بحران بقا و راه نجات - پرتگاه جنگ ( مقاله ای از دکتر بهروز بهبودی )
حکومت اسلامی که در پیشگاه افکار عمومی جهان، با اتهامات فاحشی روبروست نیازی به بحران آفرینی و دعوت علنی برای درگیری نظامی ندارد!؟
رژیم همراه با اپوزیسیون «اصلاح طلبی» که ساخته است، انبوه مخالفان سالیان خود را متهم به «جنگ طلبی» می کند.
*گروه ها ، سازمان ها و شخصیت های سیاسی مخالف حکومت اسلامی به صراحت مخالفت خود را با هرگونه حمله نظامی به ایران اعلام کرده اند.
تهدید به بستن «تنگه هرمز» استقبال از زانو زدن عاجزانه در مقابل آمریکا و قدرت های غربی است
تحریم ، انزوا و بهانه!
جمهوری اسلامی که با سماجت بر سر مسأله اتمی و ادامه فعالیت های پنهانی برای تولید بمب اتمی و همچنین تداوم حمایت از گروه های تروریستی در منطقه و توطئه آفرینی و آتش افروزی های مستمر در عراق و فلسطین و لبنان، خود موجبات انزوای شدید بین المللی و تحریم های جهانی علیه ایران را فراهم آورده است؛ اینک که راه فراری از فشارهای خرد کننده بیرونی و درونی پیدا نمی کند ، علناً بر طبل جنگ می کوبد و با تحریکات و تهدیدات هر روزه علیه کشورهای غربی و متحدان آنها در منطقه، بهانه های لازم را برای یک درگیری نظامی احتمالی به دست آنها می دهد.
واقعیت این است که یک بخش از تصمیم گیران سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی ـ تنها راه خروج از بحرانی را که در آن گرفتار آمده اند ـ وقوع یک حمله نظامی به ایران از سوی اسرائیل یا پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس می دانند تا بدین ترتیب از یک سو با تحریک احساسات ناسیونالیستی مردم ایران، از سنگینی مخالفت های داخلی بکاهند و از سوی دیگر جامعه بین المللی را با مشکل منطقه ای جدیدی گرفتار سازند و در نتیجه افکار عمومی بین المللی را روی این درگیری نظامی متمرکز کنند تا شاید راه فراری از مشکلات بین المللی در این میانه پیدا شود.
برای سردمداران رژیم اسلامی، این که چه تعداد از مردم کشته خواهند شد و چه خسارات هنگفتی به بار می آورند، اصلاً اهمیتی ندارد. برای آنها آنچه مهم است، بقای خود و حکومتشان است ، چه باک اگر در این معرکه کشتار و ویرانی وسیع دامنگیر ایران و آسیب و ضرر فراوانی به مردم کشور وارد شود .
نشانه های این تحریکات و تهدیدات تازه برای فراهم آوردن زمینه درگیری نظامی ، این روزها به وضوح آشکار است، که به آن اشاره خواهیم کرد.
یک اتهام موذیانه !
اما نکته جالب در این میان آن است که «رژیم ولایت فقیه» با آن که با سیاست های ایران ستیزانه خویش چنین وضعیتی را به وجود آورده است، ولی می کوشد مخالفان و به خصوص اپوزیسیون خارج از کشور را عامل این معضلات معرفی کند و حتی اپوزیسیون را به «جنگ طلبی» متهم سازد. گذشته از کارگزاران و سخنگویان داخلی حکومت اسلامی که همه روزه باران تهمت و افترا بر مخالفان خارج از کشور رژیم می بارند تعداد زیادی از هواداران رژیم نیز ـ که چند سالی است به سبب جنگ قدرت از ایران خارج شده و وبه «رنگ» اپوزیسیون درآمده اند ـ فریبکارانه و موذیانه ، سعی در جا انداختن همین مفهوم کذب و بی شرمانه دارند.
این گروه با نفوذ در برخی شبکه های تلویزیونی و همچنین از طریق ده ها نشریه اینترنتی که منابع مالی آنها مشخص نیست، مدام این اتهام را مطرح می سازند که : آن دسته از سازمان ها و گروه های اپوزیسیون که با اصلاحات همراهی نمی کنند و خواستار براندازی رژیم هستند، در انتظار آنند که آمریکا، اسرائیل و یا سایر قدرت های غربی با حمله نظامی به ایران، رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و حکومت را به دست آنها بسپارند!؟
این اتهام کلی ـ و البته بی اساس ـ متوجه کلیه سازمان ها و گروه های می شود که خواهان سرنگونی ـ و نه اصلاح ـ رژیم ولایت فقیه هستند آن هم در حالی که هیچ یک از این سازمان ها نه تنها خواستار حمله نظامی نبوده اند بلکه بارها و به صراحت مخالفت خود را با هرگونه حمله نظامی اعلام کرده اند.
مخالفان واقعی جمهوری اسلامی گرچه خواهان سرنگونی و سقوط رژیم تهران هستند ولی هرگز حمله نظامی را چاره کار نمی دانند. گذشته از صدمات و لطماتی که هرگونه درگیری نظامی به ایران و مردم ایران وارد می سازد در عین حال بهانه های لازم را به دست رهبران و کارگزاران رژیم خشونت طلب می دهد که مخالفان داخلی را بیش از پیش سرکوب کنند و سیستمی کاملاً نظامی را برقرار سازند.
دغدغه اساسی مخالفان رژیم ولایت فقیه، آزادی و دمکراسی است. آنها از درایت و رشد سیاسی کافی برخوردارند و نیک می دانند که در شرایط جنگی و بحران حمله خارجی ، آن که پیش از هرچیز قربانی می شود، آزادی و دمکراسی است.
دعوت به حمله نظامی؟!
اما به خلاف آنچه سخنگویان و کارگزاران به ظاهر مخالف رژیم در خارج از کشور ادعا می کنند، همانگونه که اشاره شد، رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی رژیم هستند که به طور علنی تحریک به جنگ می کنند و با تهدیدات دائمی علیه امنیت جهانی و امنیت منطقه ای ، قدرت های بین المللی را، آشکارا به حمله نظامی دعوت می کنند تا بدین ترتیب به زعم خویش راه فراری از مهلکه بیابند. رویکرد نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی نسبت به مسائل عراق ـ به ویژه اکنون که نیروهای آمریکایی از این کشور خارج شده اند ـ همراه با بمبگذاری ها و انفجارهای انتحاری که این سال ها با کارگردانی نیروی قدس صورت گرفته، توطئه چینی ها، حادثه سازی ها درغزه و لبنان و مناطق جنوبی سوریه که مانع از پیشرفت طرح صلح اعراب و اسرائیل شده، سنگ اندازی در راه ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان ، تهدید ترکیه به حمله موشکی، و ده ها مورد دیگر انگیزه کافی برای یک حمله نظامی احتمالی را به وجود آورده است، ولی با این حال حمله نظامی ـ که همچنان به عنوان «آخرین گزینه» روی میز دولت های غربی است ـ تا کنون هرگز از مرحله حرف فراتر نرفته و به مرحله عمل نرسیده است . با توجه به این امر ، اکنون حاکمان جنگ طلب جمهوری اسلامی نغمه تازه ای ساز کرده اند که می تواند نیروهای خارجی را به حمله نظامی ترغیب کند.
تحریم نفت و تنگه هرمز
همزمان با بحث تحریم نفت ایران که بعد ازتحریم بانک مرکزی توسط بریتانیا و آمریکا، در اتحادیه اروپا آغاز شد، برخی از مقامات مسئول و نیز فرماندهان نظامی حکومت اسلامی تهدید کرده اند که ایران در صورت تحریم نفت تنگه هرمز را خواهد بست.
در حالی که رهبران جمهوری اسلامی به خوبی می دانند که قدرت های بین المللی بستن تنگه هرمز را تحمل نخواهند کرد و اجازه نخواهند داد معبری که بخش عظیمی از نفت مورد نیاز غرب از آن عبور می کند مسدود شود و برای رفع این مشکل، حتی اگر لازم باشد دست به اقدام نظامی نیز خواهند زد.
مسأله بستن تنگه هرمز پس از آن صورتی جدی به خود گرفت که محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهوری اسلامی به عنوان یک مقام رسمی و بلندپایه حکومت ایران، تهدید به مسدود کردن این تنگه کرد و گفت: «اگر نفت ایران تحریم شود، اجازه نخواهیم داد قطره ای نفت از این تنگه عبور کند».
به دنبال او حبیب ابوسیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش اعلام کرد که نیروهای نظامی ایران توانایی بستن این تنگه را دارند. در پی این هشدارها، مانور نظامی ده روزه ای را به نام «مانور ولایت 90» و با هدف تمرین برای بستن این معبرحیاتی برگزار شد که طی آن واحدهای نیروی دریایی ارتش و سپاه در خلیج فارس و بخشی از دریای عمان به تمرین نظامی پرداخته و همزمان با آن شبکه های تلویزیونی و رسانه های رژیم توپخانه تبلیغاتی خود را به کار انداختند تا به کشورهای غربی چنگ و دندان نشان دهند! با برپایی این مانور ده روزه و ورود واحدهای نظامی به صحنه ، مسأله بستن تنگه هرمز به نوعی وارد مرحله عمل شد و همین نیز باعث گشت که ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا که در بحرین مستقر است به شدت واکنش نشان دهد و اعلام کند که آمریکا مسدود کردن این تنگه را تحمل نخواهد کرد و به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که رژیم جمهوری اسلامی در آزادی دریانوردی از یک معبر بین المللی، وقفه ای ایجاد کند.
تهدیدات رژیم اسلامی در این زمینه همچنان ادامه دارد ولی در تحلیل نهایی ، اگر هم این تهدیدات که بیشتر جنبه «رجزخوانی» دارد به مرحله عمل برسد، جمهوری اسلامی هرگز توانایی بستن این تنگه را نخواهد داشت و در مقابل نیروهای غربی به زانو درخواهد آمد.
بحران و جنگ!
جمهوری اسلامی تمامی این تمهیدات را به کار می برد که با وقوع یک جنگ ، موجودیت خود را از بحران نجات دهد و مانع فروپاشی رژیم شود . اما در این مورد دچار یک اشتباه محاسبه فاحش شده است. اگر یک روز جنگ با عراق سبب شد که مردم به انگیزه دفاع از میهن خویش عملاً پشت سر نظام قرار گیرند و همین هم موجب تثبیت حکومت روحانیون شد، امروز دیگر مردم ایران کاملاً به هویت پلید و سفاک رژیم جمهوری اسلامی پی برده اند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی به ابزار بقا و تداوم رژیم، تبدیل شوند.
دکتر بهروز بهبودی
contact@bbehbudi.com