سلطه‌گری تبهکار ۱۷ساله برای دختران نوجوان


سلطه‌گری تبهکار 17ساله برای دختران نوجوان

وطن امروز :  دختران نوجوان وقتی از پسر مورد علاقه‌شان می‌شنیدند باید تحت سلطه‌‌اش قرار بگیرند تسلیم نقشه‌های تبهکارانه وی‌ می‌شدند. پسر 17 ساله نه‌تنها طعمه‌هایش را وادار می‌کرد از پدر و مادرشان دزدی کنند بلکه می‌خواست دستوراتش را انجام دهند.

روز 20 تیرماه سال جاری مردی با مراجعه به کلانتری 169 مشیریه تهران ادعا کرد شب وقتی همراه اعضای خانواده‌اش در خانه بستگانش میهمان بوده‌اند به خانه‌شان دزد زده و با سرقت 3 میلیون تومان پول، سرویس طلای همسرش و لوازم باارزش دیگر، اثاثیه را به هم ریخته و گریخته است. با ادعاهای این مرد، بازپرس شعبه 12 دادسرای ناحیه 14 تهران دستور داد تیمی از پایگاه 6 پلیس آگاهی به تجسس‌های ویژه‌ای پرداخته و پرده از راز این سرقت بردارند.

کارآگاهان پس از بررسی‌‌های میدانی پی بردند دزد به راحتی و بدون شکستن قفل‌ها و با استفاده از کلید داخل خانه شده و حتما آشنایی است که می‌دانسته اعضای خانواده میهمان هستند.

هنوز هیچ سرنخی از دزد آشنا در دست نبود که پدر خانواده با مراجعه به افسر پرونده ادعا کرد دزد پسر نوجوانی است که دخترش را فریب داده است. این مرد گفت: «در مسیر خانه‌ام بودم که ناگهان دخترم را سوار پژوی پسری نوجوان دیدم که در گوشه‌ای از مشیریه توقف کرده بود و با هم حرف می‌زدند، دخترم را از خودرو بیرون کشیدم و او را به خانه آوردم. شنیدم دخترم از یک سال پیش با پسری به نام «حمیدرضا» دوستی کرده است». وی افزود: «دخترم گریه می‌کرد تا اینکه شنیدم آن پسر با تهیه فیلم و عکس و تهدید وی به آبروریزی مجبورش کرده در سرقت از خانه‌ام با وی همدستی کند».

کارآگاهان در این مرحله به بازجویی از دختر نوجوان پرداختند، وی گفت: «حمیدرضا می‌گفت که بچه‌محل ماست و در مشیریه زندگی می‌کند، هر روز دوستی‌مان بیشتر شد و این در حالی بود که من بشدت از پدر و مادرم می‌ترسیدم چون مخالف دوستی دختر و پسر بودند، سعی داشتم کسی متوجه این دوستی پنهانی نشود، حمیدرضا ادعا می‌کرد خیلی زود به خواستگاری‌ام خواهد آمد، من به این پسر خیلی اعتماد پیدا کردم تا جایی که در شرایطی قرار گرفتم که حمیدرضا گفت از من فیلم و عکس دارد و اگر از دستوراتش اطاعت نکنم آبرویم را نزد پدر و مادرم خواهد برد. دنیا جلوی چشمانم سیاه شده بود، حمیدرضا خواست کلیدهای خانه را در اختیارش قرار بدهم. چاره‌ای نداشتم، همه کلید‌ها را به او دادم و جای نگهداری پول و جواهرات را گفتم تا اینکه شب میهمانی او با خیال آسوده وارد خانه‌مان شد و سرقت کرد». دختر جوان ادامه داد: «ناراحت بودم اما کاملا تحت سلطه‌اش قرار داشتم، بعد از سرقت با حمیدرضا قرار ملاقات گذاشتم که دیگر کاری با من نداشته باشد که پدرم ما را دید و تصمیم گرفتم واقعیت ماجرا را به او بگویم».

وقتی سرنوشت سیاه این دختر پیش‌روی تیم تحقیق قرار گرفت، کارآگاهان توانستند روز 16 مردادماه سال‌جاری حمیدرضا را در مخفیگاهش که هنوز از طلاها و پول‌های مادر دختر جوان در آنجا باقی مانده بود غافلگیر و دستگیر کنند. پسر 17 ساله چاره‌ای جز اعتراف نداشت و در حالی که پذیرفت نقشه ماهرانه‌ای برای این سرقت میلیونی کشیده و با پول آنان توانسته بود پژویی بخرد، پرده از اقدامات مشابه دیگر برداشت.

حمیدرضا گفت: «من با دختران نوجوان دوستی کرده و وعده ازدواج می‌دادم سپس با تهیه فیلم و عکس آنها را تهدید می کردم تا به من پول بدهند، این دختران نیز با سرقت از پدر یا مادرشان پول‌ها را به من می‌دادند و تاکنون از 2 دختر دیگر 200 و 500 هزار تومان اخاذی کرده‌ام».

بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطن‌امروز»، کارآگاهان این 2 دختر نوجوان را نیز شناسایی کرده و تحقیقات برای ردیابی دیگر طعمه‌های دزد 17ساله ادامه دارد.

yashainiran - ایران - ایران
عجب مملکتی شده! نتیجه بی خبری و بی توجهی برخی از خانواده ها از فرزندانشان همین می شود. فرزندسالاری هم حدی داره بچه ها هرچی می خواهند خانواده ها بلادرنگ در اختیارشان قرار می دهند بدون اینکه بپرسند برای چی می خواد ووووو
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

sourena.de - آلمان - اشتوتگارت
تربیت شدگان نظام مقدس ولی وقیح با تعالیم الهی چه که نمیکنند!!! پیش نماز که دزد و کلاهبردار و جنایتکار باشه همین میشه که فرزندان ان قلاب شدند.
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

Artosh - ایران - تهران
سن جرم و جنایت ها را ببینید..! ۱۷ سال؟! ویرانه ها را میشود ساخت. زندان ها را میشود ویران کرد. اما ذهن مریض مردم رو بعید میدونم بشه زود تغییر داد. ۱۷ سالشه راه دزدی و اخاذی در پیش گرفته..!
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

mastaneh.deldar - ایران - اهواز
نگاه کن تورو خدا پسره هنوز دهنش بوی شیر میده چه کارها که نمیکنه واقعا که...........پس خلاف فقط مختص بزرگترها نیست شامل بچه ها هم میشه .. عجب روزگاری شده هرروز یه واقعیت تلخ......
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

Alborzi - ایران - کرج
رویش را پوشانده اند تا مبادا آبرویش بریزد! خوب یه شامپانزه میذاشتید جای عکس.
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

oghab - فنلاند - هلسینکی
200 الی 500هزارتومان.خاک بر سرگدا زاده ات. التماس میکردی بهت می دادن . غربتی
پنج‌شنبه 3 شهریور 1390

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.