بررسی روزنامههای دوشنبه تهران - پانزده اسفند
روزنامههای روز دوشنبه، ۱۵ اسفند، در صدر اخبار خود نتایج حاصله از شمارش انتخابات جمعه را منعکس کرده و از جمله خبر دادهاند که چهرههای اصلی محافظهکاران به مجلس راه نیافتهاند. در کنار این اخبار، انتخابات ریاست جمهوری روسیه هم بااهمیت دیده شده، انتخاباتی که در آن برگزیده شدن ولادیمیر پوتین قطعی است. ابراز نگرانی از گرانیها و به نتیجه نرسیدن وعدههای مسکن مهر، از جمله دیگر مطالب این روزنامههاست. چند روزنامه هم خبرهایی علیه اسرائیل را بااهمیتترین گزارشهای روز خود قرار دادهاند.
تیتر و عکس صفحه اول شرق
بازنشستگی اجباری ریش سفید و دفن تابوت اصلاحات
"نمایندگان مجلس، آنان که رفتند آنان که ماندند" تیتر اول ابتکار است، تهران امروز نوشته است: "اصولگرایان در صدر مجلس نهم"، اعتماد از "بازنشستگی اجباری ریشسفیدهای اصولگرا" خبر داده و جوان نوشته است: "مردم بار دیگر اصولگرایان را بر کرسی نشاندند".
رسالت در سرمقاله خود نوشته است: در نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی زنگها برای کدام جریان به صدا درآمد؟ چرا مردم در این انتخابات چهرههای شاخص اقلیت اصلاحطلب مجلس را کنار گذاشتند؟ چرا خواهر احمدینژاد در زادگاه رئیس جمهور با فاصلهای زیاد نسبت به نفر اول شکست خورد؟ انتخاب ترکیبی از لیست جبهه متحد و پایداری در تهران و اقبال گسترده به نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان در شهرستانها حاوی چه پیامی بود؟ و ...
به نوشته این روزنامه جناح راست پاسخ به این سئوالات بسته به سنجش متغیرهای عینی و ذهنی است که در رفتار انتخاباتی رأیدهندگان موثر بوده است که میتوان به برخی از این متغیرها اشاره کرد: انتخابات نهم مجلس واپسین ایستگاه در حیات سیاسی و اجتماعی جریان اصلاحات بود. اصلاح طلبان با عدم حضور در این انتخابات و تحریم آن آخرین میخ را بر تابوت جریان اصلاحات کوبیدند. از این رو اکثریت رأیدهندگان حاضر نشدند زیر تابوت اصلاحات بروند و به چند چهره باقی مانده در شهرستانها رأی بدهند.
تحلیل دیگر سرمقاله رسالت این است که انتخابات نهم نشان داد که گفتمان انقلاب فراتر از محمود احمدینژاد است و قطار انقلاب و عرصههای خدمتگزاری میراث کسی نیست. محمود احمدینژاد در یکی دو سال پایانی عمر دولت خود با فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب به دلیل برخی حاشیهسازیهای اطرافیان، روند کاهش محبوبیت را حتی در شهرستانهای کوچک سپری میکند و این درست برخلاف محاسبات گروه انحرافی است که محبوبیت نظام را صرفا گره به محبوبیت رئیسجمهور زده بودند.
منصور فرزامی در سرمقاله مردمسالاری نوشته است: چنان که در این یک هفته، همه ما را دیدند و با عملکردمان شناخت آنان از ما، کاملتر شد و اگر هفتهای دیگر ادامه مییافت، خیلی چیزها میدیدند. خدا رحم کرد که همان یک هفته بود! پردهها برافتاد و همه دیدند که وزن دنیا و آخرتمان چیست؟ آنچه میگفتیم و مدعی بودیم، برملا شد.
به نوشته این روزنامه باز مردم ما را شناختند که آیا "آنچه مینماییم هستیم؟" در این انتخابات، باور کنیم که اگرچه خیلی چیزها به دست آوردیم، خیلی از اندوختههای "پارسایی و تقوا" را آسان از دست دادیم. یعنی، دنیای دیگران آخرتمان را برد. معلوم شد که حساسیت ما نسبت به "بیتالمال" چیست؟ اگرچه "شمع علی" بسیار تابنده بود، اما ما ندیدیم. یعنی نخواستیم که ببینیم. همه دیدند که اقتضای منافع و مصالح ما "شمع علی" را چگونه تبیین و تفسیر میکند و گویی باقی فسانه است!
در انتهای سرمقاله مردمسالاری آمده است: معلوم نبود و نیست و شاید هم هرگز به مصلحت نباشد تا بدانند و بدانیم که آن همه هزینه از کجا آمده است، آسمانی است یا زمینی؟ اندوخته پیشین بود یا بادآورده کنونی؟ آیا نمیشد که با این ثروت از این «احساس تکلیف رنگین» گذشت و زندانیانی را در آستانه نوروز چوپانی، به آغوش گرم خانواده بازفرستاد و دل امام زمان (عج) را شاد کرد و بار سنگین "حقالناس" را به خانه آخرت نبرد؟
تیتر و عکس صفحه اول رسالت
مهسا امرآبادی در گزارش اصلی اعتماد نوشته است: انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با حضور کاندیداهای مختلف برگزار شد. جبهه پایداری با رهبری آیتالله مصباحیزدی و جبهه متحد اصولگرایان با رهبری آیتالله مهدویکنی به عنوان دو رقیب در تهران تاکنون توانستهاند بیشترین آرا را از آن خود کنند و متحدیها با ۲۳ منتخب و پایداریها با ۲۰ منتخب توانستند به مرحله دوم راه یابند. اما با بررسی جایگاه و میزان آرای کاندیداها، آنچه بیش از پیروزی جبهه متحد یا جبهه پایداری جلب نظر میکند، قرار گرفتن چهرههای شاخص اصولگرایان سنتی در انتهای لیست ۵۵ نفره منتخبان است.
به نوشته این گزارش هرچند میتوان پیروز میدان رقابت نهمین دوره انتخابات مجلس را فهرست جبهه متحد اصولگرایان معرفی کرد، اما شاید با وجود حضور سنتیان و چهرههای شاخص احزاب قدیمی و پرسابقه در جبهه متحد، محافظهکاران سنتی در دل جبهه متحد را بتوان بازنده این دور از انتخابات نامید. در بین اعضای شاخص سنتیان و ریشهداران اصولگرا، دیدن نام افرادی همچون غفوریفرد، محمدنبی حبیبی و اسدالله بادامچیان در قعر جدول راهیافتگان به مرحله دوم، شاید آغازی باشد بر پایان کار ریشسفیدان و مدعیان و نمادهای اصولگرایی سنتی در کشور.
و در نهایت، گزارشگر اعتماد معتقد است که در این دور از انتخابات مجلس، سنتیانی که پایهگذار جناح راست در ایران هستند، توسط افرادی کنار گذاشته شدند که از دل همین جریان برآمدند و به نظر میرسد که اینک پس از سالها فعالیت سیاسی در زمانهای انتخابات، نوبت به بازنشستگی اجباری ریشسفیدان سنتی در برابر نیروهای تازهنفس و بعضا رادیکال اصولگرا که به سختی میتوان آنان را محافظهکار نامید، رسیده باشد.
تورم ۲۱ در صدی، گرانی و وعدههای عمل نشده
"پیش بینی تورم ۲۱ درصدی تا پایان سال" تیتر دو روزنامه اقتصادی جهان صنعت و دنیای اقتصاد است.
محمد نهاوندیان در مقالهای در شرق، بودجه سال ۹۱ را یکی از ابهامات بزرگ بخش خصوصی در این مقطع حساس خوانده و نوشته است: از آنجایی که بودجه روی تصمیمات آتی فعالان بخش خصوصی تاثیرگذار است، باید تا حد ممکن شفاف باشد، بنابراین با در نظر گرفتن حساسیتهای موجود که به واسطه تحریمها و در پیش بودن اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها به بالاترین سطح خود نیز رسیده است، این سوال مطرح میشود که بودجه سال ۱۳۹۱ تا چه حد با سیاستهای بالادستی و کلی اقتصادی کشور انطباق دارد.
رییس اتاق بازرگانی و صنعت ایران در این مقاله با طرح سئوالهای دیگر تاکید کرده است: اینطور به نظر میرسد که دولت باید در روش بودجهنویسی خود تجدیدنظر کرده و اصلاحاتی را اعمال کند. زیرا بررسیها نشان میدهد که روشهای بودجهنویسی و رعایت ترتیب بندها از سوی دولت به هنگام تدوین لایحه بودجه، اغلب رعایت نشده است. پس از ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی همواره این نکته مورد تاکید قرار گرفته است که قانون بودجه نباید مانند سابق نوشته شود و مدل کشورداری اقتصادی در ایران باید دگرگون شود و ما باید این خواسته خود را به صورت نگاهی راهبردی مطرح کنیم. در حال حاضر نگرانی جدی این است که سرعت واکنش ما نسبت به تحولهای در حال وقوع، کمتر از سرعت وقوع وقایع باشد.
در ادامه سرمقاله شرق آمده است: آثار قانون هدفمندی یارانهها در نهایت با کمی تاخیر به تولید رسید، بدون اینکه پیام روانی مطلوب و دلگرمکنندهای توسط دولت به واحدهای تولیدی برای حمایت و پشتیبانی ارسال شود، این در حالی است که با توجه به پتانسیلهای موجود در حوزه تولید در صورت حمایت و تخصیص اعتبارات در نظر گرفته شده، بهتر میتوانستیم آثار تورمی این قانون را کنترل کنیم. امروز دیگر نگرانی اصلی ما از شرایط نیست، بلکه از احساس دلسردی و بیسرپرستی تولید در کشور است.
میثم هاشمخانی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته است: طرح "استخدام نیمهوقت کارکنان زن در دستگاههای دولتی"، در شرایطی از سوی معاونت توسعه سرمایه انسانی ریاست جمهوری ارائه شده است که پانزده استان کشور با نرخ بیکاری بالای ۵۰ درصدی برای زنان جوان (زیر ۲۹ سال) مواجه هستند. همچنین براساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران، ۱۰ استان کشور نیز نرخ بیکاری بالای ۶۰ درصدی را برای "زنان جوان شهرنشین" تجربه میکنند.
کارتون علی درخشی ، شرق
به نظر نویسنده، نکته مهم در تفسیر نرخهای بیکاری فوق، آن است که براساس تعریف استاندارد مورد استفاده مرکز آمار ایران، افرادی که به طور فعال به دنبال شغل نگردند، جزو جمعیت بیکار طبقهبندی نمیشوند. به عبارت دیگر زنان خانهدار، زنان دانشجو یا زنان غیرشاغلی که بنا به هر دلیل به دنبال یافتن شغل نیستند، جزو آمار بیکاران به حساب نمیآیند. برای مثال نرخ بیکاری ۶۶ درصدی زنان جوان در استان اردبیل، به این معناست که ۶۶ درصد از زنان جوان مایل به مشارکت در بازار کار، شاغل نبوده و هماکنون در جستوجوی شغل هستند.
در ادامه سرمقاله دنیای اقتصاد آمده است: ناتوانی شدید بازار کار کشور در پاسخگویی به موج صعودی تمایل زنان (عمدتا تحصیلکرده) برای اشتغال، علاوه بر آنکه موجب هدررفتن سرمایههای هنگفت مربوط به تحصیل زنان و دختران خواهد شد، میتواند نتایج اجتماعی ناخوشایندی را در پی داشته باشد و در نتیجه سیاستگذاری منطقی برای جلوگیری از استمرار چنین وضعیتی، از اهمیت مضاعفی برخوردار خواهد بود.
بیتالله ستاریان در سرمقاله تهران امروز نوشته است: اگر به آمار ساختوسازی که دولت تحت عنوان مسکنمهر در حال انجام آن است نظر بیندازیم متوجه میشویم که این آمار نسبت به میزان تقاضای کل بسیار ناچیز است. اگر ما شرایط ساختوساز مسکنمهر در تهران و میزان تقاضای مسکن در این کلانشهر را مدنظر قرار دهیم، بیش از پیش متوجه تولید ناچیز مسکنمهر در مقابل میزان تقاضا میشویم. در این مدت تولید مسکنمهر آنقدر پایین بوده که به کلی از آمار تولید ما حذف شده است.
به نوشته این مقاله، هماکنون در شهر جدید پرند و هشتگرد که از اصلیترین شهرهای مهر اطراف تهران به حساب میآیند، چیزی حدود ۱۵۰ هزار واحد ساخته شدهاند که افتتاح آنها مدام به تاخیر میافتد و دولت هم آنرا به اصلیترین دستگاه وعدهدهی خود تبدیل کردهاست. این در حالیاست که ۱۵۰هزار واحد مسکونی در مقابل سیل تقاضای مسکن در تهران بسیار ناچیز به نظر میآید. باید توجه داشت که این ۱۵۰ هزار واحد، در طول ۸ سال ساخته شدهاند و از همینرو میزان تاثیرگذاری آن بر بازار مسکن خارج از بحث است.
در ادامه سرمقاله تهران امروز آمده است: قرار بود که در طول سال جاری مقدار یک میلیون واحد مسکتن مهر در کل کشور افتتاح و به متقاضیان تحویل شود، اما این آمار هنوز به ۲۰۰ هزار واحد هم نرسیدهاست. این در حالیاست که ما تنها ۱۵ روز تا انتهای سال جاری فاصله داریم و دولت بههیچ عنوان نمیتواند در ۱۵روز ۸۰۰ هزار واحد مسکنمهر را در کشور به مرحله افتتاح برساند.
هشدارهای ضداسرائیلی و گزارشهای آن
"ناامیدی سران اسرائیل از ادامه حیات اسرائیل" تیتر اول روزنامه جمهوری اسلامی است، کیهان از قول مردم آمریکا نوشته است: "به حمایت از ایران آیپک را اشغال میکنیم" و حمایت از "هشدار دبیرکل حزبالله به اسرائیل".
کیهان در گزارش اصلی خود نوشته است: همزمان با نشست سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل "آیپک" که نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، روز گذشته در آن سخنرانی کرد، گروههای ضدجنگ با اعلام موجودیت جنبش تسخیر آیپک، فشار بر کاخ سفید در مخالفت با تهدیدهای تلآویو ضد ایران را آغاز کرد.
این روزنامه بدون اشاره به منبع خبر خود اضافه کرده است: جنبش تصرف آیپک در بیانیههایی جداگانه از باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا خواست در دیدار امروز خود با نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، تهدیدهای این رژیم درباره جنگ با ایران و درگیری با فلسطینیان را رد کند.
کیهان ادعا کرده است که جولی ایوانز، از بنیانگذاران گروه "کدپینک" (کد صورتی) و فعالان جنبش تسخیر آیپک همان فردی است که پنجشنبه شب در نیویورک و به هنگام سخنرانی انتخاباتی اوباما در منهتن، خطاب به وی فریاد زد "قدرت رهبریت خودت را به کار ببر، ما خواستار جنگ با ایران نیستیم".
مشکل فقط همین بود
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد نوشته است: آقای محمود احمدینژاد چند روز پیش جایی دورتر از کاناپه گفت: "مشکل کشور منابع مالی نیست". این جمله مهم و کارگشا و راهگشایی است که حیف است بررسی نشود. برای همین چند روز است داریم بررسی میکنیم مشکل کشور دقیقا چیست، اما به نتیجه نمیرسیم. با چند کارشناس هم مشورت کردیم و به نتایج زیر رسیدیم:
به نوشته این ستون، مشکل کشور منابع مالی نیست، ورودی اتوبان کرج است که روزهای تعطیل خیلی ترافیک درست میشود. مشکل کشور منابع مالی نیست، شیب حمام مادر رجب است که آب کف آن جمع میشود و او از کف مطالبات رجب کوتاه نمیآید. مشکل کشور منابع مالی نیست، منابع مالی مشکل مردم است و ربطی به کشور ندارد. مشکل کشور منابع مالی نیست، مشکل این است که پول نفت را چطوری خرج کنیم. مشکل کشور منابع مالی نیست، مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی...
او اضافه کرده است: البته من اصلا تعجب کردم آقای احمدینژاد گفته مشکل کشور منابع مالی نیست، برای اینکه تا این لحظه من اصلا نمیدانستم کشور مشکلی دارد. الان رفتم توی فکر که اگر مشکل کشور منابع مالی نیست پس چیه؟ واقعا ها.
طنزنویس اعتماد در پایان از قول رییس دولت نوشته است: "اگر رشد جمعیت به ۱۲ درصد هم برسد برای مسکن برنامهریزی شده است و کسی فاقد مسکن نخواهد بود" و خود او اضافه کرده است: ما هم معتقدیم اگر رشد جمعیت به ۱۲ درصد برسد، کسی فاقد مسکن نخواهد بود. منتها چون فعلا رشد جمعیت به ۱۲ درصد نرسیده، خیلیها فاقد مسکن هستند. به همین سادگی.
کارتون روز
گرانی، کاری از فیروزه مظفری، اعتماد