خانواده سمیه خواهان مجازات عاملان قتل دخترشان هستند

پدر مقتول:سمیه هیچ دست نوشتی برای ما مبنی بر فرار از خانه و خودکشی یا گله مندی از من و مادرش نگذاشته و این حرف ها دروغ محض است
اعتماد| چند روزی از منتشر شدن خبری مبنی بر کشته شدن دانشآموز دبیرستانی 19 سالهیی به نام «سمیه» در شهر بوکان استان آذربایجانغربی گذشته است. چند روز قبل جسد این دانشآموز که از روز 16 فروردین ناپدید شده بود، در پارک ساحلی بوکان در میان زبالهها پیدا شد. در این میان افراد آگاه معتقدند قبل از قتل، سمیه مورد اذیت و آزار قرار گرفته و پس از آن خفه شده است.
فرماندار بوکان: سمیه نامه نوشته و فرار کرده
اما فرماندار بوکان نظر دیگری در این زمینه دارد. وی که پیش از این در توضیح این حادثه و تکذیب فرضیه اذیت و آزار در گفتوگویی دیگر عنوان کرده بود نه آدمربایی انجام شده، نه دبیرستانی تعطیل شده و نه کسی در اعتراض به این مساله راهپیمایی کرده است، اینبار در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» مطالب جدیدی را مطرح کرد. وی درباره نتیجه کالبدشکافی صورتگرفته از جسد این دختر 19 ساله میگوید: «نتایج کالبدشکافی حاکی از این است که این دختر یا در اثر خفگی کشته شده یا خودکشی کرده است و مساله اذیت و آزار که از سوی رسانههای دشمن عنوان میشود، همگی دروغ محض است». فرماندار در ادامه گفت: این دانشآموز خودخواسته با پسری که با او دوست بوده رفته و به دلیل اینکه قرار بوده آن پسر برای سمیه خانهیی تهیه کند، با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند و این اتفاق رخ میدهد. عباسی در پاسخ به اینکه بر چه اساسی به این نتیجه رسیدهاند که دختر خودش با پسری رفته است و آیا شاهدی مبنی بر این ادعا وجود دارد، میگوید: «بله، اعتراف خودش در قالب دستنوشتهیی موجود است. خود سمیه دستنوشتهیی در خانه خطاب به پدر و مادرش گذاشته است که متن آن موجود است و در آن گفته که میخواهد برود و دیگر به خانه بازنمیگردد و در واقع از پدر و مادر خود گلهمند بوده است». عباسی در پاسخ به کسانی که بحث ناامنی در این شهرستان را مطرح میکنند، میگوید: «کدام ناامنی؟ زمانی که دختری خودش با پسری به جایی فرار میکند و با او ارتباط داشته و اتفاقی هم رخ داده که هنوز درباره آن ابهام وجود دارد، چه ناامنیای شکل گرفته است؟ او در قالب دست نوشته?یی خطاب به پدر و مادرش گفته می?خواهد برود و دیگر به خانه باز نمی?گردد.» وی در پاسخ به اینکه بسیاری از خانوادهها تحت تاثیر این حادثه قرار گرفتهاند و نمیتوانند دختران خود را تنها به مدرسه بفرستند، میگوید: «این طور نیست، چون نتایج پزشکی قانونی موجود است.»
از سوی دیگر، فرماندار بوکان در گفتوگو با «روزنامه هدف و اقتصاد» عنوان کرده بود تجمعی شکل نگرفته، در حالی که خود به میان مردم معترض رفته و به آنها قولهایی داده است. وی در تشریح این اظهارات خود میگوید: «زمانی که من تجمع را در آن گفتوگو تکذیب کردم، ساعت 2 بعدازظهر بعد از نماز جمعه بود که اتفاقی رخ نداده بود، اما تجمع در ساعت 5:30 بعدازظهر شکل گرفت». وی در ادامه یادآور میشود: «برخیها همان مسائلی را که عوامل ضدانقلاب عنوان میکنند، دنبال کرده که البته این مساله یک رفتار عادی بوده و ممکن است این پسر و دختر به یکدیگر علاقه داشتهاند یا با یکدیگر دوست بودهاند. مساله این است که این دختر واقعا پاک بود و فقط گلایهها و ناراحتیهایی از خانوادهاش داشته است و با پسری همراه شده که او برایش اقدامی انجام دهد که در همین زمینه به اختلاف برمیخورند و اتفاقاتی رخ داده که در دست بررسی است و درست نیست که با بیان این مساله عادی، رعب و وحشت ایجاد شود». وی ادامه میدهد که ما پیگیر این مساله هستیم و فرد خاطی هر که باشد به اشد مجازات خواهد رسید». عباسی با بیان اینکه هیچ یک از بازداشتشدهها توسط مردم شناسایی نشده و ماموران نیروی انتظامی خودشان افراد مظنون را بازداشت کردهاند، درباره تعداد دستگیرشدگان این حادثه میگوید: «هماکنون شش نفر در بازداشت هستند که یک نفر عامل اصلی قتل شناخته شده و پنج نفر دیگر کسانی بودند که مقتول با آنها از قبل تماس داشته و با آنها دوستی عادی و معمولی داشته است». وی ادامه میدهد: «متهم اصلی در اعترافهای خود عنوان کرده با سمیه دوست بوده و با هم بودهاند و سپس به شهر بازگشتهاند. اما سمیه زیربار نرفته که به خانه پدرش بازگردد و پسر هم عنوان کرده که دیگر نمیخواهد با او باشد و مقتول هم درباره قولی که از پسر گرفته اما عملی نشده با او دچار اختلاف میشود، اما پسر میگوید که او سمیه را پس از درگیری و اختلاف ندیده و او را نکشته است و شاید سمیه خودکشی کرده است که همین مساله هماکنون تحت بررسی قضایی قرار دارد که هر چه زودتر به نتیجه قطعی خواهند رسید». عباسی برخلاف شهروندان و آگاهان این حادثه که عنوان میکنند اراذل و اوباش در کشته شدن سمیه نقش داشتهاند و عامل ناامنی شهر را هم وجود همین اشرار میدانند، میگوید: «مگر با یک اتفاق شهر ناامن میشود؟» وی ادامه میدهد: دادگستری به تعدادی از این اراذل و اوباش مظنون شد، اما آنها را بیارتباط با این موضوع دید و آزاد شدند. باید دید تعریف دیگران از اراذل و اوباش چیست.» وی همچنین تاکید میکند: «نیروهای انتظامی و امنیتی این موضوع را پیگیری میکنند و شهر ما جزو شهرهای امن است و برخیها سعی دارند این اتفاق را بزرگنمایی کنند».
مسوولان به طور رسمی شفافسازی نمیکنند
یکی از خبرنگاران محلی در این باره به خبرنگار «اعتماد» میگوید: «متاسفانه مسوولان به صورت رسمی در این زمینه شفافسازی نمیکنند و تاکنون اخبار دقیقی از این حادثه اعلام نکردهاند. اما این دانشآموز قطعا کشته شده است و فرضیههای دیگر مبنی بر خودکشی مطرح نیست». وی ادامه میدهد: عصر جمعه گذشته نیز تجمعی اعتراضی از سوی مردم بوکان جلوی ساختمان فرمانداری و سپس جلوی زندان شکل گرفت و اکثر شرکتکنندگان این تجمع خانمها بودند که البته ماموران نیروی انتظامی نیز در این زمینه همراهی کرده و برخوردی با مردم نداشتند. این ساکن و اهل بوکان میافزاید: «مسوولان امنیتی شهر اعم از فرماندار و شورای تامین شهر باید این امر را بهجد پیگیری کنند و مسببان این جنایت باید شناسایی و مجازات شوند». در واقع باید به صورت شفاف به مردم اعلام کنند که ماجرا چه بوده و نباید پنهانکاری در این زمینه صورت بگیرد. وی یکی از علل اعتراضهای مردم را در تجمع، شیوه برخورد مسوولان مطرح میکند و میگوید: «چرا مسوولان امر حاضر نیستند درباره این حادثه اطلاعرسانی درستی داشته باشند». این امر باعث مطرح شدن شایعات مختلفی در سطح شهر شده است. این روزنامهنگار در ادامه با اشاره به بازداشت چند نفر از اراذل و اوباش شهر در این زمینه میگوید: «چندین نفر بازداشت شدند اما اکثر آنها کمی بعد به قید وثیقه آزاد شدند». وی درباره وضعیت مدارس دخترانه پس از این اتفاق میگوید: «پس از اینکه دو روز در هفته گذشته مدارس تعطیل شد، اکنون مدارس باز است، اما نگرانی زیادی از سوی خانوادهها درباره امنیت فرزندانشان وجود دارد.»
وجود پوست خراشیدهشده زیر انگشتان مقتول
اما از سوی دیگر یکی از وکلای دادگستری مطلع از این پرونده در بوکان میگوید: بحث درگیری و اذیت پیش از قتل در این حادثه مطرح بوده است. نامه پزشکی قانونی موجود است که نشان میدهد قطعا درگیری بین مقتول و عامل جنایت شکل گرفته است. اما ممکن است در ابتدا مقتول از این مساله آگاه نبوده و از آنجا که سمیه با این پسر ارتباط داشته، وقتی با وی همراه میشود، با دوستان او روبهرو شده و در آنجا از حضور عدهیی دیگر میترسد و با او درگیر میشود. اما عمل قتل توسط یک نفر، بدون شریک انجام شده است». وی در ادامه عنوان میکند: «مقتول به هنگام چنگ زدن به بدن فرد مقابلش، پوست بدن پسر را خراشیده و این پوست زیر ناخنهای دست سمیه وجود داشته است. بر این اساس است که میتوان تشخیص داد این دختر دانشآموز تحت آزار و اذیت به هر نحوی قرار گرفته است. از سویی دیگر هیچگونه اثری اعم از اثر زنجیر یا زخم بر بدن سمیه وجود ندارد که بتوان ضربههای فیزیکی را علت قتل عنوان کرد». این وکیل دادگستری بوکانی قتل را ناشی از خفه کردن مقتول میداند و معتقد است فقط از طریق نظر پزشکی قانونی میتوان فهمید که این خفگی ناشی از خفگی حین عمل جنسی بوده یا کسی با دست مقتول را خفه کرده است و قطعا با ریسمان یا بند یا هر چیز دیگری خفه نشده است، زیرا هیچ اثری از این موارد روی گردن مقتول وجود ندارد. وی تاکید میکند متهم اصلی دستگیرشده درباره قتل، ابتدای بازداشت به قتل اعتراف کرده بود اما روز شنبه از اقرار خود عدول کرده است. این وکیل دادگستری علت تمرکز اصلی بر این شخص و مظنون بودن او نسبت به پنج نفر دیگر را بر اساس پرینت تلفن سمیه اعلام میکند که دفعات مکرری با این پسر تماس داشته است و پنج نفر دیگر عنوان کردهاند که آن روز با سمیه و این پسر همراه نبودهاند. این وکیل دادگستری میگوید: «به هیچ عنوان فرضیه فرار از خانه و خودکشی مطرح نیست. زیرا خودکشی به تنهایی جرم نیست و چنانچه فرضیه خودکشی تا این میزان قوی و مستدل بود، کسی را به اتهام قتل بازداشت نمیکردند و همه را آزاد میکردند. مطمئنا دست کسی در قتل سمیه آلوده است، زیرا بقیه آزادشدهها را نیز با قرار وثیقههای سنگین آزاد کردهاند». وی خاطرنشان میکند ظن قاضی پرونده درباره قاتل بودن متهم اصلی که در بازداشت است، در حال تبدیل شدن به یقین است. وی در ادامه میافزاید: یکی از دوستان سمیه، به هنگام تماس خانواده سه روز پس از ناپدید شدن سمیه، به آنها گفته «نگران نباشید، جای سمیه امن است». این صحبت، این مفهوم را به ذهن متبادر میکند که خودکشیای در کار نبوده، چون همکلاسی مقتول از محل حضور سمیه خبر داشته است و اینها نشاندهنده این است که تمام این اتفاقات و مدارک مستند پرونده، اظهارات فرماندار را نقض میکند.

پدر سمیه: دخترم هیچ نامهیی ننوشته
پدر مقتول که کارگری با پنج فرزند است، در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» ماجرای ناپدیدشدن سمیه را اینگونه تشریح میکند: «روز 16 فروردین دخترم به مدرسه رفت. از آنجا که همیشه خودم به دنبالش میروم، آن روز ظهر که به دنبالش رفتم، او را پیدا نکردم و از همکلاسیهایش پرسیدم که سمیه کجاست و آنها گفتند که سمیه امروز به مدرسه نیامده بود. در واقع این شروع ناپدیدشدن سمیه بود. تا غروب همان روز صبر کردم و پس از بازنگشتن سمیه، به اداره کلانتری رفته و گم شدن او را اعلام کردم. تا اینکه 9 روز گذشت و اطلاع دادند که جسد سمیه در پارک ساحلی بوکان پیدا شده است.» وی در ادامه عنوان میکند که در تمام این 9 روز به جاهای مختلف سر زده و از منزل اقوام و آشنایان مختلف همه جا را به دنبال سمیه گشتهاند و مقامات انتظامی هم پیگیر بودهاند، اما نتوانستهاند هیچ خبری از دخترشان به دست بیاورند تا اینکه خبر پیدا شدن جسد سمیه میرسد. وی از تنها نشانیای که در این مدت به دست آوردهاند میگوید: «زمانی که همسر و دخترم برای پیگیری از همکلاسیهای سمیه رفته بودند، دو نفر از آنها گفتهاند نگران نباشید، جای سمیه امن است، اما پس از آن همهچیز را به شوخی گرفته و عنوان کردهاند که جدی نگفتهاند و به شوخی این مساله را مطرح کرده بودند. در حالی که بعدا مشخص شد آنها دروغ گفتهاند و از وضعیت سمیه خبر داشتهاند». پدر مقتول درباره این دو دختر مظنون عنوان میکند که هر روز برای بازجوییهای مختلف احضار میشوند. وی در پاسخ به اینکه در بازجوییها چه مطالبی را درباره سمیه و علت ناپدیدشدنش میگویند، عنوان میکند: «اداره آگاهی به من نمیگوید که در بازجوییها چه صحبتهایی مطرح شده است.» این پدر در ادامه تاکید میکند که به دلیل ناتوانی مالی خود در پرداخت مبلغ بالا به وکیل، پرونده سمیه وکیل ندارد. «من به صورت روزانه درآمد کسب میکنم و این میزان درآمد، کفاف پنج فرزند و همسرم را میدهد و نمیتوانم وکیل بگیرم». این پدر برای به دست آوردن اطلاعات تازهتر هر روز برای پیگیری پرونده دخترش به مسوولان قضایی مراجعه میکند و مصمم به پیداکردن قاتل دختر نوجوانش است. وی درباره افراد دستگیرشده میگوید: «حدود شش نفر چاقوکش دستگیر شدهاند». پدر سمیه در مورد اظهارات فرماندار بوکان مبنی بر وجود نامه?یی از سوی سمیه و اظهار ناراحتی از سوی خانواده می گوید:«سمیه هیچ دست نوشتی برای ما مبنی بر فرار از خانه و خودکشی یا گله مندی از من و مادرش نگذاشته و این حرف?ها دروغ محض است.» پدر و خواهر مقتول درباره اینکه آیا اساسا سمیه با کسی ارتباط داشته، میگویند واقعا نمیدانند و مطمئن نیستند که این مساله وجود داشته یا نه، اما پدر میگوید حتی اگر چنین مسالهیی هم وجود داشته مگر کسی که با دخترم ارتباط داشته، او را دوست نداشته، پس چرا به جای درخواست برای رسیدن به دخترم، باید او را خفه کرده و به قتل برساند؟ از سوی دیگر خواهر سمیه نیز در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» میگوید: «خواهرم را به قصد اینکه به جایی دیگر ببرند، فریب داده و سپس او را به قتل رساندهاند.» وی عنوان میکند سمیه با دوستانش با هم تصمیمی را گرفته بودند و قرار بود با هم کاری را انجام دهند، اما همکلاسیهایش عقب کشیده و با سمیه نرفته بودند. وی همچنین در ادامه صحبتهای پدرش میگوید که یکی از همکلاسیهای سمیه که قرار بوده با همدیگر به جایی بروند، به ما گفت که «دو سه روز دیگر شاید سمیه برگردد» و دیگر همکلاسی خواهرم به سمیه گفته که «اول تو برو ما بعدا میآییم».