قتل همسر 17 ساله در پی رابطه پنهانی با مادرزن

شرق: مردی که متهم است همسر نوجوانش را در پی رابطه با مادرزن خود به قتل رسانده در جلسه محاکمه قتل را انکار کرد و مدعی شد هرچه دیگران در مورد او گفتهاند، دروغ است. به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ذبیحزاده نماینده دادستان در جایگاه ایستاد و گفت: متهم «شاپور» نام دارد. این مرد 43 ساله از نظر دادسرا متهم به قتل همسر نوجوان17 سالهاش به نام «بنفشه» است. بنفشه، 23 فروردین دو سال قبل در خیابان تیموری تهران کشته شد. این زن جوان وقتی که همسایهها به خانهاش رسیدند، نیمهجان بود. او که نفسهای آخر را میکشید به همسایهها گفت شوهرش او را به قتل رسانده است. نماینده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به تحقیقاتی که صورت گرفت، مشخص شد بنفشه که تنها زندگی میکرد چند سال قبل با شاپور آشنا شد و بعد آنها با هم ازدواج کردند. بعد از مدتی بنفشه به رابطه مادرش با شاپور پی برد و همین موضوع عامل درگیری بنفشه و همسرش شد. در نهایت او و شوهرش تصمیم گرفتند جدا از هم زندگی کنند تا اینکه روز حادثه شاپور با ورود به خانه همسرش با او مشاجره کرده و وی را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. ذبیحزاده ادامه داد: پلیس در ادامه بررسیهایش متوجه شد، شاپور بعد از اینکه مرتکب قتل همسرش شده به تاکستان رفته و خود را در آنجا مخفیکرده است. با شناسایی متهم پلیس موفق شد، شاپور را 18 اردیبهشت سال 89 و تقریبا یک ماه بعد از قتل بازداشت کند. متهم در جریان بازجوییها به کشتن همسرش اعتراف کرد و پذیرفت این قتل به دلیل رابطهای بود که با مادرزنش داشت. نماینده دادستان ادامه داد:ماموران مادر بنفشه را هم مورد بازجویی قرار دادند و او در مراحل مختلف تحقیقات اعتراف کرد، بارها با دامادش رابطه داشت. بنابراین من به عنوان نماینده دادستان تهران با توجه به تقاضای اولیایدم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه پدر و مادر بنفشه در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست قصاص کردند. پدر بنفشه گفت: من هم از دامادم شکایت دارم و هم از همسرم. هر دوی آنها باید مجازات شوند، چون هر دو باعث مرگ دخترم شدند. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: سه سال قبل از اینکه با بنفشه آشنا شوم از فیلیپین زنی را به ایران آورده بودم و در تهران از او نگهداری میکردم. البته من این کار را فقط به دلیل ثوابش انجام میدادم تا اینکه با مادر بنفشه آشنا شدم. از آنجایی که نمیتوانستم با زن فیلیپینی ازدواج کنم به مادر بنفشه گفتم دختری ایرانی را برایم پیدا کند و او هم به من گفت بنفشه دخترش مورد مناسبی است. به خواستگاری بنفشه رفتم و با او ازدواج کردم. وقتی بنفشه زن من شد، 14 سال بیشتر نداشت. زندگیام را که با او شروع کردم متوجه شدم او خیلی بچه است و هیچ چیز از زندگی مشترک نمیداند و اصلا معنی بعضی مسایل را درک نمیکند. فاصله سنی ما خیلی زیاد بود و او نمیتوانست توقعات مرا برآورده کند. کمکم ما دچار اختلاف شدیم. همسرم به جای اینکه اشتباههایش را بپذیرد به من تهمت میزد که با مادرش رابطه دارم، در حالیکه اینطور نبود. ما در این سالها صاحب یک فرزند شده بودیم. با این حال ادامه این زندگی فایدهای نداشت. بنفشه چندبار از خانه فرار کرد و هربار من او را در بهزیستی پیدا کردم. من حق و حقوق بنفشه را دادم و قرار شد از هم جدا شویم. خانهای برایش اجاره کرده بودم البته هنوز از هم طلاق نگرفته بودیم. بچه را هم خودم بردم. تا اینکه متوجه شدم بنفشه باز هم فرار کرده. دوباره به مرکز بهزیستی رفتم و دیدم همسرم آنجاست. او گفته بود، پدر و مادر ندارد به همین دلیل هم کارتی از بهزیستی گرفته بود و در آنجا زندگی میکرد. من دوباره زنم را برگرداندم و گفتم باید در خانهاش زندگی کند تا اینکه روز حادثه با من تماس گرفت و گفت میخواهد بچه را ببیند و چند روزی با فرزندمان باشد. من هم قبول کردم و بچه را به تهران آوردم. متهم ادامه داد: بچه را به بنفشه دادم و دوباره به تاکستان برگشتم. سر شب بود که بنفشه تماس گرفت و گفت دیگر حوصله بچه را ندارد و از من خواست او را تحویل بگیرم. من هم دوباره به تهران آمدم. بچه را از او گرفتم و برگشتم. نزدیک تاکستان بودم که خانواده بنفشه خبر دادند او کشته شده است. متهم در پاسخ به این سوال که اگر قتل کار او نبود چرا بلافاصله بعد از قتل با مادر بنفشه تماس گرفته و گفته بود دخترش را کشته است، گفت: من قبول دارم با مادر بنفشه تماس گرفتم اما چنین چیزی نگفتم من فقط به دلیل رفتار بنفشه به او گلایه کردم. بنفشه با مردان زیادی ارتباط داشت و من آن مردان را میشناختم. او همچنین در پاسخ به این سوال که چرا پسرش مدعی شده او همسر اولش را هم تهدید به مرگ کرده بود، گفت: در دادسرا هم به من گفتند پسرم که از همسر اولم بود گفته است من با مادرش تلفنی تماس گرفتم و گفتم بنفشه را کشتم و تو را هم میکشم اما این حرف دروغ است، پسرم از طرف کسی دیگر تحریک شده است. او همچنین در مورد این حرف بنفشه که قبل مرگ گفته بود، شوهرم من را به این روز انداخت، گفت: بنفشه دروغ گفته اینها همه توطئه است. در ادامه مادرزن متهم به صورت غیرعلنی محاکمه شد و در پایان هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفریاستان تهران وارد شور شدند.