تبرئه زن جوانی که در زمان بازداشت با افسر پرونده‌اش ازدواج کرد


شرق: زنی جوان که از سوی اولیای‌دم متهم به قتل همسر پسرخاله‌اش شده‌ بود، با رای دادگاه از اتهام قتل تبرئه شد. این زن پس از بازداشت به افسر پرونده‌اش علاقه‌مند شد و با او ازدواج کرد. به گزارش خبرنگار ما، 14 بهمن، چهار سال قبل مردی به ماموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد همسرش مریم گم شده ‌است. این مرد ادعا کرد همسرش برای انجام کاری به پست‌خانه باقرآباد کهریزک رفته و دیگر برنگشته است. او گفت: زنم می‌خواست از کارت ملی‌اش کپی بگیرد و بسته‌ای هم پست کند. او به پستخانه‌ای رفت که فریبا دخترخاله‌ام آنجا کار می‌کرد. همسرم قرار بود زود بیاید اما دیگر برنگشت. ماموران پلیس برای به دست آوردن ردی از مریم، ابتدا فریبا زن 23ساله را مورد بازجویی قرار دادند. او گفت: مریم به محل کارم آمد و من هم مثل همه مشتریان دیگر کارش را راه انداختم و بعد هم از پستخانه بیرون رفت. من نمی‌دانم موضوع چیست و او بعد از بیرون رفتن از پست‌خانه کجا رفته ‌است. با توجه به اینکه مدرکی علیه فریبا وجود نداشت این بار علی، شوهر مریم از پسرخاله‌اش شکایت کرد. او گفت اگر فریبا زنم را نکشته حتما برادرش این کار را کرده ‌است. این مرد هم مورد بازجویی قرار گرفت اما هیچ مدرکی علیه او به دست نیامد و بعد از مدتی آزاد شد. در این میان علی چندین نفر دیگر را به عنوان مظنون معرفی کرد اما مدارک علیه هیچ‌کدام کافی نبود تا اینکه 31 روز بعد جسد مریم در 30 متری رودخانه‌ای نزدیکی خانه علی پیدا شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی دقیق آن در ابتدا اعلام شد مریم یک روز قبل از پیدا شدن جسد به قتل رسیده ‌است. مدتی بعد پزشکی قانونی نظریه قبلی را رد و اعلام کرد این زن بلافاصله بعد از اینکه ناپدید شده، کشته شده است. ضمن اینکه جواهراتی که همراهش بوده سرقت نشده و آثاری مبنی بر اینکه این زن شکنجه شده ‌باشد، وجود ندارد با پیدا شدن جسد یک‌بار دیگر شکایتی که اولیای‌دم از فریبا مطرح کرده‌ بودند به جریان افتاد و این بار بازپرس پرونده، این زن را بازداشت کرد. او دوباره اتهام قتل عمدی را رد کرد اما قرار مجرمیت برای او صادر شد. پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران رفت البته مدتی بعد این زن با قرار وثیقه آزاد شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 71 دادگاه کیفری‌استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی کرد، اولیای‌دم اعلام کردند خواستار قصاص متهم هستند. پسر مقتول گفت من هیچ شکی ندارم فریبا مادرم را کشته ‌است. ما با او مشکلی نداشتیم، نمی‌دانم چرا این کار را کرده ‌است. سپس وکیل آنها در جایگاه حاضر شد. او گفت: فریبا قاتل است، چرا که او در تمام مدتی که از او تحقیق می‌شد، سعی کرد این تحقیقات را منحرف کند. او بعد از اولین بازداشت 900 هزار تومان رشوه به افسر پرونده‌اش پرداخت کرده. ما مدارک را علیه این افسر جمع‌آوری کردیم و به دادگاه ارایه دادیم و او را محکوم کردیم حالا هم آن مامور دوران محکومیتش را می‌گذارند. او ادامه‌داد: آن‌طور که شوهر مریم می‌گوید این زن زمان خروج از خانه حدود 25 میلیون تومان طلا به‌همراه داشته اما همه این طلاها پیدا نشده ‌است. ضمن اینکه بار دومی که فریبا بازداشت شد، باردار بود و بعد از انتقال به زندان وضع حمل کرد و زمانی که بازپرس از او سوال کرد بچه متعلق به چه کسی است، جواب داد متعلق به افسر پرونده‌ام. در حالی‌که پیش از این، ادعا کرده بود این بچه متعلق به مدیردفتر پستی است که فریبا آنجا کار می‌کرد. تحقیقات ما نشان داد فریبا وقتی که بازداشت بوده به عقد افسر پرونده‌اش درآمد و از وقتی که آنها با هم ازدواج کردند، مسیر پرونده تغییر کرد. وکیل اولیای‌دم ادامه داد: «چطور ممکن است یک متهم در زمانی که باید بازجویی شود با افسر پرونده‌اش صیغه کند؟ تمامی این مسایل نشان می‌دهد مسیر تحقیقات عوض شده و من درخواست مجازات متهم و تحقیقات بیشتر از او را دارم.» سپس فریبا، متهم پرونده در جایگاه حاضر شد. او گفت: من اتهام قتل را رد می‌کنم. روز حادثه مریم به دفتر کار من آمد و وقتی کارش تمام شد، رفت. من نمی‌دانم کجا رفت و چرا ناپدید شد. این موضوع به من ربطی ندارد و خانواده مریم به اشتباه دنبال من آمده‌اند. او گفت: من در زندان وضع حمل کردم و بچه هم متعلق به افسر پرونده من است اما این ربطی به پرونده قتل ندارد. بار اول وقتی بازداشت و آزاد شدم، افسر پرونده‌ام عاشق من شد و با هم ازدواج کردیم. او هم به این نتیجه رسیده ‌بود که من قاتل نیستم و دروغ نمی‌گویم اگر این‌طور بود با من ازدواج نمی‌کرد. او در پاسخ به این سوال که آیا هنوز هم در صیغه افسر پرونده ‌است، گفت: بله، من هنوز هم در عقد او هستم و بعد از گذراندن دوران محکومیتش زندگی‌مان را آغاز می‌کنیم. ما عاشق هم هستیم. او همچنین در مورد اینکه چرا به افسر پرونده پول داده است، گفت: من نمی‌خواستم مشخص شود او همسر من است. به همین خاطر هم پول را پرداخت کردم و او هم محکوم شد. این زن اضافه کرد: هیچ اعمال نفوذی در پرونده نشده و من هم مرتکب قتل نشده‌ام. هیچ مشکلی هم با این خانواده نداشتم البته آنها گاهی در مورد حجابم به من تذکر می‌دادند اما ما درگیری‌ای با هم نداشتیم و همچنان تاکید می‌کنم در قتل نقشی نداشتم. بعد از پایان جلسه محاکمه، هیات قضات برای صدور حکم وارد شور شدند و به اتفاق آرا با توجه به اینکه هیچ مدرکی علیه متهم وجود نداشت و هیچ اعترافی هم نکرده بود، او را از اتهام قتل مریم تبرئه کردند.

 

 

 


 

+170
رأی دهید
-56

mobareze khamoosh - پردیس - ایران
عجب عشقِ بی‌ سرو تهی‌،عجب قتلِ بی‌ سر و تهی‌،چه قدر پرونده‌ها این روزها تو ایران پیچیده شده هیچ مارپلی نمی‌تونه حلش کنه
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 22:07
a.ahooraei - دوسلدورف - آلمان
اگه واسه ایراد گرفتن به حجابت کشته باشی و خر مذهبی بودن، خیلی خوب کاری کردی . چونکه اینها هم کلی از دخترهای مردم را بخاطر حجابشون چاقو زدند و تجاوز کردن و با تیزی توی صورت و سینه شون کشیدن و کشتن. اما بگم زندگیت دوام نداره که جانی خواب و آرامش نداره. 
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 22:21
Geelongcat - سیدنی - استرالیا
وحشتناک بوی بی‌ عدالتی میاد.
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 22:23
lucina - تهران - ایران
اخه رو چه حسابی اینا میگن قاتله؟ موضوع مشکوکه
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 22:45
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
یارو دستگیر شده آشنا شده عاشق شده باردار شده زایمان کرده هنوز نفهمیدن قاتله یا نه!
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 23:35
Labe Karoon - اهواز - نروژ
بدبخت مریم با ۲۵ کیلو طلا نابود شد و دست شو هر و پسرش به جایی‌ بند نیست.اینم از پلیس ایران...
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 00:16
ابراهیم ابن شپلهو - منچستر - انگلستان
نقل کنند که دختر پستچی شبانه روز در شهر به دنبال شوهر همی‌ بگشتی اما به مقصود نرسیدی به ناچار زن پسر خاله را بکشتی تا آن یاغوت کمیاب (شوهر) را در زندان همی‌ بیافتی وبچه را در آن دار العلم فارغ بنهادی!!!!!
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 03:11
دنیای وحشی - تهران - ایران
اگر خدا جای حق باشه هرچه سریعتر بایستی به بدترین شکل ممکن ملاهارا از بین برد و حکومت کثیف و ننگینن آنهارا خط بطلان کشید .مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند مرگ برآخوند
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 04:42
سوووسن - شارجه - امارات
موضوع مشکوکه اول کفتن اون یه روز قبل بیدا شدنش کشته شده بعدا میکن همون موقع که کم شده کشتنش. و طلاهاشم که سرقت نشده. دلیل موجهی هم که برای متهم قرار دادن دختر خاله همسرش وجود نداره؟ ولی معلومه اینا از خونواده خالشون کینه شتری دارن جون میکه اکه فریبا زنم رو نکشته حتما برادرش کشته؟ من که میکم شوهره قاتله و میخواد رد کم کنه اون روزم زنش رو فرستاده بستخونه ای که فریبا اونجاست واسه اینکه بعدا بکه فریبا زنشو کشته و کسی بهش شک نکنه.
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 06:38
سوووسن - شارجه - امارات
خدا میدونه فعلا ما که به اقاهامون اعتماد نداریم هههه باید تحقیق کنن ببینن با شوهرش مشکلی داشته ویا نه و اینکه مهریه اش جقدر بوده جون همینطور که میکن با این قیمتهای بالای سکه دیه از مهریه ارزونتره. خانوما اکه جونتونو دوست دارین مهریه هاتونو کم بنویسین دستی دستی با جون خودتون بازی نکنین . من که با این اتفاقهایی که میبینم به یدونه اینه شمعدون راضیم!!!!!
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 06:41
mohamad8 - سن سباستین - اسپانیا
بچه چی‌ شد پسر دختر حالا قتل که طبیعیه
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 07:33
leila leila - گوتنبرگ - سوئد
این همه طلا؟ ۲۵ میلیون طلا با خودش برده ادارهٔ پست که یه بسته کوچولو پست کنه . شوهرش هم هنوز معلوم نشده زنش کجاست زود انگ قتل به اون بدبخت زده . خوب یکی نیست بگه شوهر خودش از همه مشکوک تره؟؟؟
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 08:49
Emam zaman - قم - ايران
مملکت امام زمان همینه دیگه..!
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 10:06
shahram407 - تهران - ایران
نفس ازدواج بد نیست.اما..... ظاهرا این خانم متهم بوده و در زمانی با افسر پرونده خودش ازدواج (حالا یا دائم یا موقت) کرده که هنوز از اتهام مبرا نشده بوده پس مورد مساله دار هست در ضمن در هنگامی که پرونده در جریان بوده پولی هم از طرف متهم به افسر پرونده پرداخت شده که که قوز بالای قوز!!!!
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 11:48
asire gham - پونا - هند
سوسن - شارجه -امارات --------گًل گفتی‌ عزیزم باهات موافقم.تو که به یه آینه شمعدون راضی‌ هستی‌ من که فقط به یه آینه هم راضیم ، اونم فقط می‌خوام روزانه خودمو توش چک کنم که هر وقت دیدم دارم زیبائی و جوونیم رو از دست میدم تا دل طرف رو نزدم که قصد جونم رو بکنه خودم محترمانه برم.
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 15:14
m.n.s - کرج - ایران
بچه از کی بود بلاخره؟ از مدیر پست یا افسر برونده؟
‌سه شنبه 18 بهمن 1390 - 15:22
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.