به گزارش عصر ایران، خبرنگار روزنامه انگلیسی ساندی تلگراف، تالیثا را روز چهارشنبه گذشته تنها و ترسان در یکی از بیمارستان های طرابلس یافت. او به دلیل زخمی شدن به دلیل پریدن از بالکن هتل، در بیمارستانی در طرابلس تحت درمان بود.
تالیثا قبلا یک مدل لباس بود و تصاویر او روی جلد یکی از معروف ترین مجلات غیراخلاقی جهان چاپ می شد.
تالیثا قبل از این که به وسیله یک کشتی از طرابلس به کشور مالت در اروپا برگردد ، درباره آخرین روزهای حکومت قذافی سخن گفت.
تالیثا می گوید: معتصم با افتخار می گفت که حکومت پدرش را به سمت پیروزی علیه موشها هدایت می کند.
موش ها عبارتی است که قذافی و دیگر مقامات سابق لیبی برای توصیف مخالفان خود از آن استفاده می کردند.
او می افزاید: در بحبوحه جنگ ، هنگامی که معتصم را دیدم، شوکه شدم او تغییر کرده بود. این برای نخستین باری بود که از آغاز اعتراضات در فوریه گذشته تاکنون، معتصم را می دیدم. او ریش داشت و بر روی مبلی می نشست که پر بود از اسلحه. یک دختر 16 ساله نیز حفاظت از معتصم را برعهده داشت. آنها نمی خندیدند و سلاح های نیمه اتوماتیک حمل می کردند. پشت مبل هم عکس های بسیار بزرگی از قذافی نصب شده بود.
معشوقه معتصم درباره او می گوید: جنگ در لیبی جوانی ظریف ، بی پروا و افراط گرا در خوشگذرانی و لذت بردن را ره جنگجویی تمام عیار و سنگ دل تبدیل کرده بود. دو چشم معتصم سرد بودند. به نظر می رسد او توانایی جنگیدن را دارد. او مثل قبل نبود. از خود پرسیدم در طرابلس چه می کنم و این برای نخستین باری نبود که این سوال را از خود می پرسیدم.
|
معتصم فرزند قذافی |
او به سال ها قبل باز می گردد: در سال 2004 در یکی از مراکز تفریحی در ایتالیا با معتصم آشنا شدم و به مدت سه ماه بایکدیگر روابط عاطفی داشتیم ولی این رابطه عاطفی زمانی به پایان رسید که فهمیدم من تنها زن زندگی معتصم نیستم.
اما رابطه دوستانه میان معتصم و دختر اهل روتردام ادامه یافت. هنگامی که روابط دوستانه این دو گسترش یافت ، تالیثا وارد دنیایی از راحتی و رفاه بی اندازه شد. او با سیل هدیه ها روبه رو و به بسیاری از مکان های خاص و متفاوت دعوت شد.
او می گوید: هنگامی که معتصم به پاریس یا لندن سفر می کرد چند طبقه در گران قیمت ترین هتل ها برای اقامت دوستانش رزرو می کرد. او بهترین آرایشگران ایتالیایی را دعوت می کرد. این آرایشگران تنها برای یک بار ملاقات هر یک 4400 دلار دریافت می کردند.
تالیثا ادامه داد: یک بار از معتصم پرسیدم چقدر خرج می کنی؟ او پس از یک دقیقه فکر کردن و جمع زدن خرج های خود گفت: حدود دو میلیون دلار . دوباره از او پرسیدم برای یک سال؟ گفت نه برای یک ماه.
معشوقه معتصم برای اخرین بار به طرابلس دعوت شد و چند روزی را در منزل ویلایی معتصم در ساحل دریا گذراند.
او می گوید: ویلای معتصم پر بود از لوازم طلایی و لوستر های غول پیکر. بارها از او درباره وضعیت مردم لیبی سئوال کردم. او می گفت درمان در بیمارستان ها و آموزش در مدارس برای مردم لیبی مجانی است.بهای برنج و آرد نیز پایین است.
دیدار معتصم قذافی با وزیر خارجه آمریکا به عنوان نماینده رسمی معمر قذافی
تالیثا می گوید: برای من بسیار سخت بود که درباره زندگی مردم عادی در لیبی قضاوت کنم همیشه هنگام سفر به طرابلس در قفسی طلایی می نشستم . مردم لیبی خوشبخت به نظر می رسیدند.
سفر قبلی معشوقه فرزند قذافی به طرابلس چند روز قبل از آغاز اعتراضات مردم لیبی در 17 فوریه 2011 بود.
او به یاد می آورد که چگونه معتصم از اینکه مردم شرق لیبی شکرگذار و قدردان حکومت قذافی نبودند شکوه می کرد. با آغاز اعتراضات، تالیثا به سختی سخنان مردم لیبی را که می گفتند حکومت قذافی، آنها را به قتل می رساند؛ باور می کرد اما هنگامی که تلفنی با معتصم صحبت کرد با مرد مختلف و متفاوت نسبت به آن کسی که می شناخت روبه رو شد: « معتصم از عبارت هایی مثل "آنها را نابود کنید"، " آنها را محو کنید" یا " با بی رحمی با آنها مقابله کنید" استفاده می کرد. »
تالیثا می گوید: دوباره اشتباه کردم و به طرابلس رفتم اما این بار تنها یک مرتبه معتصم را دیدم. در روز جمعه گذشته باهم نوشیدنی خوردیم. قبل از حمله انقلابیون به شهر طرابلس، معتصم آرام بود و انقلاب لیبی را با اغتشاشات در لندن مقایسه می کرد.
او می گفت که انقلابیون لیبی دیوانه هستند. در کشوری مثل لیبی باید خشن بود وگر نه فرمانبری نخواهند کرد. هیچ ترسی از اینکه شکست بخورد نبود. به نظرم او در مرحله انکار واقعیت قرار داشت.
تالیثا پس از آن، طرابلس را به مقصد تونس ترک کرد اما به دلیل جنگ در این مسیر، مجبور شد دوباره به طرابلس بازگردد. همراه با شدت یافتن درگیری ها در طرابلس، مردان معتصم او را به یکی از هتل های این شهر بردند و یکی از کارمندان زن در دولت قذافی نیز مسئولیت پیگیری امور او شد.
جنگ در لیبی
تالیثا می گوید: هنگامی که درگیری ها در طرابلس زیاد شد با کارمندان هتل صحبت می کردم؛ این برای نخستین بار بود که با مردم لیبی درباره قذافی صحبت می کردم. آنها می گفتند که از قذافی بدشان می آید زیرا او زندگی آنها را نابود کرد. هنگامی که انقلابیون به هتل رسیدند از یکی از کارمندان هتل درخواست کمک کردم اما او به جای اینکه به من کمک کند مرا از اتاقش بیرون و مجبور کرد به سمت جنگجویان حرکت کنم.
ساندی تلگراف در گزارش خود از تالیثا ادامه می دهد: تالیثا نمی دانست چه چیزی به زبان عربی در مقابلش گفته می شود اما او کلمه بنزین را تشخیص داد که بارها تکرار می شد. اینگونه فهمید که می خواهند او را زنده زنده بسوزانند. تالیثا از شدت ترس خود را از بالکن هتل به زمین انداخت. این حادثه باعث شد دو بازویش بشکند و از ناحیه کمر نیز آسیب هایی ببیند. کارمندان هتل او را به بیمارستانی در طرابلس بردند.
او هم اکنون در راه رسیدن به کشورش است.
تالیا پس از رسیدن به کشور مالت