همهمه های فراوان اما مبهم برای آزادی

همهمه های فراوان اما مبهم برای آزادی

      دکتر بهروز بهبودی

تاریخ انقلاب های متعددی را در حافظه دارد که به رغم شعارها و آرمان های اصلاحی دچار فساد شدند و در این میان انقلاب اسلامی ایران نیز از این موضوع مستثنا نبود. انقلابی که مردم برای آن هزینه های فراوانی دادند. این انقلاب در شرایطی رخ داد که مردم از نواقص بسیاری رنج می بردند. شاه نیز زمانی به صرافت ایجاد تغییرات افتاد که دیگر بسیار دیر شده بود. سیل خانمان کن انقلاب مردم جاری شد و همه چیز را با خود برد. شاید اگر به قوانین مشروطه ـ که از قضا برای به ثمر رساندن آنها نیز خون دل ها خورده شده و هزینه های فراوان داده شده بود ـ به درستی عمل می شد و حکومت های پس ازآن به آنها وفادار بودند، دیگر نیازی به تکرار تجربه انقلابی دیگر نبود.
معمولاً نسل جوان ایران پدران خود را سرزنش می کنند که چرا نظام شاهنشاهی را ساقط کردند و نظام شاهنشاهی دیگری را با مختصات دینی جایگزین آن نمودند. به نظر من این سخن که بسیار هم شنیده می شود درست نیست. نسل جوان نیاز به دقت و تحلیل دقیق تر دارد. در نگاه من مردم خواسته هایی داشتند که در نظام پیش از انقلاب برآورده نشده بود و این موضوع آنها را به خیابان کشاند. مردم زمانی به خیابان ها می آیند که طرف مقابل سخن آنها را نشنود یا نخبه ها را که صدای مردمند اسیر زندان و یا تبعید سازد و خلاصه صداها را خفه کند. در چنین حالی مردم، فریاد را بر مباحثه ترجیح می دهند، زیرا طرف مقابل پیشاپیش با عملکرد خود نشان داده است که اعتقادی به تعامل صحیح و مباحثه ندارد. مباحثه در فضایی آزاد شکل می گیرد و آزادی در آن روزگار گوهری نایافتنی بود. متاسفانه این حقیقتی انکار ناشدنی است، و نسل جوان امروز باید آن را بداند و به کاری که پدرانشان انجام دادند احترام بگذارد. زندگی کردن در گذشته و گذشته را عاری از هر نقصی دیدن، کار نادرست است، کاری که باعث خمودگی می شود. طبیعتا در هر کار نواقصی نیز وجود دارد، آنچه مردم در به ثمر رساندن انقلاب کردند هم بی نقص نبود امّا در مجموع آنان وظایف خود را به درستی انجام دادند.
حضور مردم در خیابان ها، باعث دوباره به صحنه آمدن نخبگان شد، نخبگانی که در بند بودند و یا ناامید از اصلاحات در کنجی فروخفته و در نظر من مشکل از همین جا آغاز شد. مردم به گروه های سیاسی و نخبگان فعال در آنها نظیر جبهه ملی، نهضت آزادی ، مجاهدین خلق و کمونیست ها اعتماد کردند و حاصل آنچه را برایش خون ها داده بودند به دستشان سپردند و این همۀ اشتباه مردم در ماجرای انقلاب بود. در واقع نسل جوان به جای سرزنش نسل پیش در تغییر نظام باید از آنان بپرسد چرا امانت خود را به کسانی غیر قابل اعتماد سپردند و چرا درهای پرسشگری از آنان را بستند؟ آسوده خاطری مردم و اعتماد آنان به گروه های سیاسی و نخبگان، زمینه استبداد و انحراف را در اصول انقلاب فراهم آورد و آنان نیز مغرور از پیروزی حکومت را به روحانیونی پرمدعا و بی خبر از اصول سیاست سپردند .

من مخالفتی با نخبگان ندارم و در فرصت های آینده در مقاله ای خواهم نوشت که یکی از مشکلات جمهوری اسلامی همین نخبه کشی است، امّا عمده مسئله این است که نخبگانی که در پیروزی انقلاب هم سهیم بودند، برای آن خون دل خوردند، به رغم داشتن تخصص، یا عرصه را به نفع روحانیون ترک گفتند یا بر حقانیت آنان مهر تایید زدند و با آنان همکاری نمودند. به نظر من گروه های سیاسی درگیر در موضوع انقلاب از امانت مردم به درستی نگاهداری نکرده و به راستی در آن خیانت نمودند؛ خیانت به تمام آرمان هایی که مردم برای آنها خون ها داده و کاری احترام انگیز انجام داده بودند.
نخبگان ایران، امروز، باید به جبران مافات برخیزند. آنها می دانند با حمایت برخی از گروه های سیاسی در اول انقلاب، حکومت روحانیون در ایران شکل گرفت و با ریختن خون مردم به پای این نهال، ریشه هایش تقویت شد. امروز نخبگان و گروه های سیاسی مختلف در داخل و خارج، نیازمند آن هستند که اعتماد از دست رفته مردم ایران را دوباره به دست بیاورند. مردم ایران مارگزیده هستند. آنها یک بار به میدان آمدند و در پی اصلاح امور هرچه در توان داشتند انجام دادند. مردم ایران نه اکثریت خاموش که اکثریت روشن و آماده اند، آتش زیر خاکستر. این اکثریت آماده می دانند در یک نظام دموکراتیک مردم همه کاره اند اما برای جلوگیری از آنارشیسم نمایندگانی را برمی گزینند که صدای آنان باشند. طبیعتاً این نمایندگان نخبگان جامعه هستند.
امروز نخبگان و گروه های سیاسی نیاز به سازماندهی و هماهنگی اکثریت آماده داخل ایران دارند. نخبگان داخل نباید تعامل با نخبگان خارج از کشور را از یاد ببرند و این دو در داخل و خارج باید همواره در خاطر داشته باشند آنان تافته های جدابافته از مردم نیستند و اگر ارزش و احترامی دارند به واسطه حضورشان در کنار مردم است. آنان باید بدانند اعتماد مردم به آنها برای سازمان دهی افکار، گروه ها و سیاست های مبارزه هیچ حق از پیش تعیین شده ای را برایشان به وجود نمی آورد، زیرا چنین تصوری زمینه های استبداد و خودمحوری را دوباره به وجود می آورد.
امروز همگان باید از تاریخ درس بگیرند و بدانند مشکل انقلاب ایران در آن بود که گروه های سیاسی مختلف سلیقه ها و افکار گوناگون را سازماندهی نکرده بودند و در آن هنگامه روحانیون سوار بر امواج احساسات مذهبی مردم شدند و یک سلیقه را بر همگان تحمیل نمودند. امروز برای پیشگری از تکرار آن تجربه، نمایندگان سلیقه های مختلف باید برای رسیدن به وجه و حتی وجوه مشترک بکوشند و در این راه از هیچ کوششی در همزیستی و تعامل مسالمت آمیز دریغ نورزند. بی شک مردم نیز بازوهای فعال نخبگان و اندیشمندان هستند اما در راستای کوشش هایی که به عمل می آید در ابتدا باید آب رفته اعتماد مردم به جو بازگردد.
مردم ایران اکثریت خاموش نیستند آنها منتظرند، منتظر کسانی که دوباره به آرمان ها و خواسته هایشان خیانت نکنند، کسانی که دوباره آنان را در مهلکه ای دیگر نیندازند. مردم ایران سی و چند سال است که تاوان خیانت گروه های سیاسی مورد اعتماد را در اول انقلاب می دهند. سکوت آنان نشانه خاموشی، بی اعتنایی و رضایتشان نیست. مردم ناراضی اند اما برای دوباره به میدان آمدن تردید دارند آیا نخبگان سیاسی خود را آماده کارزار و همراهی با مردم کرده اند که آنان را اکثریت خاموش می خوانند؟ در نظر من به رغم وجود همهمه های فراوان و مبهم، این گروه ها و نخبگان سیاسی هستند که باید از لاک خاموشی بیرون بیایند و کاری صورت دهند.

بهروز بهبودی

contact@bbehbudi.com
ونکوور – ۱۴ اپریل ۲۰۱۲

+341
رأی دهید
-62

yasmangoola - نصف جهان - ایران
مگه میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/. یعنی همچین روزی رو میبینیم؟ فقط در یه صورت اونم این که نسل اخوندا رو بر اندازیم
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 09:55
hamood - دبی - امارات
جناب دکتر بهروز بهبودی, من برخلاف شما فکر میکنم. علت سقوط شاه را باید در سال 1341 جستجو کنیم . بخاطر اصلاحات ارضی(حرکتی که کاملا به نفع کشاورزان عادی بود) , منافع خوانین و مالکین زمینهای کشاورزی شدیدا بخطر افتاد. غائله استان فارس را , که در آن تعدادی سرباز بی گناه کشته شدند , بیاد تان میاورم. ملایان دهات هم که درآمدشان وابسته به خوانین بود و خمس آنها و غیره. اصل دیگر انقلاب سفید یعنی سهیم شدن کارگران در سود کارخانه ها , کارخانه دارها را تحریک به مخالفت با رژیم کرد و صد البته بعضی از روحانیون به برخی از سرمایه داران و کارخانه داران وابسته بودند. اصل آزادی زنان و حق رای به آنها هم موضوعی بود که مخالفت روحانیون دگم را برانگیخت . تشکیل سپاه دانش هم دست روحانیون را از تدریس خرافات به روستائیان کوتاه میکرد. گروهی از بازاریان هم که تعدادی زیادی روحانی را تحت پوشش داشتند به مخالفین پیوستند. از طرف دیگر احزابی که بطرف مسکو نماز میخواندند هم بیکار نبودند و نبود آزادی احزاب هم به تعداد مخالفین میافزود.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 11:49
hamood - دبی - امارات
بقیه:حسادت اعراب وصد البته خواست انگلیس را هم واقعا باید بحساب آورد. از آنجا که در هر کوچه پس کوچه یک مسجد هم بود و تعداد زیادی از مردم هم ,چون ماهیت آخوندها را نمیشناختند, تحت تآثیر ملا و آیت ال. ها بودند, 16سال زمان کافی برای تحت تاثیر فرار دادن و به خیابان کشاندن مردم بود. این مخلص علل بود که یک کامنت به من اجازه بیانش را میداد. برای فهمیدن علل خواهش میکنم دوستان اتفاقات را از سال 1339به بعد مرور کنند.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 11:51
golden ari - ایران - تهران
من دیشب عکس جناب دکتر بهروز بهبودی رو تو ماه دیدم، خیلی‌ نورانی بود، و دنبال چیزی میدوید، خوب دقت کردم دیدم بوی کباب به دماغش خورده بود و حرفهای گنده گنده و کتابی‌ میزد، نگو بهش گفته بودند که آخوندا انگار رفتنی هستن یه چیزی بگو ما هم بریم تو بازی و کباب بازی، بعدن متوجه خواهی‌ شد خر داغ میکنند جناب دکتر!! این ملت شاه رو که شاه بود تو گور گذاشتن و به گورش خندیدن تو که کسی‌ نیستی‌ !
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 09:18
winnie1987 - بیرمنگهام - یوکی
جناب دکتر بهبودی، جواب پاراگراف اولتون رو همین جا بذارین بدم؛. الان جوان‌ها آگاه تر شدن، با دنیا مرتبط تر شدن، چرا هیچ کی‌ نمیاد خیابون؟ شاه ایراد داشت - درست. اما مردم خیابون نمیومدن ، این آرمان خواهان بودن که بیرون میومدن و بر ضد شاه تظاهرات میکردن. انواع گروه‌های مارکسیست، چپ، توده، مجاهد، فدائی، جبهه ملی‌، پان ایرانیست ها، مذهبیون و غیره و ذلک. دلیلش هم این بود که شاه توانایی‌ و یا علاقه به سرکوب اینها نداشت. اگه شاه به دلیل خواندن مجله مجاهدین مثل خلخالی درجا طرف رو با گلوله میزد ببینم انقلاب میشد؟ یادمون نره، اکثر رهبران سیاسی به دست آخوندا کشته شدن. مردم ایران - مردم ایران یعنی‌ مردم عادی شاه رو دوست داشتن، اگه کسی‌ دوست نداشت به علت تبلیغات منفی گروه‌های سیاسی بود، وگرنه الانش کسی‌ نمی‌دونه دموکراسی‌ یعنی‌ چی‌، اون موقع مردم که ناا آگاه تر بودن دموکراسی‌ میخواستن؟
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 12:04
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
.. شاه نیز .. ایجاد تغییرات افتاد که دیگر بسیار دیر شده بود. .. مردم به گروه های سیاسی و نخبگان فعال در آنها نظیر جبهه ملی، نهضت آزادی ، مجاهدین خلق و کمونیست ها اعتماد کردند .. و این همۀ اشتباه مردم در ماجرای انقلاب بود....!!!! این مقاله به همه اعتراض میکنه ولی مطلب مهمی که گفته نشده اینه که خیانت غربی ها و خمینی بالاتر از این بود که کسی جلودارش بشه. این حکومت با فریب ، دروغ ، کشتار، ترور، .. شروع کرد و با سلاح مذهب و امام سازی(ترفند های دولت فخیمه انگلیس) از اعتقادات مردم سوء استفاده کرد و نخبگان شان رو سرکوب. عکس امام توی ماه، موی امام توی قرآن و .. داستانهایی بود که برای تحمیق مردم بکار برده شد و از ناآگاهی آنها برای کشتار فرزندان خودشان بهره برد.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 13:21
truth-seeker - لندن - انگلستان
تا زمانی‌ که حکومت ها، کشتن انسانها برایشان خیلی‌ راحت باشد مردم بی‌ دفاع هرگز قادر به تغییر آن حکومت نخواهند بود مگر با کمک گرفتن از قدرتهای خارجی‌ مثل انقلاب ایران و اکثر انقلابها. نگاهی‌ به سوریه بشار اسد کنید، می‌بینید مردم قادر به تغییر آن نخواهند بود و فقط کشته خواهند داد مگر قدرتهای دیگری مداخله کنند. در غیر اینصورت آن رژیم به تدریج در نسلهای بعدی عوض خواهد شد نه با دست مردم بدون سلاح. در واقع انقلاب مردم در خیابانها بی‌ نتیجه است اگر رژیم خونخوار باشد.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 13:46
hamood - دبی - امارات
جناب دکتر بهبودی. جواب دیگران هتاک را نباید داد(اینرا بعنوان ابراز همدردی گفتم). امادر موردخیانت نخبگان , تا حدی با شما موافقم . عمل حذف احزاب سیاسی و اجبار نحبگان به ترک عرصه به نفع مذهبیون هم طی چند مرحله و با یک سیاست برنامه ریزی شده انجام گرفت که من شک دارم مذهبیون قادر بآن بودند و معتقدم از جای دیگری دیکته میشد. در خیانت بعضی از احزاب , خصوصا احزاب وابسته به شوروی شکی نیست , اما در مورد ترک عرصه به نفع مذهبیون حکایت "من را استعفا دادند" صادق است.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 14:03
iransabz - تهران - ایران
با خواندن چند نظر از کاربران، متوجه میشیم که سطح درک و فهم کاربران از این ‌بهروز بهبودی بیشتر هست. اگر این متن رو ایرانیان انگلستان پاک نکنه.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 18:50
Royan - بوخوم - آلمان
نخیر ملت ایران را وعده پول نفت به خیابانها کشاند , ملت فریب خورده بی نیاز , دنبال تنها چیزی که بودنند پول مفت بود/ در مورد نخبگان میشه یکی از آنها رانام ببری ؟ منظورت قطب زاده یا بازرگان یا رفسنجانی یا خامنه ای یا مسعود و مریم رجوی یا خلخالی و..... است , چرا مردم را در مورد حقانیت انقلاب منحرف میکنی کلا اصل انقلاب اشتباه بود؛ لطفا ان گروه قابل اعتماد را که مد نظر انقابیون بود و هرگز وجود نداشت معرفی کنید ! ایران اصلاحات میخواست که انهم به رشد شعور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ملت وابسته بود و احتیاج به زمان داشت کاری که شاه آهسته و پیوسته در حال انجامش بود, اعتراف به اشتباهی که کردید سخت است برای همین آن را توجیه میکند .hamood - دبی - امارات با نظر شما کاملا موافقم عین واقعیت است.
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 19:00
khalaban - تهران - ایران
قابل توجه تمامی وطن دوستان: خانم شهره صولتی با لغو کنسرت 300000 هزار دلاری خود در امارات به جمع تحریم کنندگان اهانت به خاک ایران پیوست. به امید پیوستن تمامی هنرمندان ایرانی. از مسئولین محترم سایت تقاضا دارم که این خبر حذف نکنند
شنبه 2 اردیبهشت 1391 - 20:44
کوروش_ساروی - هانوفر - المان
hamood-دبی_ دوست گرامی‌ به نکته ی‌ بسیار خوبی‌ اشاره کردی و دقیقا همینطور هست ،،من خودم بچه مازندران و از ساری هستم و وقتی‌ پدر و عمو و فامیلهایم برای من و بقیه تعریف میکردند که چگونه خوانین و کارفرماها از قانون اصلاحات ارزی شاکی‌ شده بودند و رعیتها هم که صاحب زمین میشدن را باز هم بر علیه شاه میشوراندند،،،و صدها دلیل دیگر،،ولی‌ دوستان مصاحبهٔ اکبر گنجی رو بخونید که خودش میگه ما دروغ می‌گفتیم که شاه 150000 هزار زندانی سیاسی دارد و دروغ می‌گفتیم که شاه صادق هدایت و علی‌ شریعتی و صمد بهرنگی را کشته هست و میگه که ما بدروغ به مردم این انقلاب را بر حق نامیدیم ،،این لینک را بخوانید سخنان اکبر گنجی در 9 بهمن 1385. متن کامل این گفت‌وگو که در سال ۱۳۸۵ در رادیو زمانه منتشر شد را در زیر بخوانید. https://www.greencorrespondents.com/2011/05/blog-post_28.html.
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 - 01:37
jamshid.london - لندن - انگلستان
توجه...توجه....توجه... از همه دوستان و عزیزانی که به هر شکل و صورت قربانیان رژیم جهل و جنایت اخوندی حاکم بر کشورمان هستند قبل از اینکه به مورد اصلی بحث در رابطه با به اسطلاح اقای بهبودی بپردازم...توجه شما را به این نکته جلب میکنم که مردم ایران یک دشمن قدار به نام رژیم جمهوری اسلامی دارند که با پشتیبانی بین المللی توسط امریکا و اروپا توانسته اند تسمه از گرده مردم ما بکشند.لذا خواهش میکنم با در نظر گرفتن این پارامتر مبارزه خود را با هیچ دسته و گروه و سازمان که در خدمت کمک رسانی به این رژیم نیستند کانالیزه نکنید.حالا نظر شما را جلب میکنم به مقاله ....... در رابطه با همین اقا با عنوان..رمز گشایی دوام جمهوری اسلامی در فیس بوک ........ تااو را بهتر بشناسید..متشکرم
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 - 11:24
shima-irani - گلاسکو - اسکاتلند
golden ari - ایران - تهران. شما به جای سیر در کرات و سماوات و تعبیر روایح و رمل و اسطرلاب ، اندک زمانی را برای خواندن متن صرف کنید شاید مفاهیمی اساسی در زندگیتان راه یابیند
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 - 13:04
shima-irani - گلاسکو - اسکاتلند
iransabz - تهران - ایران. عزیز جان چه جالب فرمودید این گفتگو ها،اقشار فهمیده و روشن را می طلبد که با خواندن نکات و بهره گیری از موضوع انرا تائید یا رد می کنند . که با مطالعه امار بالای همین صفحه می توان اشکارا به این مهم دست یافت اما اینکه اگر سایت این مقاله را حذف نکند چه روی میدهد،ما مردمان ساده قدرت پیش گوئی نداریم و خوشبختانه بعد از سالیان رنج و محنت فرا گرفتیم که وقتی کسی را مشغول پیش گوئی موضوعی دیدیم ، کنجکاویمان برانگیخته می شود که به کجا متصل است و مقصود اصلی چیست ؟
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 - 13:17
golden ari - ایران - تهران
شیما‌ایرانی‌ - گلاسکو - اسکاتلند. شما هم اگر عقل را چراغ راه زندگیتان کنید احتیاجی‌ به این ابن الوقت‌های درمانده خارج نشین در حسرت قدرت نخواهید داشت !!! و احتیاجی‌ نیست مثل گوسفند حرفهای این علاف‌های تازه به دوران رسیده و تازه کروات خریده رو تأیید کنید. به لطف جمهوری اسلامی چیزی که زیاد داریم لبو فروش و مقاله نویس.
دوشنبه 4 ارديبهشت 1391 - 07:37
shima-irani - گلاسکو - اسکاتلند
golden ari - ایران - تهران. به یمن حضور همین مردمان نکته سنج است که شما در این محیط دمکرات به خود اجازه داده تا افاضات نمائید ،در ان خفقان ایران شما و امثال شما فکر برخوردی اینگونه با یکی از مقامات را نمی توانید داشته باشید . سوءاستفاده از فضای ازاد یعنی همین .. باید بوسید دست ان لبو فروشی که برای نان شب زحمت میکشد و همینطور مقاله نویسی که برای اعتقادش مینویسد .. و خوشا به حال شمایان که از شکم سیری اقشار روشن فکر و زحمت کش را به سخره گرفته اید ..
دوشنبه 4 ارديبهشت 1391 - 19:08
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.