بررسی روزنامه های تهران - چهارشنبه ۱۴ دی

روزنامه های امروز صبح تهران از سه راه حل بانک مرکزی برای حل مشکل ارز خبر داده اند و در عین حال ابراز امیدواری کرده اند که کاهش ارزش پول ملی متوقف شود. روزهای سخت برای هاشمی رفسنجانی همزمان با اعلام حکم حبس فایزه هاشمی، نگرانی از تاثیر تحریم های آمریکا و اروپا و فلج شدن اقتصاد کشور از دیگر مباحث این روزنامه هاست که در عین حال به مسائل انتخاباتی هم توجهی داشته اند. آرمان از قول دبیر شورای نگهبان نوشته "هزینه های بی حساب در بررسی های انتخاباتی منظور می شود" و ابتکار هم از "هشدار جنتی درباره تحرکات انتخاباتی برخی گروه‌ها" نوشته است.

تیتر و صفحه اول تهران امروز

 

تنگ شدن حلقه تحریم ها

ابتکار در سرمقاله خود نوشته در آمیختن اقتصاد با سیاست از سوی برخی کشورهای غربی به عنوان ابزاری برای تحمیل نظرات سیاسی خود با بهره گیری از ابزار اقتصاد، طی ماه های اخیر شدت بیشتری گرفته است به طوری که علا وه بر تنگ تر شدن حلقه تحریم های اقتصادی بر ضد ایران که با توجیهات سیاسی اعمال می شود، شاهد ورود غرب به مرحله تازه ای از تهدیدها در قالب مسایلی همچون تحریم بی سابقه بانک مرکزی ایران هستیم. در چنین شرایطی، بهترین راهکار مقابله با جنگ روانی غرب در این تحریم ها و تهدیدها این است که از بازی در زمین ترسیم شده توسط حریف خودداری کنیم.

نویسنده این مقاله معتقد است وقتی غربیان از تمایل ایران برای بستن تنگه هرمز یا قطع صادرات نفت ایران - در قالب تحریم نفتی ادعایی غرب- سخن به میان می آورند، در اصل درصدد نظاره کردن واکنش ایران به این مسایل طرح شده هستند. هر یک از مسوولا ن کشورمان اگر بر آنچه غرب درصدد القای آن از طرف ایران است پافشاری کنند و فی المثل تهدید مسدود کردن تنگه هرمز را تکرار یا تهدید قطع صادرات نفت توسط ایران را مطرح کنند، صرفنظر از بررسی امکان یا عدم امکان وقوع چنین رخدادهایی، در همان مسیری قدم برداشته اند که اهداف مورد نظر غرب را تامین می کند.

ابتکار نوشته این تهدیدات بیش از هر حوزه دیگری، صنعت نفت ایران را نشانه گرفته و چه در موضوع مسدود کردن تنگه هرمز و چه در مورد قطع صادرات نفت ایران، صنعت نفت ایران و در مجموع وزارت نفت نقش مهمی ایفا می کند و به همین دلیل مواضع وزیر نفت ایران بیش از سایر مقامات، زیر ذره بین رسانه های جهان قرار می گیرد.اما مواضع وزیر نفت ایران حکایت از تمایل او بر حرکت صنعت نفت ایران در مسیری بی حاشیه و خارج از میدان بازی ترسیم شده توسط غرب دارد، او قصد ندارد وارد حاشیه های سیاسی ساخته غرب شود و این امر به ویژه در کشور ما که بسیاری از مسایل اقتصادی به نادرست با سیاست پیوند خورده، نکته ای نیست که بتوانیم با بی تفاوتی از کنار آن عبور کنیم.

روانی بود و ترکید

"حباب دلار ترکید" عنوان اصلی کیهان است که از قول رییس بانک مرکزی نوشته افزایش بهای ارز جنگ روانی بود، مردم سالاری در تیتر اول خود از قول صنعتگران نوشته "صنعت نمی تواند با دلار ۱۷۰۰تومانی ادامه حیات دهد"، جهان صنعت و جام جم از "سه راهکار بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز" خبر داده اند و دنیای اقتصاد "سیاست رسمی برای دلار" را گزارش اصلی خود قرار داده است.

زهرا کاویانی در سرمقاله دنیای اقتصاد به تهدیدها و فرصت هائی که در اثر تحریم بانک مرکزی نصیب می شود پرداخته و نوشته ر ادبیات اقتصادی کشورهای نفتی، درآمدهای نفت و تاثیر آن بر سیاست‌های دولت، یکی از عوامل اصلی عقب‌ماندگی کشورهای نفتی شناخته شده است. بسیاری از اقتصاددانان راه برون‌رفت کشورهای نفتی از چرخه سیاست‌های غلط اقتصادی را وقوع یک بحران در این کشورها می‌دانند.

به نوشته این مقاله به عقیده بسیاری از اقتصاددانان و همچنین به گواهی بسیاری از حقایق آشکار شده، تنها بحران است که می‌تواند سیاست‌های غلط در کشورهای نفتی را اصلاح کند. این موضوع در کشور ما نیز صادق بوده چنان که بحران کاهش قیمت نفت در سال ۱۳۷۷ به بعد موجب اصلاح نرخ ارز شد و بحران کمبود انرژی، سیاست نهادینه شده یارانه انرژی را اصلاح کرد. در حال حاضر نیز کشورمان در شرایطی قرار گرفته که هرچند تهدیدی جدی برای اقتصاد ایران است و می‌تواند در صورت عدم‌مواجهه صحیح، آسیب‌های اساسی برای اقتصاد وابسته به نفت ایران به همراه داشته باشد، اما در مقابل می‌تواند مقدمه‌ای برای کاهش وابستگی‌ها به درآمدهای نفتی باشد.

سرانجام سرمقاله دنیای اقتصاد به این جا رسیده که: در حال حاضر شاهد هستیم که در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی برخی کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا مانند ایتالیا، طرح ریاضت اقتصادی در حال اجرا است. در این کشورها در شرایط بحران، راه حلی جز این وجود ندارد و از این رو سیاست‌مداران برای هرچه بیشتر همراه کردن مردم با چنین طرح‌هایی، کلیه تبعات طرح را شرح می‌دهند. اما چنین شرایطی در کشورهای نفتی یا رخ نمی‌دهد یا به ندرت و در مواقع بحران رخ می‌دهد؛ زیرا درآمدهای نفتی همیشه برای جبران هرگونه اشتباهی دردسترس هستند.

صفحه اول دنیای اقتصاد


شاهین شایان‌آرانی در مقاله ای در شرق نوشته پس از اعلام قاطعانه بانک مرکزی نسبت به کنترل نرخ ارز، کاهش قیمت، تک‌نرخی کردن و رساندن قیمت دلار مسافرتی به نرخ دلار دولتی، نه تنها قیمت ارز کنترل نشد و کاهش پیدا نکرد بلکه روز به روز به نرخ ارز افزوده و در نهایت افسارگسیخته شد. مدیریت نرخ برابری ارز و مدیریت آن از تکالیف دولت و خصوصا بانک مرکزی است. در کشور ما بانک مرکزی هم اختیار، هم تکلیف و هم ابزار برای مدیریت کردن ارز دارد و این نکته مهمی است. اما متاسفانه مشاهده می‌کنیم که در دو ماهه، نرخ برابری ارز ۴۰ تا ۵۰‌درصد افزایش داشته است که این امر شوک سنگینی را بر اقتصاد کشور وارد کرده و تبعات و اثرات منفی را به دنبال خواهد داشت. ملتهب نگه داشتن فضای تبادلات ارزی و نداشتن قاطعیت در اتخاذ یک تصمیم کارآمد خسارات فراوانی را به همراه خواهد داشت.

به نظر این اقتصاددان از طرفی دیگر مهم نیست که قیمت دلار چه میزان باشد بلکه مهم این است که نرخ ارز مهار و کنترل شود. به عبارت دیگر باید دورنمای روشنی برای ذهن جامعه متبلور شود. برنامه‌ریزی مشخصی برای آینده نرخ ارز انجام شود تا رقم آن قابل پیش‌بینی شود و مردم مطمئن باشند که بازار مورد نوسانات ارزی قرار نمی‌گیرد. تغییرات و فعل و انفعالات سریع و نجومی نرخ ارز بیشتر از همه فعالان اقتصادی، وارد‌کنندگان و صادر‌کنندگان و تولید‌کنندگان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد و از این رو نیز گفته می‌شود که برنامه‌ریزی و مدیریت در این زمینه از هر امر دیگری واجب‌تر است.

و خلاصه مقاله شرق به این جا می رسد که: بانک مرکزی هم مسوولیت و هم امکانات مدیریت این فضا را دارد و مطمئنا توان و امکان تنظیم این بازار نیز وجود دارد و می‌توان تصمیم‌گیری کرد اما به دلایلی مبهم قدرت هرگونه تصمیم‌گیری جدی از مسوولان سلب شده است و فضا به شدت ملتهب شده و ضرورت دارد که ابهام‌زدایی صورت گیرد.

مریم باستانی در سرمقاله جهان صنعت نوشته اقتصاددانان اصطلاحی دارند تحت عنوان «تئوری انتظارات گله‌ای». برمبنای این تئوری، هنگامی که بازار بی‌ثبات می‌شود و دولت در کنترل بازار توانایی لازم را ندارد، گروهی دلال از این فضا نهایت استفاده را می‌برند. آنها بر داغی بازار می‌افزایند به طوری که حتی مردم عادی کوچه و خیابان هم تحت تاثیر رفتارهای آنان قرار می‌گیرند. نمونه این اتفاق ابتدا در بازار سکه و سپس بازار ارز افتاد. دلالان در خلاء حضور بانک مرکزی و ناتوانی این بانک در کنترل بازار ارز بر داغی بازار افزودند و در نتیجه سرمایه‌ها از بانک‌ها خارج و به سمت بازار ارز و سکه سرازیر شد.

در ادامه این مقاله آمده به گفته اقتصاددانان برای جلوگیری از این رفتارهای غیرعقلایی در اقتصاد، گریزی وجود ندارد مگر آنکه بانک مرکزی به عنوان سیاست‌گذار دخالت کند، چه آنکه اولین وظیفه بانک مرکزی در هر کشور ایجاد ثبات در اقتصاد است. در حالی که اگر همین عامل، یعنی حفظ ثبات در اقتصاد را به عنوان اولین رکن مدیریت خوب بانک مرکزی ملاک قرار دهیم، اینک با گذشت ۹ ماه نوسان و آشفتگی در بازار ارز و سکه می‌توان امروز به راحتی این حکم را صادر کرد که بانک مرکزی از وظیف ثبات در اقتصاد عدول کرده است.

"روزگار سخت هاشمی" تیتر اول روزگار است و شرق در عنوان اصلی خود نوشته "ابلاغ حکم دادگاه فایزه هاشمی".

صادق زیباکلام در مقاله روزگار نوشته به نظر می‌رسد که شرایط جدیدی برای هاشمی‌رفسنجانی شروع شده است. البته این نه بار نخستی است که هاشمی‌رفسنجانی با شرایط جدید مواجه می‌شود و نه آخرین بار آن خواهد بود. بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ شاهد حمله گسترده علیه ایشان بودیم. حملات همچنان ادامه داشت تا داستان عزل و نصب وزیر اطلاعات و آن تحول و شکاف عمیقی که میان اصولگرایان پیش آمد سبب شد تا حمله به هاشمی‌رفسنجانی و اصلاح‌طلبان تا حدود زیادی کاهش پیدا کند. اما اینک کانون شدن ایام انتخابات، مجددا وی را مورد توجه و انتقاد جناحی قرار داده است.

به نوشته این مقاله جدای از سکوت در قبال انتخابات، در خلال آمدن و رفتن ۹ دی آقای هاشمی‌رفسنجانی کلامی نگفت. این در حالی بود که اصولگرایان تبلیغات گسترده و همه‌جانبه‌ای را در بزرگداشت ۹ دی به انجام رساندند. از سوی دیگر فائزه هاشمی محکوم به شش ماه حبس و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی، مطبوعاتی و اجتماعی شد؛ مهدی هاشمی همچنان مجبور است در خارج از کشور به‌سرببرد؛ محسن هاشمی به‌رغم زمزمه‌هایی که پیرامون شرکتش در انتخابات می‌شد ثبت نام نکرد و سایت آقای هاشمی‌رفسنجانی هم فیلتر شد. و بالاخره اصولگرایان باز مجددا بنادارند این بار کار را یکسره کنند و این آخرین سروقت دانشگاه آزاد رفتند و ظاهرا جایی را که در دست آقای هاشمی‌رفسنجانی باقی مانده از وی بگیرند.

تیتر و عکس صفحه اول روزگار

نویسنده مقاله روزگار در پاسخ این سئوال که "چرا اصولگرایان شلیک توپخانه‌شان را مجددا به سمت هاشمی گرفتند" نوشته یک دلیل می‌تواند انتخابات اسفندماه باشد. شاید اصولگرایان می‌خواهند با فشار وارد کردن بر روی هاشمی‌رفسنجانی او را از حالت انفعال در قبال انتخابات خارج کنند و هرطور شده او را به تحرک در انتخابات بکشانند. شاید هم اصولگرایان احساس می‌کنند برای مطمئن شدن از پیروزی همه‌جانبه‌شان در انتخابات اسفندماه باید مخالفان و منتقدان بالقوه‌شان را مهار کرده و تحت فشار بگذارند تا هیچ‌کس نتواند علیه آنان تحرک و انتقادی کند.

طنز نویس روزگار پوریا عالمی ستون چت امروز خود را با این سئوال از زبان اکبر. ه آغاز کرده که "فیلترشکن داری؟" و بعد که اطمینان یافته رییس مجمع تشخیص مصلحت است گفته : فیلترشکن؟ آقا کدام سایت می‌خواهید بروید مگر؟ خدایی نکرده از آن سایت‌ها؟ یا زبانم لال از این سایت‌ها؟ نکند می‌خواهید بروید فیس‌بوک و لایک کنید؟ البته ماندم آن چیست که شما بخواهید لایکش کنید.

اکبر هـ . ر به نطنز نویس گفته: می‌خواهم سایت خودم را باز کنم. یک خاطره‌ی جدید نوشتم از قدیم. ردخور ندارد.

طنزنویس گفته: عجب حکایتی شده. یک زمانی آدم این‌قدر تریبون دارد نمی‌داند از کجا حرف بزند. بعد از یک مدت نمی‌داند این‌قدر تریبون دارد حرف از چی بزند. بعد که می‌خواهد واقعا حرف بزند می‌بیند نه تریبون دارد نه تلویزیون نه سایت. سخته؟ نه؟

اکبر هـ . ر: بله. سخته. فیلترشکن داری؟

طنزنویس روزگار: آقا الان چک کردم فیلتر که هستید هیچی کلا پکانده شده سایت و رفته هوا. هیچ اثری ازش باقی نیست. یعنی انگار از اساس نبودید. به نظرم یک وبلاگ با اسم مستعار، مثلا همین اکبر هر، توی بلاگفا یا وردپرس یا بلاگ‌اسپات باز کنید. من می‌گویم بچه‌ها لینک‌تان کنند که کلیک‌خور و خواننده‌هاتان زیاد شود. البته الان که دیگر تریبون و تلویزیون و سایت و وبلاگ ندارید فکر کنم کم کم باید فعالیت‌تان را با اسم مستعار در کامنت‌دانی وبلاگ‌های دیگر شروع کنید. بمیرم الهی. یاد فامیل‌مان افتادم. او یک بازاری گردن‌کلفت بود که نفهمید از کجا خورد و ورشکسته شد الان تراکت پخش می‌کند توی میدان انقلاب.

با کدام قانون؟

رضا کاشانی در مقاله ای در روزگار نوشته پلیس فتا، در دستورالعملی بندی برای فعالیت کافی‌نت‌ها صادر کرده که برخی از بندهای این دستورالعمل، جای بحث حقوقی و قانونی دارد. در یکی از این بندها آمده است که دفاتر خدمات اینترنت موظفند اطلاعات هویتی کاربران را با دریافت مدارک شناسایی معتبر ثبت کنند و از ارائه‌ خدمات به مراجعه‌کنندگانی که مدارک شناسایی ارائه نمی‌کنند، خودداری کنند. در یکی از دیگر بندها هم از صاحبان کافی‌نت‌ها خواسته شده تمام اطلاعات هویتی کاربران را، اعم از نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، کدپستی و شماره تلفن تماس از آنها بگیرند و ثبت کنند.

به نوشته این مقاله موضوعی که در این میان وجود نمی‌توان طی دارد این است که اساساً یک دستورالعمل، بخشنامه، اطلاعیه و... وضع قانون کرد چرا که به موجب قانون اساسی، محدودیت حقوق افراد، مستلزمتصویب قوانین است. در بسیاری از موارد و اصول متعدد قانون اساسی، محدود کردن حقوق افراد، منوط به این است که قانون آن را معین کرده باشد.

انتصاب آقای دکتر

محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته:یک پزشک که نسبت مختصری با رئیس دولت دارد، چندی پیش به سمت ریاست سازمان ملی استاندارد منصوب شد و قرار بود مراسم معارفه وی دیروز برگزار شود، اما دیروز اعلام شد که نخیر; معارفه ای در کار نیست و همان رئیس قبلی برگردد روی صندلی اش! اگر دولت دیگری سرکار بود این گونه رفتارها خیلی عجیب به نظر می رسید و باور کردنی نبود...اما در دولت فعلی حتما حکمتی دارد که این کار انجام شده است

نویسنده چند احتمال را پیش کشیده: اول این که بعد از تعیین پزشک مورد نظر به عنوان رئیس سازمان استاندارد، خوشبختانه قبل از معارفه، به طور اتفاقی یک نفر متوجه می شود که سازمان ملی استاندارد با سازمان نظام پزشکی، فرق دارد! دیگر این که از اول قرار بوده ابتکار به خرج داده شود و یک پزشک به عنوان رئیس سازمان استاندارد تعیین شود. بعد یک نفر بعد از اینکه مدتی کله اش را می خاراند، نظر می دهد که می توان ابتکار بزرگتری انجام داد. همه می پرسند: چه جوری؟ طرف می گوید: اگر رئیس برکنار شده را به عنوان رئیس جدید معرفی کنیم، دهان همه دنیا از این ابتکار باز می ماند :اینکه یک نفر جایگزین خودش هم می تواند بشود! به این ترتیب این ابتکار جدید اجرا می شود که خیلی ابتکارتر از ابتکار قبلی است!

احتمال دیگر از نظر طنزنویس مردم سالاری این است که: پزشک مورد نظر بعد از اینکه به ریاست می رسد، یکبار در جمع خانواده از فامیلشان می پرسد: آیا ممکن است من هم بروم سنگال ؟! فامیلشان هم اعلام می کند که هیچ چیز بعید نیست! پزشک مورد نظر همانجا از ریاست سازمان استاندارد منصرف می شود و می گوید که به سنگال رفتنش نمی ارزد! یا این که ئیس قبلی سازمان استاندارد در حضور بعضی برادران جریانی، اعلام می کند که پیام برکناری اش را دریافت کرده است ! برادران هم می گویند : آفرین ! حالا به درد ریاست سازمان می خوری!... و او برمی گردد!

کارتون روز

کارتون سلمان طاهری در شرق

+178
رأی دهید
-32

hafezonline - مشهد - ایران
آقای هاشمی حقته که این بلا ها سر بچه های خودت بیاد چون که ما ایرانی ها هنوز کشتار مجاهدین خلق و جوانان بی گناه ایران زمین رو با خمینی در اتاق گاز خفه کردین حالا نوبت بچه های خود شماست منتظر باشید
‌چهارشنبه 14 دي 1390 - 08:46
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.