شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۴ سپتامبر ۲۰۱۰
شکنجه کودک با شعلههای فندک
والدین معتاد در پی شکنجه دادن دختر دو سال و نیم خود در بوئین زهرا از سوی پلیس دستگیر شدند و کودک آسیبدیده با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت.

به گزارش «جامجم»، روز چهارم مهرماه زنی با اورژانس اجتماعی 123 بوئین زهرا از توابع استان قزوین تماس گرفت و از شکنجه دختر 2.5 ساله همسایهاش در روستای عصمتآباد از سوی والدینش خبر داد.
به دنبال این تماس، مددکاران اورژانس اجتماعی عازم محل شدند و در تحقیق از همسایهها معلوم شد زن و مرد جوانی کودک خود را در خانه حبس کرده و او را بشدت کتک میزنند. وقتی صاحبخانه در را برای مددکاران باز نکرد، یکی از آنها با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و از ماموران کمک خواست.
ماموران انتظامی با حضور در محل و ورود به خانه روستایی، زوج جوان را پیش از فرار دستگیر کردند و دختر 2.5 ساله را که بر اثر شکنجه بیهوش شده بود، به بیمارستان امیرالمومنین بوئینزهرا انتقال دادند و والدین این کودک به مرکز پلیس منتقل شدند.
پزشکان در بررسی از وضعیت کودک متوجه شدند صورت و دست و پای او بشدت سوخته است. بنابراین دختر کوچولو تحت عمل جراحی قرار گرفت و با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت. در پی این حادثه ماموران به تحقیق از والدین کودکآزار پرداختند که معلوم شد هر دوی آنها اعتیاد شدیدی به موادمخدر از نوع هروئین و کراک دارند.
اعتراف پدر شکنجهگر
پدر کودک به پلیس گفت: چند سال پیش با همسرم آشنا شده و با وجود مخالفت شدید خانوادهاش، با هم ازدواج کردیم. بعد از به دنیا آمدن دخترمان «ساناز» همسرم متوجه اعتیادم شد و خواست تا اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود و من برای آن که از ناسازگاریهای همسرم خلاصی پیدا کنم او را هم معتاد کردم.
متهم اضافه کرد: هر دو در خانه هروئین و کراک مصرف میکردیم. هر بار که ساناز گریه میکرد، عصبانی شده و او را کتک میزدیم. در برخی از مواقع که همسرم وضعیت جسمیاش بهتر میشد، تازه میفهمید که چه اشتباهی کرده و کودکمان را کتک زده است، ناراحت میشد و با من مشاجره میکرد.
شکنجه های غیر انسانی
متهم با اشاره به شکنجه دادن کودک گفت: دختر 2.5 ساله ما مدام بیقراری میکرد و ما برای ساکت کردنش اورا کتک میزدیم.
متهم اضافه کرد: وقتی موادمخدر به دستم نمیرسید، بدن نحیف ساناز را با فندک و سیگار میسوزاندم، به همین دلیل او رنجور و ناتوان شده بود.از چند روز پیش بیقراریهای ساناز بیشتر شده بود تا این که عصبانی شده و او را کتک زدم و دوباره صورت و دست و پای او را با سیگار روشن و شعلههای فندک سوزاندم و هر بار که همسرم قصد مداخله داشت او را هم کتک میزدم و با زندانی کردن در اتاق اجازه بیرون رفتن به آنها را نمیدادم.
اعتراف مادر به همدستی با پدر
در پی اظهارات متهم، همسرش نیز بازجویی شد و با تایید گفتههای شوهرش گفت: من نیز در زمان خماری کودکم را کتک زدم اما بیشتر شوهرم ساناز را شکنجه میداد و من نمیتوانستم برای نجات او کمکی کنم، چرا که شوهرم مرا نیز کتک میزد و در خانه زندانی میکرد.
با ثبت اظهارات متهمان، آنها با قرار قانونی در بازداشت به سر میبرند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.
بنابراین گزارش، وضعیت عمومی دختر شکنجهشده رضایتبخش اعلام شده و او روز گذشته از بیمارستان مرخص و تحویل بهزیستی شد و این در حالی است که هنوز برای درمان احتیاج به مراقبت پزشکی دارد.
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
صدرحمت به حیوان.یه حیوونی مثل سگ اینقدر به بچه هاش وابسته هست اون وقت اینا مثلا ادمن احساس دارن واقعا که. . باز هم خدا پدر همسایه رو بیامرزه که مأمورین رو خبر کرد. چه بسا کودکان بسیاری که در کشور مورد اذیت و آزار قرار می گیرند و کسی خبر دار نمیشه. میبایست این مشکل فرهنگی رو ریشه ای حل کرد... خدا آخرو عاقبت هممونو بخیر کنه ! |
یکشنبه 10 مهر 1390 |
|
|
دنیای وحشی - ایران - تهران
|
اعدام برای چنین والدینی بایستی صادر و اجرا شود .که زنده بودنشان چون شر چیزی به ارمغان نخواهد داشت |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
دخترپارسی - نیوزیلند - اکلند
|
چنین پدر و مادرهایی رو باید کشت. چطور دلشون اومده اون طفل معصوم رو . کتک بزنن و یا بدنشو با فندک بسوزونن من از خواندن این مطلب گریم گرفت. لعنت بر این پدر و مادرهای بی رحم. |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
feminism - انگلستان - لندن
|
وای به سرزمینی که عشق گرم مادری به سرب داغی تبدیل شده و آغوش پدر نیز معبدِ خشم و کینه گردیده است :( و کودکِ بی پناه و نازنینی که تاول های برآمده بر رویِ تن ظریف و نحیفش از داغ آتشی ست که از پدر ناجوانمردش به یادگار دارد و مینالد که ای عاشقان مگر من فرزند دنیا نیستم، میسوزم اندک اندک و دنیا تماشا میکند :(:( |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
*fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
صدرحمت به حیوان.یه حیوونی مثل سگ اینقدر به بچه هاش وابسته هست اون وقت اینا مثلا ادمن احساس دارن واقعا که. ..... باز هم خدا پدر همسایه رو بیامرزه که مأمورین رو خبر کرد. چه بسا کودکان بسیاری که در کشور مورد اذیت و آزار قرار می گیرند و کسی خبر دار نمیشه. میبایست این مشکل فرهنگی رو ریشه ای حل کرد... خدا آخرو عاقبت هممونو بخیر کنه ! |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
ودر آخر تا زمانی که مواد مخدر در این جامعه مثل نقل و نبات دست پیرو جوون باشه از این بدترها هم پیش می آید . |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
ستوان - ایران - ایلیند
|
توی اون روحت کثافت اشغال بچه2 ساله رو با فندک سوزندی اکه دست من بود ش...ت با برنول می سوزوندم مرتیکه دری وری |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
دخترپارسی - نیوزیلند - اکلند
|
چنین پدر و مادرهایی رو باید کشت. چطور دلشون اومده اون طفل معصوم رو . کتک بزنن و یا بدنشو با فندک بسوزونن من از خواندن این مطلب گریم گرفت. لعنت بر این پدر و مادرهای بی رحم. |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
winnie1987 - یوکی - بیرمنگهام
|
اقا گربه نره و دانیال مکار بیا دفاع کن.. مقام والای انسانی: رسیدیم. اب و برق و اتوبوس مجانی: داریم. پول نفت سر سفره های ما: میگیریم. دیگه امام امت چی وعده داده بود? اوه یادم امد. هرویین با نرخ دولتی, کراک ارزان و فراوان, دزدی و کیف قاپی تا دلت بخواد, قتل و جنایت زیاد, شکنجه..زندان..اعدام برای هر ایرانی, فقر و بدبختی و رنج خیلی, افسردگی و سرخوردی با رقم بالا, فساد اقتصادی ومسولان دزد دولتی به تعداد موهای سر, بی ابرویی در دنیا صد من, عدم برخورداری از ازادی های حداقلی اجتماعی (بر منکرش لعنت), دروغ گویی و وقاحت و فحاشی افراد نظام در حد تب 100 درجه! امام امت از اونجایی که شما فقط و فقط وظیفتو انجام دادی تشکر بی تشکر, و منت هم نداره.. |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
Fanoosخانم چه حکمی واسه این والدین صادر کنیم که قربانی این جامعه آلوده هستند و بچه شون را هم با خود نابود میکنند؟. اعدام یا سنگسار؟ |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
ghafas - ایران - مشهد
|
باید اینها را از دم ریخت تو فاضلاب ..کثافتها حیوانها دارم داغون می شوم |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
*Fanoos* - ایران - شهمیرزاد
|
a.ahooraei - المان - کلن هر وقت دلیل یا سندی آوردی که نشانه دهنده این باشد که من از سنگسار حرف زده باشم یا بحثی کردم یا حالا هر چیزه دیگه شاید بتونم جواب این کامنت شما رو بدم ..مثل اینکه خوشت میاد روی من اسم بزاری ! |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
nader46 - انگلیس - لندن
|
خواهشی از دوستان و کاربرانِ عزیز دارم،که فقط لطف کرده و در رابطه با موضوع اصلی تاپیک نظر بدیم..درست هر کسی آزاد نظرشو بگه،،اما اینجور از اصل موضوع منحرف شده،و به حاشیه کشیده میشه که ،،اونم ارزش نداره و فقط و فقط باعث دلخوری و ناراحتی بیهوده میشه،،این قدر خبرهای تلخ این چنینی هست که ،،اعصابه مون به اندازهٔ کافی به هم بریزه،،،نه آدم میتونه این خبر هارو بخونه از بس که به هم میریزه،،،و نه این کنجکاوی لعنتی میذاره بیخیال خوندن این خبرها بشیم |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
ukguy4u - بریتانیا - لندن
|
یک نگاه به کامنتهای خودتون بندازید: باید کشت! باید اعدام کرد! ما ملتی خشن و پرخاشگر هستیم هرجای دنیا که باشیم ! |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
بیگلی بیگلی - ایران - مشهد
|
خیلی بده یه آدم 24 ساعت منتظر باشه ببینه یک کاربر دیگه چی میگه و توی مغزش نظری نداشته باشه لول |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|
|
nader46 - انگلیس - لندن
|
من همینجا از همهٔ کاربران عزیز و منطقی که ،،در کارشون دخالت کرده و از آنها خواهش کرده که چی بگن یا چه نظری دارن،،جدا و مصرا عذر خواهی میکنم،،چون من این اجازه را ندارم که دیگر دوستان چی میگن و یا مینویسن،،اما از آنجایی که اکثر کاربران از کاربر xدلخور و ناراحت هستن ، حقش بوده که این چنین همه به اون گیر میدن،،بازم از اینکه در کار دوستان دخالت بیجا کردم معذرت خواسته و خواهشی که کرده بودم را پس میگیرم.. |
دوشنبه 11 مهر 1390 |
|