حلقه های گوناگون اما به هم پیوسته برای آزادی ایران
شاید اینگونه به نظر برسد که جنبش اعتراضی مردم ایران فرو خوابیده و دیگر خبری از اعتراض نخواهد بود همچنانکه حکومت ایران ادعا می کند که چشم فتنه را درآورده است، اما نگاهی به واقعیت ها عکس این موضوع را ثابت می نماید.
اگر حضور اولیه مردم در خیابان ها بر بنیاد احساس بود، سکوت پس از این حضور را نباید و نمی توان به معنای فروخفتن جنبش و مرگ آن قلمدادکرد. ناگفته پیداست که منظورم از حضور احساسی این نیست که مردم حاضر در میدان، هیچ خواسته عاقلانه ای نداشتند. اتفاقا مردم به دنبال آرای گمشده خود بودند و این یعنی آگاهی و این یعنی نگرش عاقلانه به موضوع. بنابراین مردم می دانستند به دنبال چه چیزی هستند اما رفتن بی پروای به خیابان ها تنها به سبب پس گیری رای کاری احساسی بود و در نظر من یکی از دلایل مهم بی نتیجه ماندن کوشش های آن روز هم به همین سبب بود.
رویارویی احساسی با حکومتی خشن و بی رحم به مردم آن روی سکه را نیز نشان داد، رویی که پرده از چهره نظامی ددمنش برمی داشت که دین را وسیله ای برای به بند کشیدن ایرانیان کرده بود. خشونت علیه مردم، دیگر جایی و دلیلی برای حضور در خیابان ها باقی نم گذاشت زیرا طرف مقابل به راحتی حاضر بود زندانی و شکنجه کند، اعتراف های دروغین بگیرد، بدرد، بکشد و در یک کلام از قواعد ناجوانمردانه در پیروزی بر حریف استفاده کند. به همین رو مردم خیابان ها را رها کردند و به عرصه مجازی پناه بردند جایی که البته همچنان ناامن ولی به هر حال از خیابان ها بسیار امن تر بود.
من کشاندن مسائل روز و حتی مبارزه را به شبکه های اجتماعی چیزی نادرست نمی بینم بخصوص که سران ایران نیز خود از این معجزه قرن بیست و یک در عذابند و به همین دلیل دائم در استفاده از آن ایجاد اختلال می کنند. پناه بردن به شبکه های اجتماعی و پیگیری مبارزات به این شرط مفید خواهد بود که مردم و بخصوص جوان ها را گرفتار توهم نسازد، توهم اینکه دنیای مجازی را همان دنیای واقعیت ببینند و به حضور در آن دلخوش باقی بمانند و مرور زمان از آنها نیروهایی خنثی بسازد. حضور در دنیای مجازی از این بابت خوب است که از میزان کشته ها و دستگیری ها می کاهد، حتی گاه حکومت را به خواب خرگوشی فرو می برد و گرفتار توهم می سازد که همه چیز به پایان رسیده است و همین توهم چنگ و دندانش را کندتر می کند. حضور در دنیای مجازی هم فرصتی برای تفکر درباره راه و طی مسیر خواهد بود، دنیایی که سخاوتمندانه اجازه اشتراک عقاید و اندیشه ها را به آنها می دهد و خود مکان مناسبی برای تمرین دموکراسی است. به خاطر داشته باشیم که در بهار عربی اینترنت و فیس بوک ، توئیتر تاثیر غیر قابل انکاری داشتند.
دنیای مجازی فرصت خوبی برای کنار هم قرار گرفتن گفتمان ها و دیدگاه های گوناگون، فرصت مناسبی برای بحث های پیش از بازی است، برای شناختن همدیگر و البته احترام گذاشتن به یکدیگر. فرصتی برای یافتن همفکران همراه و آغاز همکاری با دیگرانی است که غیر از ما می اندیشند. همکاری و همفکری با دیگران بسیار مهم است چیزی که تا به امروز متاسفانه در میان گروه های مختلف فعال در ایران نبوده است. مگر در یک تیم ورزشی همه به یک اندازه توانایی دارند و همه به یک شکل می اندیشند اما این دیدگاه های گوناگون یک هدف را دنبال می کنند، بنابراین طرح دیدگاه های مختلف نه تنها به جنبش مبارزه با نظام سرکوبگر و مستبد جمهوری اسلامی آسیبی نمی رساند که آن را تنومند تر می سازد.
متاسفانه تا به امروز اپوزیسیون خارج از کشور نیز نتوانسته دور یک میز جمع بشود، دیدگاه های دیگر را بشنود و تاب بیاورد. تا زمانی که به منافع فردی و گروهی و نه منافع همه مردم ایران می اندیشیم مبارزه ها، به اتلاف وقت و فرصت سوزی تبدیل می شود، چیزی که در همه این سال ها جمهوری اسلامی از آن بهره فراوان برده است. بنابراین امروز شروط اصلی مبارزه تفکر، همزیستی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر و در نهایت لحاظ کردن منافع تمام مردم ایران در رسیدن به دموکراسی است.
همزیستی و همکاری مسالمت آمیز با همه گروه ها به معنای از دست رفتن هویت گروهی، احزاب و گروه های مختلف نیست. اتفاقا بر عکس باعث هویت دادن به گروه ها و احزاب می شود، اما نکته مهم آن است که گروه ها، طیف ها، احزاب و فعالان داخل و خارج از ایران باید بدانند که اتحاد آنها به معنای تبدیل همه تنوع ها به یک حلقه نیست. یک حلقه شدن عاقبت نهضت را شبیه عاقبت جمهوری اسلامی می کند و به دیکاتوری ختم می شود. تفکرات گوناگون باید به شکل حلقه های گوناگون یک زنجیر نمود پیدا کنند. در این صورت ضمن داشتن اتحاد، هر گروهی تفکرات خود را دارد و آن را در معرض انتخاب مردم قرار می دهد. از آنجایی که تفکر مورد پسند مردم خود یک حلقه از حلقه های زنجیر برشمرده است، همچنان از همراهی آنها نیز استفاده و بهره خواهد برد.
بنابر آنچه آمد امروز در عرصه مبارزه حضور حلقه های گوناگون در کنار یکدیگر بسیار اهمیت دارد، اتحاد تفکرات و دیدگاه های مختلف، اتفاق مبارکی است که نهال دموکراسی را از گرفتار آمدن در دام دیکتاتوری محفوظ نگاه می دارد. دنیای مجازی عرصه مناسبی برای عرضه دیدگاه و تفکرات مختلف و متنوع است. امروز نهضت مبارزه با نظام جمهوری اسلامی نیازمند به خودشناسی و بررسی امکانات موجود است و این مهم امکان نمی پذیرد مگر آنکه همگان از یک ابزار واحد بهره ببرند. به نظر می رسد مناسب ترین ابزار همین شبکه های اجتماعی باشند که می توانند پراکندگی ها را به جمعیت و پیوستگی تبدیل کنند. شناختن امکانات موجود اهداف مبارزه را مشخص تر و هدفمندتر و هزینه های آن را کمتر خواهد کرد.
امروز تمام فعالان در عرصه مبارزه با جمهوری اسلامی باید به این نکته واقف باشند که شنیدن و احترام گذاشتن به دیدگاه های دیگران و حتی گاه مخالف، فرخنده، مبارک و نشانه ای از حرکت به سوی دموکراسی است. ایران آزاد آینده از آن همگان خواهد بود و چنانکه در مقاله ای دیگر نوشتم هیچ کس هیچ حق از پیش تعیین شده ای در آن ندارد. مردم ایران ضمن احترام به کوشش همه فعالان، در آن روز یکی از حلقه ها را انتخاب می کنند و می دانند حلقه های دیگر آن زنجیر از حلقه انتخاب شده جدا نمی شوند و در خدمت رسانی به مردم و ساختن جامعه ای آزاد و آباد به آن یاری خواهند رساند.
دکتر بهروز بهبودی
contact@bbehbudi.com
نیویورک - ۳ مارس ۲۰۱۲