ترس همسایه‌ها از اژدر خانه متروکه

 

وطن امروز :  از چندی پیش، پلیس در جریان فعالیت پنهان در یک خانه قدیمی قرار گرفت که مزاحمت همسایه‌ها و ترس آنها را در پی داشت. تحقیقات نخست نشان داد زنان با ظاهر و رفتاری مرموز همراه پسران کم‌سن و سال به این خانه رفت و آمد دارند و گاهی پسران و مردان با موتوسیکلت یا خودرو به در این خانه آمده و با گرفتن بسته‌هایی با سرعت آنجا را ترک می‌کنند. تیم تحقیق شنید یکی از مردان آن محله وقتی به در خانه قدیمی رفته و به مزاحمت‌ها اعتراض کرده است پسر 16 ساله‌ای از سوی رئیس خود معروف به «اژدر» پیغام داده که اگر نمی‌خواهد به دردسر بیفتد دست از سر این خانه بردارد. البته نامه‌های تهدیدآمیزی نیز به در خانه این مرد رسیده بود که در آن پای این نامه که وی و خانواده‌اش را به وحشت انداخته بود امضایی از اژدر دیده می‌شد.

کارآگاهان در تجسس‌های خود پی بردند که یک کلفت با ظاهری تکیده نیز در این خانه کار می‌کند و بارها در صف نانوایی و بقالی‌ها همسایه‌ها را دیده و خودش نیز از رفتارهای اژدر گله‌مند بوده است. پلیس برای اینکه بتواند سرنخی از رفتارهای اژدر و دیگر اعضای باندش پیدا کند با رفتارهای غیرمحسوس به کمین نشست تا اینکه کلفت خانه را شناسایی و در نقش همسایه وارد دوستی با وی شد. این زن می‌نالید و از اژدر و بی‌رحمی‌هایش گفت و بی‌خانمانی و مخارج بچه‌های یتیم خودش را دلیل کار در این خانه دانست. وی وقتی دید مرد همسایه که همان پلیس بود سعی دارد اطلاعات بیشتری بگیرد با تلخرویی ادعا کرد جانش در خطر است و سکوت کرد. کارآگاهان خانه قدیمی را تحت نظر قرار دادند و 4 پسر نوجوان 15 تا 18 ساله و 3 زن 20 تا 30 ساله را ردیابی کردند که شبانه‌روز در خانه متروکه زندگی می‌کردند و کلفت خانه که شب‌ها نیز در آنجا می‌ماند اما هیچ وقت اژدر را ندیدند.

مرموز بودن حضور اژدر در خانه قدیمی زمانی قوت گرفت که پلیس 2 جوان موتورسوار را پس از خرید مواد و خارج از کوچه دستگیر کرد. آنان ادعا کردند تاکنون اژدر را ندیده‌اند و مواد را از یک زن ژولیده تحویل گرفته‌اند و نمی‌دانند رئیس باند کیست و از طریق زنان جوان با این خانه آشنا شدند. وقتی مشخص شد خانه متروکه محل فعالیت باند افیونی است، کارآگاهان با دستور قضایی وارد عملیات شدند و در حالی که نیمه‌شب شده بود خانه اژدر را محاصره کردند.

با نفوذ تیم‌های پلیس به داخل خانه کلفت 48 ساله به نام «سکینه» را همراه 3 زن به اسامی الهام، زهرا و ثریا و 4 پسر نوجوان که عزیز، پیمان، عباس و نادر نام داشتند، دستگیر و در بازرسی از خانه مقدار ناچیزی شیشه به دست آوردند و مشخص شد آنها منتظر رسیدن محموله تازه‌ای بودند. کارآگاهان که اثری از اژدر ندیده بودند و در بازرسی‌های تخصصی دیدند هیچ نشانه‌ای از حضور یک مرد در خانه متروکه نیست به بازجویی‌های جداگانه از 3 زن و 4 پسر نوجوان پرداخته و پرده از چهره واقعی اژدر برداشتند. کلفت خانه کسی نبود جز همان اژدر که پس از زندانی شدن شوهر و پسرش در جریان قاچاق مواد، خودش دست به کار شده و با راه‌اندازی باند افیونی هدایت آن آن را به تنهایی برعهده گرفته بود. کارآگاهان که اژدر را شناسایی کرده بودند سکینه را پشت میز بازجویی نشاندند وی خونسردانه گفت: روزی که وارد دنیای مواد شدم می‌دانستم مانند همسر و پسرم روانه زندان خواهم شد و اصلا نگرانی‌ای نداشتم. وی افزود:‌ وقتی 2 سال پیش تنها شدم به همه دوستان شوهرم رو انداختم تا قرض بدهند اما نشد تا اینکه خانه قدیمی و متروکه را شناسایی کردم و به اینجا آمدم سپس در پارک‌ها می‌گشتم و با دیدن زنان بی‌خانمان آنها را به خانه‌ام می‌بردم و براحتی می‌توانستم از طریق این زنان نه‌تنها پسران خیابانی را عضو باندم کنم بلکه مشتریان زیادی را برای مواد جذب می‌کردم.

اژدر ادامه داد: چون مردی در خانه نداشتم به دروغ نزد همه شایعه کردم رئیس باند مردی به نام اژدر است. نخستین‌بار مقداری شیشه از یک دوست قدیمی شوهرم گرفته و فروختم. بعد از آن به خاطر خوش‌حسابی توانستم از دیگر موادفروش‌ها خریدهای محموله‌ای کنم و پول زیادی پس‌انداز کردم. جز همین چند نفر کسی نمی‌دانست من اژدر هستم و آنها قول داده بودند این راز را تحت هر شرایطی با خود نگه دارند، وقتی دستگیر شدم باز اطمینان داشتم نوچه‌هایم حرفی نمی‌زنند و اگر نمی‌گفتند حتما شما تصور می‌کردید من یک کلفت هستم و دست از سرم برمی‌داشتید. تیم تحقیق وقتی از 3 زن و 4 پسر بازجویی کردند آنها تنها انگیزه‌شان را فرار از بی‌سرپناهی دانسته و ادعا کردند از اژدر می‌ترسیدند و این زن بداخلاق بوده است.

به گزارش خبرنگار «وطن‌امروز»، زن 2 چهره روانه زندان شد و نوچه‌هایش در اختیار بهزیستی و کانون اصلاح و تربیت قرار گرفتند تا نه‌تنها اعتیادشان ترک داده شود بلکه از دنیای تبهکاران خارج شوند.

+152
رأی دهید
-46

Alborzi - کرج - ایران
و همه چی به خوبی و خوشی تمام شد... آخر قصه منو یاد داستانهای کیهان بچه ها انداخت یادش بخیر .
شنبه 5 آذر 1390 - 10:29
poriyaye_vali - دوحه - قطر
اینهمه اژدهای عمده فروش مواد رو به امان خدا رها کرده اند چسپیده اند به اژدر!!!
شنبه 5 آذر 1390 - 10:51
delmorde - یوتوبوری - سوئد
بابا درد بیکاریست بی خانمانیست ای حـ... گان درک کنید. ( نه‌تنها اعتیادشان ترک داده شود بلکه از دنیای تبهکاران خارج شوند.) خب وقتی ازاد شدند دوباره سرکار خود برمی گردند که همان اعتیاد و فروش مواد است. اینکه نشد اصلاح جامعه. عحیب نیست وقتی اخوندی که طبق تخصصش باید روضخوانی کند یا سرقبرها به عزادار تسلی دهد. بیاد حاکم جامعه ای شود اجتماع را همانند مجلس عزاداری می کند. همانگونه که می بینیم. یک دل واقعا شاد در ایران نیست جز خودشان و توله هایشان اما سکهای اطرافشان بظاهر دل خوشند و موقتی.
شنبه 5 آذر 1390 - 11:23
miss dorna - دبی - امارات متحده عربی
عجب!!!
شنبه 5 آذر 1390 - 11:51
porharfi - آرنم - هلند
من زنم تو مــَردی ...هر 2 گرفتار ِچنگال ِ مواد.. زیر ِ عبـــا ی مــــلایی....//
شنبه 5 آذر 1390 - 13:43
mo1365n - کاشان - ایران
این ها همه قربانیان فقر و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی هستند.
شنبه 5 آذر 1390 - 14:13
sonixax - هامبورگ - آلمان
قصه ی ما به سر رسید ، کلاغه به خونش نرسید !!!!
شنبه 5 آذر 1390 - 14:21
ehsanusa - تهران - ایران
اژدر پشمک به سر !!! موجودی بود که پسر عمه زای کلاه قرمزی پس از اینکه تصادف کرده بود و به سرش ضربه خورده بود اونو میدید!!! نکنه این هم همون اژدر بوده!!!
شنبه 5 آذر 1390 - 14:53
بی خیال - کرمان - ایران
ببینید این سید علی با این مردم و مملکتشو چی کار کرده!
شنبه 5 آذر 1390 - 15:59
baas - روتردام - هلند
رقیب سپاه پاسداران بوده
شنبه 5 آذر 1390 - 19:17
oghab - هلسينكي - فنلاند
ما هم تو محلمون یکر نفر بود . با ۱۵۰ سانت قد و هیکلی ضایع و قیافه‌ای فوق ملوس اسمش اژدر بود
شنبه 5 آذر 1390 - 19:58
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.