قتل صاحبکار سابق برای دفاع از خود

شرق: جوانی که صاحبکارش را به قتل رسانده بود بعد از محاکمه در دادگاه کیفریاستان تهران، به قصاص محکوم شد. به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس بومهن یک سال قبل باخبر شدند مردی گچکار، در محل کارش به قتل رسیده است. وقتی ماموران به محل رسیدند متوجه شدند این مرد قبل از اینکه به قتل برسد مورد ضرب و جرح قرار گرفته و ضارب بعد از اینکه دستوپای مقتول را بسته او را به قتل رسانده است. درحالیکه ماموران تجسس در حال جمعآوری مدارک موجود در محل بودند متوجه شدند مرد جوانی که به شدت مضطرب است به محل آمده اما وقتی متوجه حضور ماموران شد پا به فرار گذاشت. با توجه به فرار این مرد پلیس تعقیبوگریز خود را آغاز کرد و بعد از دقایقی با شلیک تیر هوایی موفق شد متهم را که سعید نام دارد بازداشت کند. با بازداشت سعید و انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات ادامه یافت. سعید در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت به دلیل تعرض مقتول دست به این قتل زده است. متهم در بازجوییها گفت: مدتی بود که مقتول از من میخواست با او رابطه داشته باشم اما من قبول نمیکردم. روز حادثه هم قصد داشت به من تعرض کند که او را از خودم دور کردم و هلش دادم. سرش به جایی برخورد کرد و این اتفاق افتاد. البته برای اینکه از مرگش مطمئن شوم گلویش را هم فشار دادم. با توجه به بازجوییهای انجامشده، مدارک بهدست آمده و بازسازی صحنه جرم کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. روز گذشته در ابتدای جلسه محاکمه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و بعد از اینکه کیفرخواست را خواند از هیات قضات درخواست صدور حکم قانونی کرد. سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. آنها گفتند حاضر به گذشت نیستند و متهم باید تاوان کارش را پس دهد. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما به صورت ناخواسته دست به این کار زدم. او در دفاعیاتش ماجرا را اینطور شرح داد: مدتی بود به دلیل اختلافاتی که با مقتول داشتم کارگاه او را ترک کرده بودم و دیگر با هم کار نمیکردیم. روز حادثه برای اینکه پولم را از او بگیرم به کارگاهش رفتم. از او خواستم پولم را بدهد تا دیگر همدیگر را نبینیم اما او حاضر نبود پولم را بدهد. با هم درگیر شدیم. من او را هل دادم. نمیخواستم او را بکشم فقط هلش دادم. سرش به دیوار برخورد کرد و روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بود. اصلا تکان نمیخورد. با خودم گفتم شاید منتظر است نزدیک شوم و به من حمله کند به همین دلیل دستوپایش را بستم و روی صندلی نشاندمش اما همچنان حرکت نمیکرد. تقریبا مطمئن شده بودم مرده است اما باز هم از او میترسیدم و از ترس فرار کردم و رفتم. متهم ادامه داد: بعد از چند ساعت دوباره برگشتم، به این امید که شاید او زنده باشد و بتوانم به وی کمک کنم اما به محض اینکه وارد کارگاه شدم دیدم مرد گچکار مرده و ماموران بالای سر او هستند. در این هنگام قاضی همتیار –رییس دادگاه-خطاب به متهم گفت: پزشکی قانونی اعلام کرده مرگ بر اثر خفگی بوده و فشاری که بر عناصر حیاتی گردن وارد شده باعث خفگی شده است. متهم جواب داد: من او را خفه نکردم و فقط هلش دادم و سرش به دیوار برخورد کرد. او در آخرین دفاعیاتش گفت: از اتفاقی که افتاده است به شدت پشیمان و ناراحت هستم و درخواست دارم اولیایدم من را ببخشند.