آیت الله خامنه ای در مهار و تثبیت قدرت
طرح استراتژیک آیت الله خامنه ای برای حذف ریاست جمهوری در ایران چندان هم عجیب به نظر نمی رسد.
زمزمه های رهبر ایران برای حذف ریاست جمهوری و چالش های پس از آن که در پیام مقام های ایرانی و نیز از سوی بیت رهبری در رد اخبار غیر رسمی پیرامون تغییر قانون اساسی ابراز شد اهمیت بازبینی این پرونده را دوچندان کرده است.
سه هفته پیش که آیت الله خامنه ای پیش خبر تغییر نظام ریاستی به پارلمانی را در جمع کرمانشاهیان زمزمه کرد، موج های موافق و مخالف چند کیلومتر دورتر در تهران بالا گرفت. برخی این برنامه را گامی به پیش برای کسب قدرت مطلق برای رهبر ایران تعبیر کردند و گروهی دیگر – از جمله هاشمی رفسنجانی – به تهدیدهای این روند برای رکن جمهوریت نظام اشاره کردند. پس از گذشت سه هفته اما بیش از هر زمان روشن است اظهارات رهبر ایران تبیین سه استراژی برای آینده طولانی مدت ایران را حاویست؛ کاهش اغتشاش های سیاسی طی زمامداری وی، دفع مخالفان سیاسی، و بازسازی ایران آتی حول مرکزیت پررنگ تر وی.
مانورها و نقل قول های محافظه کاران در عرصه های عمومی از جمله رسانه ها به نیکی گواهی می دهد این طرح رهبر ایران، نه طرحی نو بلکه طرحی است که سال گذشته تبیین شده و حال به مراحل تکمیل و نهایی نزدیک شده است. حمیدرضا کاتوزیان نماینده مجلس شورای اسلامی که نخستین فردی بود که جرقه های این طرح را در افکار عمومی کلید زد گفت ” اخیرا نظریهای بین صاحب نظرانسیاسی مطرح شده است، مبنی بر اینکه کشور ما با توجه به اینکه از نعمت ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب برخوردار است نیازی به وجود رییس جمهور در کشور نیست.” محمد دهقان عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی نیز اعلام کرد “از سال گذشته هیئتی تخصصی از کارشناسان و حقوقدانان مامور بررسی حقوقی قانون اساسی جمهوری اسلامی شده است.”
آنچه روشن است این که حامیان محافظه کار رهبر ایران همچنان نقد و نظرهای عمومی را در مسیر حرکت به سوی حذف ریاست جمهوری هدایت می کنند. علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در تایید مزایای این طرح تاکید می کند ” پیشنهاد رهبری ضد دیکتاتوری است” و “حرکت از نظام ریاستی به سوی نظام پارلمانی به نوعی منظم تر شدن ساختار کشور است.” پیامی هدفمند به منتقدانی که این طرح را چرخشی به سوی حکومت مطلق خواندند.
در واقع گرایانه ترین تحلیل، طرح استراتژیک آیت الله خامنه ای برای حذف ریاست جمهوری در ایران چندان هم عجیب به نظر نمی رسد. چینش نیروها و محاسبه معادلات قدرت در هر یک از انتخابات های ریاست جمهوری به اندازه کافی برای شخص آیت الله خامنه ای مشکل ساز بوده است. به علاوه، در طول ریاست جمهوری علی اکبر هاشمی رفسنجانی هیچگاه بین رهبر و رییس جمهور مشخص نبود چه کسی قدرت بیشتری را در حیطه اداره خود دارد. ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز پرچالش ترین دوران در رویارویی محبوبیت برای آیت الله خامنه ای شد. دوره ای که تولد جنبش اصلاح طلبی ایران بود و مطالبات تا تقسیم قدرت بین نهادهای دموکراتیک و نقد گستره اختیارات رهبری پیش رفت. دوران محمود احودی نژاد هم دوره دیگری از استلزام خامنه ای به ادامه برخورد محافظه کارانه به رغم انبوه منازعات سیاسی داخلی و خارجی شد.
اما طی تمامی این مدت، عواقب تحقق مطالبه اصلاح طلبان برای گسترش جامعه مدنی و اصلاح ساختار قدرت از نگاه آیت الله خامنه ای دور نبوده است و در حالی که اصلاح طلبان کاهش اختیارات رهبری و تقویت اختیارات ریاست جمهوری را پیگیری می کرده اند، محافظه کاران طرح حذف ریاست جمهوری و سپردن سکان قدرت به شبه نخست وزیری در معیت رهبر را در سر داشتند.
در تمامی دوران مسند رهبری، آیت الله خامنه ای از هماهنگی قوه قضاییه با خود بهره داشت. قوه مققنه نیز پس از مجلس ششم که به ریاست مهدی کروبی و اکثریت اصلاح طلبان به سدی در برابر وی بدل شده بود از اندیشه و دخالت اصلاح طلبان پاکسازی و مجلس های بعدی حول فرمانبری مطلق از وی چیده شد. طبیعی است که رهبر ایران با داشتن بیعت از قوای مققننه و قضاییه، بر چاره اندیشی برای قوه سوم – قوه مجریه – معطوف شده باشد. دو انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ و ۸۸ برای حذف اصلاح طلبان و ارسال این پیام به تمامی گروه های محافظه کار متمرکز شد که همه آنها باید بدانند که تبعیت کامل از رهبری اما و اگر ندارد.
در کنار تحریم انتخابات ۹۱ مجلس از سوی اصلاح طلبان، انتخابات آتی ریاست جمهوری همچنان امیدی برای جنبش سبز است. اما رهبرایران با حذف ریاست جمهوری نه تنها امکان خیزش دوباره ناآرامی ها را از میان برمی دارد بلکه اصلاح طلبان را در تحریم انتخابات کیش و مات می کند.
تحریم انتخابات امید اصلاح طلبان برای تنبیه و فشار به رهبری بود. اما آیت الله خامنه ای با حذف ریاست جمهوری برای همیشه، تنبیه شدیدتری برای اصلاح طلبان به اجرا می گذارد و امید اصلاح طلبان برای بازگشت به پایگاه اجرایی محبوبشان را برای به حرکت درآوردن دوباره ماشین اصلاحات عقیم می کند.
رهبر ایران همواره کارنامه قابل تاملی در مهار خیزش های ضد زمامداری خود دارد. در تمامی مدت سال گذشته و در سکوت، او در تدبیر بازگشت هرگونه نامنی و امکان تکرار حوادث انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ بوده است. اکنون تیم مدیریت بحران پنهان و مشاوران امنیتی وی با حذف همیشگی ریاست جمهوری و انتخابات های دردسرساز آن، زمامداری آیت الله خامنه ای را برای آینده تثبیت می بخشند.
محافظه کاران نقش محوری آیت الله خامنه ای و چشم انداز وی برای داشتن یک ایران تک قطبی را پذیرفته اند و در مسیر اجرای طرح رهبری برای حذف ریاست جمهوری حرکت خواهند کرد. اما تلاش مخالفان که نه نقش مرکزی رهبری را و نه چشم انداز او را می پذیرند، برای عقب راندن رهبری با محدودیت های فزاینده ای مواجه خواهد بود. برای نگهداشتن سکان زمامداری، رهبر ایران باید اطمینان حاصل کند که تمامی پایگاه های قدرت اجرای دستورات او را در صدر امور قرار داده اند. گروهی که بر این حساسیت تمکین نکند، حذف می شود حتی به هزینه حذف نماد جمهوریت نظام.
رضا مرعشی