چگونه می توانیم هوادار پرسپولیس باقی بمانیم


چگونه می توانیم هوادار پرسپولیس باقی بمانیم

مهدی رستم پور

فوتبال، استعاره‌هایش را از جنگ یا هنر می‌گیرد. مربیان به فرماندهان نظامی یا کارگردانان سینما تشبیه می‌شوند؛ بازیکنان هم به سربازان یا نوازندگان ارکستر.

پرسپولیس تهران اما در فصل قبل و فصل جدید بیش از هر زمان دیگری، خود استعاره‌ای است که می‌تواند برای گروهی ناهماهنگ در تئاتر یا پادگانی بی‌نظم به کار برود.

مدیر سپاهی (عباس انصاری‌فرد) می‌رود و مدیر بسیجی (کاشانی) می‌آید. مدیر پاسدار (رویانیان) نیز در پی آنها. نظامیان و شبه‌نظامیان در متن فوتبال ایران رژه می‌روند.

اوضاع استقلال هم فقط در جدول رده‌بندی بهتر از رقیبش است. شش سال قبل وقتی محمد علی‌آبادی این باشگاه را به تور وزارت رفاه انداخت، مقداد نجف‌نژاد، نماینده گمنام مجلس شورای اسلامی مدیرعاملش شد.


در دوران نجف‌نژاد، استقلالی‌ها به خاطر تاخیر در اعلام اسامی به کنفدراسیون فوتبال آسیا، حق حضور در لیگ قهرمانان آسیا را از دست داد. نجف‌نژاد حالا مجدداً به استقلال برگشته؛ این بار در کسوت عضو هیئت مدیره.


مسکو دهه ۸۰، تهران ۲۰۱۱


در دهه ۸۰، خبرنگاری هلندی تیم ملی شوروی را «بازنده‌های مادرزاد» لقب داد. آنها با وجود رینات داسایف افسانه‌ای درون دروازه، ایگور بلانوف، اولگ پروتاسوف و الکس میخائیلی چنکو، تمام بازی‌های مهم را می‌باختند و فاقد هر انگیزه‌ای برای پیروزی بودند.

در شوروی، دینامو مسکو باشگاه کا.گ.ب بود. زسکا مسکو باشگاه ارتش. تورپیدو مسکو متعلق به شرکت زیل بود و لکوموتیو مسکو هم زیر نظر راه آهن اداره می‌شد. فقط اسپارتاک به جایی بند نبود و هواداری از این تیم، نوعی نه گفتنِ خفیف به حکومت تلقی می‌شد.

در لندن مثل استانبول، تیم‌ها متعلق به محله‌ها هستند. در بوئنوس آیرس، بوکا نماینده پایین شهر و ریورپلات سمبل بالاشهری هاست.

در اسکاتلند؛ هواداران سلتیک و رنجرز به کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها تقسیم می‌شوند. تقسیم‌بندی مذهبی باشگاه‌ها توسط در لبنان هم متداول است.

یکایک شهرآوردهای مهم فوتبال جهان چنین مختصاتی دارند. دولتی و غیردولتی، نظامی و غیرنظامی، فقیر و غنی و مؤلفه‌های دیگری که باشگاه‌ها را از همدیگر متمایز می‌کند.

ایران چطور؟ پرسپولیس را چگونه می‌توان از استقلال تفکیک کرد. این دو نمایندگی سلایق، فرهنگ یا اقشار متفاوتی را بر عهده ندارند.

هر دو تیم متعلق به دولت هستند. در یک شب صاحب مدیرعامل می‌شوند و همزمان، هیئت مدیره‌هایشان تغییر می‌کند.

قبل از انقلاب می‌شد وجوه افتراق متعددی را برای این دو تیم برشمرد، اما حالا از پرسپولیس و استقلال فقط دو رنگ قرمز و آبی به جا مانده.

غیر از داربی و چند بازی حساس دیگر مثل مسابقه با سپاهان و تراکتورسازی، اغلب هواداران سرخابی که روزگاری هیچ کدام از بازی‌ها را از دست نمی‌دادند، دیگر استادیوم نمی‌روند.

هواداران در خانه می‌نشینند و معدود همراهی‌شان با پرسپولیس، ارسال پیامک به سؤال مسابقه برنامه ۹۰ است تا بیشمار بودن خودشان را اعلام کنند.

پیش از داربی‌ها نیز بیشتر دعواهای هواداران پرسپولیس و استقلال خصوصاَ در دنیای مجازی، دعوا بر سر چند و چون خاطرات و شهرآوردهای قدیمی بود تا میراث امروز.


جمهوری اسلامی و فوتبال

در دهه ۶۰ که حکومت همچنان فوتبال را متعلق به سرطلایی‌ها و پاطلایی‌های رژیم سابق می‌دانست، بازی وسط هفته پرسپولیس با دارایی هم ۹۰ هزار نفر را به ورزشگاه می‌کشاند. مردم از فرصت ابراز آن «نه خفیف» نمی‌گذشتند.

امروز اما نگاه حکومت به فوتبال تغییر کرده. دولتمردان و نمایندگان مجلس شیفته تیم‌داری، نشستن در «وی ای پی» (VIP) ورزشگاه آزادی و گفت‌ؤگوی تلفنی با برنامه ۹۰ شده‌اند. آنها در ازای شهوتشان به ورزش، پاسخی جز شکست‌های خفت‌بار و ایضاً سکوهای سرد و خالی نمی‌یابند.

تعجبی ندارد که در بازی پرسپولیس و استقلال، گزارشگر رادیو - از سردبیران سابق خبرگزاری جمهوری اسلامی که در فدراسیون فوتبال هم شاغل است- در طول ۹۰ دقیقه این تیم را «پیروزی» خطاب می‌کند.

در شوروی، پرطرفدارترین تیم فوتبال، نوف باخور ازبکستان بود که ۳۰ هزار تماشاچی داشت. مثل بقیه تیم‌ها زیر یوغ کمونیسم بودند. تیم خوبی نداشتند و مدعی نبودند اما تعدادشان زیاد بود، زیرا از «نه خفیف» نمی‌گذشتند.

امروز هم در فوتبال ایران، هواداران تیم‌های شهرستانی مثل تراکتورسازی، سپاهان، صنعت نفت یا شاهین، دست کم می‌توانند اسم شهرهای خود را فریاد بزنند. این مستمسک اما به درد هوادار پرسپولیس نمی‌خورد.


تیم «مردمی» و مدیریت «ضد مردمی»

حبیب کاشانی از معتمدان محمود احمدی‌نژاد و عضو شورای اسلامی شهر تهران است. پیشینه ورزشی حاج حبیب، مدیریت بر «حراست فیزیکی!» سازمان تربیت بدنی بود.

او ناگهان با شعارهای ارزشی-ورزشی بر پرسپولیس نازل شد. در طول تاریخ حدوداً ۵۰ ساله پرسپولیس، او تنها مدیرعاملی است که بر پیشانی‌اش داغ زده تا نمازخوانی و ارزشی بودنش را یادآوری کند.

اما از طرفی حتی به گواه رسانه‌های دولتی در تمام تاریخ پرسپولیس، این تیم هرگز به اندازه دوران حبیب کاشانی حاشیه‌های ضد ورزشی نداشته.

حرکت شنیع مدافع این تیم در داخل هواپیما و پس از آن درگیری‌های متعدد و حاشیه‌هایی که توسط او در دوبی و تهران و تمرینات تیم تداوم داشت؛ محصول تمام عیار مدیریت حاج حبیب بود. او تا روزی که رفت؛ دست از حمایت از بازیکنی که مطبوعات به او لقب یاغی داده‌اند بر نداشت.

در دوران مدیریت حاج حبیب، بوقچی‌ها در داخل باشگاه با مشت به صورت سرمربی تیم کوبیدند. چنین اتفاقی اگر در دهه ۶۰ رخ می‌داد و بادمجانی روی صورت علی پروین کاشته می‌شد، می‌توانست پایتخت ایران را با آشوبی غیرقابل کنترل مواجه کند.

علی دایی نه مشکل است و نه راه حل

پرسپولیس با هدایت حمید استیلی به استقلال باخت. مثل فصل قبل با هدایت دایی. قبل از آخرین شهرآوردی که دایی روی نیمکت پرسپولیس نشست، گفته بود باخت به ملوان ربطی به داربی ندارد. اما شکست او در داربی، خلاف این قضیه را اثبات کرد. ۲۸ بازی و ۱۰ شکست، بدترین نتیجه در تاریخ پرسپولیس رقم خورد، آن هم با هدایت علی دایی.

علی دایی همان پاسخ مشهور در دوران سرمربیگری‌اش در تیم ملی را می‌داد و می گفت مگر من می‌توانستم بروم توی زمین و خودم گل بزنم؟

ماجراهای اخیر پیرامون تیم پرسپولیس آشکارا نشان می‌دهد که به رغم برخی شعارها روی سکوی تماشاگران، مشکل اصلی پرسپولیس، بودن یا نبودن علی دایی نیست. گرچه همان اعتراضات نیز از نگاه علی کریمی در گفت‌وگو با دوربین برنامه ۹۰، اتفاقاتی است که توسط اطرافیان دایی سازماندهی شده بود.

دایی خودش حضور خود در خط حمله تیم ملی و پرسپولیس را پاسخ تمام مشکلات فوتبال ایران می‌داند. یعنی بزرگترین مشکل امروز فوتبال ایران از نگاه علی دایی، بازنشستگی اوست!

اعتراضات او مبنی بر مداخله یک نهاد در برکناری‌اش، اظهاراتش مبنی بر این که مرا نه فدراسیون آورد و نه فدراسیون برکنار کرد، نقدهای گاه و بیگاهش بر صداوسیما و کنایه‌های هر از گاه او به نابسامانی‌های ورزش، به یاری سایت‌های بی‌مبالات اجتماعی، چهره‌ای از او ارائه کرده که گویی در ورزش ایران، بیرق‌دار اعتراض به حکومت است.

در طرف مقابل با اراده همین فعالان اینترنتی، از منتقدی مثل محمد مایلی‌کهن چهره‌ای ارائه شده است که گویی او نماد حکومت است.

دست‌اندرکاران ورزش ایران می‌دانند که دوستان اطلاعاتی، انتظامی و نظامی علی دایی کمتر از مایلی کهن نبوده است. این یک اتهام به دایی نیست. زیرا هر کسی که جایگاه شناخته شده‌ای در ورزش ایران دارد، (خصوصاً سرمربیان سرخابی و تیم ملی) خواسته یا ناخواسته دوستان و آشنایانی هم در نیروی انتظامی، دستگاه‌های امنیتی، دولت و حکومت دارد.

دایی بسیار باهوش است. او می‌داند در پاسخ به انتقادات، چه زمانی بگوید: «ببخشید، کجای دنیا این جوریه؟» و در چه مواقعی باید بگوید: «ببخشید، این جا ایرانه»!

علی دایی که حتی از روی نیمکت باشگاه راه آهن ری و در کنفرانس‌های خبری این تیم نیز به شدت پیگیر استعفای حبیب کاشانی بود، حالا به هدف خود رسیده است. اما چه چیزی نصیب هواداران پرسپولیس شد؟ سردار پاسدار رویانیان.

کسی که در اوج اعتراضات خیابانی به اعلام نتایج انتخابات خرداد ۸۸، معترضین را «عده‌ای آشغال» نامیده بود، مدیرعامل مردمی‌ترین تیم ورزشی در ایران شد.

حالا دیگر دایی معترض نیست. اما اعتراض و بهت‌زدگی هواداران پرسپولیس را می‌توان در وبلاگ‌ها و سایت‌های اجتماعی مشاهده کرد.

اگر در دهه ۶۰ ورزشکاران وابسته به حکومت را به عنوان مدیر ورزشی انتخاب می‌کردند، اگر در دهه ۷۰ از نظامیان بازنشسته با سوابق ورزشی در این عرصه استفاده می‌شد، حالا نظامیان (و نه ارتشی‌ها) موجودیت فوتبال ایران را به طور کامل در اختیار دارند.

سهم تماشاگران نیز فقط تشویق‌ها و هلهله آنها در ورزشگاه‌هاست؛ آن هم با کمترین امکانات رفاهی. پرسپولیس و استقلال اگرچه تیم‌های مردمی هستند؛ اما توسط عوامل نظامی و شبه‌نظامی تصرف شده‌اند. مسئله‌ای که بسیاری از هواداران این دو تیم را دچار تضاد در نگرش به تیم محبوبشان می‌کند.

m_r - استرالیا - سیدنی
با درود. با احترام به تمام طرفدار‌های ۲ تیم مردمی پرسپولیس و استقلال ولی‌ از این ضدّ و نقیض تر نیست که یک سردار آن هم سردار این رژیم و این دولت احمقی نژاد قرون وسطی از یک طرف و از طرف مقابل تیم مردمی مثل پرسپولیس تمام تلاش و کوشش این‌ها این است که هر پدیده و چیزی که مردمی و بومی هست را از بین و نابود کنند آخه یک سردار آن هم سردار‌های فالانژ مثل این‌ها چه اگاهی و اطلاعی از فوتبال و ورزش دارند. زنده با د ایرانی‌ آزاد اندیش پایند با د ایران عزیزمان.
یکشنبه 3 مهر 1390

Neda02 - کانادا - اتاوا
واقعا چگونه می توانیم هوادار پرسپولیس باقی بمانیم؟
یکشنبه 3 مهر 1390

Hamid1970 - امریکا - ارواین
این هم جوک روز. یا جوک سال ها ها ها
یکشنبه 3 مهر 1390

فراز_نروژ - نروژ - تونسبرگ
این آقای رستم پور هم تا زمان گرفتن پاسپورت دانمارکی مجبوره هراز چند گاهی برای اداره مهاجرت حضور خودش را یاداوری کنه. حرفهاش دروغ نیست اما سیاهنمایی در آن پیداست. مثلا حبیب کاشانی (اگر خوبه یا بد) سه قهرمانی برای پرسپولیس آورده و دایی هم دو قهرمانی با همین کاشانی کسب کرده. این دعوای زرگری بر سر لحاف ملا نصرالدینه! آقا مهدی شناسنامه اروپایی می گیره. دوستان سایت با کامنت های ما به نان و پنیری می رسند و ما ملت ایران (نه اون ملتی که محمود خان می گه!) پول بلیت استادیوم و اینترنت میدیم و عمر گرانمایه را بدین خیرگی با کامنت گذاشتنمون تلف می کنیم!
یکشنبه 3 مهر 1390

sia_sefid - ایران - تهران
همانطور که تو کامنت های قدیمی ترم گفتم . هرچه تیم مردمی تر باشه و افراد یاغی و سرکش بیشتر باشه . کنترل بیشتری روش میشه!! . این ور آخوندا با رویانیانی که اوردن میخوان اوضاع رو کنترل کنن . اون ور هم چون فرد یاغی و سرکشی ندارن و تا وقتی سیرن ساکتن . (مثل جباری) نیاز مبرمی به وجود افراد عوضی تو اوج قدرت کنترلی نیست .. درسته این تیم هم هوادارای زیادی داره اما فقط به فوتبال فکر میکنن (در حال حاضر) و مسائل اجتماعی و اصلی فرهنگی که هدف اصلی ورزشه . مهم نیس واسشون! . .. البته تو پرسپولیس هم افراد زیادی نیستن ولی در هر برهه بودن کسایی که پرچم این راه رو بگیرن قبل کریمی (عابدزاده ، استیلی در موقع بازیکنیش، علی پروین ، کلانی که فقط به خاطر انتقاد از سیستم کنترل ورزش و شرکت در برنامه صدای آمریکا کلی بازخواست شد ، دکتر دادکان هم که گفت: افتخارم این بود که حکم ریاستم رو از دست آقای خاتمی گرفتم و افتخار دومم این بود که در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد اخراج شدم )
یکشنبه 3 مهر 1390

sia_sefid - ایران - تهران
..اینکه کدوم تیم از چه قشری بیشتر هوادار داره و به چه دلایلی دیگه چیزی هست که شواهد مشخص میکنه و همه میدونن!! .. البته اون ور هم وزیر ورزش رییس هیئت مدیره شده که نشون میده موضع حکومتی در اون باشگاه هم پابرجاست اما فروختن تیم هایی برای این رژیم گران تمام میشه که اولا افراد بزرگ توش نقش هدایت گری میتونن داشته باشن (با حجم هوادارای زیاد) دوم اینکه هوادارای هوشیاری داشته باشن .. هوادار ها در اولین هفته به استیلی و کاشانی تاختند .. تنها دلیلش یک چیز بود .. اون هم . سو استفاده از قدرتی که زمان داده بود به اینها . همه میدونن شعار هوادارا واسه نتیجه نبود گرچه دلیل تشدید و رزونانسش این بود ولی دلیل اصلی کنار گذاشتن افراد به دلیل مشکلات شخصی بود . با اینکه هیچ کس از دایی خوشش نمیومد در پرسپولیس ولی چون جلوی این فرد منحوص ایستاد . توانست محبوبیت اندکی کسب کنه گرچه این محبوبیت هم فانی هست (به دلیل شخصیت دایی)
یکشنبه 3 مهر 1390

sia_sefid - ایران - تهران
.. اون زمان که کریمی برای کمک به معصومی کلی انتقاد کرد به افراد فدراسیون (تابستون امسال و حتی قبلا که حضوری کمک کرد به این بزرگ مرد در بیمارستان) از این ور خیلی بی دلیل . فتح الله زاده ی احمق !! این تختی ورزش رو با باقالی اعراب که تو تیم ملی عراق هم ثابت نیست !! مقایسه کرد . (کسی که کی روش و خیلی از مربی های بزرگ دنیا ازش حمایت کردن) جدا از این هیچ شباهتی نه در بازی نه در اخلاق نه در سوابق دارند!! . اما همه دیدن کیا واسه این افراد پاچه خوار هورا کشیدن!!! .. دلیل اینکه به این اشخاص ما پرسپولیسی ها میگیم عبدالله های فتح الله توهین نیست . چون واقعا عبدالله شدن!! اینا رو حقاییق میگه که کریمی سرمایه ملیه ایرانه . و متعلق به پرسپولیس نیست به تنهایی!! . همه میدونن که عکسی که در قهرمانی ها یا پیروزی ها از مدیرای این دو تیم به جا میمونه نشان از فعالیت این عده نیست . در نهایت باید گفت که کسب محبوبیت در درجه ی اول و کنترل شرایط اجتماعی ورزش در درجه ی دوم از دلایل بزرگ هدایت افراد نظامی و دولتی برای این تیم هاست!
دوشنبه 4 مهر 1390

مشتعل - سوئد - استکهلم
یادم میاد در بازی بین لیورپول و چلسی چند سال پیش چلسی 4 گل به لیورپول زد تماشاگران لیورپول پشت به زمین کردن و لیورپول خودشون رو تشویق کردن الان ما پرسپولیسی ها هم همینطور اگر میگیم پرسپولیس تیم کاشانی غم خوار و رویانیان و ژوکرهائی مثل اینها نیست برای ما پرسپولیس همیشه پرسپولیسه حتی اگر سایۀ شوم این لاشخورها بالای سرش باشه
دوشنبه 4 مهر 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.