روزنامه های امروز صبح تهران در عنوان های اصلی خود از افشای نکات تازه ای از اختلاس بزرگ بانکی نوشته و از مهار بازار سکه و طلا و ارز خبر داده و از زبان خبرنگاران خود گرانی و رشد قیمت ها را موجبی برای نارضایتی مردم دانسته اند.
پلیس و جمع آوری آنتن ها
بهمن کشاورز در مقاله ای در شرق با اشاره به گفته های تازه رییس نیروی انتظامی درباره ورود ماموران به خانه ها برای جمع آوری آنتن های ماهواره نوشته حرمت مسکن مردم به قدری اهمیت داشته که قانونگذار در قانون مجازات اسلامی برای اصل ۲۲ قانون اساسی ضمانت اجرای کیفری مقرر کرده و صرف اینکه کسی عضو نیروی انتظامی یا ضابط دادگستری یا هر نهاد انتظامی و امنیتی دیگری باشد به او اجازه نمیدهد بدون دستور صریح مقام قضایی به منزل و مسکن کسی وارد شود.
در بخش دیگری از مقاله این حقوقدان تاکید شده که حالت اشاعه در ملک باعث سلب عنوان مسکن یا منزل از آن نمیشود. یعنی کریدور ورودی، راهروهای مشترک، راهپلهها و پشتبام مجتمعهای آپارتمانی که مشاع است، تابع ضوابط محلهای مسکونی است و ورود به آنها مستلزم وجود دستور مقام قضایی است، بنابراین یا باید بازپرس و دادیار در هر مورد خاص دستور ورود به یک محل خاص را با تعیین اینکه این ورود به چه منظوری است، صادر کند یا مقام قضایی همراه با ضابطان باشد.
نتیجه گیری مقاله شرق این است که اگر حکم منطقهای درخصوص یک محله یا ناحیه یا خیابان یا شهرک صادر شود از نظر قضایی و اصولی قابل قبول نیست.
اختلاس بزرگ و نقش مدیران منصوب رییس جمهور
"رگبار افشای اسناد اختلاس بزرگ" گزارش اصلی شرق است، "فشار افراد خاص در پرونده اختلاس" تیتر اول آرمان و روزنامه جمهوری اسلامی است و ابتکار از "یافتههای کمیته ویژه مجلس درباره اختلاس" خبر داده است.
شرق در گزارش اصلی خود نوشته به نظر میرسد ماجرای تخلف ۱۳ رقمی به این زودیها پایان نمییابد. هر چند تا به حال سه نفر از مدیران بانکی از کار بر کنار شدهاند و یکی از آنها نیز از کشور گریخته است ولی با این وجود چالش اختلاس همچنان به پایان نرسیده است و هر روز نیز ابعاد تازهتری پیدا میکند. این اتفاق بدون شک موجب خشنودی مدیران اقتصادی دولت نخواهد شد چون تا امروز بسیاری از آگاهان اقتصادی اعلام کردهاند که نباید اختلاس را فقط به پای مدیران بانکی نوشت.
به اشاره این روزنامه فارغ از این اما اوج رگبار اسنادی است که این روزها منتشر میشود و نمای تازهای برای اختلاس به تصویر میکشد، سوال اینجاست که چنین اسناد پراهمیتی چرا صرفا اکنون و پس از افشای اختلاس بزرگ مورد توجه قرار گرفتهاند؟ و در زمان صدور این اسناد مسوولان بانکی توجهی به محتوای آنها نشان ندادند و نهادهای نظارتی نیز در پیگیری این قصور و تقصیر کوتاهی کردند؟
شرق افزوده فارغ از این اما تخلف ۱۳رقمی باعث شده است که در حال حاضر بخش بزرگی از بدنه بانکی کشور از تعلیق در حوزه مدیریت رنج ببرند نباید فراموش کرد که رییسجمهور چند سال پیش برای مقابله با فساد اقتصادی مدیریت بانکی کشور را به طور کلی تغییر داد و حالا در بزرگترین اختلاس، برخی از همان مدیران در معرض اتهام ایستادهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته برخورد مطبوعات با بزرگترین اختلاس تاریخ کشور که متأسفانه رکوردشکن فساد اقتصادی در جهان نیز هست، هوشیارانه و از روی احساس وظیفه بوده و البته تأثیر زیادی در انگیزهمند شدن دو قوه قضائیه و مقننه برای ورود به ماجرا و دادن وعده رسیدگی و برخورد با متخلفان داشته است.
به نوشته این روزنامه سالهاست که "وعده دادن" به امری رایج تبدیل شده ولی از عمل کردن به وعدهها خبری نیست. این مشکل، در مورد مفاسد بیش از سایر موضوعات وجود دارد و در میان مفاسد نیز، پروندههای مفاسد اقتصادی علیرغم سرو صداهای زیادی که در عالم الفاظ و وعده و خط و نشان کشیدن دارند، بیش از سایر مفاسد بلاتکلیف ماندهاند. سالهاست که میشنویم فهرست اسامی مفسدان بزرگ اقتصادی در جیب مسئولان است ولی هنوز هیچکدام از آنها محاکمه و مجازات نشدهاند. سالهاست که حتی از زبان مسئولان قضائی میشنویم افراد مشخصی با نام و عنوان و مسئولیت و مقامهای معین دارای پرونده مفاسد اقتصادی هستند و بارها گفتهاند درحال رسیدگی به این پروندهها هستیم و به زودی حکم آنها نیز صادر و اعلام و با آنها برخورد خواهد شد، ولی نه تنها چنین اتفاقی نیافتاده بلکه آن مقامات همچنان مقامات باقی مانده و ارتقاء هم یافتهاند ..
روزنامه جمهوری اسلامی اظهار نظر کرده که مشاهده چنین وضعیتی برای مردم، به یک عادت تبدیل شده و لذا هر وقت هر اتفاقی میافتد، عادی تلقی میشود و هر وعدهای که برای برخورد داده میشود کسی آن را جدی نمیگیرد. این بیتفاوتی را نباید بیاهمیت دانست و از کنار آن نباید به سادگی عبور کرد. این، یک خطر بزرگ است که باید جدی گرفته شود و با بررسی باید ریشههای آن خشکانده شوند، زیرا این ریشهها اگر بمانند همچون خوره و سرطان این پیکر بزرگ را در مینوردند.
ابتکار در ستون "بازی با تیتر جراید" نوشته:
- تقدیر «رحیمی» از مدیران بانکی کشور [کارتون عالی بود. اگه خدای نکرده رقم اختلاس ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بود، چیکار میکردیم؟!]
- فرمانده نیروی انتظامی: حکمی برای تعقیب بینالمللی متهمان اختلاس صادر نشده است [مگه ۱۰۰ هزار میلیارد اختلاس کردن؟]
- وزیر بازرگانی دلیل گرانی لبنیات را اعلام کرد [به خاطر این بود که نشد که ارزون بمونن]
- دلار ۲۰۰۰ تومان میشود [بشود. هم دلار و هم تومان کاغذپارههایی بیش نیستند]
مرزهای دروغگوئی و پنجاه و سه سالگی صدا و سیما
ابتکار در سرمقاله خود نوشته بهنظر میرسد که برخی سیاستمردان مرزها را جابهجا کردهاند. قبلترها آدمها اگر میخواستند دروغ بگویند، سعی میکردند که چشمهایشان را به چشم مخاطب ندوزند؛ یعنی خودبهخود مردمک چشمها به زمین دوخته میشد و دروغ که تمام میشد، دوباره به جای اولش بازمیگشت. قبلترها آدمها دروغ که میگفتند، برای باورکردن مخاطب بود و اگر لازم بود، قسمی نیز چاشنی آن میکردند؛ اما امروزه گویی باورکردن مخاطب هم مورد توجه نیست.
قبلترها اگر کسی اشتباهی میکرد، اگر آنرا هم نمیپذیرفت، لااقل طلبکار نمیشد و تلاش نمیکرد که دیگران را نیز وادارد که همان اشتباه را تکرارکنند. قبلترها اگر کسی اشتباهاً پای کسی را لگد میکرد، بیآنکه فکر کند، زبانش به عذرخواهی باز میشد...قبلترها شیوه زندگی اینگونه بود. مرزی وجود داشت که هرکسی نامی بر آن نهاده بود: شرمندگی، ملاحظه دیگران و در خشنترین حالت آن «وقاحت». این مرز مثل خط صفر مرزی کشورها ثابت بود و تجاوز از آن پیامدهای نامطلوبی داشت. به نظر سرمقاله ابتکار چندی است که هرکس این مرز باریک را مانند طنابی برداشته و به دور دستش گره زده و هرجاکه لازم دیده، آنرا باز کرده و اگر هم چندان لازم نبوده، آن را بسته نگاه میداشت. نگاه کنید به اظهارات مسئولان دستگاههایی که با پرونده اختلاس بزرگ درگیرند. نهتنها هیچکس آنرا برعهده نمیگیرد، که عالم و آدم منهای وجود نازنین خود و دم و دستگاهشان را مقصر جلوه میدهند و آن مرز معروف را بیشتر از این نیز جابهجا میکنند و جایزه و دستمریزاد هم میطلبند.
مردم سالاری در سرمقاله خود با اشاره به این که قرار است فردا شب محمود احمدی نژاد در تلویزیون حاضر شود و بار دیگر به گفت و گو با مردم بپردازد این سئوال را مطرح کرده که چرا رئیس جمهور فقط با صداوسیما مصاحبه می کند و خبری از گفت وگو با سایر رسانه های داخلی نیست؟
به نوشته این مقاله در مصاحبه های تلویزیونی قبلی آقای احمدی نژاد موضوعات مهم و حاشیه ساز هیچ گاه مطرح نشد. اگر فرداشب هم ابهاماتی همچون سفر اعضای خانواده ایشان به نیویورک، نقش جریان انحرافی در دولت، روابط نزدیک احمدی نژاد با اسفندیار رحیم مشایی، نقش برخی مقامات دولتی در اختلا س اخیر یا موضوع تملق گویی برخی مقامات دولتی نسبت به رئیس جمهور و مسایلی از این دست به عنوان پرسش از رئیس جمهور مطرح شود، می توانیم بپذیریم که این مصاحبه تلویزیونی، یک مصاحبه واقعی است، نه ارائه یک گزارش با عنوان نادرست مصاحبه.
مردم سالاری اضافه کرده البته معمولا مصاحبه های آقای احمدی نژاد با رسانه های خارجی از ویژگی های مثبت یک مصاحبه برخوردار است و اغلب در این مصاحبه ها، شاهد طرح پرسش های جنجالی و البته ارائه پاسخ های جذاب از سوی رئیس جمهور هستیم که نشان می دهد آقای احمدی نژاد از قرار گرفتن در مقابل خبرنگاران خارجی، نه تنها نگران نیست بلکه از آن استقبال می کند و به همین دلیل شاهد هستیم که بیشترین مصاحبه های اختصاصی آقای احمدی نژاد در شش سال اخیر با رسانه های آمریکایی صورت گرفته است.
محمد حسین روانبخش در مردم سالاری با اشاره به پنجاه وسومین سالگرد تاسیس تلویزیون در ایران نوشته در این روزها همین تلویزیون پنجاه و سه ساله در حال پخش سریالی است که یک روز در میان روی آنتن می رود ولی خیلی جالب است که این سریال در هنگام پخش یکباره رنگش می پرد! گاهی که اصلا سیاه و سفید می شود و دوباره بعد از دقایقی رنگ به آن باز می گردد.البته خیال نکنید که این سریال از آرشیو برداشته شده و به دلیل قدیمی بودن فیلم به این روز می افتد; نخیر، این سریال تازه ساخته شده ! فقط مسئولان محترم این رسانه پنجاه و چند ساله مجبورند سریالی را که خودشان ساخته اند هر چند دقیقه یکبار بی رنگ و رو نشان دهند، چرا که کمی تا قسمتی بازیگران زن این سریال قابل تماشا نیستند !
به نوشته این طنزنویس مردم مجبورند همین سریالها را هر جور که پخش شود، تماشا کنند و چندی بعد هم صداوسیما به روش معمول خود یک نظرسنجی منتشر می کند که صد و چند درصد مردم این سریال را دیده اند وصد و چند درصد از بینندگان هم از مسئولان صدا و سیما بابت تهیه این سریال و سپس سانسور رنگ آن تشکر کرده اند و خدا را شکر می کنند که چنین صداوسیمایی داریم!
گرانی شیر و ارزاق، وعده اشتغال بدون بودجه
"تخلیه ۴۰ هزار تومانی حباب سکه" عنوان اصلی دنیای اقتصاد است، تهران امروز "پشت پرده التهاب سکه و بازار" را در صدر گزارش های خود آورده، جهان صنعت خبر داده "۲۰ در صد بودجه ایجاد ۲.۵ میلیون پرداخت شد" و قدس از "رشد قیمت ها و هشدار بی خاصیت دولت" نوشته است.
در حالی که چند روزنامه امروز خبر داده اند که بانک مرکزی موفق شد حباب گران ارز و طلا را بشکند افشین زمانی در سرمقاله تهران امروز نوشته نخستین سوال این است که چرا بانک مرکزی یکی دو ماه پیش با صدور بخشنامهای فروش ارز را به چند بانک دولتی محدود کرد و به این ترتیب زمینه را برای کاهش عرضه دلار و تزریق التهاب به بازار فراهم کرد؟ بانک مرکزی که کنترل ذخایر ارزی کشور را در دست دارد خود بیش از همه میداند که کاهش عرضه دلار آن هم در شرایطی که ولع خرید دلار در حال افزون شدن بود، به تحریک بازار و صعود سرسامآور قیمت در بازار آزاد منجر میشود. با این وجود بانک مرکزی نیت خود را عملی کرد و با ایجاد محدودیت شدید در عرضه دلار موجبات فاصله ۲۰ درصدی قیمت ارز آزاد و دولتی را فراهم آورد.
به نوشته این روزنامه در این مدت دلالان با ولع تمام در بازار خودنمایی کردند و رانت عظیمی به سبب فاصله قابل توجه ارز آزاد و دولتی ایجاد شد. گذشته از اینکه رانت بادآورده به جیب چه کسی رفته است اما متضرران آن کسانی هستند که طی مدت یادشده نیاز واقعی به ارز داشتند و مجبور بودند دلارها را ۲۰ درصد گرانتر از قیمت دولتی آن تهیه کنند.
جهان صنعت در گزارش اصلی خود به نقل از مرکز نظارت راهبردی رییسجمهور نوشته تنها ۲۰ درصد منابع برای ایجاد ۵/۲ میلیون شغل اختصاص یافته و این در حالی است که با گذشت شش ماه از سال ۹۰ معلوم، شفاف و واضح نیست نحوه تخصیص سایر منابع که رقم آن ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است چگونه خواهد بود و آیا اصلا زمان کافی برای این امر وجود دارد؟
به نوشته این گزارش دولت میخواهد امسال ۵/۲ میلیون شغل جدید ایجاد کند که ۱۵۰ هزار میلیارد تومان برای ایجاد این مساله باید اختصاص یابد.
این مقام دولتی به نوشته جهان صنعت در شورایعالی اشتغال خبر از هزینه ۲۰ درصد این میزان میدهد، یعنی ۸۰ درصد کار باقی مانده، شش ماه از سال گذشته و شش ماه باقی مانده، کارشناسان میپرسند آیا در مدت باقی مانده سال میتوان این کار را انجام داد. از سوی دیگر آیا میتوان ۱۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار برای اشتغال را تامین کرد با توجه به منابع بانکی فعلی و در کنار آن کسری بودجه سال ۹۰ که دولت باید در پی تامین آن باشد.
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد با اشاره به گرانی شیر و لبنیات یک گفتگوی فرضی ترتیب داده و نوشته:
ما: لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
گاو: ما ما... من گاو هستم. تامینکننده شیر و توابع شیر مردم که تحت هر شرایطی تامین باشد.
ما: این اواخر قیمت شیر و لبنیات دوباره گران شده. چرا؟
گاو: ما ما ما در خیلی از مسائل مربوط به گاوها خودکفا هستیم. یعنی با تلاش شبانهروزی اندیشمندان و دانشمندان جوان، گاو وارد نمیکنیم. اما متاسفانه خورد و خوراک گاوها را از غرب وارد میکنیم. خوراک وارداتی گاوها گران شده. برای همین شیر گاو هم گران میشود. اوکی؟
ما: از قدیم گاوهای ما و آثار و تولیدات گاوهایمان در جهان معروف بوده، این که خوراک گاوهای ما را غرب تامین میکند، علاقهمندان به امور گاوی و علوم گاوی را نگران کرده. نظر شما چیست؟
گاو: ما ما ما هم ناراحتیم از این موضوع. به نظر ما حتا گاوداریهای ما به شیوهی صنعتی و غربی مدیریت میشود که بد است. البته بازده گاوداری بیشتر است اما گاوداری سنتی یک حال دیگری داشت و خیلی کیف میداد. یادش بهخیر طویلههای اصیل ما.
ما: آیا ممکن است علوم گاوی و امور گاوی به شیوهی قدیم بازگردد؟
گاو: ما ما... داریم تلاش میکنیم. اما همهی گاوها باید دست به دست هم بدهند.
ما: دوشیدن شیر گاوها چه وضعیتی دارد؟
گاو: ما ما ما که خیلی راضی هستیم. منتها باید گاوها حواسشان باشد که نگذارند افرادی خارج از گاوداری شیرشان را بدوشد.
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.