قذافی از تولد تا سقوط
ایرنا : 'معمر قدافی' که با بیش از 40 سال حکومت بر کشور نفتی لیبی به حاکم جنجالی شهرت یافت، اکنون پایان جنجالی تر قدرت را تجربه می کند، زیرا پس از چندین ماه مقاومت در برابر مردم انقلابی که هزاران کشته و میلیاردها دلار خسارت به همراه داشت، روزهای سخت پس از سقوط را پیش رو دارد.
'معمر محمد عبدالسلام أبو منیار القذافی' در سال 1942 در شطیب الکرعیه در وادی جارف در شهر سرت بین بنغازی و طرابلس در خانواده ای بادیه نشین به دنیا آمد و در سال 1956 به همراه خانواده به شهر سبها در جنوب رفت.
قذافی در کالج نظامی یونان و انگلستان تحصیل کرد و حاصل دو بار ازدواج وی نیز هفت پسر و یک دختر همراه یک فرزند خوانده است.
سرهنگ قذافی در 27 سالگی توانست همراه گروهی از افسران ارتش، ادریس اول پادشاه لیبی را در کودتای بدون خونریزی از قدرت برکنار کند.
وی که در سال 1969 خود را رهبر لیبی خواند بین سال های 1970 تا 1972 وظایف نخست وزیری را نیز برعهده داشت.
قذافی تا سال 2011 که ناآرامیهای خاورمیانه به لیبی رسید با مخالفان رژیم سرسختانه برخورد میکرد.
معمر قذافی همچنین در فوریه سال 2009 به عنوان رییس دورهای اتحادیه آفریقا انتخاب شد.
وی با اینکه بطور رسمی دارای هیچ مقام یا عنوانی نبود، ولی رییس مجلس شورای انقلاب در لیبی نیز به شمار می رفت و در بیانیه های حکومتی و مطبوعات دولتی از او با القاب تشریفاتی رهنمای انقلاب کبیر سوسیالیستی یکم سپتامبر خلق جمهوری عربی و رهبر برادرانه و رهنمای انقلاب لیبی نام برده می شد.
فلسفه سیاسی او با عنوان کتاب سبز منتشر شد که تلاش داشت به عنوان جایگزین سوسیالیسم و کاپیتالیسم معرفی کند، در حالیکه برداشتی التقاطی از مکاتب مختلف با افزودههایی از دین اسلام بود.
قذافی در سال 1977 نظام حکومتی با عنوان جماهیریه یا حکومت تودهها را به لیبیاییها تحمیل کرد که ابزار وی برای اداره کشور از طریق کنگرهها و کمیتههای مردمی بود.
طی این سالها، سرهنگ قذافی در لیبی قدرت را به طور کامل در دست داشت و به طور انفرادی بر این کشور حکومت کرد.
تفکرات سیاسی قذافی التقاطی از پان عربیسم و چپ مارکسیستی بود و بنا بر گفته خودش به شدت از جمال عبدالناصر تاثیر پذیرفته بود.
قذافی نیز مانند دیگر حاکمان مستبد هم عصر چون حسنی مبارک، صدام حسین، زین العابدین بن علی و علی عبدالله صالح از ماجرای فلسطین به عنوان وسیله ای برای افزایش محبوبیت خود استفاده کرد.
هرچند وی به شدت منتقد مبارزات گروه هایی چون حماس و حزب الله بود ولی آرزو داشت اتحاد استراتژیک با مصر و سوریه برای آزادی قدس ایجاد کند.
مسیری که سرهنگ قذافی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی لیبی انتخاب کرد در ابتدا استفاده از عوامل مسلح در اقصی نقاط جهان بود که که اوج آن، بمب گذاری مرگبار در هواپیما انگلیسی موسوم به پرونده لاکربی است.
ماجرای لاکربی غرب را به این نتیجه رساند تا فشار زیادی بر قذافی بیاورد و سرانجام وی با پذیرش مسولیت این عملیات، مجبور به عقب نشینی در زمینه پرداخت غرامت سنگین به دولت اسکاتلند و تحویل عامل این حمله به اسکاتلندیارد شد.
دومین رویارویی قذافی با غرب در زمینه پرونده هستهای لیبی بود. قذافی با کمک پاکستان و کره شمالی توانسته بود به حدی از توان هسته ای دست پیدا کند که فشار اقتصادی و حملات هوایی آمریکا، طرابلس را وادار کرد در مقابل فشارها تسلیم شود و تمام تجهیزات هستهای کشورش را سوار بر کشتی به آمریکا تحویل دهد.
پس از این عقب نشینی استراتژیک، آمریکا به قذافی در عصر پس از فروپاشی شوروی روی خوش نشان داد و به مرور وی به عنوان یکی از تامین کنندگان نفت غرب شناخته شد و غربی ها نیز به این کشور در حوزه شمال افریقا آزادی عمل بیشتری دادند.
مهمترین پرونده قذافی در سالهای گذشته سرنوشت امام موسی صدر است. قذافی در یک ماجراجویی دیگر روحانی محبوب لبنانی ها را ربود و تمام اسناد درباره این اقدام را انکار کرد.
از سوی دیگر، درآمدهای نفتی منجر به توسعه پایدار در لیبی نشد و این کشور همچنان دچار فقر و مشکلات است درحالیکه قذافی و فرزندانش براساس گزارش های مختلف رسمی و غیر رسمی، میلیونها دلار از این سرمایه را صرف خوشگذرانی و فساد اخلاقی خود در ایتالیا و فرانسه می کردند.
پس از سقوط حاکم تونس، آتش نارضایتی ها به لیبی رسید اما قذافی که در عرصه سیاست جهانی به آقای خاص شهرت دارد، با تانک، سلاح های سنگین و جنگنده بمب افکن به میدان سرکوب آمد.
این وضعیت سبب شد تا غرب مانند پرونده یوگسلاوی پس از فروپاشی در میانه دهه 90 میلادی، با توجیه حفظ جان غیرنظامیان، از این فرصت به سود خود استفاده کند.
غرب با استفاده از ناتو به عنوان بازوی جنگی خود و موج بمباران های اهداف نظامی و غیر نظامی، اکنون در کانون وقایع لیبی قرار دارد و سرهنگ نیز که بازداشت پیاپی فرزندانش را تجربه می کند، باید منتظر برگزاری دادگاهی باشد که برای بررسی اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت برگزار خواهد شد.
از دیگر سو، انقلابیون که اینک طرابلس را در اختیار گرفته اند و آماده حکومت بر کشور می شوند با معادله پیچیده سازماندهی خود، لیبی پس از قذافی و نقش اردوگاه غرب در کشورشان روبرو هستند.
|
|
|
|
|
|