باراک اوباما و آیت الله خامنه ای باید مصالحه کنند
تریتا پارسی، رییس شورای ایرانیان در آمریکا، در تحلیلی که روزنامه «هافینگتون پست» آن را منتشر کرده است می نویسد که اگر باراک اوباما و آیت الله خامنه ای در دور جدید مذاکرات هسته ی مصالحه نکنند به گفته یک دیپلمات آشنا با امور خاورمیانه منطقه به سوی یک جنگ تمام عیار پیش خواهد رفت. به خاطر صلح جهانی دو طرف باید کوتاه بیایند.
شواهد موجود نشان می دهد که احتمالا دور جدید گفت و گوها بین ایران و نمایندگان کشورهای پنج به علاوه یک با دوره های قبلی مذاکرات که بی نتیجه ماند تفاوت چندانی خواهد داشت. تحت تاثیر فشار محافل سیاسی در هر دو کشور، امکانات محدودی که دو طرف برای توافق در نظر گرفته اند و تاکید هر دو بر نمایش قدرت و سرسختی بر مواضع خود باعث شده که موارد قبلی مذاکرات شکست بخورند.
دولت آمریکا با خواست ها و شروط فراوانی به پای میز مذاکرات می رود، از جمله قطع غنی سازی با غلظت ۲۰ درصد، توقف تمام فعالیت ها در مرکز هسته ای فردو و تحویل دادن اورانیوم های با غلظت ۲۰ درصد که در ماه های اخیر تولید و ذخیره شده اند.
تریتا پارسی می افزاید که از منظر کنترل سوخت و مواد هسته ای این درخواست های آمریکا معقول هستند. ایران همواره تاکید کرده که فقط در حد مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد تولید می کند.
در مقابل دولت آمریکا می گوید اگر غرب میله های سوخت هسته ای مورد نیاز این راکتور را در اختیار ایران قرار دهد دیگر آن کشور به غنی سازی با غلظت ۲۰ درصد نیازی نخواهد داشت و از آنجایی که تاسیسات فردو برای این نوع غنی سازی مهیا شده بنابراین نیازی به ادامه فعالیت آن نخواهد بود.
تحلیل عمومی دولت آمریکا این است که اگر ایران با این شروط موافقت کند درآینده هر اقدام دیگر آن کشور برای حرکت به سوی تولید سلاح هسته ای کشف خواهد شد. ایران برای تولید بمب حداقل به یکسال وقت نیز دارد ولی ظرف ۳۰ تا ۶۰ روز اقدامات اش در آن راستا کشف و برملا خواهد شد.
اما فعالیت های جاری در مرکز هسته ای فردو و ذخیره کردن اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد مدت زمان مورد نیاز ایران برای تولید بمب را کوتاه تر و امکان کشف این اقدامات را دشوارتر خواهد کرد. به همین خاطر شروط اصلی آمریکا روی مرکز هسته ای فردو و مسئله غنی سازی با غلظت ۲۰ درصد متمرکز شده است.
تریتا پارسی در ادامه تحلیل خود در روزنامه «هافینگتون پست» می افزاید: در مقابل این شروط مشخص نیست که آمریکا برای معامله با ایران چه پیشنهاداتی دارد. تا این لحظه آنچه مقامات آمریکایی گفته اند این است که در مقابل غرب حاضر است به ایران میله های سوخت هسته ای مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران را تامین کرده و تحریم های دیگری از سوی سازمان ملل متحد در مورد آن کشور وضع نخواهد شد.
اما یک چنین بسته پیشنهادی از نظر بسیاری از تحلیلگران مستقل و حتی دیپلمات های سایر کشورهای حاضر در مذاکرات به معنای ایجاد یک بن بست در همان آغاز راه است. به گفته آنها، مشکل در شروط و مطالبات آمریکا نیست بلکه درعدم تعادل بین بده و بستان موجود در این طرح است.
نویسنده از قول یک مقام ارشد آمریکایی بدون ذکر نام وی می گوید که دولت آمریکا تلاش زیادی کرد تا در مذاکرات پاییز سال ۲۰۰۹ شرایطی را ایجاد کند که توافق بر سر آن برای هر دو طرف یک پیروزی باشد چون در آن زمان غیر از این راه دیگری برای توافق وجود نداشت. در حال حاضر نیز هیچ راه دیگری غیر از این برای حصول به توافق وجود ندارد.
تریتا پارسی می افزاید: در شرایطی که تحریم های بسیار شدیدی بر شبکه مالی، حمل و نقل دریایی و صادرات نفت ایران اعمال شده است و از هم اکنون تاثیر آنها را به خوبی می توان دید، بعید است که حکومت ایران در ازای قول غرب برای نیافزودن به این تحریم ها دست به مصالحه بزند. به نظر می رسد که هرگونه کاهشی در فعالیت های هسته ای ایران لاجرم باید با کاهش در شدت تحریم های فعلی غرب و سازمان ملل متحد علیه آن کشور همراه باشد.
مشکل باراک اوباما این است که تحت فشار رقبای خود در داخل آمریکا هیچ فضایی برای کاستن از تحریم ها علیه ایران ندارد. از آنجایی که مجالس قانونگذاری اکثریت این تحریم ها را وضع کرده اند فقط آنها می تواند این تحریم ها را تغییر دهند. در آخرین مورد که باراک اوباما بر سر سیاست مربوط به ایران مجلس سنا را به چالش کشید با رای صد در صد مخالف آن مجلس روبرو شد. رییس جمهوری آمریکا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری حاضر نیست باری دیگر چنین قماری کند.
شاید در میان خریداران آسیایی و اروپایی نفت ایران امکان انعطاف بیشتری وجود داشته باشد. ولی مشکل در اینجاست که اگر این کشورها با قطع خرید و یا کاستن از خرید نفت ایران پالایشگاه های خود را با نفت خام تولید کنندگان دیگر تنظیم کنند بعید است که با وجود همه این هزینه ها دوباره ظرف چند ماه دیگر به سوی وارد کردن نفت از ایران بازگردند.
تریتا پارسی در ادامه تحلیل خود در روزنامه «هافینگتون پست» خاطر نشان می کند که تناقض ذاتی روش موسوم به «دیپلماسی تنبیهی» در این است که در صورت تبعیت کشور تحت فشار قاعدتا باید بخشی از فشارها و یا مجازات ها کاهش یابند. ولی از سوی دیگر برای مجبور کردن آن کشور به تبعیت از تمامی درخواست ها و شروط مطرح شده باید به اعمال فشار ادامه داد این تناقض ذاتی در روش موسوم به «دیپلماسی تنبیهی» باعث می شود که این کشور تحت فشار حاضر نشود عقب نشینی کند مگر آنکه آن قدر ضعیف باشد که هیچ راه دیگری نداشته باشد.
شاید سکوت دولت آمریکا در مورد امتیازهایی که حاضر است در برابر کاستن از فعالیت های هسته ای به ایران بدهد بر اساس منطق کاهش مرحله ای از فشارهای فعلی است. شاید دولت آمریکا امتیازهای اصلی را برای میز مذاکرات و توافق نهایی کنار گذاشته باشد. ولی در عین حال این امکان نیز وجود دارد که سکوت آمریکا یک حرکت حسابگرانه است.
در شرایطی که شروط و مطالبات آمریکا از هم اکنون به رسانه ها درز پیدا کرده آنها امتیازات را فعلا مخفی نگاه داشته اند تا در صورت توافق قطعی روی یک روند دیپلماتیک آنها را به طرف دیگر اعلام کنند.
تریتا پارسی در پایان تحلیل خود یادآوری می کند که تاکنون هر دو طرف برای تقبل خطر و تشدید تنش به نسبت تقبل خطر برای مصالحه آمادگی بیشتری نشان داده اند. هر دو طرف معتقدند که طرف مقابل جرات و شهامت کافی ندارد.
برای پرهیز از وقوع جنگ هر دو طرف باید خود را در آینه برانداز کنند.