روزنامه های صبح تهران: چهارشنبه دوم شهریور
+0
رأی دهید
-0
روزنامه های صبح تهران: چهارشنبه دوم شهریور
روزنامه های امروز صبح تهران در عنوان های اصلی خود از وضعیت لیبی و قطعی بودن سقوط قذافی نوشته و برای آینده آن کشور ابراز نگرانی کرده اند. ابراز شادمانی برای آزادی امام موسی صدر و گزارش بالارفتن باز هم بیشتر بهای دلار در بازار تهران و بهای طلا از جمله مطالب با اهمیت این روزنامه هاست که از وضعیت معیشت و تورم سال آینده هم ابراز نگرانی کرده اند.
انقلاب اسلامی یا نگرانی برای آینده لیبی؟
"جوانان لیبی برای تثبیت انقلاب اسلامی کمیته مشترک تشکیل دادند" تیتر اول کیهان است، سیاست روز از "خطراتی که انقلاب لیبی را تهدید می کند" خبر داده، روزنامه جمهوری اسلامی نوشته "انقلابیون لیبی برای تشکیل دولت آماده می شوند" و مردم سالاری در عنوان اصلی خود نوشته "بشار اسد اصلاحات را شروع کرد".
محمدعلی سبحانی در شرق نوشته در میان ملت‌های عرب هیچ کس برای سرنگونی قذافی، دل نسوزاند و مویه نکرد. قذافی 42 سال پیش در میان استقبال گرم مردم لیبی و با شادی مردم در سراسر جهان عرب و با تشویق جمال عبدالناصر به حکومت رسید، اما شب پیش با شادی و شعف همراه با نفرت سرنگون شد. قذافی چه کرد که آن همه محبوبیت را از دست داد؟ چه تغییراتی در جهان عرب و کشورهای عربی و مردم رخ داده است که دیگر جایی برای شعارها و چهره‌های کاریزماتیک و ایدئولوژی‌های حاکم وجود ندارد؟
به نوشته این دیپلومات سابق هرچند پایان همه دیکتاتورها دردناک است، اما انتقال حسنی مبارک در قفس اتهامی خود به دادگاهی در قاهره دردناک نبود. فرار بن‌علی و محاکمه غیابی او دردناک نیست، وضعیت علی عبدالله صالح و بشار اسد که گرفتار شدیدترین سوءتفاهمات با مردم خود شده‌اند، نیز بسیار دردناک است. همه اسامی ذکرشده روزی در میان مردم خود محبوبیت داشتند. تن ندادن به نظر و خواست مردم بود که آنها را به این روز انداخته است.
نویسنده مقاله شرق تاکید کرده حکومت‌هایی نظیر حکومت قذافی که ده‌ها سال با ظلم و بی‌تفاوتی بر مردم خود حکومت کرده‌اند و فرصت‌های تجربه فعالیت‌های مدنی و سیاست‌ورزی را از مردم خود دریغ کرده‌اند، نه‌تنها پایانی دردناک را برای خودشان رقم زده‌اند، بلکه آینده کشور و ملت‌شان را نیز با چالش‌های دردناک مواجه کرده‌اند.
سرنوشت امام موسی با سقوط قذافی
"امام آزادی در انتظار آزادی" عنوان مقاله ای است از مهدی فیروزان در روزگار که در آن آمده 33 سال پیش در همین روزها امام موسی صدر در یک سفر رسمی به لیبی ربوده شد و طی این سه دهه غیبت او از صحنه تفکر و اصلاح جامعه انسانی چنان مشهود و خسارت بار است که ضرورت پی گیری وضعیت وی در شرایط جدید سقوط دیکتاتور لیبی بیش از پیش احساس میشود.
به نظر نویسنده مقاله گرچه در این مدت تلاش هایی کم و بیش برای آزادی و نجات وی صورت گرفت اما امروز که کارنامه 33 سال پرفراز و نشیب پی گیری امام موسی صدر را بررسی می کنیم، درمی یابیم تلاش بایسته و شایسته ای صورت نگرفته است که اگر چنین بود ایشان نباید 33 سال از زندگی گرانقدرشان در زندان سپری می شد.
همین نویسنده در فرهیختگان نوشته خانواده امام موسی صدر درد مشترکی با مردم لیبی دارند، همپای رنج و ظلم مردم، ناراحت و نگران و همپای خانواده های عزادار در رنج از دست دادن فرزندان لیبی سوگوار است. اما امروز کار بزرگ مردم لیبی انقلابی بود که با قربانی شدن فرزندان لیبی به دست آمد. مردم لیبی از بذل جان و مال و فرزند و امنیت برای بیرون راندن دیکتاتور ابایی نداشتند و از همه چیز خود برای رسیدن به قانون و دموکراسی و برگشت به جامعه جهانی گذشتند.
حمایت از قذافی
ابراهیم رها در اعتماد به طنز نوشته: ما از سرهنگ قذافی اعلام حمایت می‌کنیم. راستش تلویزیون ما پریروز در شبکه یک جوری می‌گفت هنوز بخش‌های حکومتی در طرابلس سقوط نکرده که ما یقین کردیم از این پایداری قهرمانانه! باید حمایت کرد. البته تلویزیون ما وسط فحش دادن به ناتو، طوری که کسی ناراحت نشود گفت احتمالا قذافی هم خدای ناکرده کمی سقوط کرده است، اما اعلام حمایت سرجایش می‌ماند.
در دنبال این مقدمه چند سئوال هم مطرح شده است:
الف) حال دوست‌مان بشار اسد چطور است؟
ب) شما به مسابقه بیست سوالی علاقه‌یی دارید؟
ج) سوغاتی ما را زودتر بدهید.
د) ایضا حال دوست‌مان بشار اسد چطور است؟
نفت ارزان فروشی، طلا گران خریدن و تورم بدتر
"نگرانی از بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم" تیتر اول اعتماد است، "سرابی دیگر برای بیکاران" عنوان اصلی جهان صنعت است، "دلار 1200 تومان" گزارش اصلی شرق شده، جام جم و فرهیختگان خبر داده اند که "دیه نود میلیونی همچنان در تعلیق" است، "رکورد شکنی پی‌درپی قیمت طلا" در تهران امروز آمده و دنیای اقتصاد نوشته "پیش‌فروش مسکن رونق می‌گیرد".
رضا زندی در مقاله ای در شرق نوشته عاقل تیغ روی شاهرگ نمی‌گذارد؛ فروش نفت «شاهرگ» حیات اقتصادی ایران است. بورس نفت تیغ دولبه‌ای است که هم می‌تواند «شریان‌های کهنه» را به نفع کیفیت زندگی ملت باز کند و هم شاهرگ را بدرد. خدا نکند جراح ناآگاه یا منفعت‌طلب باشد.
نویسنده مقاله که کارشناس این حوزه است تاکید کرده وقتی منافع استراتژیک کشور مطرح است، نمی‌توان در پرده گفت. آنان که به امور بین‌الملل شرکت نفت فشار آوردند تا هفته گذشته، محموله 500هزار بشکه‌ای نفت را با قیمت پایه در بورس عرضه کنند، مسیر خطرناکی را گشوده‌اند تا با مفت‌خری نفت زمینه برای مفت‌خوری عده‌ای فراهم شود.
در بخشی از مقاله شرق آمده امروز وقتی نمی‌توانیم پول‌های نفت فروخته‌شده خود را از طریق سیستم بانکی به کشور منتقل کنیم،چطور از راه‌اندازی بورس بین‌المللی نفت خام حرف می‌زنیم؟! وقتی تابلوی بورس نفت‌ها از دنیا گسسته است چرا سودای عرضه نفت در چنین بورسی را داریم؟! نکند بستر رانت‌خواری عده‌ای فراهم شود؟
تورم سی درصدی سال 91
مهران دبیرسپهری در سرمقاله دنیای اقتصاد درمحاسبه ای برای یافتن میزان تورمی که در سال آینده در انتظار کشور است نگاهی به دو مقطع زمانی در بیست سال گذشته انداخته و نتیجه گرفته در بیست سال اخیر دو بار، رشد نقدینگی به حداکثر خود یعنی حدود 40 درصد رسیده است که در این دو مورد، موجب تورم 49 و 25 درصدی در سالهای 1374 و 1387 شده است.
نویسنده این مقاله با نقل از مقامات دولتی نوشته احتمال افزایش تسهیلات اشتغالزایی بانک‌ها از 45 به 58 هزار میلیارد تومان برای امسال وجود دارد که اگر فرضا نقدینگی در سال 1390 معادل 40 درصد رشد کند اثر آن بر تورم سال بعد چقدر خواهد بود. برای آنکه رشد نقدینگی امسال به 40 درصد برسد، لازم است حجم کل نقدینگی تا پایان امسال به 413 هزار میلیارد تومان برسد، اگر موضوع مسکن مهر را هم در نظر بگیریم احتمالا رشد نقدینگی این موارد مانند سال گذشته؛ یعنی معادل 25 درصد خواهد بود. برای اشتغال نیز 15 درصد رشد نقدینگی اضافه شود در مجموع حجم نقدینگی در پایان سال 1389 معادل 295 هزار میلیارد تومان بود. حدود 10 هزار میلیارد تومان پایه پولی، بیشتر از سال گذشته خلق می شود و رشد نقدینگی امسال به 40 درصد برسد.
نتیجه گیری سرمقاله دنیای اقتصاد این است که در این صورت رشد ماهانه تورم در سال آینده به طور میانگین 2/2 درصد در ماه خواهد شد و اگر این رشد را برای امسال تنها شش دهم درصد در ماه در نظر بگیریم در این صورت نرخ تورم سال 1391 معادل 8/19 درصد و تورم نقطه به نقطه 30 درصد به دست می‌آید.
سکه و طلا گران شد
شرق در گزارش اقتصادی خود نوشته: قیمت‌های لحظه‌ای و شکستن رکوردهای ساعتی. شاید این بهترین تعبیری باشد که بتوان بازار طلا و ارز روز گذشته را با آن تفسیر کرد. روزی که رکوردهای جدیدی در بازار ارز و سکه رقم خورد، دلار هزارو200 تومانی شد و سکه نیز راه شکستن مرز 600 هزار تومانی را در پیش گرفت و چشم همگان را به خود خیره کرد.
به گزارش این روزنامه دیروز طلافروشان گوش به زنگ بازارهای جهانی بودند، هر اونس طلا به بالای هزار و 910 دلار رسید و هر چند که دوباره کاهش یافت اما این کاهش چند دلاری تاثیری بر بازار داخل نداشت، سکه‌ها هوای رکوردی دست‌نیافتنی دارند و این امر به گفته سخنگوی اقتصادی دولت ناشی از بازارهای جهانی است و نمی‌توان جلوی رشد آن را گرفت.
محمد حسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته قیمت سکه و طلا همچنان دارد بالا میرود و در این زمینه روی قیمت جهانی طلا را کم می کند، تا دو سه روز قبل کافی بود که قیمت طلا در بازارهای جهانی یک درصد بالا برود، سکه در داخل ایران با افتخار 5 درصد گران میشد اما حالا دیگر گور بابای قیمت جهانی! سکه و طلا فعلا در بازارهای کشور ثانیه به ثانیه قیمت گذاری میشود .
به نظر این طنزنویس تا وقتی موضوعات مهمی مثل تعیین نام برای بچه ای که قرار است چند سال دیگر به دنیا بیاید، وجود دارد چرا مسئولان بانک مرکزی بابت موضوعات پیش پا افتاده ای مثل گرانی سکه و طلا باید فسفر بسوزانند و به جایی هم نرسند ؟ تازه، گران شدن سکه و طلا بیشتر از همه به نفع کیست؟ به نفع دولت خدمتگزار !
در ستون طنز مردم سالاری آمده اگر گوش شیطان کر، قیمت سکه همین طور لحظه به لحظه بالاتر برود، به امید خدا طی چند روز آینده خیلی با افتخار می توان اعلام کرد که کلیه هموطنان عزیزی که فقط یک سکه بهار آزادی دارند، می توانند با همان سکه یک باغ و ویلای هزار متری بسازند. مگر یادتان رفته که اعلام شد هزینه ساختن باغ و ویلا در هزار متر زمینی که دولت می خواهد به هر خانواده ایرانی اهدا کند فقط 60 میلیون تومان ناقابل است!
اصلاح طلبان هزینه انتخابات با رقیب اصولگرایان
"آماده مناظره با احمدی نژادم" به نقل از امام جمعه شمیران تیتر اول آرمان است، "تشکیل ستادهای انتخاباتی اصولگرایان در سراسر کشور" عنوان ابتکار است و روزگار از قول برخی از اصولگرایان نوشته "اتهام جدید: ارادت به هاشمی".
مردم سالاری در سرمقاله خود نوشته مدتهاست که جناح موسوم به اصولگرا در پی وحدت برای شرکت در انتخابات است ودر این راه از همه سرمایه های خود مایه گذاشته است اما روز به روز افتراق و انشعابهای بیشتری از دل این جناح سر بر می آورد. درک و تحلیل علل و دلایل این وضعیت برای اصولگرایان ممکن نیست چون آنها از داخل مجموعه و عموما با خود شیفتگی به مجموعه شان نگاه می کنند و با این نوع نگاه آسیب شناسی دقیق از وضعیت جناح به دست نمی آید. اصولگرایان اگر عاقل باشند باید به آنچه افراد خارج از دایره این طیف درباره مشکلات و ضعف های آنان می نویسند توجه کنند.
وحدت فقط یک کلمه است و وقتی می توان آن را عملی کرد که معلوم شود واقعا منظور از به کارگیری این کلمه چیست و چگونه قرار است به آن رسید؟ به عبارت دیگر در عمل، روش و مقصد نهایی، وحدت را معنی می کند. روش اصولگرایان در رسیدن به وحدت درونی، همواره از بالا به پایین بوده است. وحدتی که قرار است توسط بزرگترها دیکته شود و کوچکترها باید در مقابل آن سر تسلیم فرود آورند تا لابد الگویی باشد برای وحدت همه مردم
جناح موسوم به اصولگرا در طول سالهای گذشته با تمام توان کوشیده که جناحهای رقیب را با هر وسیله ممکن از صحنه خارج کند و خودش باشد و خودش! البته اگر جناح های رقیب لطف کنند و با حضور خودشان فقط تنور انتخابات را گرم کنند و قول بدهند به فکر کسب آرای مردم و تغییر جایگاه در بدنه قدرت نباشند، قدمشان روی چشم اصولگرایان!
خودکفایی با طعم واردات
عبدالرضا رئیسی در ستون طنز جهان صنعت نوشته این حکایت خودکفایی بنزین هم به لیست خدمات شایان توجه عزیزان خدمتگزار اضافه گردیده، اولش که به مدت هشتاد بار در روز از وسط برنامه «خردسالان» تا فیلم‌سینمایی «نوه جومونگ گودزیلا میشود» و از اقصی نقاط شبکه شما، شبکه اینا، تا شبکه اونا، رپورتاژ و آگهی و دلینگ دلینگ، تحت عنوان ما می‌توانیم پخش گردید، که چه؟ که اینکه ما به خودکفایی بنزین رسیدیم و اصلا به صادرات دست یافتیم، ای خونه دار و بچه‌دار زنبیل وردار و بیار، بعدم که تشریف شریف را بردیم پالایشگاه آبادان و یک افتتاح نمودیم با چاشنی ترق، بومب، شپلق و پالایشگاه را رسما چیز نمودیم (تشخیص چیزش با خود خوانندگان فهیم).
طنز نویس افزوده حالا بعد از این همه «دریم دادام بیبری بابام» معلوم گشته که خودکفایی موردنظر قرار است به کوری چشم هیلاری ورپریده در سال 91 محقق گردد و کل امسال را ما از ذخیره استراتژیک مصرف نموده‌ایم! آخه یکی نیست بگه برادر!
و نتیجه طنز جهان صنعت این که: این خودکفایی اگه سال 91 اعلام میشد چی میشد؟ البته ترک عادت موجب کسالت میشد، ما طبق روال مالوف؛ اول افتتاح می‌کنیم بعد اختراع می‌کنیم یا یک مقداری خبر خوش کم داشتیم، گفتیم خبرش را می‌دهیم؛ بقیه‌اش خدا بده برکت است.