بزرگان ایرانزمین؛ زرتشت از نگاه چهرههای معاصر
عباس میلانی، نویسنده و استاد دانشگاه استنفورد
می گویند فردوسی هومر ایران است و حافظ شاعری پرنفوذ چون گوته را تحت تاثیر قرار داد. می گویند مولانا پرفروش ترین شاعر دهه اخیر آمریکاست و سعدی بر اندیشه های امرسون که او را خود تجسم سنت روشنفکری آمریکایی دانسته اند، نفوذی ژرف و ماندگار داشت.
با این حال به گمان من اهمیت و نفوذ هیچ ایرانی ای با نفوذ عالم گیر زرتشت قیاس پذیر نیست. وقتی به تاریخ ادیان و اندیشه نظری می افکنیم، می بینیم که ردپای اندیشه های زرتشت، نه تنها در ادیان ابراهیمی که در بسیاری از اندیشه های مذهبی و عرفی در بسیاری از نقاط دوردست جهان هم یافتنی است.
هومر در تاریخ خود می گوید ایرانیان بیش از هر چیز از دروغ و ریا می پرهیزند و ریشه این باور و سلوک اخلاقی را باید در پیام زرتشت در باب ضرورت کردار و گفتار و پندار نیک سراغ کرد. بسیاری از دیگر ارکان اندیشه ها و باورهای مذهبی - از باور به منجی و اهمیت هزاره تاریخ تا اندیشه وجود ابلیس و حیات بعد از مرگ-همه به رغم نام و نشان های گونه گونشان به افکار و آثار زرتشت تاویل پذیرند.
اگر از خاطرات اوگوستین قدیس، بنیانگذار مسیحیت قرون وسطا در می یابیم که در قرون چهارم و پنجم میلادی اندیشه های زرتشت در شمال آفریقا و در خود اوگوستین نفوذی عظیم داشت، از طریق نوشته های پور داود و معین و هانری کوربن از تاثیر حیرت آور مزدیسنا در ادب فارسی خبردار می گردیم. از همین مححققان می آموزیم که آثار کسانی چون سهروردی و ملاصدرا بدون باورهای زرتشتی تصور پذیر نیست.
در عصر خودمان کافی است تورقی در آثار شاعر بزرگ روزگارمان، مهدی اخوان ثالث بکنیم تا ژرفای نفوذ باورهای زرتشت را در او و از طریق او در ذهن و زبان ما ایرانیان بشناسیم.
وانشا رودبارکی، نقاش
گاه؛ گاه راستی، گاه روشنایی، گاه خردگرایی و گاه زرتشت.
اندیشه؛ اندیشه رسایی، اندیشه آزادگی، اندیشه صلح طلبی و اندیشه دادگری.
زرتشت، آن پیشاهنگ یکتا پرسی، تنها برسرشت پاک خود وهمچنین خرد، استوار بود و هرگز مدعی وحی نشد.
در فلسفه زرتشت، انسان خردمند، خود آفریدگاری است که به اهورا مزدا نزدیک می شود.
زرتشت را می توان به عنوان نخستین سوشیانت (نجاتبخش) ما ایرانیان دانست.
طرح زرتشت از وانشا رودبارکی
تورج دریایی، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیا
اگر قرار بود کسی را مسئول زیربنای باورها و اعتقاد ایرانیان بدانیم، این زرتشت است که در اینجا از همه درخشانتر نقش ایفا می کند. با اینکه هنوز قسمتی از سروده های او امروز برای ما گنگ و نامفهوم است، در زمان او این سخنان کاملا ملموس و قابل فهم بوده است. در حقیقت این ضعف درک ما، چه فلسفی و چه زبانی است که آنها را برای ما مشکل ساخته. اما گاتها به خوبی یک سیستم منسجم اخلاقی را بیان می کنند که دردوران باستانی کم یاب و در دنیای ایرانی بی همتاست. زرتشت در حقیقت پیشرو عطارها و خیامها و سهروردی ها و ملاصدرا هاست و همتراز بودا و سقراط.
اگر سخنان زرتشت در همان هنگام زندگی خود در سه هزار سال پیش در شرق ایران نهفته می شد شاید نمی توانستیم که این فیلسوف ایرانی بلخ را به عنوان یکی از برترین ایرانیان بشماریم.
اما سخنان زرتشت چندین هزار سال است که بر پندار و کردار و گفتار و ادبیات و هنر و تاریخ ما اثر نهاده به همین دلیل اهمیت او قابل انکار نیست. شاید بازنگری به گاتهای زرتشت در زمان حالی که دنیا درتب خشونت و جنگ می سوزند، یک ایرانی از گذشته های دور دست و راه و چاره ای ایرانی و دگر از آنچه وجود دارد را به ما نشان دهد.
علیرضا میبدی، شاعرو روزنامه نگار
اهمیت زرتشت به نظر من نه فقط برای ایرانیان، بلکه برای جهانیان است؛ به خاطر تاثیری که او بر روی تفکر غرب گذاشت تا آنجا که در متون آمده حتی در یونان مورد توجه قرار گرفته است.
او ایرانیان را در مسئله فلسفه هستی برای اولین بار با مقوله خدای واحد روبرو کرد و برداشت آنها را کاملاً دگرگون کرد، چون ایرانیان اعتقاد به خدایان گوناگون داشتند و این زرتشت بود که این تفکر را تغییر داد.
او از شخصیت های بزرگ تاریخ است که توانست دیدگاه فکری و فلسفی بخشی از جامعه بخصوص در حاشیه آمودریا را تغییر دهد و ایرانیان را وارد دوره جدیدی از اندیشه و تفکر و تمدن کند.
زلفیه عطایی، شاعر
زرتشت، آغازگر نخستین دین یکتاپرستی است. زرتشت با سه عبارت "اندیشۀ نیک، گفتار نیک، کردار نیک" در تاریخ ما مانده است. وی با فرمودههای خود شیوۀ زندگی آدمان را اصلاح کرده یا تغییر داده است.
در شعرهای ما سیمای زرتشت همیشه حاضر است. من هم شعری دارم که میگوید: حالا ببین رسم و ره زرتشت دیرین مرا...
یعنی در میان ما هنوز هم رسم و ره دیرین زرتشت زنده است. در عروسیها هنوز آتش برمیافروزند و گرد آتش دور میزنند یا در مراسم سوگ هم احساس میشود که عنصرهایی از آیین زرتشت مانده است. مثل این که پیوند زرتشت با ما گسسته نشده است. زرتشت نرفته است. زرتشت با ماست.
کامل بیکزاده، استاد فلسفه
زرتشت یک روشنفکر دینی بود.
او با اصلاح دین ملی مهرپرستی برای ملت خود ایدئولوژی نو دینی آورد، با نام دین زرتشتی.