بررسی روزنامههای صبح تهران؛ دوشنبه ۳۰ آبان
روزنامههای امروز صبح تهران در عنوانهای اصلی خود جز آن که از مردم مصر خواستهاند که ژنرالها را بیرون کنند، از روحانیون افغانی هم دعوت کردند مردم را علیه دولت آن کشور بشورانند و در عین حال از مقاومت بشار اسد حمایت کردهاند. در میان اخبار داخلی حکم زندان برای جوانفکر مشاور رییس جمهور، عقبنشینی مجلسیان از مصوبه هفته گذشته خود برای دریافت حقوق مادامالعمر از جمله مهمترینها بوده است.
علیه ژنرالهای مصری و لوئی جرگه افغان، دفاع از اسد
"مردم مصر به خیابانها بروند، ژنرالها باید بروند" عنوان اصلی کیهان است، روزنامه جمهوری اسلامی "تظاهرات دانشجویان افغان علیه پیمان نظامی با آمریکا" را در صدر اخبار خود آورده و سیاست روز از "هشدار اسد به غرب و اتحادیه عرب" نوشته است.
روزنامههای مختلف تهران در عنوانهای اصلی خود به دو موضوع خارجی پرداختهاند یکی شورش میدان التحریر که به نوشته روزنامههای جناح راست به معنای آن است که مردم مصر کلاه سرشان نمیرود و انقلاب اسلامی میخواهند و دیگری اعتراض به مصوبه لوئی جرگه افغانستان که شرایط ماندن آمریکائیها را فراهم کرد.
شرق در مقالهای به قلم سفیر سابق ایران در پاکستان در تحلیل مصوبه جدید لوئی جرگه نوشته حامد کرزی از دل یک انتخابات شفاف و کامل بیرون نیامد و بحثهای فراوانی در زمینه بروز تقلب و تخلفات عمده در این انتخابات مطرح شد که باعث ابطال بخشی از آرا و کشیده شدن انتخابات به دور دوم شد. در دور دوم هم دکتر عبدالله عبدالله به دلیل سوءظنهای فراوان نسبت به صحت نتایج آرا در انتخابات شرکت نکرد. از طرف دیگر کرزی در یک سال گذشته دچار مشکلات و تنشهای فراوانی با پارلمان شده است.
به نظر محمد طاهریان در این مقاله مجموعه مشکلات متعدد این امکان را ایجاد کرده که کرزی تصور کند با تکیه به نیروهای خارجی میتواند از پس مشکلات فراوان پیش رو برآید.
نویسنده مقاله شرق سئوال کرده در ۱۰ سال حضور این نیروها در افغانستان تا چه حد تاثیر مثبت در ایجاد و افزایش امنیت این کشور داشته و چه تضمینی وجود دارد که در ۱۰ سال آینده هم همین شرایط تکرار نشود؟ در حالی که در دهه پیش اجماع جهانی و مصوبه سازمان ملل و پشتیبانیهای فراوانی برای حل مساله افغانستان وجود داشت اما در حال حاضر این پشتیبانیها مانند سابق وجود ندارد. به نظر میرسد ایجاد چنین پایگاههایی سرنوشتی محتوم دارد. همانگونه که شوروی سابق نتوانست از چنین پایگاههایی بهرهای ببرد و تاریخ، شکست کمونیستها را نشان داد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته قصد و نیت آمریکائیها با تلاش آنها برای حضور دائمی در افغانستان کاملا آشکار شده است. در این میان، رسالت اصلی، اکنون بر دوش مجلس و شخصیتهای مذهبی و ملی تاثیرگذار در افغانستان قرار دارد. تعدادی از سران احزاب افغانستان ضمن مخالفت با امضای پیمان گفتهاند زیر بار چنین طرح خفت باری رفتن، لکه ننگی خواهد بود که هرگز از پیشانی امضاء کنندگان آن پاک نخواهد شد.
این روزنامه با اشاره به مخالفت بخشی از نمایندگان مجلس افغانستان با پیمان امنیتی با آمریکا نوشته رسالت مهمتر برعهده رهبران مذهبی افغانستان است که مردم این کشور را نسبت به تهدید بزرگی که متوجه آنهاست هشیار سازند و دولت این کشور را وادار به تغییر رویه نمایند.
بهروز بیهقی در سرمقاله خراسان با یادآوری تعهد ایران به اعطای کمک ۵۵۰ میلیون دلاری در اجلاس توکیو و در همان راستا اعطای کمک بلاعوض ۱۵۴ میلیون دلاری برای بازسازی افغانستان نوشته اینها تنها نمونههایی از حسن نیت و علاقه وافر ایران به ارتقا و اعتلای همسایه شرقی خود است، با این حال در تمامی این مدت دولت افغانستان حتی به حقوق مسلم ایران در موضوعهایی مانند حق آبه کشورمان از هیرمند احترام نگذاشته و از این طریق خسارتهای فراوانی را بر هم وطنان مرزنشین تحمیل کرده است.
مصاحبه اعتماد با جوانفکر
"محکومیت جوانفکر به یک سال حبس" تیتر اصلی شرق است، "کارنامه ساخت مسکن مهر" گزارش اول دنیای اقتصاد است و قدس در صدر اخبار خود نوشته "وزیر نفت سفره ده میلیارد دلاری پهن میکند".
کیهان در سرمقاله خود به تحلیل علت فاش گوئیهای مشاور رسانهای رییس جمور با روزنامه اعتماد برخاسته که موجب تعطیل موقت این روزنامه شد و نوشته ممکن است آقای جوانفکر از محکومیت خود به یکسال زندان و سه سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی باخبر بوده و قصد داشته است قبل از اعلام رسمی و رسانهای خبر محکومیت خویش، از فرصت استفاده کرده و مصاحبه مفصل یاد شده را انجام دهد! ولی جوانفکر به یقین میدانسته، ناسزاگویی، دروغ پردازی و سیاهنماییهای ایشان در مصاحبه اخیر، کفه جرایم وی را سنگینتر خواهد کرد- که کرده است.
حسین شریعتمداری این احتمال را نیز پیش کشیده که همزمان با نزدیک شدن پرونده فساد اقتصادی ۳هزار میلیارد تومانی به مراحل پایانی خود، حلقه انحرافی احساس خطر کرده و با انجام مصاحبه مزبور و ضمن اطلاع از آن که این مصاحبه مستلزم تعقیب قضایی است، در پی انحراف افکار عمومی از دخالت این حلقه در آن فساد کلان بوده باشد.
مدیر روزنامه کیهان در این مقاله با اشاره به تلاشهای حلقه انحرافی برای سیاسی نشان دادن ماجرای فساد ۳هزار میلیارد تومانی نوشته سئوال این است که چرا جوانفکر؟ پاسخ این پرسش دشوار نیست. آقای جوانفکر اگرچه یک شخصیت معمولی و کم اهمیت است ولی تابلوی دولت را- به حق یا به ناحق- با خود حمل میکند، از این روی اقدام «ریز» وی میتواند از سوی دشمن بیرونی در قد و قواره «دولت» درشتنمایی شود و درگیری دولت با تمامیت نظام تبلیغ شود.
فرش قرمز خارجی است
آزاده سهرابی در گزارشی در تهران امروز خبر داده گویا داستان ممنوعیت برگزاری فرش قرمز به طور جدی کلید خورده؛ مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد چندی قبل گفته بود برنامه موسم به فرش قرمز به شیوه خوبی برگزار نشده است و تنها کپیبرداری صرف از برنامههایی است که غربیها برای افتتاح یک فیلم اجرا میکنند. استفاده از لیموزین و به کارگیری بادیگارد و حضور عوامل فیلم با ظاهری که بیشتر یادآور شوی مد و لباس و آرایش است، هیچگاه مورد تایید ما نبوده و اجازه برگزاری چنین مراسمی را نمیدهیم.
اما به نوشته این روزنامه مدیر شرکتی که برگزاری مراسم مورد اشاره را به عهده دارد نوشته ما تقریبا هیچ کدام از ابزارهای مراسم آنچنانی هالیوودی را نداریم. اگر مشکل در رنگ فرش برنامه است میشود رنگش را عوض کرد. لیموزین هم نبود فقط اتومبیلهای پژو پارس تولید داخل کشور است که کمی درازتر است و به جای ۴ در، ۶ در دارد، حالا اگر همین تفاوتها هم مسئلهساز شده، میتوانیم به همان ۴ درهای قبلی اکتفا کنیم یا با مینیبوس یا ون به سالن مراسم برویم.
شهر شلوغی که در آن دزدها بی باکند
"مجلس مصوبه حقوق مدیران سیاسی را اصلاح میکند" عنوان اصلی خراسان است، مردم سالاری و فرهیختگان از قول رییس مجلس نوشته اند "امیدوارم شورای نگهبان مصوبه حقوق مقامات سیاسی را رد کند"، تهران امروز همین خبر را با تیتر "عقب نشینی از قانون حقوق مادام العمر" منعکس کرده و ابتکار از "عقبنشینی دو فوریتی در مجلس" نوشته است.
حسن وزینی در تهران امروز نوشته، مصوبه مجلس برای افزودن بازنشستگان به قانون برخورداری از حداقل حقوق ۸۰ درصدی برای طیف گستردهای از مسئولان سیاسی و مدیران ارشد، بار دیگر افکار عمومی را از عملکرد و تصمیم گیری برخی افراد و نهادها آزرده ساخت. در همین چند روزی که از تایید این استفساریه در مجلس میگذرد دامنه اعتراضات، بسیاری از محیطهای عمومی و دانشگاهی را فرا گرفته است.
به نوشته این روزنامه این اقدام برخی نمایندگان درست بر خلاف مقتضیات امروز کشور است. در شرایطی که هنوز زخم سوء استفاده کلان مالی بر تن افکار عمومی مانده و کسی نه در دولت و نه در مجلس واکنش متناسبی به آن نشان نداده و امیدها اکنون به دستگاه قضایی است، گویا برخی از نمایندگان اصرار دارند که موجبات ظن و بدبینی نسبت به عملکرد این نهاد را فراهم کنند.
به نوشته تهران امروز این مصوبه گرچه تایید یک استفساریه خوانده میشود اما دقت در محتوا و پیامدهای آن نشان میدهد که افکار عمومی به درستی تشخیص داده که مسئله فراتر از یک مصوبه مالی است بلکه از آن بوی یک نوع اشرافیت به مشام میرسد. اگر به همه ابعاد این ماجرا با تامل بیشتری بنگریم با چند ابهام مواجهیم که به نظر نمیرسد نمایندگان حامی این مصوبه توجیه منطقی برای آن داشته باشند.
پژمان موسوی در یادداشتی در شرق نوشته شلوغی شهر، ما را به کام خود کشیده است؛ نهتنها جسم ما را که فکر و احساس ما را. خیلی چیزها را فراموش کردهایم و با سرعتی غیرقابل باور به سمت و سوی فراموشیهای بیشتر هم پیش میرویم. کمتر «با هم» هستیم و کمتر «به هم» فکر میکنیم و در این بین البته سهم فراموشی بیشتر از آن گذشتگانی است که در جای جای این شهر روی تخت و بستر خود افتادهاند و «در انتظارند»: در انتظار صدایی، رفتی، آمدی، دستی که به گرمی دستشان را بفشارد و دهانی که چند کلمهای با آنان به گفتوگو بنشیند.
به نوشته این مقاله کافی است سرمان را به سمت جنوب شهر برگردانیم و با گردش فرمانی، مسیر کهریزک، خانههای سالمندان و محل نگهداری معلولان بیسرپرست را در پیش گیریم. شاید باورش مشکل باشد گفتن از حال و روزتان را پس از دیدار با اینان.
مقاله شرق چنین پایان میگیرد شاید تصورش هم مشکل باشد که بدانیم در گوشهای از همین شهر شلوغ، انسانهایی زیست میکنند که دیدن شرایطشان هم مو بر تن آدمی راست میکند، چه رسد به اینکه حتی برای لحظهای خودمان را در جای آنها تصور کنیم. وقتی از ما نمیگیرد هفتهای، ماهی یا حتی سالی یکبار به دیدارشان برویم و چشمان منتظرشان را بیش از این بر درهایی که شاید مدتها باشد کسی از آنها ورود پیدا نکرده است.
محمد حسین جعفریان در مقاله در تهران امروز با عنوان "چرا دزدان بی باکند" با اشاره به اختلاس میلیاردی، نوشته در مورد همه دزدیهای این سالها چنین است که فاصله وقوع جرم و پیگیری موثر، در دستگاههای امنیتی و پلیس این مملکت زیادی طولانی است و این یک امنیت کاذب برای مجرمین ایجاد میکند تا از تکرار بزه، نهراسند.
نویسنده از پرونده عجیبی خبر داده که چندی پیش خبرش به رسانهها درز کرد و آن دستگیری عوامل باند مافیایی در نفت است. برخی از مدیران و کارکنان شرکت ملی حفاری و نفت، کالاهایی را با کمک برخی عوامل بیرون این سازمان به صورت قانونی و درخواست نیاز، ترخیص و به جای ارسال به مناطق عملیاتی، در انبارهای خود ذخیره کرده و سپس همانها را مجددا به شرکت ملی حفاری و نفت یا بخش خصوصی میفروختهاند. اصل جرم را ببینید. آخر یک اداره چقدر باید تشکیلات نظارتیاش بیدر و پیکر باشد که بشود چنین کلاه گشادی بر سرش گذاشت.
نویسنده تهران امروز، ادامه خبر را عجیبتر دانسته که نشان میدهد بیش از ۱۰ سال است که این گروه سرگرم این دزدی آشکار بودهاند. چندی پیش هم مقاماتی در گمرکات جنوب دستگیر شدند که کالاهای قاچاق خود و اقوام را یواشکی ترخیص میکردند و حتی پس از دستگیری یکی از کلهگندههایشان دنبال ترخیص کالاهای ضبط شده بود.
گلستان شده مملکت
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته چند سالی است به هر سوکه نظر میکنید، میوههای خارجی را میبینید که چشمک میزنند و با زبان بی زبانی از دلارهای بی ارزشی سخن میگویند که صرف خرید آنها میشود! دراین سالها، بسیاری از ما ایرانیها به جای اینکه از مرکبات جنوب و شمال کشورمان خورده باشیم ، از مرکبات وارداتی که درباره مبدا بعضی از آنها هم حرف و حدیثهایی بوده و هست، استفاده کردهایم وهم به جان دولتمردان دعا کرده ایم که این طور با گشاده دستی، به کشاورزی دیگر کشورها کمک میکند.
به نوشته این مقاله حالا دوباره فصل برداشت مرکبات در کشور است ولی بزنم به تخته، گوش شیطان کر، مثل اینکه امسال قرار است وضعیت کمی تا قسمتی فرق داشته باشد. البته فقط قرار است و نه بیشتر. چرا که وزیر جهاد کشاورزی دیروز گفت هم ثبت و سفارش و هم ورود انواع میوهها به جز موز ممنوع است، وزارت کشاورزی هم گفته کسانی که دست به این اقدام زدهاند، باید پاسخگوی قانون باشند و ما نیز با این واردات قطعا مخالف هستیم و سیاستهای دولت در جهت حمایت از تولیدکنندگان داخلی است.
طنزنویس مردم سالاری سپس نوشته راستی چرا ما مردمی هستیم که با حرفهای قشنگ قانع نمی شویم و دوباره سوال را میپرسیم؟ چرا مسئولان را زحمت میدهیم؟ چرا با بخشنامههای صادره قانع نمیشویم مگر وزیر مربوطه با قاطعیت نگفتهاند: علت واردات را باید از دستگاههای مربوطه بپرسید! پس دست همه زحمتکشان و ازجمله این وزیر درد نکند که با بخشنامه کار را تمام کردند و بقیه کار را به دستگاههای مربوطه واگذار کردند. همین است که مملکتمان گلستان شده است.