از ارتباطات مجاهدین خلق با شوروی و عراق تا راه آن در آینده
مریم رجوی، رئیس شورای ملی مقاومت ایران
شهران طبری
رادیو فردا : عباس میلانی، نویسنده کتاب «شاه» و پیش از آن «معمای هویدا»، در مقالهای در نشریه اینترنتی «نشنال اینترست» توصیه میکند سازمان مجاهدین خلق را فقط در صورتی باید از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج کرد که در عمل نشان دهد آن طور که ادعا میکند «سازمانی دموکراتیک شده و پیشینه تروریستی خود را کنار گذاشته است».
او اثبات این مدعا را برکناری رهبری کنونی سازمان مجاهدین و انتخابات آزاد درونسازمانی برای تعیین رهبری جدید میداند و در مقاله خود از ارتباط دوستانه سازمان مجاهدین خلق با شوروی سابق و حکومت صدام حسین علیه آمریکا صحبت میگوید.
عباس میلانی مهمان گفتوگوی ویژه این هفته رادیوفردا است.
رادیوفردا: آقای میلانی، شما در مقاله خود به دوره کوتاهی که مجاهدین مثل همه گروههای سیاسی مخالف شاه با آیتالله خمینی همگام بودند اشاره میکنید و میگویید در همان موقع روابط نزدیکی با مسکو و به خصوص سازمان کا. گ. ب برقرار کردند. چه اسناد و مدارکی این ارتباط را ثابت میکند؟
عباس میلانی: دو نوع سند وجود دارد، یکی آن چه در دادگاه سعادتی مطرح و در مطبوعات ایران منعکس شد، چون آن موقع مطبوعات از آزادی نسبی برخوردار بودند و برخی از این مسائل را میتوانستند منعکس کنند.
دوم خاطرات رئیس کا. گ. ب در تهران است که به این مسئله اشاره کرده و منبع سوم اسناد حزب کمونیست شوروی است که در آن به ارتباط با کا. گ. ب اشاره نمیکند، بلکه به نامههای مجاهدین خلق به حزب کمونیست شوروی و تقاضای پناهندگی برای برخی از اعضای سازمان مجاهدین و بالاخره تقاضای وام ۳۰۰ میلیون دلاری اشاره میکند. این اسناد هم در دانشگاه هاروارد وجود دارد و هم در دانشگاه استنفورد که نسخه کامل اسناد حزب کمونیست شوروی را در دوران بعد از سقوط ابتیاع کردند.
شما از فردی به نام سعادتی نام میبرید که بعدها اعدام شد و میگویید او در تماس با کا. گ. ب میخواست در ازای دریافت لیست ماموران سیا در ایران یک پرونده جاسوسی را که در حمله به ساواک به دستشان افتاده بود به آنها بدهد. این پرونده چه بود؟
این پرونده مربوط به بازداشت تیمسار مقربی بود. تیمسار مقربی بالاترین جاسوس کا. گ. ب در ایران بود و حدود سه سال قبل از انقلاب لو رفت و در یک عملیات گسترده از طرف ساواک دستگیر شد که من شرح مفصل آن را با تکیه به اسناد رئیس دفتر کا. گ. ب در ایران و برخی منابع دیگر هم در کتاب «شاه» آوردهام و هم در کتاب «نامداران ایران» که یک بخش به تیمسار مقربی اختصاص یافته است.
تیمسار مقربی بالاترین جاسوس شوروی در ایران بود. مقام بسیار مهمی در ارتش داشت و تمام طرحهای نیروهای مسلح ارتش ایران عملا از زیر دست او میگذشت. او به طور مرتب با جاسوسان کا. گ. ب در تهران که به عنوان دیپلمات کار میکردند تماس میگرفت و پروندههای محرمانه ایران را در اختیار آنها قرار میداد.
برای شوروی خیلی مهم بود بداند قضیه از چه قرار است و به گفته رئیس کا. گ. ب خبردار شدند سازمان مجاهدین این پرونده را در اختیار دارد و قرار ملاقاتی با سعادتی گذاشته میشود. سه بار این قرار را تمرین میکنند برای این که اشتباه و لغزشی صورت نگیرد و تعقیب نشوند، ولی در آن روزها یک شخصیت مرموز به اسم ماشاالله قصاب در لحظه بزنگاه ظهور کرد و اینها را دستگیر کردند. ماشاالله قصاب و همدستانش که معلوم نشد از کجا آمدند و به کجا رفتند و بعد از آن زیاد نشانی از آنان نبود، ولی در بزنگاه این مبادله سعادتی دستگیر شد.
تمام شواهد و آن چه در دادگاه گفته شد و بلایی که بر سر سعادتی آوردند و او را تیرباران کردند، حکایت از این داشت که مجاهدین بدون مشورت با رژیم داشتند این کار را انجام میدادند. دستکم روایت مسئول کا. گ. ب این طور است. بدون شک دولت جمهوری اسلامی ایران در آن زمان با آمریکا مراوداتی داشت حتی قبل از آمدن روی کار.
دیگر اظهرمنالشمس است که خود آیتالله خمینی در پاریس مراودات و مذاکرات گستردهای با آمریکا کرده بود و اکنون اسناد این مذاکرات منتشر شده، یعنی فقط مجاهدین نبودند که با روسها ارتباط داشتند، بلکه خود رژیم هم ارتباط داشت و از طریق کا. گ. ب و حزب توده کودتای نوژه را درهم شکست.
نکته مبهم دیگر این است که حزب توده با مجاهدین رابطه بدی داشت، ولی اگر از رابطه مجاهدین با شوروی باخبر بود، چرا با مجاهدین همکاری نمیکرد و با آنها موافقت نداشت؟
شوروی در آن زمان با همه کسانی که حاضر بودند با آن همکاری کنند همکاری میکرد و عرصه را باز گذاشته بود، از فداییان خلق گرفته تا حزب توده و از مجاهدین خلق گرفته تا رژیم جمهوری اسلامی. شوروی از طریق حزب توده با رژیم جمهوری اسلامی ارتباط داشت. تازه اینها نکاتی است که تا به حال برملا شده است.
از منظر کا. گ. ب اگر نگاه کنیم، رژیم شاه سقوط کرده بود و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در ایران برچیده شده بود، واضح است که آنها سعی میکردند در خلاء موجود با همه نیروها تماس برقرار کنند. من در مقالهام نگفتم مجاهدین تنها کسانی بودند که با شوروی تماس داشتند.
شما به نامهای اشاره میکنید که سازمان مجاهدین در هفت ژانویه ۱۹۸۶ به کمیته مرکزی حزب کمونیست نوشتند. آیا این نامه ضمن اسناد اخیر علنی شده است؟
این نامه جزء مجموعه اسنادی است که از طریق اسناد حزب کمونیست شوروی علنی شده و این اولین بار نیست که وجود چنین نامهای برملا شده است. تا آنجایی که من میدانم یکی دو نفر هم قبلا به وجود چنین نامهای اشاره کرده بودند. ولی من متن نامه را در آرشیو دانشگاه استنفورد پیدا کردم.
در واقع سه نامه وجود دارد، یک نامه که از طرف مجاهدین است که میگوید ما زیر ضرب هستیم، افراد ما از مرز فرار میکنند و شما به آنها به طور موقت پناهندگی بدهید. نامه دوم از طرف دفتر سیاسی کمیته مرکزی [سازمان مجاهدین] است و تقاضای وام میکند. نامه سوم نامهای است که از طرف رجوی به گورباچف نوشته شده و موید تقاضای وام ۳۰۰ میلیون دلاری است که میگوید ما برای مبارزه با رژیم خمینی به این کمک احتیاج داریم و شما به ما قرض دهید و در اولین فرصت پول را به شما پس خواهیم داد. حتی وعده میدهند شاید بتوانند بخشی از پول را قبل از موفقیت انقلاب پس دهند.
آقای میلانی، شما میگویید مجاهدین پس از حمله آمریکا به عراق با صدام حسین علیه آمریکا سازش کردند، اما از طرفی میدانیم مجاهدین با آمریکا همکاری هم کردند و اولین کسانی بودند که از پرونده هستهای ایران خبر دادند. آیا آمریکا این مسئله را نمیدانست؟
آمریکا بعدها این را میدانست و سند من برای این همکاری اسنادی است که ارتش آمریکا از گزارشهای جاسوسی و اطلاعاتی وزارت دفاع عراق کشف و علنی کرد. در این جلسه به طور مشخص [مسعود] رجوی با مقام بلندپایه وزارت دفاع دیدار میکند و گزارش این دیدار مستقیما به عدی، پسر صدام، فرستاده میشود و در آنجا رجوی توصیه میکند واحدهای مجاهدین را در مقابله با نیروهای مخالف رژیم در داخل عراق استفاده کنند و از این طریق واحدهای سپاه ویژه صدام حسین آزاد خواهند بود با نیروهای آمریکا مقابله کنند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت حداقل در مورد این مقاله، این است که به گمان من به رغم این اشتباهات تاکتیکی و استراتژیک عظیمی که رهبری سازمان مجاهدین مرتکب شده، بدنه مجاهدین این طور نبودند.
از رهبری مجاهدین خلق بگذریم، اما فکر میکنید با ساکنان اردوگاه اشرف چه رفتاری باید کرد تا حقوق بشر آنها زیر پا گذاشته نشود؟
به نظر من باید با آنها با حفظ تمام حقوق بشر گروهی که در یک ماجرایی درگیر هستند و نیتشان خیر بوده رفتار شود. من فکر میکنم اکثریت قریب به اتفاق این افراد ایراندوست و آزادیخواه بوده و هستند و از سر نیت خیر به سازمان پیوستند، ولی در آن اردوگاه و شرایط فعلی مجاهدین فرصت بحث آزاد دموکراتیک در مورد رهبری را نداشتند.
این گروه باید مورد حمایت سازمانهای بینالمللی قرار گیرند و از گزند رژیم جمهوری اسلامی و رژیم عراق مصون باشند، ولی در عین حال باید از گزند استبداد درونسازمانی هم مصون باشند. من فکر میکنم منتقدین رهبری، کسانی که ادعاهایی در مورد رهبری دارند و خود رهبری، باید تحت حمایت و نظارت بینالمللی فرصت یابند نظراتشان را مطرح کنند. یک بحث آزاد فارغ از فشار و خفقان و ترور به وجود آید و تنها بعد از یک بحث و انتخابات آزاد در بدنه سازمان، با این سازمان از نو ساخته شده به عنوان یک سازمان دموکراتیک برخورد شود.
یعنی باید اینها تجربه دموکراسی به طور علمی داشته باشند. شما نمیتوانید بگویید ما یک سازمان دموکراتیک هستیم، ولی ۵۰ سال است رهبری سازمان دستنخورده است. اینها اشتباهات عظیم تاکتیکی در این دوران مرتکب شدهاند و هزاران نفر از جوانهای مجاهد در این راه کشته شدند. عملیات نظامی حمله به ایران با هر معیاری هم بسنجید عملیات ابلهانهای بود و نوعی خودکشی. مسئولیت جان اینها را چه کسی به عهده میگیرد.
یعنی در هر نظام دموکراتیک وقتی رهبری اشتباه میکند باید کنار برود و انتخاباتی برای تعیین رهبری جدید صورت گیرد؟
بله، دقیقا همین طور است و این در مورد مجاهدین رخ نداده است. تلاش من در مقاله این بود که نشان دهم هم مخالفین مجاهدین که میگویند باید بر همه این سازمان خط بطلان کشید واقعیت این افرد و نیات خیر آنها را نادیده میگیرند و هم آنها که مدعی هستند این سازمان تجدید حیات کرده و دموکراتیک شده، ثبات به غایت غیر دموکراتیک رهبری را نادیده میگیرند.
اکنون مهمترین مسئله برای ما و جامعه بینالمللی چند هزار مجاهدی هستند که در شرایط غیر دموکراتیک و وضعیت غیرانسانی اردوگاه اشرف قرار دارند. باید اینها را مورد حفاظت بینالمللی قرار داد، آن وقت رهبری جدیدی برخواهد آمد که سازمان جدیدی را که مناسب سنت مبارزات قدیم این سازمان است ایجاد میکند.
shemiranian - ایران - تهران
|
توی چندین سال گذشته یکبار گفتند مجاهدین با اسراییل هستند یکبار گفتند با امریکا هستند -با عربستان هستند-با شوروی بودند با صدام بودن..........................از یک طرف هم میگن اینا پایگاهی ندارن ............یعنی این کشورها اینقدر کم عقلند که از یک چنین گروهی حمایت کنند? بابا یک بار قبول کنیم که اینها در سیاست ایران وزنه ای هستند و علت ش هم دقیقا پایگاه مردمی هست که دارن.و ملا ها اینو از همه بهتر میدونن....و واسه همین خودشون و به اب و اتیش میزنن که اینا رو بی اعتبار کنن.کسانی هم مثل میلانی که سوابق شون واسه همه روشنه میشن ابزار دست ملاها. |
چهارشنبه 9 شهریور 1390 |
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
به نظر من اگر این سازمان نام مجاهد را حذف کند و طی یک انتخابات آزاد نام سازمان را به یک سازمان واقعآ دمکرات برای آزادی ایران تبدیل کند و رهبریت سازمان را هر چند مدت یکبار به انتخابات بگذارد, شانس بسیار زیادی دارد که ارگانهای دیگر ضد رژیم ج.ا نیز به آنها بپیوندند و سازمان عظیم و یکپارچه ای تشکیل خواهد شد که همگی با هم علیه این اجنبی ها دست بکار بشن و هدف فقط و فقط یک حکومت سکولار و دمکرات در ایران ما باشد. تنها راه نجات مجاهدین و افراد مبارزی که با نیت خیر به این سازمان پیوستند همین هست. در غیر اینصورت محکوم به نابودیست. اما رهبری خودکامه و خودخواه این سازمان هیچگونه عقب نشینی از قدرت فردی را نمی پذیرد. رجوی ها آلوده شدند و باید برن کنار. |
چهارشنبه 9 شهریور 1390 |
|
babak1960 - لوگزامبورگ - لوگزامبورگ
|
جناب اقای میلانی اگر کسی بیش از رهبر مجاهدین سابقه و تجربه مبارزه دارد بسم الله ما دنبالش هستیم ولی کنار گود ننشینئد بگویید لنگش کن اقای رجوی 40 سال سابقه مبارزه با 2 دیکتاتوری مخوف تاریخ ایران را دارد خواهر و برادر و همسرش بدست لاجوردی شهید شده اند اگر مجاهدین در سال60 پیروز شده بودند 30 سال پیش مردم ایران از شر رژیم راحت شده بودند اگر شما جرات مقابله با ملاها را ندارید لااقل بگذارید مجاهدین کار رژیم را تمام کنند و با این مقالات ملاها را تقویت نکنید در ضمن مجاهدین 3000 نفر نیستند فقط در میتینگ 18 ژوئن پاریس 100000 نفر در حمایت از رجوی جمع شده بودند در اولین میتینگ ایران ازاد خواهید دید مجاهدین چند نفرند به امید پیروزی |
چهارشنبه 9 شهریور 1390 |
|
abi6156 - مالزی - ایبو
|
اکثر کسانی که به این سازمان پیوستند ادمای باسواد وپاک,ازادیخواه وضدرژیمودوستدار وطن هستند خداوند پشتیبانشون باشه.انشاالله |
چهارشنبه 9 شهریور 1390 |
|
اخوان - آلمان - کلن
|
در رابطه با مجاهدین وایران تنها دعایی که هر ایرانى وطن دوست مى تواند بکند این است که خداوند این سرزمین را از شر رجویها محفوظ کند.هر بار که به یاد فرمان مریم براى به زیر گرفتن کردهاى بیگناه توسط تانکها و نفربرهاى سازمان میافتم نفرتم به رجوى بیشتر وبیشتر میشود |
چهارشنبه 9 شهریور 1390 |
|
مهرداد2538 - ایران - تهران
|
مجاهدین و سپاه پاسداران دو روی یک سکه هستند. اعضای آنها هم یک مشت متعصب و مرتجع و دروغگو هستند. نمی خواهند قبول کنند که دوران جنگلی بازی و چگوارا بازی به پایان رسیده. بخاطر همکاریشان هم با صدام اصلاً جای بخشش ندارند. |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
sia_sefid - ایران - تهران
|
اینها وقتی به قدرت نرسیده بودن مردم رو واسه اون جایگاه مسخرشون میکشتند . فکر میکنید اگر به قدرت میرسیدن از آخوندا چسبناکتر نبودن به صندلی؟؟. اگر مردم رو به گلوله نمیبستند و نمیکشتند!! چه تو کردستان چه تو کرمانشاه چه تو تهران چه .. حرفی نبود .. ولی کسی که سر قدرت مردم رو به کشتن میده از این بهتر نباید بشه .. هرکسی پروندش مشخصه . حالا قرار نیست که چون از رژیم منحوص اسلامی متنفریم خرتر از الاغ رو بیاد سر کار!. یادتون نره دل بستن به کار های این گروه بیخود از چاه افتادن به دره هست!! یادتون نره بیشترین قربانی رو مردم واسه بردن دیکتاتوری شاه دادن و بیشترین هزینه رو الان دارن خود مردم میدن واسه تحمل رژیم قاتل و غاصب اسلامی! . کسایی که از رجوی منحوص طرفداری میکنند لطفا به کتاب خاطرات تلخ فیروزه دختر بنی صدر سر بزنن!! مطمئن باشید این گروه ها که تو هرج و مرج خودشون رو انداختن وسط آدم های کثیفی بیشتر نیستند . آه شاه اینان رو گرفت و طوری دارن ملق میزنن تا امروز حتی در غربت هم جزو لیست های با محدودیت قرار دارن! ... |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
sourena.de - آلمان - اشتوتگارت
|
توی مملکتی که امکان ابراز عقیده وجود نداره باید با زور اسلحه حکومت رو مجبور به شنیدن بکنی وگرنه دستگاه سرکوب و اعدام به کار خودش ادامه میده. مجاهدین نیز حرکتی رو شروع کردند که سازمانها و احزاب دیگه هم همان کار رو میکردند با این تفاوت که مجاهدین نیروهای بیشتری رو جذب کردند. مبارزه مسلحانه بدون مجاهدین نیز ادامه خواهد داشت و با کشتار مجاهدین بپایان نخواهد رسید. |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
لیلی ایرانی - ایران - تهران
|
عجب قیافه کریهی داره این زنک.امیدوارم جمهوری اسلامی و سران مجاهدین با هم برن به درک |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
h2s_2001 - ایران - مشهد
|
اینقدر چشم و گوش بسته سنگ این تروریست ها رو به سینه نزنید . مخالفت با رژیم ایران دلیل نمیشه خیانت هایی که این تروریست ها به مملکت کردند رو فراموش کنیم . |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
h.a - ایران - تهران
|
من کامنت زیاد گذاشتم و عقیدم مشخص است-مخالف 100%دین.ولی باور کنید این مجاهدین خلق همین آخوندان در یه لباسو فرم دیگه-در ایام کشته شدن علی و حسین و ... نه برنامه ای داره شبکه به اصطلاح سیمای آزادیش و نه واقعاً آزادی زنان وجود داره-فقط چادر مشکی سرشون نمیکنن-همه روسری قرمز و طوسی و مانتوهای یه دست.اصلاً نباید اینا بیان ایران رو داغون کنن-این آخوندای که دنیای بی شرفی و بی ناموسی هستن سگشون به این مجاهدین می ارزه-جانم فدای ایران بدون اسلام آب محمدی |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
ahmad lotfi - سویس - زوگ
|
خدا وکیلی شماهایی که از مجاهدین بد میگید تا حالا با یه مجاهد صحبت کردید ببینید اینا چجور آدمهایی هستند؟ |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
dbsh3000 - سوئد - یوتبوری
|
واقعا دم مجاهدین گرم خوب اتیشی به جون رژیم انداختن . هر روز چند تا از نوکراشون شروع به پاچه گیری میکنن |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
SarayeAzadi - انگلیس - لندن
|
درود و سپاس از آقای د.میلانی عزیز به خاطر روشنگری که در مقاله تحلیلی و بیان حقایق مستدل. دوستان منطقی فکر کنیم- چرا تاکنون رهبران سازمان نامبرده (مریم رجوی یا مسعود -مفقود الاثر) با رسانه های فارسی زبان خارج از کشور مصاحبه نمی کند؟ آیا نباید مدعیان قدرت یعنی احزاب اپوزیسیون حکومت (خواه شاهزاده باشد خواه شیخ,خواه میرحسین موسوی باشد یا مریم-مسعود رجوی) از سوی رسانه های فارسی زبان به چالش کشیده شوند؟! چرا مردمی که 32 سال به رهبران نظام استبداد-دینی سواری داده اند باید دوباره چشم بسته گروهی را بپذیرد که فردا پس فردا بخواهند بر همان گرده سوار شوند؟ می توانید بفرمایید چه تغییر و تحولی در این سازمان دیده اید؟ هنوز م که هنوزه روسری سر زنان سازمان می کنند! هر نوع نقد در گفتگو و نظر مخالفانشون رو مانند رژیم مستبد فعلی بر نمی تابند هیچ,ترور شخصیت هم می کنند؟ البته طرفدار آزادی و حفظ امنیت جانی هم میهنان در بند =کمپ اشرف هستم و امیدوارم سازمان مدافع حقوق بشر هر چه زودتر این بحران رو حل کنند. |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
بابک خرم دین - آلمان - هامبورگ
|
من نه هودار و نه طرفدار سازمان مجاهدین خلق هستم . .ولی باید این را بگم هر ایرانی آزاده ای باید به سازمان پر افتخار مجاهدین خلق با احترام نگاه کند یکصد و پنجاه هزار شهید و مبارزه بی امانشان با رژیم از تابستان 1358 شروع شد و این نشان در این است که با جمهوری اسلامی هم پیاله نشدند تا حق مردم را بخورند و استقامتشان و مظلومیتشان قابل تحسین است |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
محمدرضا بهشتی - ایران - تهران
|
بت پرستی ممنوع وقتی مرام این سازمان خائن به مردم خود فروشی است (نه از نوع جنسی ! ) و زن را مانند کالا بین خود دست به دست می کنند و ااسلام التقاطی ارائه می دهند و رهبرش دائما زن بارگی می کند و در کنار صدام عکس یادگاری می گیرد در مقابلش جوانان معصوم و بیگناهی که به خاطر کشور و ناموسشان جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند چه بایستی گفت . اصولا اینها وقتی پشت به کشورشان و مردمشان می کنند آیا بحثی باقی خواهد ماند . اگر راست می گویند چرا خارج از عراق جایی ندارند . چرا کشورهای دیگر پذیرایشان نیستند . حتی آمریکا و فرانسه نیز آنهارا نمی پذیرند . آنها به شهدای قبل از انقلابشان خیانت کردند مطمئن هستم که روح آنان ناظر اعمال خیانت بار دارو دسته رجوی است . بگذار تا ابد منفور بمانند |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
love-iran - ایران - مشهد
|
من همیجا میگم اگه تا 5 سال دیگه گروهی به اسم مجاهدین وجود داشت هر کدوم از اعضای هر کار بگن من میکم قدرت این گروه رو از 20 سال پیش با الان مقایسه کنید ؟؟؟؟؟ وحشی ترین گروه تروریستی اسلامی اخوندی همین مجاهدین هستن وحشی تر از اینها وجود نداره کافی است به قدرت برسن دیگه هر روز تو تلوزیون قیافه این پیرزن رو باید ببینیم با سیبیل های اون برادر رجوی این ها اگه ازادی خواه بودن نمیرفتن خودشون تو فرانسه نو چه هاشون رو بزارن تو عراق |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
observateur - لوکزامبورگ - لوکزامبورگ
|
babak1960:ازقرارازجانفشانهای رجوی ادمکش هستیدوازباسخ بی فکرتان به یک نوشتارتاریخی بیداست که دگم هستید منظورتان از 40 سال مبارزه چیست? این مردک الدنگ دستانش الوده به خون مردم است و جز خیانت و خشونت چیزی در کارنامه مبارزاتی خود ندارد! ازروشدن بیشتر دست سرورتان که به جای شما میاندیشد زیاد به خود نبیچید! این. سازمان توان اندیشیدن را از هموندانش می ستد بس چگونه میتوان . از گروهی مسخ شده وذوب شده در ولایت مسعود ومریم انتظاررای دادن و تغییر داشت ? سازمان MKIنمونه ای برتر از روحیه انارشیستی و خیانت احزاب ضد ایرانیست که همیشه به ایران صدمه زدند و تنها از حمایت خارجی. برخوردار هستند. دوم اینکه درمورد تعداد مجاهدین غلو نفرمایید چه که همه میدانند چگونه چونان ج.ا یارگیری میکنید: با وعده یک سفر مفت به خارجیهای از همه جا بی خبر وبناهنده های ایرانیی جویای اقامت همچون ج.ا ساندیس خور جمع میکنید ! MKI تنها چالشی که با ج ا دارد بر سر قدرت است وبس! اری 40 سال اسث م.ر برای به قدرت رسیدن خودبه هر قیمت: وطن فروشی,ایرانی کشی,مغز شویی -مبارزه!!!میکند! |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
Arash آرش - بریتانیا - لندن
|
. بنظر می آید یا آقای میلانی اطلاعی از مجاهدین ندارند و حتی تحقیق کوتاهی هم از روابط درونی آنها نکرده اند و یا اهداف سیاسی خواصی را دنبال میکنند که بدون کتمان حقیقت امکان ندارد. آقای رجوی بعنوان رهبر تاریخی مجاهدین شناخته میشود که حتی بعد از پیوستنشان در آینده ای دور به جهان ابدی این مقام با هیچ رای گیری عوض شدنی نیست کما اینکه موقعیت آبراهام لینکلن را با رای گیری نمیتوان عوض کرد. خانم رجوی پس از انتخاب شدن بعنوان رئیس جمهور شورای ملی مقاومت ایران از موضع خود در سازمان مجاهدین خلق ایران استعفاء داده اند و ایشان هم در تشکیلات مجاهدین نقشی ندارند. انتخابات رهبری 23 نفره سازمان مجاهدین خلق ایران بطور معمول هر دوسال برگزار شده و رهبران مجاهدین نیز مرتب در حال عوض شدن بوده اند که از درجه بسیار بالای دمکراسی در سازمان مجاهدین خبر میدهد |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|
Arash آرش - بریتانیاd - لندن
|
. بنابراین از نظر انتخابات دمکراتیک سازمان مجاهدین خلق ایران بیش از هر حزب و تشکیلات دیگری در عمل دمکراتیک تر بوده و اگر آقای میلانی یا هر کس دیگری واقعا به دمکراسی اهمیت میدهند، بایستی از تمامی اعضا و هیئت رهبری مجاهدین بخاطر اینهمه بردباری و رفتار دمکراتیک قدردانی کنند. نهایتا حتی اگر مجاهدین غیردمکراتیک، فرقه و هر چیز بدی هم بودند با تعریف تروریسم در جهان و در خود آمریکا -طبق احکام دادگاههای انگلستان، فرانسه، اروپا و خود دادگاه فدرال آمریکا، تروریست نیستند و هر روز که در این لیست نگاهداری میشوند لطمه ای به اعتبار خود آمریکا نسبت به معیارهای بیان شده خودش و مثلا قانونمدار بودن میزند. نهایتا بیش از 4000 نماینده شامل اکثریت 32 پارلمان کشورهای دمکراتیک جهان که نماینده بیش از یک میلیارد مردم جهان متمدن هستند، از شورای ملی مقاومت ایران و خانم رجوی بعنوان آلترناتیو دمکراتیک ملت ایران علیه رژیم وحشی و ضد بشری حاکم بر ایران حمایت می نمایند. در رابطه با دمکراتیک بودن یا نبودن مجاهدین اینجانب به رای جهان دمکراتیک بیشتر از صحبت یک نفر که مجاهدین را بطور غیر منطقی غیردمکراتیک میداند، اهمیت میده |
پنجشنبه 10 شهریور 1390 |
|