چهرهای برای دنیای تبهکاران

وطن امروز می نویسد :
دیدن چهرهاش کافی است تا بدانید با یک خلافکار تمامعیار روبهرو هستید. با وجود ینکه در بازداشت است اما انگار غمی ندارد،
میگوید اگر نزنی، میخوری! «محسن» 25 سال دارد و یکهبزن محلهای در جنوب شهر تهران است، قیافهای خشن دارد و بدنش مملو از خالکوبیهای رنگارنگ است.
درسته که برای چندمینبار بهخاطر عربدهکشی دستگیر شدهای؟
این زخمها روی گردن و صورتت این را نشان نمیدهد؟
بیشتر آنها مربوط به خودزنی است.
خودزنی برای چه؟
در درگیریها بهخاطر اینکه طرف مقابل بترسد چند ضربهای با چاقو به خودمان میزنیم تا آنها بترسند، البته این یک شگرد است.
زخم چاقو دردآور نیست؟
دیگر عادت کردهام.
تا حالا چندبار درگیری داشتهای؟
یادم نیست، ولی زیاد بوده، شاید 100 بار.
تمام درگیریهایت در محلهتان بوده؟
نه، برای طرفداری رفیقهایم به محلههای دیگر رفتهام. بعضی وقتها در مسافرتها هم دعوا کردهام.
آیا از درگیری و دعوا لذت میبری؟
نه زیاد، ولی دوست دارم همه از من حساب ببرند.
چندبار بهخاطر خودت دعوا کردی؟
خیلی کم، بیشتر بهخاطر این و آن
چند ماه یا سال زندان رفتی؟
3بار و هر بار 6 تا 2 سال زندان بودم، خیلی از شاکیان یا با پول یا از ترس رضایت دادهاند.
شغل پدرت چیست؟
آبدارچی
چند خواهر و برادر داری؟
2 خواهر دارم و برادری ندارم.
با پول پدرت از شاکیها رضایت میگیری؟
]سرش را پایین گرفت[
جای خطهایی که روی گردنت است جای چیست؟
با نوک چاقو گردنم را خط انداختهام
چرا؟
این هم یک نشانه است. جسارت و گردنکلفتی.
تا حالا با همین سر و شکل ادارات دولتی هم رفتی؟
بله، مگر چه مشکلی دارد.
برخورد کارمندها چطور بود؟
نسبت به بقیه فرق میکند، بیشترشان با من بد صحبت کردهاند، البته من نیز با روبهرو شدن با رفتارشان، با آنها بد صحبت میکنم.
میدانی دلیل این رفتار چه بوده؟
آنها به من میگویند اراذل و اوباش، این رفتارها به خاطر تیپ و قیافهام بوده.
رفتار مردم با تو و امثال تو چطور است؟
نمیتوانم دروغ بگویم، خوب نیست، مردم از من و همتیپهایم راضی نیستند.
پس چرا خودت را اصلاح نمیکنی؟
شخصیت من اینطور شکل گرفته، دیگر نمیتوانم خودم را تغییر بدهم.
از این وضعیت راضی هستی که یک روز بیرون هستی یا یک روز در زندان؟
به این وضعیت عادت کردهام، اگر دروغ نباشد داخل زندان راحتتر هستم، چون دوستان زیادی دارم.
خالکوبیهایی که داری مربوط به زندان است؟
بله، همه این خالکوبیها که در تمام بدنم است را در زندان زدهام.
خالکوبیها نشانه چیست؟
هم مد است و هم به اصطلاح نشانه زجرکشیدگی و نامردی دنیا.
آیا واقعا روزگار نامرد است؟
سر خودمان را نباید شیره بمالیم، این معضلی است که من و امثال من به جود آوردهاند.
به چه برنامههایی علاقه داری؟
فیلمهای قدیمی یا پلیسی.
چه تفریحی میکنی؟
با رفیقها چرخیدن یا گهگاهی با بچهها بیرون میرویم و جوجهای سیخ میزنیم و قلیانی میکشیم.
چرا کار نمیکنی؟
نمیتوانم آقابالاسر داشته باشم و برای کسی کار کنم، سرمایهای ندارم و گرنه کاسبی میکردم.
به نظر خودت چه عواملی موجب میشود که شخصیت کسی مثل تو بشود؟
اول محیط زندگی و بعد هم رفیقها، شاید اگر محل ما جای دیگری بود و خانوادهام بر رفت و آمد و رفتارهای من نظارت کافی داشتند، مسیر زندگیام عوض شده بود و دستکم مانند بعضی از بچهمحلهایم درس خوانده میشدم و کار درست و حسابی داشتم، خودم میدانم در جامعهای که زندگی میکنم هیچ شأن و منزلتی ندارم، بارها سعی کردم که زندگی و شخصیتم را عوض کنم ولی نشد، به قول بچهها توبه گرگ مرگ است.
فکر میکنی آخر این مسیر کجاست؟
زندان