بررسی روزنامههای صبح یکشنبه تهران - بیستم فروردین
روزنامه های امروز صبح تهران در عنوانهای اصلی خود از جزییات نامه رییس مجلس به رهبر درباره فعالیتهای غیرقانونی دولت نوشتهاند و از زبان محمود احمدینژاد وعده دادهاند که آب دریای خزر و دریای عمان برای مصرف هفت استان کشور آورده خواهد شد. انتقاد از ترکیه و توصیف نرمش آمریکا در بحران هستهای ایران از دیگر مطالب و مقالات روزنامههای امروز است.
"انتقال اب از بحر خزر و دریای عمان به هفت استان" عنوان اصلی رسالت است، "اجرای طرح انتقال اب دریاهای عمان و خزر" گزارش اصلی اعتماد است و خراسان نوشته است: "رئیسجمهور برنامههای حمایت از «تولید ملی» را اعلام کرد".
تیتر و عکس گزارش اصلی تهران امروز
نامه به رهبر، از مجلس علیه دولت
"جزییات نامه لاریجانی به رهبری" تیتر اصلی شرق است و "درخواست توقف فاز دوم یارانهها" گزارش اول.
فرشاد مومنی درمقالهای در کلیک شرق با اشاره به نامهای که علی لاریجانی درباره فاز دوم هدفمندکردن یارانهها به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است، این را حساسیت بهجای مجلس خوانده و نوشته است: واقعیت این است که در دوران شکوفایی درآمدهای نفتی، سرخوشی از دلارهای نفتی موجب میشود مسوولان اجرایی، درک ناقص و ضعیفی از مساله تورم و آثار و پیامدهای آن به نمایش بگذارند.
به نوشته این اقتصاددان، آثار تورم فقط در حوزه اقتصاد متوقف نمیماند. اکثریت قریب به اتفاق مطالعات موجود نشان میدهد یک همبستگی تمام عیار میان روندهای تورمی و همه انواع مهم و شناختهشده ناهنجاریهای اجتماعی نیز وجود دارد. روند فزاینده جرم، سرقت، بزهکاری اطفال، طلاق، خودکشی و از این قبیل، گواه این مساله است. بر این اساس بسیاری گمان میکنند آثار غیراقتصادی تورم به مراتب مخربتر از آثار اقتصادی است.
نویسنده مقاله شرق تاکید کرده است: از زمان اجرای برنامه شکستخورده تغییر ساختاری تاکنون، میان روندهای تورمی و بیکاری در اقتصاد ایران نیز درهم تنیدگی و تعامل گستردهای پدیدار شده است. این مساله به معنی آن است که به موازات رشد همزمان تورم و بیکاری، نظام ملی آثار اقتصادی و اجتماعی بیکاری را نیز باید تحمل کند؛ از احتمال تنزل عزت نفس گرفته تا کاهش احساس تعلق به جامعه و از کاهش بودجه تولید ملی گرفته تا بروز انواع افسردگیها و بیماریها و ترکیب تورم و بیکاری. به اعتبار این مجموعه آثار مخرب اقتصادی و اجتماعی، به گونهای است که طی سالهای اخیر شاخصی به نام "فلاکت" در اینباره مطرح شده است. بنابراین حساسیتی که رییس مجلس در زمینه توفان تورم نشان دادهاند، بهجا و ارزشمند است.
گاوها و پرتغال وارداتی، پایان رکود معاملات مسکن
جام جم "مصوبه مهریه ۱۱۰ سکهای در ابهام" را عنوان اصلی خود قرار داده، جهان صنعت خبر داده که "کاهش قیمت و افزایش نگرانی ادامه دارد" و "پایان رکود در معاملات ملک" تیتر اول دنیای اقتصاد است.
تهران امروز در کلیک گزارشی نوشته است: پرتقالهایی با ظاهری بسیار جذاب و براق، اما طعمی تلخ و غیرقابل استفاده. پشت سر میزبانتان چیزی نگویید چرا که معلوم شده است پرتقالهای وارداتی فاسد بوده و اگر چه ظاهری زیبا داشتهاند اما در داخل گندیده و نیمهگندیده بوده و اکنون هم خوراک دامها و از جمله گاوداریهای اطراف ورامین میشوند.
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
به نوشته این گزارش، داستان پرتقالهای گندیده وارداتی را به حساب واردات بیرویه مرکباتی بگذارید که باعث شده است محصولات ایرانی بدون خریدار باقی بماند. باغداران شمال و جنوب کشور امسال مجبور شدند مرکبات خود را به خاطر واردات بیرویه، راهی گاوداریها کرده یا اساسا از چیدن و عرضه محصول خود به بازار منصرف شوند تا میدان برای میدانداری مرکبات گندیده خارجی بیش از همیشه مهیا شود.
تهران امروز نوشته است: هیچ مسئول دولتی هم حاضر نیست پاسخگوی این سوال باشد که چرا مرکبات گندیده و نیمهگندیده به کشور وارد شده است و مقصر کیست؟
احمد میرمطهری درسرمقاله کلیک دنیای اقتصاد به بررسی شرایط اقتصادی کشور پرداخته و نوشته است: امسال هم در شرایطی سال جدید را آغاز کردهایم که باز ابهامات گستردهای سراسر اقتصاد ایران را فرا گرفته است. از یک سو، دولت قصد اجرای فاز دوم برنامه هدفمندی یارانهها را دارد و از سوی دیگر، مجلس اجرای این فاز را فعلا غیرقانونی و باعث توفان تورم میداند. افزون بر آن بودجه سال ۱۳۹۱ هنوز به تصویب نرسیده است و احتمال دارد تشریفات رسیدگی به آن تا اواسط یا اواخر اردیبهشتماه طول بکشد، هرچند که برخی کارشناسان، این بودجه را سندی در حد رفع تکلیف ارزیابی کردهاند. مشکلات اقتصادی دامنگیر کشور، بعضا آنقدر مزمن و طولانی شدهاند که به شهادت اخبار رسانهها برخی تشکلهای خصوصی و بعضی صاحبنظران، پیشنهاد ایجاد ستادی برای گرهگشایی از مسائل اقتصادی را مطرح کردهاند.
به نظر نویسنده این مقاله، شرایط ریاضتهای اقتصادی اکثر کشورهای اروپایی و پارهای مشکلات اقتصادی برخی کشورهای آسیایی که بهرغم تحریمها از جمله طرفهای تجاری کشور هستند، همه دست به دست هم داده و از طرق تاثیراتی که به طور مستقیم بر تراز پرداختهای اقتصاد ایران دارند، رکود و کسادی خود را به اقتصاد ما انتقال میدهند. در این میان سیاستهای مالی نیز که باید متناسب با نیازها و شرایط واقعی اقتصاد کشور تدوین و به مرحله اجرا گذاشته شود، در بودجه پیشنهادی به مجلس از نظر تاثیرگذاری بر افزایش حجم دولت و از نظر مدیریت بدهیهای فعلی و آتی دولت، قابل نقد است.
در این نوشته آمده است: باید توجه کرد که جهتگیری سیاستهای پولی و مالی باید متوجه کاهش بیکاری و افزایش اشتغال، کمک به تولید ملی و رفع مشکلات عدیده بخش تولید پس از اجرای برنامه هدفمندی یارانهها و رونق بخش مسکن و نگاه واقعبینانه به بخش کشاورزی و تامین نیازهای مالی بخش نفت به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصاد ملی باشد.
آرزوهای نهفته در پس قبول این هدفمندی که خود نوعی قبول ریاضت اقتصادی میباشد، کمرنگ شده است، توجه جدی به پیامدهای استمرار این شرایط و چارهجویی برای آن با کیست؟ به راستی حل مشکلات اقتصاد کشور به عهده کیست؟
شرق در کلیک گزارشی نوشته است: افزایش ۷۴۳ تومانی قیمت سوخت هواپیما و وعده گرانی گندم و اعلام قیمت جدید نان در هفته جاری، آغازی بر افزایش رسمی قیمتها در سال جدید است؛ افزایشی که از همان روزهای ابتدایی سال به صورت غیررسمی و در سکوت مسوولان آغاز شده بود. افزایش قیمت سوخت هواپیما در حالی صورت گرفته است که ایرلاینها برای چند ماه آینده نیز پیشفروش بلیت انجام دادهاند.
به نوشته این گزارش، در مورد افزایش نرخ گندم و قیمت جدید نان نیز به نظر میرسد این افزایش در ماههای آتی هم تکرار خواهد شد، چرا که با اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی و نرخهای جدید انرژی، تجدیدنظر در قیمت نان ضروری خواهد بود. براساس این گزارش، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی از افزایش ناگهانی قیمت سوخت هواپیما در پروازهای خارجی برای ایرلاینهای داخلی از ۴۰۰ تومان به ۱۱۴۳ تومان خبر داد و گفت: در پی این ابلاغیه، شرکتهای هواپیمایی نامه انتقادآمیزی را به شرکت پخش فرآوردههای نفتی ارسال کردند. این افزایش قیمت ناگهانی بوده و شرکتهای هواپیمایی را دچار مشکل کرده است.
تیتر و عکس صفحه اول روزنامه هدف و اقتصاد
مهدی تقوی در سرمقاله کلیک هدف و اقتصاد نوشته است: طرح هدفمند کردن یارانهها باعث فقیرتر شدن مردم شده است. اگر دستاوردهای یکسال اخیر این طرح آشکار میکند افزایش قیمتها که در اثر آزادسازی قیمت حاملهای انرژی در جامعه به وجود آمده، به قدری زیاد بوده است که با پرداخت مبلغ ۴۵ هزار و پانصد تومان به ازای هر نفر قابل جبران نیست و در واقع، اجرای این طرح باعث افزایش نرخ تورم در جامعه شده است. البته عملکرد نامطلوب دولت در پرداخت نکردن سهم ۳۰ درصدی بخش تولید، باعث شده است بسیاری از کارگاهها و کارخانهها یا تعطیل شوند و یا با نیمی از ظرفیت اسمی خود کار کنند که این امر خود منجر به افزایش نرخ بیکاری در جامعه میشود. افزایش نرخ تورم و بیکاری باعث شده است که کشور دچار یک رکود تورمی شود.
نویسنده این روزنامه اضافه کرده است: البته در اینجا باید به این نکته هم اشاره کنم که این پرداخت یارانهها برای بسیاری از خانوارهای پرجمعیت که در مناطق محروم زندگی میکنند، نه تنها مشکلی ایجاد نکرده، بلکه باعث شده است زندگی به نسبت مرفهتری هم داشته باشند. اما از آنجایی ۷۰ درصد جمعیت کشور در شهرها زندگی میکنند و سبد هزینه یک خانواده شهری با یک خانواده روستایی قابل مقایسه نیست، نمیتوان میزان رضایت یک عده معدود را ملاک موفقیت طرح دانست. حال با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، این شکاف بین درآمدها و هزینهها بیشتر میشود و این امر منجر به یک پدیده دیگر در سطح جامعه میشود که آن، کاهش بهروری نیروی کار است.
و خلاصه مقاله هدف و اقتصاد این است که وقتی میزان حقوق افراد کفاف هزینههای زندگیشان را نمیدهد، دچار یک سرخوردگی میشوند و نمیتوانید با تمام نیرو به کار بپردازید. در نتیجه، در سطح کشور با پدیده کاهش بهروری نیروی کار هم مواجه میشوید. این روند، باعث کاهش اعتماد عمومی نسبت به دولت میشود و این عدم اطمینان، سبب میشود که رضایت مردم، به عنوان مهمترین بخش از اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها زیر سوال برود. در پایان، این سوال را از دستاندرکاران طرح هدفمند کردن یارانهها دارم که چرا در این شرایط بحرانی اقتصادی که به اعتماد مردمی بیش از پیش نیاز است، با انجام این کارها اعتماد عمومی را سلب میکنید؟
تهدیدها
جوان از قول رییس ستاد نیروهای مسلح نوشته است: "دست از پا خطا کنند، اسرائیل را شخم میزنیم"، روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است: "تهدیدهای نظامی علیه ایران جنجالآفرینی و غیرعملی است"، کیهان از زبان کارشناسان نوشته است: "تهدید آمریکا ناشی از ترس است، ایران تسلیم نمیشود" و "جزئیات پیام اوباما برای تهران" تیتر اول ابتکار است.
روزنامههای اصولگرا همزمان با نقل خبر یک روزنامه آمریکایی استنباط کردهاند که آمریکا از سرسختی سابق خود در مورد پرونده هستهای ایران دست برداشته و به نوشته کیهان، ایران همواره میدانسته است که غرب نیاز دارد این موضوع به گونهای حل و فصل شود که حداقلی از "حفظ آبرو" برای غرب درون آن لحاظ شده باشد. ایران هم البته هرگز اصراری نداشته که حتما آبروی غرب را ببرد، جز در مواردی که غربیها خود بر این کار اصرار داشتهاند! با این حال، امروز این احساس وجود دارد که مبانی سیاست آمریکا درباره ایران فرو ریخته و بنابراین از دیپلماسی چیزی جز تلاش برای "حفظ آبرو" باقی نمانده است.
کلیک سرمقاله کیهان با اشاره به بحرانهایی که در جریان پرونده هستهای ایران پیش آمده، به این جا رسیده که آنچه هماکنون روی میز است و احتمالا مهمترین موضوع مدنظر آمریکاییها در مذاکرات آتی است، هیچکدام از اینها نیست. دولت اوباما میخواهد ایده "تثبیت سطح غنیسازی" را جایگزین همه این درخواستها کند، به این معنا که ایران غنیسازی ۲۰ درصدی در فردو را متوقف کند و به غنیسازی ۵ درصدی در نطنز اکتفا نماید. صرفنظر از اینکه ایران چه پاسخی به این ایده خواهد داد، سوال این است که چه نتیجهای از این سیر تغییر مواضع میتوان گرفت؟
خراسان در کلیک سرمقاله خود نوشته است: با فرض این که گزارش واشنگتنپست درست باشد، اگر مضمون پیام جدید اوباما با اظهارات دولتمردان آمریکایی در ابتدای ریاست جمهوری و همچنین دوران ریاست جمهوری جرج بوش مقایسه شود، تفاوتی جدی و ملموس قابل احراز خواهد بود. در برهههای پیشین، مقامهای آمریکایی با ادعای پیش فرض عزم ایران برای تولید سلاح اتمی، حتی دستیابی به دانش هستهای را برای ایرانیان مجاز نمیدانستند و خواستار برچیدن بیقیدوشرط هرگونه تاسیسات هستهای در مقیاسهای آزمایشگاهی و صنعتی بودند. این در حالی است که با صلابت و پایمردی مسئولان و مردم ایران، حال که کشورمان به فناوری تولید اورانیوم ۲۰ درصدی و همچنین ساخت میله سوخت اتمی دست یافته است، دولت آمریکا با پذیرش تلویحی ایران هستهای درصدد جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای کشورمان است.
ایران و ترکیه، اسلامگرایان شریک دزد
هادی وکیلی در کلیک سرمقالهابتکار، ترکیه را در زمان قدرت اسلامگرایان، شریک دزد و رفیق قافله خوانده و نوشته است: دیده شده است که گاهی کشوری در سیاستهای اعلانی، خود را یک دوست نشان میدهد، ولی در سیاستهای اعمالی، نقش یک دشمن را ایفا میکند و گاهی هم برعکس آن اتفاق افتادهاست. ترکیه دوران اردوغان نیز نقشهای متفاوت و متضادی را عهدهدار میباشد؛ گاهی در نقش یک منجی اسلامی و در نقطه مقابل رژیم صهیونیستی، تلاش میکند خود را حامی آرمان فلسطین قلمداد کند و با انتخاب حرکتهایی حسابشده، چنین تصویری ترسیم مینماید. بنابراین در تمام سیاستهای اعلانی به محکوم کردن اقدامات رژیم صهیونیستی پرداخته و خود را در کنار فلسطینیهای جهادگر نشان میدهد.
به نوشته این روزنامه، برای ترکیه دشمنی ایران با غرب و اقدامات غرب علیه ایران بهترین فرصت جهت استفاده از "کارت"های ایران است؛ بازار ایران هر کشور بهخصوص همسایهای چون ترکیه را به هوس میاندازد. ترکیه تلاش میکند تا با میانجیگری میان ایران و غرب، جایگاه خود را در تحولات منطقه و بین افکار عمومی مسلمانان پررنگ کند. آنان نیک دریافتهاند که عربستان به دلیل ویژگی ساختاری و رفتارهای خود، قدرت هماوردی با ایران را از دست دادهاست، پس فضا را برای رقابت خود مناسب میبینند. از طرفی این کشور همزمان که تلاش دارد در دیپلماسی رسمی، خود را دوستی امین برای ایران نشان دهد، در دیپلماسی غیررسمی به شکل نماینده غرب در منطقه ایفای نقش میکند.
روزنامه جمهوری اسلامی هم در کلیک سرمقاله خود نوشته است: این بسیار عجیب است که مقامات ترک دقیقا در آستانه برگزاری مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۵ که قرار بود به میزبانی آنان برگزار شود، شدیدترین و خصمانهترین مواضع را در قبال دولت بشار اسد از خود بروز میدهند.
به نوشته این روزنامه، از آنجا که کشورها و رسانههای غربی طی چند هفته اخیر تبلیغات منفی فراوانی را ترتیب دادهاند تا به افکار عمومی جهان اینگونه القا کنند که ایران در اعلام آمادگی برای نشستن پای میز مذاکره، صادق نیست و به دنبال بهانهای میگردد تا مذاکرات را به حالت تعلیق درآورد، مسولان جمهوری اسلامی باید به غایت هوشمندانه و داهیانه رفتار کنند تا در عین حفظ عزت و اقتدار کشورمان، در دام کشورهای غربی که جنگ روانی شدیدی را پیش از آغاز مذاکرات با مستمسک قرار دادن محل برگزاری آن، آغاز کرده اند، گرفتار نشوند.
نکته مهم دیگر نیز توجه به جایگاهی است که موضوعی مانند محل برگزاری مذاکره در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است؛ به دیگر سخن باید متوجه بود درست است که محل برگزاری مذاکرات از اهمیت خاص خود برخوردار است و این امکان که این مذاکرات در کشور ترکیه برگزار شود به علت رفتارهای خارج از عرف مقامات این کشور، عملا از دست رفته است، اما باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که مناسبات دو کشور نباید به طور کلی و کامل تحتالشعاع عدمموافقت با برگزاری مذاکرات در ترکیه قرار گیرد.
خانه سینما بد بود
پوریا عالمی در کلیک ستون طنزاعتماد با عنوان "بعدازظهر گربهسگی" صحنهای را تجسم کرده که: عصر یک روز خوب بهاری همین که آقای الف از در وارد شد، داد زد: «نفسکش...» آقای ب که پشت میز نشسته بود، گفت: «اسم رمز را صحیح گفتید»! آقای الف زنجیر را دور دستش چرخاند و گفت: «حالا بیام تو یا نه... اصاب مصاب ندارمها.» آقای پ قمه را از پر شالش در آورد و گذاشت روی میز و به آقای الف گفت: «آره بابا... بیشین همین جا. صدات هم درنیاد.» آقای الف که قمه آقای پ را دید، غلاف کرد و نشست همان جا، جلوی در. آقای ب گفت: «جلسه رسمی است.» جلسه رسمی شد. آقای الف زنجیر را دور سرش چرخاند. آقای ب در یک شیشه اسید را باز کرد. آقای پ قمه را گرفت دستش. آقای ت پاره آجر را از جیب کتش درآورد. آقای ث تیغ موکتبری را کشید کف دستش و زیر چشمی به دیگران نگاه کرد تا حساب کار بیاید دستشان. آقای ج صاف نشسته بود و کاری نکرد. آقای الف گفت: «حرف، حرف منه. حالیتون شد؟ باهاس این هنری منریها رو تنبیه کنیم که واسه ما رو کشیدن پایین.» آقای ب عربده زد: «چی؟ ما رو تنبیه کنین؟ ما مگه سرخود برده بودیم بالا که حالا سرخود بکشیم پایین؟» آقای الف قمه را پرت کرد...
طنزنویس اعتماد سپس در یک تست هوش پرسیده است: این اتفاق کجا افتاد و دعوا سر چه بود؟ الف- گذر طیب با هنرنمایی ملکمطیعی و عقیلی. دعوا سر نومزدبازی و غیره بود ب- کورهپزخانه با هنرنمایی اسمال قاتل و قلی کلهخر. دعوا سر محموله قاچاق بود پ- صحنهای از فیلم جدید کوئنتین تارانتینو به اسم «غضنفر را بکش» ت- شورای عالی سیاستگذاری سینما. دعوا سر بالا بردن و پایین کشیدن فیلمها از پرده سینماها بود
او نتیجهگیری کرده است که این اتفاق افتاد؟ الف- چون خانه سینما بد بود و اکشن نداشت. پس آن را بستیم تا شورایی راه بیندازیم که اکتاش بیشتر باشد ب- چون خانه سینما بد بود و زیرپوستی بازی میکرد. پس آن را بستیم تا شورایی راه بیندازیم که رو بازی کند پ- چون خانه سینما بد بود و جلساتش حال نداشت. پس آن را بستیم تا شورایی راه بیندازیم که جلسههاش حال بدهد و حال بگیرد ت- ما نمیدانیم
کارتون روز
کار فیروزه مظفری، از اعتماد