خروج مغز ها و متخصصین از ایران
+0
رأی دهید
-0
خروج مغز ها و متخصصین از ایران
طرح اختصاصی علیرضا درویش برای رادیو فردا
رادیو فردا : ایران نسبت به جمعیتش، از نظر خروج مغزها و خروج متخصصین، اولین کشور در دنیا است. بخشی از این متخصصین کسانی هستند که خواهان ادامه تحصیلند و در ایران برایشان این امکان وجود ندارد یا ترجیح می دهند در خارج از کشور ادامه تحصیل بدهند.
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه گزارش داد بیش از یک‌هزار جوان ایرانی در ۸۰ روز نخست امسال برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری کشور را ترک کرده‌اند. این دانش‌آموختگان که به گفته کارشناسان هرکدام برای رسیدن به این مقاطع، دست‌کم رقمی حدود ۴۰۰ میلیون تومان هزینه داشته‌اند اکنون از سوی دانشگاه‌ها در خارج از کشور پذیرفته می‌شوند و حتی ۲۵ درصد از آنها به دریافت بورس تحصیلی نائل شده‌اند که این به این معناست که هزینه تحصیل‌شان به‌وسیله دانشگاه‌های خارجی پرداخت خواهد شد.
این پدیده قبلا هم وجود داشته ولی به نظر می رسد در سال های اخیر به خصوص امسال تشدید شده است. رادیو فردا در این مورد گفتگویی دارد با سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی در فرانسه.
آقای پیوندی! خبری منتشر شده مبنی بر این که در کنکور دوره دکترا اعمال نفوذ بی سابقه ای انجام شده و بسیاری از قبول شدگان حذف شده و درعوض تعدادی از افراد فاقد شرایط علمی لازم مورد پذیرش قرار گرفته اند. آیا چنین روندی بر خروج مغزها از ایران تاثیرگذار است؟
بله ۱۰۰ درصد همین طور است. این سوال مهمی است برای این که در میان دلایلی که ذکر می شود برای توجیه روند خروج وسیع مغزها و متخصصین از ایران، به دلایل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، حرفه ای و یا علمی اشاره می شود.
اما نکته ای که در مورد ایران وجود داشته و در مقایسه با کشورهای مشابه، این امر خاص ایران است همین تبعیض و اعمال نظرها و فشارهای ایدئولوژیکی در محیط های آموزشی ایران است.
واقعیت این است که پذیرش دانشجو در دوره دکترا تا سال گذشته غیرمتمرکز بوده و دانشگاه ها بر اساس شناخت خود از متقاضیان اقدام می کردند و مثل همه جای دنیا پذیرش دانشجو در مقطع دکترا از طریق رابطه مستقیم با فرد بود، اما برای اولین بار وزارت علوم از سال گذشته به دانشگاه ها تحمیل کرده که این پذیرش مرکزی باشد.
به نظر من علت این کار این بوده که بتوانند داوطلبان را از صافی های ایدئولوژیک و سیاسی رد کنند و همین موضوع امروز توضیح می دهد اعتراض آن دسته از کسانی که پرونده علمی بسیار خوبی دارند ولی اسمشان در شمار پذیرفته شدگان نیامده است.
این نشان می دهد نیت واقعی وزارت علوم از نظارت مرکزی این است که بتواند به طور مستقیم اعمال نظر کند و کسانی که از نظر سیاسی و ایدئولوژی همراه نظام نیستند یا به اندازه کافی همراه نیستند، با تکیه بر گزارش های حراست و سازمان امنیت این جوانان را از ادامه تحصیل محروم کنند.
طبیعی است عدم احترام به ابتدایی ترین اصل علمی در جامعه دانشگاهی یعنی احترام به شرایط علمی فرد و توانایی های علمی او، این نوع تبعیض ها و بی احترامی ها باعث خروج بیشتر مغزها و متخصصین و کارشناسان ایرانی می شود که با شرایط نامساعدی مواجه هستند.
نداشتن صلاحیت علمی در عین وارد شدن به دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در دانشکاه های ایران آیا عواقبی برای جامعه در بردارد؟
این نوع سیاست ها بدون تردید عواقب فاجعه آفرینی برای جامعه، دانشگاه و محیط علمی ایران به دنبال خواهد داشت. همه این مسایل منجر می شود به فقیرتر شدن و پایین آمدن سطح علمی دانشگاه های ایران؛ اتفاقی که در سال های گذشته رخ داده و با این مسایل تشدید می شود.
فقیرتر شدن سطح علمی دانشگاه ها در جامعه ایران تاثیر می گذارد بر کاربرد تکنولوژی در جامعه و پیشرفت اقتصادی ایران. این امر لطمه می زند به تربیت آینده نیروی متخصص و تبدیل می شود به یک روند بسیار منفی که عواقب بسیار فاجعه آوری دارد.
اتفاقاتی که در چند سال گذشته در حوزه سیاست افتاد، اکنون در دانشگاه ها و محیط های علمی دارد رخ می دهد، یعنی کسانی که صلاحیت کار را ندارند وارد این حوزه ها می شوند و می توان گفت ما با سقوط علمی و فرهنگی فاجعه آوری مواجه می شویم در سال های آینده و این زنگ خطری نه تنها برای دانشگاه ها بلکه برای همه جامعه، اقتصاد و فرهنگ ایران است.
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه گزارش داد بیش از یک‌هزار جوان ایرانی در ۸۰ روز نخست امسال برای تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری کشور را ترک کرده‌اند. این دانش‌آموختگان که به گفته کارشناسان هرکدام برای رسیدن به این مقاطع، دست‌کم رقمی حدود ۴۰۰ میلیون تومان هزینه داشته‌اند اکنون از سوی دانشگاه‌ها در خارج از کشور پذیرفته می‌شوند و حتی ۲۵ درصد از آنها به دریافت بورس تحصیلی نائل شده‌اند که این به این معناست که هزینه تحصیل‌شان به‌وسیله دانشگاه‌های خارجی پرداخت خواهد شد.
این پدیده قبلا هم وجود داشته ولی به نظر می رسد در سال های اخیر به خصوص امسال تشدید شده است. رادیو فردا در این مورد گفتگویی دارد با سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی در فرانسه.
آقای پیوندی! خبری منتشر شده مبنی بر این که در کنکور دوره دکترا اعمال نفوذ بی سابقه ای انجام شده و بسیاری از قبول شدگان حذف شده و درعوض تعدادی از افراد فاقد شرایط علمی لازم مورد پذیرش قرار گرفته اند. آیا چنین روندی بر خروج مغزها از ایران تاثیرگذار است؟
بله ۱۰۰ درصد همین طور است. این سوال مهمی است برای این که در میان دلایلی که ذکر می شود برای توجیه روند خروج وسیع مغزها و متخصصین از ایران، به دلایل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، حرفه ای و یا علمی اشاره می شود.
اما نکته ای که در مورد ایران وجود داشته و در مقایسه با کشورهای مشابه، این امر خاص ایران است همین تبعیض و اعمال نظرها و فشارهای ایدئولوژیکی در محیط های آموزشی ایران است.
واقعیت این است که پذیرش دانشجو در دوره دکترا تا سال گذشته غیرمتمرکز بوده و دانشگاه ها بر اساس شناخت خود از متقاضیان اقدام می کردند و مثل همه جای دنیا پذیرش دانشجو در مقطع دکترا از طریق رابطه مستقیم با فرد بود، اما برای اولین بار وزارت علوم از سال گذشته به دانشگاه ها تحمیل کرده که این پذیرش مرکزی باشد.
به نظر من علت این کار این بوده که بتوانند داوطلبان را از صافی های ایدئولوژیک و سیاسی رد کنند و همین موضوع امروز توضیح می دهد اعتراض آن دسته از کسانی که پرونده علمی بسیار خوبی دارند ولی اسمشان در شمار پذیرفته شدگان نیامده است.
این نشان می دهد نیت واقعی وزارت علوم از نظارت مرکزی این است که بتواند به طور مستقیم اعمال نظر کند و کسانی که از نظر سیاسی و ایدئولوژی همراه نظام نیستند یا به اندازه کافی همراه نیستند، با تکیه بر گزارش های حراست و سازمان امنیت این جوانان را از ادامه تحصیل محروم کنند.
طبیعی است عدم احترام به ابتدایی ترین اصل علمی در جامعه دانشگاهی یعنی احترام به شرایط علمی فرد و توانایی های علمی او، این نوع تبعیض ها و بی احترامی ها باعث خروج بیشتر مغزها و متخصصین و کارشناسان ایرانی می شود که با شرایط نامساعدی مواجه هستند.
نداشتن صلاحیت علمی در عین وارد شدن به دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در دانشکاه های ایران آیا عواقبی برای جامعه در بردارد؟
این نوع سیاست ها بدون تردید عواقب فاجعه آفرینی برای جامعه، دانشگاه و محیط علمی ایران به دنبال خواهد داشت. همه این مسایل منجر می شود به فقیرتر شدن و پایین آمدن سطح علمی دانشگاه های ایران؛ اتفاقی که در سال های گذشته رخ داده و با این مسایل تشدید می شود.
فقیرتر شدن سطح علمی دانشگاه ها در جامعه ایران تاثیر می گذارد بر کاربرد تکنولوژی در جامعه و پیشرفت اقتصادی ایران. این امر لطمه می زند به تربیت آینده نیروی متخصص و تبدیل می شود به یک روند بسیار منفی که عواقب بسیار فاجعه آوری دارد.
اتفاقاتی که در چند سال گذشته در حوزه سیاست افتاد، اکنون در دانشگاه ها و محیط های علمی دارد رخ می دهد، یعنی کسانی که صلاحیت کار را ندارند وارد این حوزه ها می شوند و می توان گفت ما با سقوط علمی و فرهنگی فاجعه آوری مواجه می شویم در سال های آینده و این زنگ خطری نه تنها برای دانشگاه ها بلکه برای همه جامعه، اقتصاد و فرهنگ ایران است.
|
|
|
|
|
|