بررسی روزنامه های تهران سهشنبه ۲۹ آذر
مرگ کیم جونگ ایل و جانشنینی پسر کوچکش در رهبری کره شمالی مهم ترین خبر امروز روزنامه های تهران است که با عکس هائی از پدر و پسر این گزارش را منعکس کرده و پرسیده اند که آیا با این اتفاق بهار عربی به شبه جزیره کره خواهد رسید. از میان مسائل داخلی صعود ناگهانی بهای ارز و بی نتیجه ماندن سیاست های بانک مرکزی برای مهار بحران صف های دراز جلو بانک ها برای خرید سکه طلا از مهم ترین گزارش های این روزنامه هاست که همزمان خبر داده اند سه میلیون خانوار از دریافت یارانه نقدی حذف می شوند.
سخنان تازه دادستان کل کشور درباره پرونده فساد بزرگ و درخواست دستگیری خاوری مدیرعامل سابق بانک مرکزی از پلیس بین الملل تیتر اول چند روزنامه را به خود اختصاص داده است. "بازداشت مدیرعامل فولاد اهواز، احضار ۴ نماینده و برلیان ۶ میلیاردی" به نقل از دادستان کشور تیتر اول خراسان است، کیهان همین گزارش را با عنوان "صدور کیفرخواست سنگین برای متهمان پرونده فساد بانکی" منعکس کرده و "درخواست استرداد خاوری از پلیس بین الملی" گزارش اصلی فرهیختگان است.
حذف دیکتاتور، سوگواری مردم کره
علی ودایع در سرمقاله مردم سالاری نوشته در سال ۲۰۱۱ دیکتاتورهای بزرگ و کوچکی همچون بن علی، مبارک و قذافی از اریکه قدرت به زیر کشیده شدند، آنهایی هم که با سماجت همانند آل خلیفه، آل سعود و برخی حکومت های غربی در راس قدرت باقی ماندند برق شمشیر خشم مردم را زیر گلوی خود حس می کنند. اعتراض مردم، قدرت رام نشدنی است که نه مرز می شناسد و نه ملیت; اما گویی در کشوری به نام کره شمالی اوضاع متفاوت است. گویی به این کشور نه صدایی می رسد و نه از آن صدایی شنیده می شود.
مرگ رهبر کره شمالی - کارتون جمال رحمتی، شرق
به نوشته این مقاله در یک سالگی بیداری اسلا می و بهارعربی اگرچه اعتراضات به نتایج عالی وطلا یی خود هنوز نرسیده است اما چه می شود که در کشوری مانند کره شمالی هیچ تحولی جز آنچه که مدنظر حکومت کمونیستی است رخ نمی دهد؟! هیچ کس جز اندک جاسوس های غربی آن هم به صورت خیلی سطحی از مکانیسم حکومت پیونگ یانگ اطلا عات دقیقی ندارد; جز آن که یک رهبر کاریزماتیک توتالیتر همچون یک بت بزرگ پرستیده می شود.
مردم سالاری نوشته مرگ دیکتاتوری که اجازه ظهور کوچکترین پچ پچه در مخالفت خود برای سالیان سال نداده است، شوک بزرگی محسوب می شود; اما بی تردید دیکتاتور دیروز برای دیکتاتور فردا زمینه چینی مناسبی کرده است . گفته می شود رهبر جدید کره شمالی مواضع تند مقابل غرب دارد، این موضوع در کنار وجهه ناشناخته کیم جونگ اون به یک کابوس دردناک برای کاخ سفید تبدیل شده است که می تواند چالش هایی با بوی باروت در شبه جزیره کره رقم زند. مردم سالاری
حمیدرضا عسگری در آفرینش نوشته یک سال پیش هیچ کس تصور نمی کرد که یک جوان دستفروش تونسی بتواند حرکتی را به راه بیاندازد که دیکتاتورهای عرب را از قدرت ساقط کند. اما دیدیم که شد و اکنون هم در سالگرد اولین تولد این حرکت، مردم با حاکمان دیکتاتور خود دست به گریبان هستند. اما در این کشاکش کسی متوجه خاور دور و کره شمالی نبود. جایی که مستبد ترین و بسته ترین حکومت فردی در جهان به شمار می رود. کشوری که بیش از نیم قرن است مردم آن در قفس و خفقان محض دیکتاتوری زندگی می کنند. جایی که مردم با شیپور حکومتی از خواب بیدار می شوند و با قطع برق شهر به خواب می روند، کسی از اینترنت، ماهواره، موبایل چیزی نمی داند چون آگاهی و استفاده از این ابزارهای نایاب اعدام به همراه دارد.
به نوشته این مقاله مردم پیونگ یانگ اجازه داشتن خودروی شخصی ندارند البته توانایی خرید آن را هم ندارند. چون درآمدشان کفاف تهیه دو وعده غذا در روز را بیشتر نمی دهد. در این کشور حرف زدن از سران حکومت و خانوادشان جرم است چه برسد به انتقاد و اعتراض...! به هر صورت آنها انسان هستند و بالاخره روزی گوهر وجودی خود را خواهند شناخت. اما دست تقدیر بی سر و صدا به سراغ کیم جونگ ایل ۶۹ ساله رفت و برای همیشه وی را از زندگی ساقط کرد.
آفرینش نوشته دوحالت برای رهبر فعلی متصور است یا با انجام اصلاحات جدید مورد وثوق مردم قرار می گیرد و یا قطار درخواست های مردمی از ایستگاه قدرت وی عبور خواهد کرد و از او خواهد گذشت. البته در این مدل چهارم باز نقش نظامیان به عنوان پایه های اصلی حکومت غیرقابل چشم پوشی است و تا زمانی که نظامیان حامی وی باشند و سیاست های وی را در تضاد با منافع و ارزش های خود نیابند آنچنان مشکلی برای حاکم جوان به وجود نخواهد آمد. اما اگر سیاست های حکومتی وی به مذاق ارتشیان خوش نیاید به راحتی و بدون نیاز به خون ریزی وی را کنار خواهند گذاشت.
برکناری و تحول در حکوت ها در دونوع خلاصه می شود؛ یا این برکناری به درخواست و میل مردم صورت می گیرد و یا توسط افراد و گروههای درون حکومت. با نگاهی به مولفه های یاد شده در تغییر و تحول در حکوت های استبدادی نمی توان هیچ کدام از این موارد را در مورد کره شمالی به طور قطع تایید کرد.
حذف یارانه ها، صعود بهای ارز و سرگیجه بانک مرکزی
"حذف ۳ میلیون خانوار از دریافت یارانه نقدی" تیتر اول شرق است، "کاهش نرخ رشد جمعیت کشور" در صدر اخبار ابتکار آمده، دنیایاقتصاد از "تغییر سیاست در بازار سکه" نوشته، تهرانامروز و جهانصنعت خبر داده اند که "دلار ۱۴۴۵ تومان شد".
نادر کریمیجونی در سرمقاله جهان صنعت نوشته از همان ابتدا معلوم بود که تزریق سکه به شکل رایج نمیتواند ادامه پیدا کند. همین چند هفته پیش بود که آقای رییس کل در مقابل چشمان همگان از اجرای وعده خویش سخن گفت و تاکید کرد« از این پس شاهد سقوط ارزش سکه خواهیم بود» اما بعد از آنکه فروش روزانه سکه در شعب بانک متوقف شد و مقامات بانکی اعلام کردند که سکه تنها به صورت پیشفروش عرضه خواهد شد، رشد جهشی قیمت سکه آغاز شد.
به نوشته این مقاله در واقع بانک مرکزی خود دست دلالان را برای شرایط فعلی بازکرده بود؛ عرضه روز فروش سکه در شعب منتخب بانکها به طور عملی به صاحبان سرمایههای سرگردان و بالاخص دلالان امکان داد تا خود را برای فروش سکه در روزهای گرانی و دمیدن بر حباب قیمت آماده کنند. آنچه اکنون رخ میدهد نشاندهنده آن است که دلالان از ابتدا دندانهای بانک مرکزی را شمرده بودند و بلوفهایی که در مورد فروش بیپایان سکه گفته میشد را باور نکرده بودند اما ظاهرا مقاماتی که روزی آن بلوفها را میزدند خود به واقعی بودن آن ایمان پیدا کرده بودند.
جهان صنعت تاکید کرده اکنون هیچ تردیدی نیست فعالان عرضه بازار طلا که نبض قیمت را در غیاب سیاستهای منطقی به دست گرفتهاند ادامه شرایط حاضر را بیشتر میپسندند و تمهیداتی برای به هم ریختگی هرچه بیشتر اوضاع اندیشیدهاند. البته بانک مرکزی نوبت خود را بازی کرده و پاسخ آن را دریافت کرده است. مقامات بازار پولی کشور میتوانند چشمان خود را ببندند و به سیاستهای آزمون و خطا و ادعاهایی که تحقق یافتن آن غیرممکن به نظر میرسد، ادامه دهند. در این صورت آنها نباید انتظار داشته باشند که این بلوفها از سوی شهروندان و به ویژه فعالان اقتصادی باور شود و شهروندان همان کاری را که دولتیها میخواهند، انجام دهند.
تیتر صفحه اول روزنامه قدس
جواد سیدپور در سرمقاله تهران امروز از سرگیجه بانک مرکزی نوشته تلاطم در بازار ارز و سکه به جایی رسیده است که در حال حاضر چارهای نیست مگر از بانک مرکزی بخواهیم که کاهش و انطباق قیمت ارز و سکه با قیمتهای جهانی پیشکشتان باد، درصدی از گرانی روزمره و حتی ساعتی قیمتها را میپذیریم اما دستکم کاری کنید که ارز و سکه با این شدت گران نشود!
به نوشته این روزنامه در نگاه اول شاید خواسته یاد شده به طنز بماند،اما متاسفانه طنز تلخی است که ریشه در واقعیت دارد.هنوز دیر زمانی از هشدارهای شدید رئیس کل بانک مرکزی به مردم نمیگذرد که میگفت وارد بازار ارز و سکه نشوید و اگر وارد این بازار شدید و ضرر کردید، جای گلایهای باقی نیست! فقط یک تا دو ماه وقت کافی بود تا ثابت شود کسانی که توصیههای آقای رئیس کل را بهعنوان عالیترین مقام پولی کشور پذیرفتند،سود بردند یا آنان که به گفته رئیس کل اگر وارد بازار میشدند، نقره داغ میشدند.
تهران امروز به طعنه نوشته ظاهرا آقای رئیس کل بانک مرکزی مشاور خوبی برای مردم نبوده است و هرکس بر عکس توصیههای او عمل کرده است، تصمیماش توام با موفقیت بوده است! چه اتفاقی در بازار افتاده است و چرا سیاستهای بانک مرکزی برای تعدیل و آرام کردن بازارها این چنین با شکستهای فاحش و پیدرپی مواجه میشود؟ آیا بانک مرکزی به نمایندگی از دولت به دلالی رو آورده و با تیره و تار کردن بازار، به سودورزی رجوع کرده است یا عوامل پیدا و پنهان دیگری در کار است؟ آنچه مسلم است بانک مرکزی به هر دلیلی خواه موجه، خواه ناموجه، در آزمون ثبات بخشی به بازار ارز نمره مردودی گرفته و به خاطرسیاستهای نادرست.
مهدی تقوی در مقاله ای در شرق نوشتهدر کشور ما از آنجا که نرخ بهره واقعی منفی است، مردم نیز اثبات کردهاند تمایلی برای خرید اوراق قرضه دولتی ندارند و از طرفی دیگر بازارهای موازی مانند بازار مسکن نیز راکد و بورس هم سقوط کرده؛ بنابراین، مردم به سمت خرید سکه و ارز کشیده میشوند. در همین چند روز شاهد بودیم که بسیاری از مردم شب کنار بانک میخوابیدند تا بتوانند نوبت گرفته و سکه بخرند و نکته جالبتر آنکه پولدارها افرادی را اجیر میکردند تا به جای آنها در صف بایستند. در واقع این افراد، ۱۰ برابر مزدی را که کار میکنند را با این تا صبح خوابیدن در صف خرید سکه دریافت کردند. چنین مسالهای ناشی از اقتصاد ناکارآمد و پر از ایراد ماست.
به نظر این استاد دانشگاه اشکال در پایین بودن بهره بانکی است. در واقع با مقایسهای ساده میتوان متوجه شد که ارز و سکه خریداری شده به نسبت جمعیت در مقایسه با قبل از انقلاب ۲۰ برابر شده است. در آن زمان مردم در اعیاد، جشنهای تولد و عروسیها برای هدیه دادن سکه میخریدند و کسی برای پسانداز اقدام به خرید سکه نمیکرد. اما اکنون به دلیل رکود اوضاع اقتصادی بسیاری از مردم به خرید سکه برای پسانداز و سرمایهگذاری روی آوردهاند. این راه البته سبب این نیز میشود که در مدت زمان کوتاهی پول کسب کرده و حتی شاید در کوتاه مدت به سود سرشار هم برسند اما در بلندمدت دود این دلالبازی به چشم همه میرود، حتی کسانی که از این راه سرمایهای نیز اندوختهاند هم در نهایت از بازندگان خواهند بود.
به نوشته شرق سیاست بانک مرکزی در مقابل گرانی ارز و سکه غلط نیست بلکه این «شورای پول و اعتبار» است که راه اشتباه را میرود. بانک مرکزی تاکید دارد که نرخ بهره بانکی باید بالا برود اما متاسفانه شورا به پیشنهاد بانک مرکزی عمل نکرد. در حال حاضر ما با نرخ منفی بهره بانکی مواجه هستیم یعنی زمانیکه میزان بهره از نرخ تورم کمتر است برای همین نیز بخشی از سرمایهها از کشور خارج میشود و در بانکهای آمریکایی به طور مثال سرمایهگذاری میشود و یا در خرید سکه و ارز خود را نشان میدهد.
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته بانک مرکزی مدتها زحمت کشیده و توانسته نظم و ترتیب خوبی در بازار سکه، طلا و ارز بوجود آورد و به این ترتیب برخلاف روال ما در این ستون که بیشتر انتقاد و بیان ایرادات است، امروز مجبوریم از بانک مرکزی بابت این مدیریت بسیار ابتکاری تشکر و قدردانی ویژه داشته باشیم. این نظم و ترتیب اگر در هفته های پیش، روزانه بود، با همت و تلاش مسئولان زحمتکش، ساعتی شده و از این نظر در جهان بی نظیر است. واقعا آفرین بر همت و بر زور بازوی شما!
به نوشته این ستون با زحمت و تلاش مسئولان، از دیروز این نظم و ترتیب ساعتی شده است. یعنی یک ساعت در بازار قیمت طلا و سکه بالا می رود و یک ساعت دلار! خیلی نظم و ترتیب دقیق تر شده است، به طوری که روز گذشته دلار ۱۴۰۸ تومانی ۱۴۴۵ تومان شد و قیمت سکه هم به ۶۲۸ تومان رسید. فقط مشکلی که حالا پیش آمده این است که صرافی ها و طلا فروشی ها نمی توانند قیمت خرید و فروش را روی برد مغازه شان درج کنند، که آن هم مشکلی نیست . سر خم می سلامت ، شکند اگر سبویی!
در نهایت طنزنویس مردم سالاری نوشته این در حالی است که بعضی صاحب نظران اعتقاد دارند که حالا کجای مدیریت برادران زحمتکش را دیده اید؟! این جوری که دارد پیش می رود آنقدر نظم دقیق می شود، آنقدر گرانی مثل ساعتهای کوارتز دقیق می شود که در یکصدم ثانیه قیمت سکه بالا می رود و در یکصدم ثانیه بعدی نوبت دلار می رسد و کار به جایی می رسد که یک صبح تا شب، زحمت یکسال کشیده می شود! به امید آن روز.
یک سالگی هدفمند کردن یارانه ها
علی محقق در سرمقاله ابتکار نوشته انگار همین دیروز بود که تن رنجور اقتصاد کشور بر روی برانکارد، راهی اتاق عمل دولت شد تا نوزادی که از پیش بر او نام «هدفمندسازی یارانهها» گذاشته بودند، به دنیا بیاید. این نوزاد دولتی اکنون یکساله است و اعضای کابینه مجلس، دیروز، شمع تولد یکسالگیاش را فوت کردند و حضور یکساله او را در کنار دیگر فرزندان تنی و ناتنی و فرزندخواندههای اقتصاد کشور جشن گرفتند.
به نوشته این مقاله حالا زمزمههایی به گوش میرسد که در مرحله دوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها و با حذف اقشار پردرآمد جامعه از لیست دریافتکنندگان یارانه نقدی، سهم ماهانه قشر متوسط به پایین جامعه، از رقم کنونی تاحدود ۶۰ هزار تومان برای هر نفر افزایش خواهدیافت. اگر این زمزمه رنگ واقعیت به خود بگیرد، معنای آن این است که مستمریبگیران دولت باز هم فربهتر میشوند و به طور طبیعی بیش از پیش استعداد کمکاری و تنپروری و تنبلی اجتماعی به آنان تزریق خواهدشد.
ابتکار نوشته چه این زمزمه درست باشد یا نه، در هر حال ماجرای یارانه نقدی در کنار هزار و یک فایده اثباتشدهای که برای اقتصاد کشور دارد، میتواند در حوزه اجتماعی باعث ایجاد اختلال در پویایی و تحرک اجتماعی جامعه در بلندمدت گردد و بخش اعظمی از نیروی کار ساده و ارزانقیمت جامعه را که لازمه پویایی تولید و کسب و کار در کشور است، خانهنشین کند. به عبارت دیگر دولت در کنار سایر مزایای اجرای هدفمندی یارانهها باید بیش از پیش مراقب باشد که در حاشیه گام اول طرح تحول اقتصادی و هدفمندسازی یارانهها در کشور بخشی از خانههای ایرانی به تنبلخانه تبدیل نشوند.
تک مضراب
سیاست روز در ستون تک مضراب خود به گفته های مقامات افزوده.
وزیر کار و رفاه و تعاون و خیلی چیزهای دیگر: شاید زنهای جویای کار کم شده اند.
- شاید هم از بس سر کار مانده اند خسته شده اند و دیگر دنبال کار نمی گردند.
بازرس کل کشور: اگر فرد ناشناختهای را با صد میلیارد تومان هم بگیریم شما نمیگویید او دانه درشت است.
- البته که نمی گوییم.ما هم مثل بعضی ها فقط آفتابه دزدها را به دانه درشتی قبول داریم.به این فرد ناشناخته هم می گوییم کارآفرین نمونه!
قائم مقام سابق مرکز آمار: آمار بیکاری در دولت نهم با دستور معاون اول دستکاری شده بود.
- ما از همان اول گفتیم نمودار بحران بیکاری با فتوشاپ درست می شود کسی به حرفمان گوش نداد.
نماینده قزوین: آقای احمدینژاد گوش وزیر و معاونت را بکش تا به کار مردم برسند.
- اااا ... آقای سردبیر! گوش ما را ول کن برادر! یکی دیگر به یکی دیگر گفته گوش وزیر و معاونش را بکشد آنوقت شما مظلوم گیر آورده ای و گوش ما را می پیچانی؟
حداد عادل: گروه خون ما به گروه خون آقای احمدی نژاد نمی خورد.اصولا طبیعت آقای احمدی نژاد ، طبیعت تمکین نیست.
- سردبیر جان! گوش ما را ول کن.
کارتون روز
کارتون علی کاشی در روزنامه مردم سالاری