خبرگزاری بسیجدانشجویی : دانشجویان فقط شیشه مشروب را شکستند , شاید تخریب سفارت، کار خود انگلستان باشد
«خبرگزاری دانشجو» (وابسته به بسیج دانشجویی) نوشت:
یک شاهد عینی که در تجمع دیروز دانشجویان مقابل سفارت انگلیس و تسخیر آن حضور داشت، در گفت و گو با این خبرگزاری، روایت خود را از حواشی این تجمع تشریح کرد که در ادامه می آید:
اطلاعیه هایی که بر در و دیوار دانشگاه بود خبر از یک مراسم مذهبی و اعتراض گونه جلوی سفارت استعمار پیر می داد.
ساعت حدود 3.30 دقیقه به مقابل سفارت انگلیس رسیدیم، مراسم ساعت 2.30 شروع شده بود همان موقع عده ای از کسانی که آنجا بودند بالای دیوار سفارت رفته بودند و پرچم های عزای حسینی را تکان می دادند.
قبل از آن عده ای از مردم داخل رفته بودند، پرچم انگلیس را پایین کشیده و پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر افراشته بودند.
به نظر می رسید مردم دل پری از انگلیس داشتند که اینطور به زور از در و دیوار سفارت به داخل مجموعه نفوذ کرده بودند؛ من هم سعی کردم و با دومین گروه که وارد سفارت شد وارد شدم.
آن موقع خبر خاصی نبود فقط اینکه 3 دستگاه کامپیوتر از طبقات بالای ساختمان به جلوی در سفارت پایین انداخته شده بود.
هاردهای این کامپیوترها هم در همان لحظات اول گم و گور شد، عده ای از آن افراد هاردها را برداشته بودند.
بعد از آن حدود نیم ساعت افراد پشت حفاظ ورودی سفارت ایستادند و کسی کار خاصی انجام نمی داد تنها شعار می دادند آن هم پراکنده ولی صدای شعارهایی که از بیرون می آمد به طور مشخص شنیده می شد.
حدود پنجاه تا شصت نفر از افراد آمدند بیرون اما هنوز نفراتی که 150 تا 300 نفر برآورد می شدند داخل بودند.
موقع اذان مغرب که شد فشارهای مردمی از بیرون سفارت بیشتر شد تا اینکه حدود 20 دقیقه بعد از اذان یک گروه حدود 1700-2000 نفری خود را به داخل سفارت رساندند و بعد از آن اتفاقاتی که داخل سفارت افتاد بیشتر شبیه به هرج و مرج بود.
آن چه که از فضای سفارت دیده می شد یک ساختمان با حریم های حفاظتی شدید در جلوی درب اصلی در سمت راست، یک ناقوس و کلیسا کمی جلوتر در سمت چپ، ساختمان های تشریفاتی به علاوه کتابخانه ای بسیار خاص و اتاق های خدماتی بود که در آنها وسایل حیرت انگیزی وجود داشت مثلا چند دست لباس غواصی و...قابل توجه اینکه مشروبات الکلی بشدت و با تنوع بسیار بالا در آشپزخانه ها، اتاق ها و ... وجود داشت و اگر می خواهی کمی فضا برای شما تداعی شود در ذهن خود کاخ های سعد آباد ولی با تجهیزاتی بسیار مدرن تر را به یاد آورید، آشپزخانه های بسیار تشریفاتی، اتاقی پر از لباس و به علاوه یخچال هایی پر از مواد خوراکی مختلف و بعضا حرام مانند گوشت های حرام و در پشت کتابخانه و در حیاط پشتی استخری به نسبت کوچک وجود داشت.
از محوطه داخلی که خارج شدیم در سمت راست به ساختمان های اداری برخورد کردیم که از خوراکی ها و لباس ها معلوم بود آنجا محل مشترک فعالیت های اداری کارمندان ایرانی سفارت و کارمندان انگلیسی است؛ فضای اداری ساده اما مجهز به انواع تجهیزات اداری بود.
در تمام اتاق های بخش اداری بیسیم و چند خط تلفن وجود داشت حتی پریزهای اتاق ها و شیرآلات موجود همه از نوع رایج در اروپا بود و در نهایت پشت این ساختمان ها فضای کارگاهی و تعمیرات قرار داشت.
مجموعه اداری و مجموعه مسکونی از طریق یک دیوار به هم متصل بود. دانشجویانی که وارد سفارت شده بودند هیچ اقدامی برای تخریب اموال آن نکردند جز اینکه چند شیشه مشروب را شکستند اما با ورود جمعیت زیادی تخریب ها شروع شد.
از یک سو دانشجویان سعی می کردند از فضای سفارت حفاظت کنند از سوی دیگر افرادی مایل به تخریب اموال داخل سفارت بودند و بر تخریب اصرار می ورزیدند.
معلوم نبود این افراد که به تخریب اصرار داشتند در چه گروه یا حزبی بودند اما کاملا مشهود بود که دانشجو نبودند؛ بعضی هم فقط برای تخریب آمده بودند بعید نیست که خود استعمار پیر می خواست به وسیله اینان اهداف رسانه ای خود را تامین کند.
چیزی که بسیار قابل توجه و غیر عادی به نظر می رسید این بود که درب تمام اتوموبیل ها، اتاق ها و مجموعه ها باز بود که شاید کمتر کسی به آن توجه می کرد و اینکه در چنین فضای شدید امنیتی بسیار غیر طبیعی به نظر می آمد.
در نهایت حدود ساعت 7.40 بود که سردار رادان وارد سفارت شد و به افراد داخل سفارت اولتیماتوم داد، عمده دانشجویان در اثر اولتیماتوم نیروی انتظامی از سفارت خارج شدند و کسانی که نسبت به این اولتیماتوم بی توجه بوده و مقاومت می کردند با اعمال فشار و زور خارج شدند.
رفتار نیروی انتظامی تا قبل از اولتیماتوم سردار در عین ممانعت از ورود، بسیار محترمانه بود اما پس از اولتیماتوم عده ای هر چند اندک به شکل فجیعی کتک خوردند و حتی عده ای راهی بیمارستان شدند.