حمله احتمالی اسرائیل به ایران چگونه خواهد بود؟
حمله احتمالی اسرائیل با مشکلات گوناگونی روبرو خواهد بود
جاناتان مارکوس
خبرنگار بی بی سی در مسائل دیپلماتیک
در میان انبوه مشکلاتی که اسرائیل در دهه گذشته با آن مواجه بوده، تهدید بالقوه ایران مجهز به سلاح اتمی چیزی است که برنامهریزان نظامی اسرائیل را به خود مشغول کرده است.
همین امر تا حد زیادی اسرائیل را به توسعه نیروی هوایی خود واداشته است.
نیروی هوایی اسرائیل ۱۲۵ هواپیمای نظامی پیشرفته اف-۱۵ال و اف-۱۶ال خریداری کرده است که به وسایل خودکار و مخازن اضافی سوخت مجهزند و برای حملات دوربرد مناسبند.
اسرائیل به علاوه تسلیحات تخریب سنگرهای زیرزمینی نیز خریده است؛ هواپیماهای بدون سرنشین بزرگ و دورپرواز ساخته است؛ و بخش زیادی از تمرینهای نظامیش بر عملیات دوربرد متمرکز است.
اسرائیل در حملات پیشگیرانه علیه اهداف هستهای در منطقه سابقه دارد.
جتهای اسرائیلی در ژوئن ۱۹۸۱ رآکتور اوسیراک در نزدیکی بغداد را بمباران کردند.
در سپتامبر ۲۰۰۷ هم هواپیماهای نظامی اسرائیل به تاسیساتی در سوریه که به باور اسرائیل، آمریکا و بسیاری از کارشناسان، رآکتور هستهای در حال ساخت بود حمله بردند.
با این حال حمله احتمالی به ایران نمیتواند همچون حمله به عراق و سوریه باشد. هر دوی این حملات بر ضد یک هدف روی زمین انجام گرفتند و به معنی واقعی کلمه ناگهانی از آسمان نازل شدند.
اما تلاش اسرائیل برای وارد آوردن ضربههای سخت به برنامه هستهای ایران با مشکلات مختلفی از جمله بُرد، تعداد اهداف و ماهیت آنها مواجه است.
بسیاری از این مشکلات به خودی خود دلهرهآورند، اما روی هم رفته با سایر دشواریهای پیش روی برنامهریزان دفاعی اسرائیل درمیآمیزند.
چه طور باید به آنجا رسید؟
از اسرائیل تا ایران راه درازی است. با تخمینی سردستی بسیاری از اهداف بالقوه در ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ کیلومتری پایگاههای اسرائیلی قرار دارند. هواپیماهای جنگی اسرائیل باید به ایران برسند و همین قدر هم مهم است که بتوانند بازگردند.
دست کم سه مسیر ممکن وجود دارد:
اول این که جتهای اسرائیل به شمال پرواز کنند و پس از آن روی مرز ترکیه با سوریه و سپس مرز ترکیه با عراق به شرق بروند.
آغاز مسیر دوم مانند اولی است اما هواپیماها از روی عراق به سمت ایران میروند. مقامات عراقی در غیاب نظامیان آمریکایی از پس رصد و کنترل حوزه هوایی خود برنمیآیند و این در عمل راه را بر تهاجم اسرائیل باز میکند.
مسیر سوم از جنوب است که جتهای اسرائیلی را از فراز عربستان سعودی به ایران میرساند. آیا با توجه به دغدغههای سعودیها نسبت به برنامه هستهای ایران آنها حاضرند بر چنین حرکتی چشم ببندند؟ آیا اسرائیلیها میتوانند از این مسیر برای بازگشت خود استفاده کنند؟ اصلا نمیدانیم.
آنچه میدانیم این است که مخازن سوخت این هواپیماها باید در طول مسیر پر شود.
داگلاس بری، عضو ارشد انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک و متخصص در حوزه امور نظامی هوافضا، میگوید:"سوختگیری در آسمان کاری دشوار خواهد بود".
او میگوید: "هواپیماهای اسرائیل نه تنها باید از پس ورود به فضای ایران و خروج از آن بربیایند، بلکه باید سوخت لازم برای تامین زمان پرواز بر فراز اهداف را داشته باشند و همچنین سوخت کافی برای پوشش پیشآمدهای احتمالی در طول عملیات".
بری میگوید:"سوختگیری اولیه میتواند بر فراز مدیترانه و یا حتی حوزه هوایی خود اسرائیل انجام گیرد. او یادآور میشود: "یک گزینه این است که هواپیماها با ذخیره کامل بمب پرواز کنند و مخازن اضافی سوخت را بیندازند؛ به ارتفاع مورد نظر صعود کنند و در اینجا پیش از راهی شدن به سوی اهدافشان در ایران مخازنشان را دوباره پر سازند".
برآورد میشود که اسرائیل ۸ تا ۱۰ هواپیمای سوخترسان بزرگ در قالب هواپیماهای غیرنظامی بویینگ ۷۰۷ دارد، اما به باور کارشناسان چنین ظرفیتی برای سوخترسانی، یکی از عوامل محدودکننده هر عملیاتی را روشن میسازد.
چه اهدافی را باید زد؟
مسایل برد، ماهیت اهداف و دسترسی به هواپیماهای سوخترسان نوع و دامنه هر عملیات ممکن اسرائیل را رقم میزند.
داگلاس بری میگوید: "برنامهریزان اسرائیلی دنبال نقاطی میگردند که با توجه به محدودیتهایشان، بتوانند بیشترین ضربه را به آن وارد آورند".
"آنان به دنبال گلوگاههای برنامه اتمی ایران خواهند بود. روشن است که حمله به تاسیسات غنیسازی از منظر نظامی کاملا قابل قبول است".
با این حساب تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نظنز در جنوب تهران و فردو، در نزدیکی قم به یقین در صدر فهرست اهداف احتمالی هستند.
کارخانه تولید آب سنگین و رآکتور آب سنگین اراک در غرب نیز میتواند در کنار تاسیسات اصفهان به حساب بیاید.
روشن نیست که آیا اسرائیل توان حمله به اهداف مرتبط با برنامه موشکی ایران را نیز دارد یا خیر.
اما این فهرست اهداف مشکل دیگری پیش میآورد. تاسیسات اتمی نطنز زیرزمینی هستند و کارخانه جدید فردو نیز در قلب کوه جای گرفته است.
آیا اسرائیل میتواند اهداف زیرزمینی را نابود سازد؟
اسرائیل ۸ تا ۱۰ هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷ در اختیار دارد
داگلاس بری میگوید برای چنین حملهای باید اطلاعات خوبی داشته باشید. او میگوید: "باید جغرافیای هدف، زمینشناسی آن، نوع خاک و جزئیات طراحی و ساخت هر پناهگاه زیرزمینی را بدانید".
او تاکید میکند: "فرضتان این باشد که آمریکاییها و اسرائیلیها در طول زمان به دقت مراقب این پایگاهها بودهاند".
برای دستیابی به اهداف زیر زمین به مهمات ویژهای نیاز دارید. تاسیساتی که در عمق زمین مستقر شده باشند مختص به خاورمیانه نیستند. نوعی مسابقه میان حفاران و سلاحسازان در جریان است و آمریکاییها در این زمینه تجریبه زیادی دارند.
سلاح اصلی اسرائیل جیبییو-۲۸ آمریکایی است. این یک بمب ۲۲۶۸ کیلوگرمی است که با لیزر هدایت میشود و کلاهک مخصوص رخنهکنندهای دارد. برای ارزیابی توان آن به رابرت هیوسون، دبیر بخش تسلیحات هوایی آیاچاس-جین رجوع کردم.
او به من گفت: "جیبییو-۲۸ بزرگترین سلاح رخنهکننده در دسترس برای هواپیماهای تاکتیکی است و از زمان نخستین استفادهاش در ۱۹۹۱ با کلاهکهای بهتر و هدایتگرهای دقیقتر بهبود یافته است".
"البته ممکن است استفاده اسرائیل از این سلاح به واسطه چندین عامل عملیاتی به مانع بر بخورد. اگر واقعبین باشیم، اف-۱۵ال که تنها هواپیمای حامل این نوع سلاح است، برای یک بمب جا دارد و نیروی تهاجمی قابل ملاحظهای نیاز است که خود، سوخترسانی و سایر پشتیبانیها را میطلبد که در شمار بالا، در توان اسرائیل نیست".
"باید از فاصلهای نزدیک به هدف حمله شود و این یعنی هواپیماها باید در فضایی پرکشمکش وارد عملیات شوند".
او به علاوه میگوید: "اطلاعات هدفگیری بسیار دقیقی نیاز است تا سلاحی چون جیبییو-۲۸ بیشترین کارایی خود را داشته باشد".
"احتمال موفقیت حملهای با جیبییو-۲۸ فقط با توان این سلاح روی کاغذ روشن نمیشود".
سوال بزرگ بیپاسخ البته این است که این سلاحها تا چه اندازه میتوانند علیه تاسیسات غنیسازی نطنز و فردو به کار بیایند.
هیوسون میگوید: "جیبییو-۲۸ تا حدی علیه هر هدف زیرزمینی موثر است".
او توضیح میدهد: "برای این سلاح شتاب و زاویه ضربه تعیینکننده میزان رخنه است. پرتاب ایدهآل از ارتفاع زیاد و با حداکثر سرعت انجام میشود تا بمب با زاویهای نزدیک به عمودی به هدف اصابت کند".
"این کار در کوهستان و غارها دشوارتر است و اثر این بمب کاهش مییابد. با این حال باز هم از دیگر مهمات موثرتر است".
در واقع چنان که داگلاس بری میگوید یک سلاح کافی نیست.
او میگوید: "شما میتوانید با سلاحهایی مختلف در یک محدوده حمله "راه خود را باز کنید" تا از میان خاک و سنگ و بن رخنه کنید. یا میتوانید با تخریب تونل ورودی راه دسترسی به پایگاه را نابود سازید".
"به علاوه همه این تاسیسات تشنه انرژی هستند و شما میتوانید به منابع انرژی یا کابلهایی که زیر خاک هستند حمله ببرید".
"هدف از چنان کاری این است که ایرانیان با مجموعهای از تونلهای بسته شده، قطع انرژی و اتاقهای زیرزمینی فروریخته روبهرو شوند".
آیا اسرائیل گزینههای نظامی دیگری دارد؟
تا به این جا عمدتا به تواناییهای شناختهشده اسرائیل، یعنی مهمات و هواپیماهای آمریکایی، پرداختیم. اما اسرائیل صنعت هوافضا و الکترونیک بسیار پیشرفتهای نیز دارد و ممکن است سلاحهای مناسب حمله به ایران تولید کرده باشند.
ایتان، نوعی از هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی است
داگلاس بری میگوید که ما از بسیاری از تواناییهای اسرائیل، به ویژه تواناییهایی خودکفای آن، بیخبریم.
او میافزاید: "هواپیماهای بدون سرنشین دوربرد ایتان و هرون اسرائیل میتوانند برای ارزیابی ضربات هر حملهای به کار روند، اما به علاوه میتوانند برای گول زدن پدافند ضدهوایی نیز به کار گرفته شوند".
"در واقع عملیات فریب این چنینی، یا عملیات سایبری، جزء مکمل ماموریت هستند تا رادارها را کور کنند و تصویری کاذب از آنچه میگذرد به دست دهند".
پدافند ضدهوایی ایران چه؟
پدافند ایران عمدتا روسی است و خلبانان اسرائیلی با آن آشنا هستند، اگرچه ایران سیستم هاوک آمریکایی را که عمرش به ایام شاه میرسد نیز به کار میبرد.
بعضی از پرتوانترین سلاحهای دفاعی ایران موشکهای اسای-۵ روسی هستند که برای هدف قرار دادن تهدیدهایی در ارتفاع زیاد به کار میروند. به علاوه ایران سیستم متحرک تور-ام۱/اسای-۱۵ گانتلت را که مناسب اهداف پایینتر است نیز در خدمت دارد.
روسها مستمرا از تجهیز ایران به سیستم دوربرد و پیشرفتهتر اس-۳۰۰ امتناع کردهاند، اگرچه ایرانیها مدعی هستند که خود توپخانههایی دیگر ساختهاند.
موشکهای زمین به هوای ایران شاید قدیمی باشند اما هنوز خطرناکند. به تلاشی که ناتو و ایالاتمتحده سال گذشته برای ساقط کردن سیستم مشابه پدافندی در لیبی انجام دادند بنگرید.
اسرائیل زمان یا منابع در پیش گرفتن یک جنگ هوایی این چنینی را ندارد و بنابراین عناصر الکترونیک حمله برای فلج کردن پدافند حمله به اندازه انداختن بمبهای واقعی اهمیت دارند.
شاید نیروی زیردریایی کوچک اسرائیل نیز در این جا نقشی ایفا کند. داگلاس بری میگوید: "فرض مقبولی است که اسرائیل موشکهای کروز با قابلیت شلیک از دریا را در زیردریاییهای آلمانی دلفین خود داشته باشد".
"اینها میتوانند دنبال پایگاههای پدافند قدیمی اما توانمند اسای-۵ و رادارها بیفتند".
اما او میافزاید: "اضافه شدن یک بعد دریایی، هماهنگیهای هر حملهای را پیچیده میسازد".
از نظر کارشناسان، نیروی هوایی ایران در مقایسه با رقیب اسرائیلی به کلی از رده خارج است.
ایران تعداد محدودی جنگنده اف-۱۴ آمریکایی تعداد نسبتا بیشتری از میگ-۲۹ روسی، که پیشرفتهتر است، دارد.
اما تهدید احتمالی نیروی هوایی ایران برنامهریزی اسرائیل را پیچیدهتر نیز میکند و هر درگیری هوایی فشار بیشتری بر سوخت محدود هواپیماهای مهاجم است.
آیا حمله اسرائیل موفقیتآمیز خواهد بود؟
اغلب کارشناسان توافق دارند که اسرائیل میتواند به اهداف متعدد در ایران حمله کند و آسیبی جدی به برنامه اتمی آن بزند. البته آنها ضربهای بسیار کمتر از حمله فرضی تمام عیار ایالاتمتحده وارد خواهند کرد.
زیردریاییهای اسرائیل هم ممکن است نقشی در حمله احتمالی داشته باشند
اسرائیلیها باید در سرحدهای توانشان عمل کنند. داگلاس بری میگوید: "اگر از پسش بربیایند، نمایشی تاثیرگذار از قدرتنمایی علیه مجموعهای از اهداف دشوار و پراکنده خواهد بود".
او یادآوری میکند که تنها شمار معدودی نیروی هوایی در جهان میتوانند چنین عملیاتی را انجام دهند. اما بری تاکید میکند: "حتی عملیات موفق، تنها می تواند در برنامه اتمی ایران تأخیر ایجاد کند".
رابرت هیوسن از تسلیحات هوایی آیاچاس-جین نیز همین نکته را تکرار میکند.
او میگوید: "اسرائیل قدرت انبوه و {از سوی ایران} این آزادی عمل را نخواهد داشت که مجموعه تاسیسات هستهای ایران را نابود سازد. اگر شما مقدار کافی از تجهیزات خود را به اندازه کافی زیر زمین مخفی کنید، مقدار کافی از آن نجات خواهد یافت. هر حمله اسرائیل تنها میتواند به برنامه اتمی ایران آسیب بزند و حتی نه این که تلاش ایران را کند سازد".
"تبعات چنان حملهای میتواند ابعاد هولناک و جهانی بیابد. محال است که در این قمار بردی باشد".
این نظری است که مهمترین متحد اسرائیل نیز دارد.
تنها چند روز پیش، رئیس ستاد مشترک ایالاتمتحده، ژنرال مارتین دمپسی، گفت که حمله اسرائیل به ایران عاقلانه نیست.
او گفت: "چنان حملهای بیثباتی به بارمیآورد و به اهداف بلندمدتش نخواهد رسید".
با این حال محاسبات اسرائیل به کلی متفاوت است. آیا آنها با وقوف به محدودیتهای عملی خودشان، به چنین کاری دست میزنند؟