چرا انسان‌ها از دیکتاتورها حمایت می‌کنند؟


از زندگی‌ مشترک ناموفق گرفته تا دولت‌ سرکوب‌‌گر: انسان‌ها در تمام این شرایط از سامانه زندگی خود دفاع می‌کنند، حتی اگر برای خود آنها امری مخرب باشد. اما چرا چنین است؟ محققان به تازگی به برخی دلایل این وفاداری پی برده‌اند.

 
 

 

چرا مردم چین در برابر دولت سرکوب‌گر خود نمی‌ایستند؟ چرا بسیاری از انسان‌ها به شرایط نامناسبی که زندگی آنها را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد اعتراض نمی‌کنند. روانشناسان سال‌هاست به دنبال پاسخی برای این پرسش‌ها هستند. ارون کی (Aaron Kay) از دانشگاه دوک در آمریکا و جاستین فریسن (Justin Friesen) از دانشگاه واترلو، پژوهش‌هایی را دوباره بررسی کرده‌اند که در چند دهه‌ی اخیر در این زمینه انجام شده است.

این پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که انسان‌ها تمایل دارند از زندگی‌های مشترک ناموفق گرفته تا حکومت‌های سرکوب‌گر و ظالم حمایت کنند، اما این واکنش ناخودآگاه رخ نمی‌دهد. آنها نتایج کار خود را در مجله‌ی تخصصی " Current Directions in Psychologiacal Science" منتشر کرده‌اند.

این دو محقق در واقع قصد داشتند روند شکل‌گیری حس مخالفت در انسانها را بررسی کنند. آنها برای رسیدن به این هدف ابتدا به بررسی این نکته پرداختند که چه چیزی باعث می‌شود تا انسانها خود را با شرایطی خاص وفق ‌دهند.

 

عدم تمایل به پذیرش انتقاد

 

 کی و فریسن متوجه موقعیت‌هایی شدند که افراد با قرار گرفتن در آنها بیشتر گرایش به دفاع از وضعیتی منفی دارند تا تلاش به تغییر آن. بنا به گزارش این محققان، انسان‌ها زمانی در صدد حمایت از دولت، دانشگاه، شرکت یا یکی از اعضای خانواده خود برمی‌آیند که آن سیستم یا فرد بخصوص از بیرون مورد تهدید یا انتقاد قرار گیرد.

آنها هم‌چنین از سیستم‌هایی حمایت می‌کنند که به آن وابسته‌اند یا ظاهرا راهی برای فرار از آن نمی‌بینند. این واکنش در بخش‌های دیگری از زندگی هم که احساس شود کنترلی روی آن نیست، نشان داده می‌شود: به طور مثال در مورد سیستم آموزشی یا بهداشت.

 

ترس از تهدید؛ انگیزه‌ای برای حمایت از شرایط بد

میزان حمایت هر فرد از دولت یا یک نهاد به این بستگی دارد که تا چه حد به آن وابسته است. تنها این حس که نمی‌توان از وضعیتی خاص رهایی یافت، انگیزه‌ای است برای حمایت از رژیم‌های سرکوب‌گر.

 

اگر یکی از هم‌کلاسی‌ها به خواهر کوچکتر توهین کند، برادران بلافاصله به حمایت از خواهر بر می‌خیزند. هر چند در حالت معمول، حوصله او را هم نداشته باشند. به عقیده محققان، این حس وفاداری به اعضای خانواده را می‌توان در رابطه میان مردم و حکومت‌ها نیز مشاهده کرد.

بهترین مثال حملات ۱۱ سپتامبر است.  میزان محبوبیت جورج بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا که مدت کوتاهی قبل از حملات طرفداران زیادی بین مردم نداشت، پس از رخ دادن فاجعه به‌طور ناگهانی بالا رفت.

  رفتارشناسان، واکنش مردم آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر را تنها مورد نمی‌دانند. هر بار که ملتی نسبت به حملات تروریستی احساس خطر می‌کند، بیشتر از پیش حاضر به حمایت از دولت خود می‌شود.
 
تنها مقاله‌ای انتقادآمیز درباره میهن کافی است تا حس جانبداری در انسان‌ها را بیدار کند. حتی اگر انتقادها کاملا بی‌طرفانه و منطقی باشند، باز بیشتر افراد حاضر نیستند آن را بپذیرند.

به‌عقیده کی و فریسن آنها نهایتا باید متوجه مطلوب نبودن شرایطی شوند که در آن زندگی می‌کنند. اما این نکته‌ای نیست که هر کسی به راحتی آن را قبول کند.. به گفته این دو، انسانها نیاز به این تصور دارند که راه و روش آنها خوب و موثر است.

 

وابستگی‌، دلیل انطباق با وضعیت نامناسب

 

 میزان حمایت هر فرد از دولت یا یک مؤسسه به این بستگی دارد که تا چه حد به آن وابسته باشد. همچنین حس این‌‌که نمی‌توان از وضعیتی خاص فرار کرد، انگیزه‌ای است برای حمایت از رژیم‌های سرکوب‌گر.

ارون کی در جریان پژوهشی دیگر به گروهی از داوطلبان گفته بود که قرار است ضوابط سفر به خارج در کشورشان آسانتر شود و به گروهی دیگر خبر داد که شرایط سخت‌تر می‌شود. به آنها همچنین توضیح داده شد که شرایطی غیرعادلانه در کشور برقرار خواهد شد. در نهایت داوطلبان باید اعلام می‌کردند که تا چه حد حاضر به حمایت از این وضع هستند.

داوطلبانی که می‌دانستند راحت می‌توانند کشور را ترک کنند، نگاهی انتقادی‌تر به شرایط داشتند. در حالی که گروه دیگر شرایط را بیشتر به عنوان وضعیتی دلخواه ارزیابی می‌کردند.

پژوهشی دیگر نشان می‌دهد که همین حالت در مورد زندگی‌های مشترک نیز صادق است. زنان و مردانی که فکر می‌کردند نمی‌توانند به راحتی شریک زندگی خود را ترک کنند،  بیشتر سعی در تطبیق خود با شرایط داشتند.

روانشناسان امیدوارند بزودی دلایل ترغیب انسان‌ها به اعتراض را نیز دریابند. احتمالات فراوانی وجود دارد که متکی بر نتایج بررسی‌های مختلف‌ هستند، اما هیچکدام به طور قطعی ثابت نشده‌اند. کی و فریسن شخصا نتیجه گرفته‌اند که ظاهرا یکی از دلائل مهم عدم تمایل به اعتراض، در ذهن افراد شکل می‌گیرد.

+137
رأی دهید
-21

compatriot - تورنتو - کانادا
نه‌ ترس عامل اصلی است. این مساله در مورد خانواده فرق می‌کند زیرا اعضائ خانواده تا ابد چشمشون توی چشم هم باز میشود.
یکشنبه 11 دي 1390 - 15:37
baas - روتردام - هلند
درست مثل ایرانیهایی مسخ شده خودمان .
یکشنبه 11 دي 1390 - 16:10
mortimer - اصفهان - ایران
یکی از دلایلش "ساندیس" است!
یکشنبه 11 دي 1390 - 16:48
love-iran - چابهار - ایران
منطوریشون این بود که چرا ایرانی ها با این همه بدختی ساکت هستن من جوابشون رو میدم اگه صد برابر از الان هم بدتر نشه کسی چیزی نمیگه همه دنیا به ایران به چشم طمع نگاه میکنن الان فوق اش اینه که یک چین روسیه حال میکنن زمان شاه که همه دنیا خون ایران رو داشتن میخوردن حالا چهار تا مشروب ازاد بود ازادی نبود اسم اش کل کشور زمان شاه 8 تا خط راه اهن داشت از جنوب ایران فقط یک ابادان بود که مردم میدونستن همچین جایی هست الان هم مردم اخوند ها رو بندازن بیرون کی میاد یکی مثل موسوی که نصب کشور رو مانتو دستمال سبز داد هر کدوم هم حساب کنیم 1000 تومان باشه میشه چندین ملیارد پولش رو از کجا اورد یا دزدی کرده وقتی یکاره ایی بود یا از خود اخوند ها گرفته مردم رو سر کار بزارن یا از اون ور پس همه مثل هم هستن و بهترین راه صبر هست صبر صبر
یکشنبه 11 دي 1390 - 17:17
miminana - لندن - انگلستان
دیکتاتور حکمِ یک پدرِ سخت گیر و زورگو رو برای ملت داره که اعضای خانواده تا جایی‌ که بتوند تحملش میکنند در جوامع سنتی‌ این امر بیشتر دیده میشه،علتِ دیگه درگیر شدن در زندگی‌ِ شخصی‌ و ترجیح منفعتِ فردی به منفعتِ جامعه هست،کلا تحقیقِ مسخره‌ای بود چون نتیجه تحقیق سالها پیش در کتاب‌های فلسفه سیاسی نوشته شده
یکشنبه 11 دي 1390 - 18:20
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
معمولاً انسانهای ضعیف و نا آگاه از دیکتاتورها حمایت میکنند. این ضعف و ترس میتونه به خیلی‌ چیز‌ها بستگی داشته باشه. ترس از بیکاری، طرد شدن، ناتوانی‌های اجتماعی، ... نگاه مختصری به تاریخ ۳۳ سال گذشته خودمان گواه این واقعیت است.
یکشنبه 11 دي 1390 - 18:57
1k adame sadegh - تورنتو - كانادا
وابستگی مالی یکی‌ از مهمیرین دلیل حمایت انسانها از دیکتاتورهاست.
یکشنبه 11 دي 1390 - 20:21
بهدین - نشویل - آمریکا
یکی از دلایل وفاداری شدید برخی افراد بە دیکتاتورهای بسیار خونخواری مانند هیتلر، صدام، قذافی و دیگران وجود عقدە پدر در این افراد است. پدر آزمونهای سختی را پیش روی فرزندانش قرار میدهد، خطاگران را سخت مجازات میکند . شاید دیگران فکر میکنند کە او آدم بیرحم و سنگدلی است ولی او ناخدای مقتدر و منظبطی است خوب میداند دارد کشتی را بە کدام سمت هدایت میکند، او در اعماق وجودش فرزندانش را دوست میدارد و اگر آنها را آزار میدهد بە خاطر خودشان است. این یکی از تصاویر پدر است کە در ناخودآگاە جمعی وجود دارد و در افسانەها و داستانهای همە ملل کهن ردپایی دارد.
یکشنبه 11 دي 1390 - 22:25
بهدین - نشویل - آمریکا
مضاف بر کامنت قبلی ام، دیکتاتورها از طرف هوادارن سرسخت خود غالبا پدر خواندە میشوند.
یکشنبه 11 دي 1390 - 22:49
IRANI AZAD-1361 - اصفهان - ایران
عنوان بسیار معنی داری زدی یو کی یعنی "دیکتاتورها انسان نیستن"
یکشنبه 11 دي 1390 - 23:39
afshin71741 - تهران - ایران
درست مثل ایرانیان مقیم خارج از کشور
دوشنبه 12 دي 1390 - 05:23
felora - تهران - ایران
بهدین - نشویل - آمریکاـ افرین ,خیلی خوب توضیح دادین ومنم کاملا موافقم.
دوشنبه 12 دي 1390 - 12:24
بهدین - نشویل - آمریکا
felora خواهش میکنم گرامی. موفق باشید
دوشنبه 12 دي 1390 - 20:11
akhond kosh2012 - بیرمنگهام - انگلستان
سوال خوبیه.مطمئن هستم که جوابشو دستمال به دستهای رژیم میدونند چیه
‌سه شنبه 13 دي 1390 - 03:22
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.