اصغر فرهادی: روزی فیلمی تاریخی درباره ۵۰ سال اخیر میسازم
محمد تاجیک: این روزها با موفقیتهای فیلم جدایی نادر از سیمین در جایزه گلدن گلوب، همه جا از اصغر فرهادی سخن میگویند. جایزهای که برای اولین بار سینمای ایران آن را دریافت کرده است.
تاکنون فیلمسازان مطرحی چون عباس کیارستمی، بهمن فرمانآرا، مسعود کیمیایی، مجید مجیدی، رضا میرکریمی، رسول صدرعاملی، رخشان بنیاعتماد، احمد رضا درویش، رضا کیانیان، بهرام رادان، عزیزالله حمیدنژاد، حسن فتحی، پوران درخشنده و.... این موفقیت فرهادی را به او و عوامل فیلمش تبریک گفتهاند.
تقوایی: فرهادی وقتی جوان بود به او گفتم فیلمساز بزرگی میشوی
بد نیست بدانید ناصر تقوایی کار گردان مطرح سینمای ایران مدتی قبل در مصاحبهای درباره اصغر فرهادی گفته بود: فرهادی وقتی جوان بود من در جشنوارهای جایزهای برای فیلم اولش به او اهدا کردم و عنوان کردم تو فیلمساز بزرگی خواهی شد و میبینم اینگونه میشود. فیلمهای اول هر فیلمسازی ممکن است ایرادهای زیادی داشته باشند اما یک نکته را یادآوری میکند که فرد میتواند فیلمساز شود و یا نمیتواند. درباره فرهادی این موضوع مشخص بود.
بزرگی به سن و سال نیست
یا شاید برایتان جالب باشد چند سال پیش و درزمان حضور فیلم چهارشنبه سوری در جشنواره کیومرث پوراحمد در یادداشتی در ماهنامه فیلم نوشته بود: با همان دو فیلم رقص در غبار و شهر زیبا، فرهادی در رده بزرگان سینما در آمده است. البته آقای پوراحمد در ادامه یادداشت خود توضیح داده بود: بزرگی نه به سن و سال است و نه به پیشینه دراز. بزرگی در نگاه معاصر پر دغدغه انسانی، در نگاه شاعرانه ریزبین هنرمندانه است...
فیلمسازی که هیچگاه سرمست از خوشحالی نمیشود
بد نیست بدانید که خود اصغر فرهادی آنچنان که باید و شاید اهل سرمست شدن از خوشحالی نیست. خود او زمانی در مصاحبهای با یک نشریه سینمایی و پس از موفقیت فیلم درباره الی در جشنواره برلین گفته بود: پس از دریافت این جایزه، تعدادی از دوستان به من میگفتند که ما انتظار داشتیم بعد از دریافت این جایزه شور و هیجان بیشتری از خود نشان دهی. فرهادی هم به آنها گفته بود بیشتر از آنچه که آنها دیدند نمیتوانسته از خود شور هیجان نشان دهد.
فرهادی حتی پس از موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین در برلین نیز در مصاحبه دیگری گفته بود: آن طور نیستم که مدتها سرمست خوشحالی یک موفقیت باشم. این حس عمر طولانی ندارد. به گفته فرهادی او آدم لذت بردن افراطی از موفقیتهایش نیست. نه اینکه جایزه برایش بیارزش باشد، اما از آنهایی نیست که در موفقیتی بماند و سعی کند بیشترین لذت را ببرد.
فرهادی فیلمسازی است که لذت اصلی را زمانی میبرد که گروه فیلمسازیاش کنار هم جمع میشوند. آن طور که خودش گفته لذتی که از مراحل نوشتن و جمع شدن گروه و تولید «جدایی نادر از سیمین» میبرد قابل قیاس با اتفاقاتی که بعدا میافتد، نبود.
علاقهمند به تماشای بالا رفتن دیوار
اصغر فرهادی بر اساس آنچه که منتقدان علاقهمند به سینمایش گفتهاند در آثارش بسیار وفادار به ساختار بوده است. شاید این موضوع ریشه در دوران کودکیاش داشته باشد. خود او در مصاحبهای در این باره گفته: بچه که بودم، خانهای میساختند و همه علاقه من این بود که بعد از مدرسه آنجا بروم و دیوارها را که بالا میروند تماشا کنم. من شکل گرفتن آن خانه را با لذت نگاه میکردم. این روحیه هنوز در من مانده است. به خاطر همین است که حالا که فیلمساز بزرگی نیز شده از زمانی که مینویسد تا لحظهای که تیزر آماده میشود باید سر کار حضور داشته باشد. این مسئله به گفته خود فرهادی دلیل نداشتن اعتماد به بقیه نیست. شکل گرفتن کار برایش جذاب است درست مثل ساختمانی که در حال ساخت است. (گفتوگویی با سمیه علیپور در خبرآنلاین)
نگاه اجتماعی فرهادی از کجا آمده؟
فرهادی فیلمسازی است که پیش از اینکه به فیلمسازی علاقمند شود در نوجوانی به ادبیات علاقه زیادی داشت و وقتی وارد دانشگاه شد ادبیات نمایشی خواند. دوره نوجوانی او با خواندن رمان گذشت و همیشه هم سراغ کارهای ماندگار میرفت. نگاه اجتماعی که میگویند در کارهای فرهادی وجود دارد از همان دوره میآید، زیرا در آن سالها فقط چنین کارهایی میخواند. خواندن تمام آثار دولتآبادی، چوبک و ساعدی نوجوانی او را تا سن ۱۸ سالگی پر میکرد و در کنارش سینما قرار داشت. اما در مورد سینما، فرهادی هر فیلم ایرانی که فکر میکرد قابل دیدن است میدید. در مقاطع مختلف فیلمسازان مختلف برایش مهم بودند. در یک دوره کارهای ناصر تقوایی برایش خیلی محبوب بودند و هنوز هم هست. در یک دوره کارهای مهرجویی و فرمانآرا.
پیشبینی جالب عباس جوانمرد
عباس جوانمرد کار گردان بازیگر و پژوهشگر مطرح تئاتر حدود ده سال پیش در گفتوگویی با روزنامه همشهری گفته بود: جوانانی در تئاتر ایران وجود دارند که استعدادهای آتیهدار هنر ایران خواهند بود. خود او در همان زمانها وقتی نمایش ماشینها را دیده بود گفته بود: من زمانی که ماشینها را دیدم بسیار از آن خوشم آمد و این کار نشان میداد که فرهادی و پریسا بختآور از استعدادهای درخشان هستند که آیندهای امیدبخش خواهند داشت.
با جعبه شیرینی به سراغم آمدند
جوانمرد امسال در مصاحبهای با نشریه نافه به ماجرای جالبی اشاره کرده و گفته: آن موقع من متوجه انس اصغر فرهادی و پریسا بختآور شدم و به آنها پیشنهاد دادم که بهتر نیست با این مهر دوجانبه با هم ازدواج کنند؟ یک هفته بعد با یک جعبه شیرینی به سراغ من آمدند که بد نیست شما هم شیرینی ازدواج ما را بخورید. (گفتوگوی عباس جوانمرد با رضا آشفته)
با خودم گفتم او هم از دست رفت اما...
آقای جوانمرد در ادامه مصاحبه خود گفته بود: بعد متوجه شدم که اصغر فرهادی رفته تلویزیون و دارد سریال تلویزیونی میسازد. با خودم گفتم این هم از دست رفت. تا اینکه با آمدنم به ایران از من دعوت کرد تا سر فیلمبرداریاش بروم. متن را خواندم و کار گردانی پر از دقت و وسواسش را که دیدم خوشحال شدم. چون در آنجا هم موفق بود تا اینکه به سینما رفت. باز هم فیلمها خبر از همان استعداد درخشان را میداد.
هیچ وقت در زندگیام این قدر دنبال اینترنت نبودهام
این کارگردان مطرح سینما، مثل خیلی از ایرانیها در چند سال اخیر اعتیاد شدیدی به اینترنت پیدا کرده. فرهادی در تیرماه سال ۸۹ در مصاحبهای با ماهنامه نافه در پاسخ به سوالی که این یک سالی که فیلم نساختهاید چه کردهاید، گفته بود: بیشتر فیلم دیدهام و بیشتر از هر چیزی پای اینترنت بودهام. هیچ وقت در زندگیام این قدر دنبال اینترنت نبودهام و بخش مهمی از زندگی من شده متاسفانه.... خبرنگاری که این مصاحبه را با فرهادی کرده بود پرسیده بود چرا متاسفانه؟ و فرهادی در جواب گفته بود: به خاطر اینکه مدام داری خبرهایی را سرچ میکنی که سرعتشان از سرعت جذب تو بالاتر است و هیچ وقت هم فکر نمیکنی که همین چیزهایی که حالا پیدا کردهای کافی است. هرچه قدر بنشینی، باز هم خبر و تحلیل جدید است.
هرچه تنهاتر، بهتر
اصغر فرهادی به گفته خودش آدم تنهایی است. مثل خیلی از انسانهای دیگر: «من در زمان سریال داستان یک شهر حضور بیرونی بیشتری داشتم اما الان سه چهار سال است که اهل جمع نیستم و کنار کشیدهام. کاملا هم فکر میکنم ارثی است یا شاید برای همه همینطور است. اینکه سن بیشتر میشود به دنبال خلوت هستیم تا جمع. الان به سختی میتوانم وارد یک جمع بشوم. هرچه تنهاتر باشم برایم بهتر است. مثلا یک زمان دسته جمعی میرفتیم کوه ولی الان دنبال این هستم که در تنهایی و در شب بروم کوه.» (گفتوگوی اصغر فرهادی با پیمان قاسمخانی در اوائل سال جاری در چلچراغ)
نظم وبی نظمی
خودم دلم میخواهد این میزان نظمی که در کارم را دارم در بقیه قسمتهای زندگی هم داشته باشم. مثلا میخواهم در رانندگی آدم منظمی باشم که نیستم. مسیرها را همیشه اشتباه میروم سارینا (دختر آقای فرهادی) که سوار ماشین میشود میگوید میدانی از کدام مسیر میخواهی بروی؟ آن قدر که کار را جدی میگیرم بقیه اتفاقات را جدی نمیگیرم.
فقط چند نفر هستند که...
این روزها در زندگیام آدمهای زیادی هستند دفتر چه تلفنم پر و پیمان است. اما اگر شبی در یکی از خیابانهای تهران مشکلی برایم پیش بیاید چند نفر هستند که میتوانم زنگ بزنم و مثلا بگویم: الو من تصادف کردم پاشین بیاین اینجا؟ همیشه فکر میکنم فقط چند نفر هستند که راحتم به آنها زنگ بزنم.
خود فیلم به من میگوید با چه کسی کار کن
فرهادی بیشتر با چه بازیگرانی کار میکند؟ این سوالی است که شاید بسیاری از علاقهمندان سینما بخواهند جواب آن را بدانند. خود فرهادی در مصاحبههایش در این باره گفته: بیشتر خود فیلمها به من میگویند با چه کسی کار کنم. وقتی بحث فیلم پیش میآید ارتباطهای شخصی خیلی دخیل نیستند. قصه به من میگوید این بازیگر باید باشد، حالا فرقی نمیکند دوست صمیمی من باشد و یا کسی که اصلا نسبت عاطفی با او ندارم. خیلی از دوستان من هستند که تاکنون امکان همکاری با آنان را نداشتهام و از سوی دیگر بازیگرانی هم هستند که آشنایی چندانی با آنان ندارم، اما آنها انتخاب میشوند. پیش از شروع قصه هیچکس نمیداند آدمهای فیلمم چه کسانی هستند. بر اساس ارتباطهای بیرون از کار عواملم را نمیچینم.
ساخت فیلمی تاریخی درباره ۵۰ سال اخیر
فرهادی عاشق ساختن فیلم تاریخی نیز بوده: «من بیشتر به فیلمهای قصهگو علاقه دارم و بیشتر از آن به فیلمهای تاریخی. فیلمهای تاریخ معاصر را خیلی دوست دارم و فکر میکنم یک روزی حتما فیلمی تاریخی درباره ۵۰ سال اخیر میسازم.» (گفتوگو با نافه، تیرماه ۸۹)
منبع: روزنامه تماشا