روزنامههای امروز صبح تهران با نقل بخشهائی از سخنان رهبر جمهوری اسلامی در اجلاس انتفاضه فلسطین، عنوانهای اصلی خود را بیشتر به این اجلاس اختصاص دادهاند. ادامه بحثهای مربوط به اختلاس بزرگ بانکی و تهدید رییس قوه قضاییه به شکایت از سوی مشاور رییس جمهور از جمله دیگر مطالب مهم این روزنامههاست که در گزارشهائی به قطع اینترنت در دو روز گذشته اشاره کردهاند.
"روز تاریخی فلسطین در تهران رقم خورد" تیتر اول تهران امروز است، کیهان از زبان آیت الله خامنهای در اجلاس فلسطین در تهران نوشته "فلسطین از نهر تا بحر است، تجزیه ممنوع"، رسالت و روزنامه جمهوری اسلامی"هر طرحی برای تقسیم فلسطین مردود است" را در صدر اخبار خود آوردهاند و مردم سالاری نوشته "همه پرسی از ملت فلسطین".
کیهان در سرمقاله خود دوره 64 ساله عمر اسرائیل را به دو مقطع 32 ساله تقسیم کرده و نوشته مقطع اول که از 8-1947 آغاز شد و به سال 1979 ختم میشود، شامل چند جنگ شبه ناسیونالیستی ناکام و سپس امضای معاهده کمپ دیوید با هدف مشروعیت بخشیدن به اسرائیل است. دوره دوم، از همان ماههای پس از امضای «کمپ دیوید» و در حالی تکوین مییابد که تصور میشد پروژه پاک کردن فلسطین از نقشه خاورمیانه با موفقیت به انجام رسیده، اما پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان سرفصل دوره دوم، چیدمان را به هم ریخت.
به نوشته این روزنامه موضوع فلسطین همچنان که از جنبه اثباتی، رنگ و بوی «اسلامی» دارد و بر بستر انقلاب اسلامی تجدید حیات نموده، در جنبه سلبی و نقضی، داغ ننگی بر پیشانی صهیونیسم مسیحی است. در واقع، پیکر فلسطین، آزرده و جریحه دار از زخم عمیقی است که مثلث انگلیس، آمریکا و صهیونیستها طی یک قرن برجای گذاشتهاند.
کیهان نوشته 32 اینک سی و دو سال بعد از انقلاب ایران، تشکیل دو کنفرانس بین المللی مهم در تهران به فاصله 2 هفته با موضوع «بیداری اسلامی» و «حمایت از انتفاضه فلسطین»، دلالتهای فراوانی را در خود نهفته دارد. این دو نشست بین المللی، درهم تنیدگی خاورمیانه «اسلامی» و جایگاه خطیر «ایران» و «فلسطین» در این هویت اقتدارآفرین را گوشزد میکند.
این اختلاس نیست، اما چرا طلبکارند
"پرونده اختلاس در مجمع تشخیص" گزارش اصلی ابتکار است، "تهدید جوانفکر به شکایت از رییس قوهقضاییه" عنوان اول شرق است و اعتماد از زبان صادق خرازی نوشته "برای خود سابقه جنگ جعل می کنند".
غلامرضا کمالیپناه در سرمقاله ابتکار نوشته در این مملکت تاکنون مسئولان از سپر مصلحت و تکلیف استفاده میکردند و از زیر بار مسئولیتها شانه خالی مینمودند. استعفا و برکناری ابداً در کار نبود. نمیخواستند سنگر قدرت را ترک کنند. حالا اینکه عملکردشان هزاران ترَک در دیوار اعتماد مردم بهوجود میآورد، مهم نبود. وقتی در اخبار و رسانهها میشنویم که در کشورهای کره یا ژاپن، مدیری به خاطر اختلاس ناچیزی که در زیرمجموعه مدیریتیاش رخ داده یا به دلیل قصور در اعمال وظایفش، پلی فرو ریخته، خودکشی میکند، باید اینرا به حساب شانه خالی کردن گذاشت یا حس مسئولیتپذیری زیادشان؟
به نوشته این مقاله وقتی دو مدیر ارشد استعفا داده یا برکنار شدهاند، دهان همگان بهاندازه دهان همان غول اختلاس از تعجب باز شد. خوشحالی سراپای مردم را فرا گرفت که بالاخره این باب در کشور ما هم باز شده و مسئولان ما هم از این کارها بلدند. متأسفانه این شیرینی چندان دوام نیاورد. خیلی زود یکی از مدیران به اطلاع عموم رساند که حاضر به کناررفتن نیست. از طرف دیگر، گفتهاند مدیرعامل بانک ملی استعفا کرده؛ اما از ایران هم خارج شده است. گروهی بر آناند که دومی را پراندهاند. حال در زیر پر و بالش چه داشته، نمیدانیم.
ابتکار معتقد است درسی که میتوان از این حال و هوا آموخت، این است که بالاخره با این مدیریت نابهسامان و بخوربخور، چگونه میخواهیم اوضاع مملکت را بهسامان کنیم؟ فرض کنیم که قاضی کارکشته و ماهری همچون آقای اژهای این پرونده را به سرانجام برساند، چه تضمینی وجود دارد که این غول از جای دیگری دهان باز نکند؟ چارهای نیست جز اینکه برگردیم و با زنجیر محکم قانون دست و پای این غول را ببندیم.
بهمن آرمان در مقاله ای در اعتماد نگاهی متفاوت به اختلاس دارد و معتقد است در کشورهایی که بخش دولتی نقش گستردهای در فعالیتهای اقتصادی دارد، رانتهایی به وجود میآید که بیشتر از سود بخش خصوصی است. در این گونه سیستمها رشوهخواری و استفاده از رانتها به عنوان یک پدیده غیرقابل اجتناب بروز میکند که یکی از پیامدهای آن عملکرد بنگاههای متعلق به دولت است که به رشد جامعه منجر نمیشود. در چنین سیستمهایی کارکنان دولت چون حقوقشان کفاف مخارج زندگیشان را نمیدهد، دست به چنین کارهایی میزنند. دولت هم اگرچه از این فساد آگاه است، اما چشم خود را روی این موارد میبندد، ولی اگر به کشورهای توسعهیافته نگاه کنیم دولت در اقتصاد آنها نقش زیادی ندارد. به همین دلیل چنین مسائلی کمتر در این کشورها رخ میدهد.
نویسنده اقتصاددان با تاکید بر این که آن چه رخ داده اختلاس نیست از دو نفر درگیر در این ماجرا یکی جهرمی، مدیرعامل بانک صادرات و دیگری امیرمنصور آریا یاد کرده و نوشته جهرمی زمانی که استاندار فارس بود برای اولین بار شرکت سرمایهگذاری توسعه منطقهای را در کشور بنا نهاد که بسیار موفق بود و هزاران نفر را مشغول به کار کرد. همچنین بعد از حضور در بانک صادرات فعالیت این بانک در پروژههای صنعتی مانند شرکت توسعه نیشکر رونق گرفت. در حالی که بانکهای دیگر چنین اقدامی را انجام نداده بودند. از سوی دیگر امیرمنصور آریا کارخانه فولادسازی گروه ملی فولاد را خریداری کرده که در آن زمان زیانده بود، اما تولید آن از کمتر از یک میلیون تن، هماکنون به ظرفیت 102 میلیون تن رسیده است.
در پایان مقاله اعتماد آمده من میخواهم بپرسم که چرا با طرح مسکن مهر مخالفت نمیشود که ساختن چنین واحدهایی در واقع توهین به مردم است. صدها هزار میلیارد ریال در تنور مسکن مهر افتاده که از آن نه مسکن بیرون میآید و نه نان! چرا سراغ این افراد نمیروند؟ 40 درصد از اقتصاد ایران در گرو گردش مالی قاچاق است، چرا جلوی آن را نمیگیرند؟ شرکتی را اعلام کردند که 35 میلیون لیتر سوخت از کرمانشاه قاچاق میکند، چرا جلوی آن را نمیگیرند؟
رضا نجمآبادی در سرمقاله جهان صنعت مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات را مخاطب قرار داده و نوشته مشکل رخداده در بانک صادرات قصور و اشتباه آقای جهرمی است ولی او بهجای پذیرش این اشتباه و عذرخواهی از مردم بر دنده لجاجت نشسته و بهجای استعفا در حق خود نیز جفا میکند و آنقدر بر مواضع نادرست خود اصرار میورزد تا بالاخره کمیته منتخب دولت متشکل از وزرای امور اقتصادی و دارایی، اطلاعات، دادگستری و رییس کل بانک مرکزی دست به کار شوند و او را عزل کنند.
نویسنده از محمد جهرمی پرسیده هیچ به ابعاد این خسارت عظیم بر پیکره نظام بانکی و اقتصادی کشور که منافع کل آحاد جامعه را متاثر کرده است فکر کردهاید یا این که فقط به خسارتهای روحی و روانی خود و به حداقل رساندن آن با انتقال به دیگران میاندیشید؟ چرا تاکنون از این زخم سنگینی که بر پیکره جامعه وارد کردهاید، پوزش نخواستهاید و خود را کماکان طلبکار جامعه میدانید.
سرمقاله جهان صنعت به دو طرحی پرداخته که محمد جهرمی در زمان وزارت کار برای «ایجاد سپرده قرضالحسنه طلا» داشت و بعد هم در مقام مدیرعامل بانک صادرات همان پروژه را به اجرا گذاشت در حالی که "از شما به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی اسبق که یکی از وظایفش را ایجاد اشتغال میدانست، میپرسم آیا طرحی ضد اشتغالتر از این طرح سراغ دارید، طرحی که نتیجه آن تبدیل دارایی مولد به دارایی راکد و غیر مولد و خروج ارز از کشور بوده است؟"
دفاع از حق مردم
ابراهیم رها در ستون طنز اعتماد طی بیانیهای اعلام داشته: ما از حق مردم اعلام حمایت قاطعانه میکنیم. مخصوصا پس از آنکه یک عدهای که قبلا خیلی معتقد نبودند مردم حق دارند حالا اعلام کردهاند «مردم حق دارند بدانند در کشور چه میگذرد». حالا شما سخت نگیر و خودت را اذیت نکن، شبها فیلم ببین و کتاب بخوان، من هم به مردم توضیح میدهم تا بدانند در کشور چه میگذرد: الف) چیز خاصی نمیگذرد. یک عده کمی پول لازم دارند، یک آقایی یک نامهای مینویسد، سفارش میکند، کمی پول توجیبی به بعضیها میدهند، که یک مقدار صفر دارد، مردم برای آنکه در جریان باشند میتوانند با این صفرها بیلیارد بازی کنند.
ب) یک عده زیادی به همراه یک نفر به یک نیویورک میروند و صدها میلیون تومان پول یک هتلشان میشود. مردم هم میتوانند کمی سماق بخرند، از مقابل یک هتل بگذرند، بمکند و حالش را ببرند.
ج) مدیرعامل یک بانک دولتی استعفا میدهد، به ایران هم نمیآید، با دستانش هم برای مردم یک علامتهایی میدهد به همان معنی هورا هورا هورا.
د) در یک عبارت بگویم اوضاع چطور است؟ خب معلوم است: هی وای من.
انینترنت ملی یا قطع ارتباطات شبکه
همزمان با قطع شبکه اینترنت در ایران که در دو روز گذشته در سایتها منعکس شده محمدحسین نجاتی در گزارشی در شرق نوشته حکایت از آنجا آب میخورد که اواخر هفته گذشته، پورت «پی.پی.تی.پی» در اینترنت ایران مسدود شد و در پی این اتفاق، فیلترشکن «وی.پی.ان» در سراسر کشور قطع شده است. سامانهای که برای دور زدن فیلترینگ است و بارها از سوی مقامات مسوول بر غیرقانونی بودن استفاده از آن تاکید شده است. با این حال برخی از اخبار و شنیدهها قطع شدن این سامانه را دلیلی بر آمادهسازی مقدماتی «اینترنت ملی» (اینترانت) توسط شرکت مخابرات و شرکت فناوری ارتباطات که مجریان این طرح هستند، عنوان کردهاند.
به نوشته این گزارش مهدیون نایبرییس سازمان فناوری اطلاعات کشور، قطعی سامانه وی.پی.ان را به دلیل سیاستهای فیلترینگ عنوان میکند و به «شرق» میگوید: راهاندازی اینترنت ملی ارتباطی با قطعی این سامانه ندارد و ما در حال حاضر در صدد ایجاد زیرساختهای لازم برای ایجاد اینترنت ملی (اینترانت) هستیم.
شرق اضافه کرده ایده اینترنت پاک که به «اینترنت ملی» موسوم شده، برای نخستینبار از سوی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در آذرماه 89 مطرح و پس از آن به بحث داغ رسانهها و کارشناسان و کاربران اینترنت تبدیل شد.
اما علی مطهری نماینده مجلس و رییس فراکسیون مخابرات مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با شرق از طرحهای وزارت ارتباطات در رابطه با اجرای طرح «اینترنت ملی» پرده برمیدارد. او با اشاره به اهداف اولیه این طرح میگوید: دولت در برنامههایی که به ما ارایه داده هدف اصلی از این طرح را ناسازگاری با فرهنگ ما، آسیبهای احتمالی اینترنت جهانی و بحثهای امنیتی عنوان کرده که تعدد شبکههای مجازی و اجتماعی از عمده این دلایل بوده است.
پوریا عالمی در ستون طنز کاناپه در صفحه آخر اعتماد با عنوان "چه خاکی بر سر اینترنت کنیم"، یک مصاحبه فرضی با مسئول فیلترینگ ترتیب داده است که در آن آمده:
ما: چرا اینترنت لازم نداریم؟
مقام مسوول: چون ما خودکفا هستیم.
ما: میفهمم. اما تو چی؟
مقام مسوول: تو این. (و از کیفش آمارها و نمودارهای قشنگی را درمیآورد و نشان میدهد که ما با یک رشد صعودی با فرمول یهویی نسبت به سالهای گذشته خودکفا شدهایم.)
ما: میفهمم. با توجه به اینکه خودکفا هستیم چرا فیلتر؟
مقام مسوول: چون ما تصمیم داریم در فیلترینگ هم خودکفا شویم. در حال حاضر فقط چین توان رقابت با ما را دارد که آن را هم به همت دانشمندان جوان ایرانی که شبانهروز در زیرزمین خانههایشان مشغول هستند پشت سر خواهیم گذاشت.
ما: جریان چطوری است که چین خودش در فیلترینگ ما دست دارد اما ما خودمان در این زمینه خودکفا شدیم و چین را هم داریم میگیریم؟
مقام مسوول: الان مشکل ما فیلترینگ سایتهاست؟ به من و شما چه جوان مردم کدام سایت میرود. واقعا ما باید از جوان بپرسیم کدام سایت میرود؟ جوانهای ما آگاه هستند و آگاهان ما آزاد هستند هر کجا خواستند هر وقت بروند.
ما: کلا تا کی میخواهید فیلتر کنید؟ و چقدر هزینه فیلترینگ میشود؟
مقام مسوول: تا آخرش. شما هم نگران هزینهش نباشید ما حساب میکنیم.
ما: آیا فیلترینگ برای کشور مزایایی دارد؟
مقام مسوول: بله. ما با فیلترینگ ایجاد شغل کردیم و چند صد نفر الان به سلامتی مشغول به کار هستند. شغل این عزیزان این است که میروند سایتها را نگاه میکنند اگر احساس خطر کنند فیلتر میکنند. امیدواریم بتوانیم این شغل را مثل آتشنشانی به عنوان مشاغل پرخطر ثبت کنیم تا این عزیزان زودتر بازنشسته شوند.
ما: میفهمم. میفهمم. امیدوارم موفق باشی. خداحافظ
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.