نامه خزعلی به قاضی پیرعباسی

مهدی خزعلی: برای خاتمه خیمه شب بازی ها به نام دادگاه، به اعتصاب غذا خواهم داد.

                                                                نامه خزعلی به قاضی پیرعباسی 

 
در مرحله ی بدوی هم به ایرادات شکلی که ضرورت تجدید جلسه رسیدگی و کارشناسی را ایجاب میکرد، اعتنایی نفرموده و بدون حضور متهم (اینجانب) ختم رسیدگی را اعلام و اینجانب را از دفاع در مرحله بدوی محروم گردید/ من در زندان کسانی را دیدم که از رویت یک سطر دادنامه و پرونده و داشتن وکیل محروم بودن، کسانی که بدون داشتن هیچ سند و مدرک و اقراری به اعدام محکوم شدند. ...

مهدی خزعلی در چهل و هشتمین روز از اعتصاب غذای خود در نامه ای به قاضی پرونده خود برخی از رفتارهای غیر قانونی دستگاه قضایی کشور پرداخته است.
 
این زندانی سیاسی و نویسنده منتقد که امروز در پنجاه و دومین روز از اعتصاب غذای خود است، از دو روز پیش به بند ۲۰۹ منتقل شده خبری از وی در دست نیست.
 
متن کامل این نامه که توسط یاران گمنام جنبش سبز در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
جناب آقای پیر عباسی، ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب
 
امروز چهل و هشتمین روز بازداشت بلاوجه و اعتصاب غذای من در اعتراض به این قرار بیدادگاه است، مگر خود شما نبودید که در همین پرونده شعبه ۹ بازپرسی فرهنگ و رسانه رای دادید که “بازداشت موقت برای این اتهامات بلاوجه است!” چگونه است که در همان پرونده تسلیم خواست غیرقانونی و نامشروع بازجوی اطلاعات شدید؟!
 
جناب آقای پیر عباسی؛ روز ۹۰٫۱۱٫۱۶ مرا برای ابلاغ رای بدوی پرونده نخست و اعلام وقت رسیدگی پرونده دوم با دستبند احضار فرمودید! و آقای ستاری، مسئول دفتر شما که همه متهمین از رفتارهای ناشایست و غیرقانونی او می نالند، از من خواست که بدون رویت و مطالعه رای ذیل صفحه آخر دادنامه، (ص۵۷) ابلاغ رای را امضا نمایم. شما خلاف نص صریح قانون از ارائه یک نسخه دادنامه صادره به اینجانب (محکوم علیه) خودداری کردید. این رویه در دنیا بی سابقه است که کسی را ۲۴ سال محکوم به تبعید به برازجان نمایند و ۱۴ سالش محکوم به حبس در زندان برازجان باشد و ۹۰ ضربه شلاق به خاطر مهدوی کنی و مصباح یزدی و قاضی حاجی محمدی محکوم نمایید و او را از داشتن یک نسخه از رای و حکم محکومیت خویش برای تدارک دفاع و تجدید نظر خواهی محروم سازید!
 
نمیدانم تاریخ درباره ی بی دادگاه های انقلاب چه قضاوتی خواهد کرد؟
 
علی ایحال، من تسلیم خواست نامشروع دادگاه نشدم و حسب قول شما که هر روز مرا از زندان برای مطالعه ۸۰۰ صفحه پرونده و رونویسی ۵۷ صفحه دادنامه به دادگاه خواهید آورد با توجه به حجم پرونده با استمهال ۲۰ روز اضافی برای تجدید نظرخواهی موافقت خواهید کرد، ذیل صفحه ۵۷ دادنامه نوشتم “اینجانب فقط ۳ صفحه از دادنامه را قرائت کردم” و قول و وعده و عید قصی را نیز قید کرده و سپس امضا نمودم.
 
امروز ۲۰ روز میگذرد و آن همه وعده و وعیدها به فراموشی سپرده شد، و ظاهرا امضای مرا ذیل دادنامه می خواستند. و دیگر فرصتی برای مطالعه رای دادگاه و پرونده داده نشد.
 
ظاهرا این گونه سخنان و وعده ها ترفند و حیله ای است برای اخذ امضای متهم ذیل دادنامه و سپس او را در بند و حبس نگه داشته و امکان تلفن و ملاقات با وکیل را از او سلب می کنند تا همه ی فرصت های قانونی برای تدارک دفاع و تجدید نظر خواهی را از دست بدهد.
 
متاسفانه در مرحله ی بدوی هم به ایرادات شکلی نظیر عدم رعایت قواعد قانونی ابلاغ ها و تردید و انکار و جعل و الحاق و تهدید و ارعاب و شکنجه که ضرورت تجدید جلسه رسیدگی و کارشناسی را ایجاب میکرد، اعتنایی نفرموده و بدون حضور متهم (اینجانب) ختم رسیدگی را اعلام و اینجانب را از دفاع در مرحله بدوی محروم گردید.
 
من در مرحله بدوی نیز تاکید داشتم که به عنوان یک نویسنده و مدیر مسئول دو نشریه و صاحب قلم، مایلم خودم پرونده را مطالعه و شخصا دفاع کنم، ولی شما بدون حضور حقیر کار را تمام کردید.
 
من تقاضای دادگاه علنی با حضور خبرنگاران را داشتم، اما ترس جناح حاکم باعث شد که دادگاه من حتی بدون حضور خودم تشکیل شود و منجر به صدور رای شود!
 
اینک نیز تمایل دارم شخصا دادنامه را داشته باشم و با مطالعه پرونده در یک دادگاه علنی و با حضور خبرنگاران (و ضبط و دوربین) از خود دفاع کنم و لایحه ی تجدید نظر خواهی را شخصا بنویسم، چه کنم که در اسارت و زندان به سر میبرم و از رویت رای دادگاه محرومم.
 
اینجانب فقط صفحات ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ دادنامه که{ناخوانا ست} را رویت کردم. و از ۸۰۰ صفحه پرونده کمتر از ۳۰ صفحه را رویت کردم. به این شیوه دادرسی ناعادلانه و ابلاغ مزورانه اعتراض دارم. و تا شهادت به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد.
 
من در زندان کسانی را دیدم که از رویت یک سطر دادنامه و پرونده و داشتن وکیل محروم بودن، کسانی که بدون داشتن هیچ سند و مدرک و اقراری به اعدام محکوم شدند.
 
اینک برای احیای آیین دادرسی و استقرار قضایی و خاتمه این خیمه شب بازی ها به نام دادگاه، به اعتصاب غذا تا شهادت ادامه خواهم داد.
 
والسلام علی من التبع الهدی
 
دکتر مهدی خزعلی
 
بند ۳۵۰ اوین

+224
رأی دهید
-63

cyrus Asher - لندن - انگلیس
دشمنی این آقا با آئین یهود پایانی ندارد ولی‌ من به نام انسانیت و حقوق بشر موافق زندانی شدن ایشان نیستم. درود بر اسرائیل
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 14:45
DADA_ST - آمستردام - هلند
هر کی‌ از بدنه این رژیم باقی‌ بمونه موجبات بد بختی بیشتر ایرانی‌‌ها خواهد بود . پس هر چی‌ بیشتر از این آدم‌ها بترکن . به نفع ملت سرزمین پارس است .
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 15:09
میکایل - مالمو - سوئد
آقای دکتر خزعلی راه مبارزه شهید پروری نیست پس زنده بمان ورزش کن و مبارزهٔ در مقابل ضحاک زمان را ادامه بده درود به توکه دوران جوانیت را در جبهه گذاشتی وای به‌حال بسیجی‌ امروز که چه آینده کثیفی داره
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 16:02
massoudoslo - اسلو - نروژ
آقای خز علی ،نظامی را که حراست و حفاظت کردید به یکباره شما را در بند و زنجیر کرده و خانواده ات را مرعوب و آشفته ، خدایی را هم که شما بندگی اش را میکنید بنده یونجه هم برایش نمیبرم اما امیدوارم خدایت فراموشت نکند که کجایی و چه بر سرت میآید . من استقامت شما را می ستایم و تحسین بر انگیزید .
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 16:56
اینترنت ندیده - کرمان - ایران
همین الآن هم مهدی خزعلی پیروز شده است
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 18:07
truth-seeker - لندن - انگلستان
امیدوارم ایشان هر چه زودتر از این بیدادگاههای جمهوری اسلامی که رحمی به فرزندان نخست خود را نیز از یاد برده نجات یابند. شکی نیست این نظام از بدترین نظامهای جنایتکار تاریخ ایران برای همیشه در آینده به یاد خواهد ماند.
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 22:46
1k adame sadegh - تورنتو - كانادا
ای پست فطرتان پیر عباسی و ستّاری ملت ایران نام جنایت کاران امسال شما را هیچ موقع فراموش نخواهند کرد.با تشکر از آقای خزعلی که روایت زندانها را حاشا کردی تا ببینیم که وجدانهای بیدار در ایران همینطور باز خاموش می‌مانند و از دیکتاتور باز هم حمایت میکنند. این فرد که از خودتان بود این بلا را سرش آوردید وای به حال دیگران که چه گذشته بر آنان در این زندان‌های مخوف اسـ...؟
‌چهارشنبه 10 اسفند 1390 - 22:52
sabrozafar - ساری - ایران
این گونه مبارزات جرات و استقامت می خواهد که خیلی ها مثل من شهامت آن را نداریم.درود به شرفت و ننگ بر پدر بز دل و نادانت و مرگ بر خامنه ای جلاد ضحاک صفت.
‌پنجشنبه 11 اسفند 1390 - 12:30
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.