ هم بودند عدم میدشت که اقتصاد مریض نشه و کشاورز ایرانی‌ رو از نون خوردن بندازه.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 13:57
pishie_parsi - توس(مشهد) - ایران
واقعا چرا ؟!! ترک و بلوچ و لرو ...ایرانی هستن آنوقت کسی که ازنژاد آریایی است و فارسی هم حرف می زنه افغانی ؟!! توطعه ای به نام افغان
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 14:10
reza_persian - تنسبرگ - نروژ
افغانیها در ایران مظلوم واقع شدن، در حالی‌ که ما اومدیم اینور و انگار ارث پدرمون رو از اروپایها طلب داریم. فقط بلدیم بگیم ما فرهنگ داریم ،تمدن داریم،، کدوم فرهنگ،کدوم تمدن. هر چند مملکت رو کسان دیگری اداره می‌کنن و معلوم نیست این حکمای عجیب و قریب رو از کجا میارن. روح پدرت شاد . روح پدرت شاد
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 14:39
مانش رومشکانی - کرماشان - ایران
تبعیض عملی غیر انسانیست و انجام آن در حق هر انسانی محکوم است ولی کنترل و سازماندهی کردن جمعیت پناهجویان و پناهندگان در تمام دنیا مرسوم است و بدون شک امری بدیهیست در جهت امنیت و مصالح ملی هر کشور.هرچند ما مشترکات تاریخی فرهنگی زیادی با مردم افغانستان(البته فارسی زبانان)داریم ولی باید این را قبول کنیم که متاسفانه خیلی از مردم ما برخوردی انسانی و اخلاقی با افغانهای ساکن در کشور ندارند و هرگز خود را جای انها نمیگذارند که بتوانند بهتر قضاوت کنند و با کسی که به خانۀ آنها پناه آورده است انسانی برخورد کنند
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 14:57
pelle - استکهلم - سوئد
دوستان عزیز افغانی امیدوارم بزودی کشورتان و مردمش به آزادی ،امنیت و رفاه برسند که شما عزیزان در تمام دنیا بخاطر اقامت منت هیچ کشوری را مجبور نباشید بکشید و با افتخار و سربلندی در سرزمین خودتان زندگی کنید. ننگ به جمهوری اسلامی .
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 17:06
adamalaf - هاوگوسوند - نروژ
می‌خواستم بنویسم کشور خودمون هست و هر جور که دوست داریم رفتار می‌کنیم(صلاح مملکت خویش خسروان دانند ) ولی‌ دیدم من هم یک مهاجر تو کشور خارجی‌ هستم پس اینها هم حق دارند هر کاری که میخاند با ما بکنند در حالیکه نه اصلا اینطور نیست تا قبل از گرفتن اقامت همه میتونند آزادانه تا هر وقت که دوست دارند تو کّل کشور بگردند نیازی به کار نداری چون دولت یک حقوق مکفی بهت میده کرایه خونه پول آب برق نمیدی ،نمی‌خوام کشور فقیر و جهان سومی‌ خودم را با اروپا مقایسه کنم ولی‌ حدود ۱۰ ملیون مهاجر ایرانی‌ در آمریکا امارات ترکیه کانادا فرانسه آلمان بریتانیا و دیگر کشورهاست ،که مثل خود من با افغانیهای مقیم ایران همدردی می‌کنیم.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 17:13
sarguruhban - دلیجان - ایران
بهتره این افغانی ها هرچه زودتر برگردند به کشور حودشون. کی اینجا براشون دل نمی سوزونه. اونها مهمون ناخونده هستن. بدون دعوت و دزدکی اومدن و حالا ادعای همه چیز می کنند. از کشور ما باید برن بیرون .به سلامت!
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 18:10
NedayeAzadi - تهران - ایران
بدبختی ما از زمانی شروع شد که بنامهای تاجیک، افغانی، فارس، بلوچ، آذری، کرد.. ما را تکه تکه کردند. وحدت و یکپارچگیمان را از ما گرفتند و در عوض ما را بجان هم انداختند. و تا زمانیکه همه ی تنگ نظریها و خودخواهیها را کنار نگذاریم و مهربانانه دست در دست هم ندهیم، هیچگاه آن عظمت و شکوه گذشته ی خویش را باز نخواهیم یافت.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 18:37
mehran-b - لایدن - هلند
« در معاملات هروئین بیش از ۵۶ میلیارد یورو رد و بدل می‌شود و ۹۲ درصد هرویین جهان را افغانستان تأمین می‌کند. آنتونت د یونگ در برنامه تلویزیون «فارای» vara هلند در این‌باره می‌گوید : در سفری که از پاکستان به جلال‌آباد داشتم، در اتوبوس به مزرعه‌های زیبای خشخاش نگاه می‌کردم همراهم تعریف می‌کرد که چطور آمریکایی‌ها تلاش می‌کردند با کمک مالی به کشاورزان آن‌ها را از کشت خشخاش باز دارند ولی نتیجه‌اش این بود که کشاورزهای دیگر هم برای اینکه بتونند کمک مالی بگیرند شروع به کشت خشخاش کردند.». فقط در فاصله بین سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۰ حداقل ۳۰۰۰ مرزبانان و پلیس ایرانی در این مرز کشته شدند.» گزارش راه هروئین از افغانستان تا انگلستان از رادیو زمانه . قابل توجه افاغنه که خودشونو مظلوم میدونند ! ! ! ... ، تجاوز‌ها ، قتل‌ها ، آدم ربایی‌ها ، بیکاری ، ناا امنی ، بیماری و و و همه به کنار باشند . به امید روزی که همگی‌ اشان رو برگردانند آنطرف مرز .
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 19:16
Ahmed parsi - دهلی - هند
بکذارید برای تان بکویم در داخل افغانستان هر آنکاهی که حرف از ایران و ایرانی شود اکر در بین طرف یکی از تبار تاجک همانا فارس باشد هیج کاهی تحمل کمترین حرف بد را نسبت به هم تباران خویش ندارد و در مقابل هر حرفی می ایستت کویا کسی به فرهنک و زبانش توهین شده. اما بدبختانه باز هم بدبختانه واقعات جنینی هر از کاهی از ایران شنیده میشود زبانی بعضی را دراز تر می کند و کارت دستشان می دهد تا استدلالی داشته باشند که کویا ما باره ای از این بدن نیستیم اما هیج کسی و هیج جیزی مرا از اصل و فرهنکمان دور کرده نمی تواند نالم از جور زمانه و بس
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 20:08
Ahmed parsi - دهلی - هند
دوستان با عرض سلام و ادب: بنده هم اهل کشور اقغانستانم شاید بسیاری از هم زبانان ایرانیم معلومات کمتری از کشور افغانستان داشته باشند کشور افغانستان کشوری کثیر الاقوام است و تاجک ها همانا فارس ها کمتر از ٤٠ درصد هستند و اغلب هم در شمال این کشور ساکن اند که مناطق نسبتاً آرام با امنیت خوبتری نظر به مناطق دیکر را دارا هستند و اغلب کشاورز اند و کمتر به ایران مهاجر می شوند و بیشتر از همه با ایرانیان ایران فعلی مشترکات فرهنکی دارند بدبختانه که ما ها فارس ها هم قربانی هستیم این وسط جون مردم ایران از جامعه درونی افغانستان جیزی بیشتری نمی دانند
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 19:58
مانش رومشکانی - کرماشان - ایران
pezhman-وین اتریش.افغانها اگر در ایران ادغام شوند مشکل تجزیه درست نمیکنند؟و به نظر شما آنوقت اقلیتهای نژادی ایرانی در خاک و سرزمین خود اگر تقاضای حقوق برابر یا حتی فدرالیزم سیاسی یا فرهنگی بکنند(طبق نظریه اقلیت بیسواد ولی به اصطلاح ناسیونالیست)کشور تجزیه میشود پس اگر این اقوام بر چنین خواسته ای اصرار کنندباید کلید خانه هایشان را تحویل بدهند و خاک کشور را ترک کنند؟واقعا حیف نیست که شما با این افکار در اتریش که مهد آزاد اندیشی و دمکراسی است زندگی میکنید؟شما هیچ از چگونگی ازادی و حقوق بشر و برابر بودن انسانها در آنجا و نحوه برخورد با اقلیتهای خارجی چیزی یاد گرفته اید؟
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 21:18
shish taiha - رتردام - هلند
sarguruhban - دلیجان - ایران. شما فکر کنم تا حالا پاتو از دلیجان بیرون نگذاشتی ،ببینی‌ در خارج از ایران مردم با ملیتهای مختلف بدون کوچکترین تبعیض نژادی چطور در کنار هم زندگی‌ می‌کنن ،بهتره یه سری بزنی‌ البته اگه بهت اجازه دادن، و یا عرضهٔ بیرون رفتنو داشتی ،،مرگ بر هر چی‌ نژاد پرسته،.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 22:11
pari paskoye ghaf - ویکتوریا - کانادا
امیدوارم تمامی‌ هموطن رنج کشیدهٔ‌ام از تمامی‌ قومیت‌ها و مذهب‌ها روی آرامش و خوشبختی‌ را ببینند. حد عقل جای باشند که کرامت و شرف انسانیشان پایمال نشوند. خدایا امین
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 23:45
AAbiye AAbi - منچستر - انگلستان
من موافق با دموکراسی هستم. و با هیچ ملیتی مشکلی ندارم, و از قضا چندتایی دوست افغانی دارم که آدمهای خوبی هستن. ولی متاسفانه بعضی افغانیهایی که در ایران زندگی میکردن, جنایات زیادی کردن و چهره ی افغانی رو خراب کردن. شاید این یکی از عواملی باشه که ایرانیها از افغانها دل خوشی نداشتند.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 00:40
kara - روتردام - هلند
آهای افغانی برگرد به خانه خودت. ایران سرزمین اهورائی مردمیست فرهیخته که ضّد نژاد پرستیند (ارواح عمّه شان). برگرد تا دیگر افغانی ای‌ نباشد که جور همه دردها و کمبودها را بکشد. بی‌فرهنگی ما ایرانیها را باید یک واژه تحقیر آمیز افغانی بپوشاند، تو اگر نباشی‌ بوی تعفن فرهنگ ما همه جا را خواهد گرفت. قتلها را به نام تو می‌نویسیم، گرانی مسکن را هم، محله‌های خراب، دزدی، درد بی‌ درمان، مواد مخدر، فساد و فحشا.... برو تا ما دیگر ریشه ای‌ غیر ایرانی‌ از تمام کمبودها و دردها ناداشته باشیم. گو اینکه بعد از آن هر بدبختی را به اعراب خواهیم چسباند. اما تو برو تا بلکه ما خودمان را بهتر ببینیم. اگر چه آن‌روز دیگر جز خاطره ای‌ از مهربانیهایتان نخواهد ماند.
جمعه 8 ارديبهشت 1391 - 22:39
AAbiye AAbi - منچستر - انگلستان
من موافق با دموکراسی هستم. و با هیچ ملیتی مشکلی ندارم, و از قضا چندتایی دوست افغانی دارم که آدمهای خوبی هستن. ولی متاسفانه بعضی افغانیهایی که در ایران زندگی میکردن, جنایات زیادی کردن و چهره ی افغانی رو خراب کردن. شاید این یکی از عواملی باشه که ایرانیها از افغانها دل خوشی نداشتند.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 00:40
pezhman - وين - اتريش
مانش رومشکانی - کرماشان - ایران....دوست عزیز حبّ وطن هیچ منافاتی با دموکراسی ندارد.در آمریکا اگر بخواهید بخشی از آن را جدا کنید با ارتش آن کشور طرف هستید.اینجا(اروپا) هم همین طور است.شما چرا از محلتان دفاع می‌کنید؟ولی‌ ما را از همان کار منع می‌کنید؟(رطب خرده کی‌ منع رطب کند؟!!) ثانیا دادن حقوق پناهندگی به مهاجرین قدمی انسانی و مثبت است.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 02:55
pari paskoye ghaf - ویکتوریا - کانادا
kara - روتردام- هلند وقتی‌ کامنت شما را خواندم بی‌ اختیار گریه‌ام گرفت. خیلی‌ غمگین بود.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 07:07
mehran-b - لایدن - هلند
کاملا با نظرات مانش رومشکانی - کرماشان و sarguruhban - دلیجان موافقم ..! دزدی ، قتل ، تجاوز ، قاچاق ،آدم ربایی ، بیکاری ، ناا امنی‌ ، بیماری و .. هم از دیگر برکات حضور افاغنه در ایران است . همه هم میدونند ، ولی‌ فقط از ایران طلب کارند ! در همین شهر ما در هلند در ساله ۱۹۹۹ سخنرانی‌ گذاشته بودند که در قدیم نام ایران وجود نداشته ! و خراسان تا ری مال آنها بوده ! و البته تمام شاعر‌ها و نویسنده‌های ما رو هم مال خودشون میدونند ! ! اینها را اگه رو بدین صاحب ایران میشن مثل اون ..محمود افغان !
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 10:22
Mahdi Scandinavi - اسلو - نروژ
.. این جواب ۳۰ سال محبت ایرانی‌ که خودش دوران جنگ و انقلاب رو پشت سر گذشت اما به اینها راهم کرد. دست ایرانی‌ واسه هیچ کس نمک نداشت !. نروژیها،لبنانی‌ها ،فلسطینیها،افغان ها،عراقی‌‌ها شایر ایران را مکیدند و حالا توف میکنند
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 11:29
Mahdi Scandinavi - اسلو - نروژ
مثلا با پدر جناب عالی‌ که قاچاقی‌ از مرز با چند کیسه رعد می‌شده چه باید کرد. مثل اینکه یادت رفته که تنها صادرات مملکتت که تمام دنیا را ویران کرده چیه!. تو افغانستان به خارجی‌ نان هم نمی‌‌فروشند! بعد از ۳۰ سال که بین ایرانیها و مثل خود آنها زندگی‌ کردید چه توقعی دارید.‌ای کاش اصلا تو ایران راهتان نمی‌دادند تا می‌فهمیدید که حالا کجا بودید.حالا انتظار دموکراسی اروپایی را از ایران دارید. یه نگاهی‌ به خودتان و مملکتتان بندازید،بعد از صاحب خانه انتظار بیشتر داشته باشید.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 11:39
Mahdi Scandinavi - اسلو - نروژ
عزیز از هلند. اگر تو هلند ۳ میلیون افغان قاچاقی‌ تو ۳۰ سال زندگی‌ کنند اونوقت هلند و هلندی چه برخوردی با اونها میکرد. زیاد از خودت احساس در نکن،یه سری به مناطق افغانی نشین ایران بزن تا اوضاع ساکنانِ اون جا رو بهتر بفهمی و با احساس تر بنویسی‌!
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 11:46
resalat - هلسينكي - فنلاند
کارا - روتردام- هلند چقد قشنگ بود گریم گرفت :(
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 12:23
kara - روتردام - هلند
Mahdi Scandinavi - اسلو - نروژ. سالها در ایران در باغ پدرم با افغانها بوده‌ام و آنها را می‌شناسم. این را هم می‌دانم که در بین آنها هم جنایتکار و قاچاقچی و هزار کوفت و زهر مار دیگر هست همچون دیگر ایرانیها که در هر خلافی استادند. ولی‌ این را بدان که کلّ قاچاق زیر نظر ایرانیهای گردن کلفت است وألا در همان لب مرز دستگیر میشوند. هنوز چهره آن پیرمردی که با آن لهجه زیبا از نوه‌هایش تعریف میکرد و با پدر بزرگم دوران خوشی‌ هرچند کوتاه داشت از یاد نبرده ام. هنوز قدرشناسیشان وقتی‌ که یک محبت کوچک از پدر بزرگ میدیدند به یاد دارم
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 14:24
yeki mesle hame - کوولا - فنلاند
اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست، الاغ هم به این دو خواهد پیوست، اسب و کبوتر و الاغ، کرکس را چشم در راه اند شباهنگام،.................... هر روز از وحوش کاسته میشود، ‌ای دریغا، آنچنان که از انسانها.
شنبه 9 ارديبهشت 1391 - 18:23
sepherdad - سیدنی - استرالیا
یکی‌ مثل همه - کوولا - فنلاند. حالا این یعنی‌ به همه ویزا بدیم بیان یا نه، تکلیف مارو روشن کن!
یکشنبه 10 ارديبهشت 1391 - 17:04
yeki mesle hame - کوولا - فنلاند
رفتار انسانی‌ ربطی‌ به ویزا ندارد، تکلیف هر انسانی‌ مشخص است در ضمن هر کسی‌ همانطور زندگی‌ می‌کند که همانطور فکر میکند. پس تکلیف شما هم مشخص است.
دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 - 01:51
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.