روزنامه های امروز صبح تهران محرمانه شدن نرخ تورم را مهم دیده و از تغییر آرام موضع چهره های اصلی اصولگرا نوشته و مرخصی چند تن از سران اصلاح طلب را از زندان نشانه تلطیف فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات مجلس دانسته اند. تهدید به قتل رحیم مشائی توسط یک مداح حکومتی و انتشار یک بیانیه شدید از سوی بانک مرکزی در رد سیاست های پولی دولت از دیگر مطالب این روزنامه هاست.
تغییر آرام و برای تلطیف فضای سیاسی انتخابات
"تغییر آرام مواضع چهره های اصولگرا" تیتر اول اعتماد است، مردم سالاری از قول یکی از رهبران جناح راست نوشته "اصلاح طلبان وابسته به استکبار نیستند"، روزگار از زبان یک مداح نوشته "هر کس مشائی را بکشد من پولش را می دهم".
اعتماد در گزارشی پیرامون آزادی چند نفر از زندانیان اصلاح طلب نوشته برخی از گشایش فضای سیاسی کشور میگویند و برخی دیگر از ابتکار عمل شخصیتهای برجسته نظام برای مشارکت حداکثری در انتخابات پیش رو. آزادی برخی چهرههای سیاسی در آستانه شبهای قدر خود نویدی است بر تحلیل این عده از سیاستمداران که تلطیفی در فضای کشور در حال رخ دادن است و آن را باید به فال نیک گرفت.
این گزارش با انتشار خبر مرخصی بهزاد نبوی، فیضالله عربسرخی، محسن میردامادی و عبدالله رمضانزاده نوشته چندی پیش رییس قوه قضاییه طی بخشنامهیی مقررات مرخصی زندانیان در ایام ماه رمضان را ابلاغ کرد. اگرچه هنوز خانوادههایی هستند که گلایه را مبنی بر اینکه نزدیکانشان که بعد از حوادث انتخابات بازداشت شدند هنوز به مرخصی نیامدند مطرح میکنند. با این همه اما به مرخصی آمدن برخی چهرههای سرشناس اصلاحطلب میتواند نویدی برای گشایش فضای سیاسی باشد.
گزارشگر اعتماد به یاد آورده که چندی پیش محمد خاتمی، رییسجمهور سابق طی اظهارنظری رفع برخی محدودیتها را از جمله راهکارهایی دانست که موجب نگاه حداکثری مردم به انتخابات پیش رو میشود. برخی چهرههای اصولگرا نیز طی اظهاراتی خواستار ایجاد زمینههایی برای آزادی زندانیان یا ارایه مرخصی به آنها شدند. بهزاد نبوی و فیضالله عربسرخی که هر دو از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب هستند بعد از حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بازداشت و به شش سال حبس محکوم شدند. میردامادی و رمضانزاده که از اعضای ارشد جبهه مشارکت هستند نیز هر کدام به شش سال حبس محکوم شدند.
نوبت باهنر رسید
صبا آذربیک در گزارشی در شرق نوشته پس از علی مطهری، حالا نوبت به محمدرضا باهنر رسیده تا پس از دو سال بگوید بسیاری از همطیفانش در وقایع ۸۸ افراطی رفتار کردند و با معترضان پس از انتخابات خوب برخورد نشده است. اعتراض به اینکه چرا برخی از اصولگرایان در تلاش بودند تا حداقل ۱۳ میلیون شرکتکننده در انتخابات فتنهگر نامیده شوند تا برچسب زدن به تمام رقبا و چهرههای اصلاحطلب اینبار از زبان محمدرضا باهنر نایبرییس مجلس و یکی از مهرههای مهم اصولگرا شنیده میشود؛ دومین اصولگرایی که حالا پس از دو سال میگوید به رفتار افراطیون اصولگرا در برخورد با ماجراهای دو سال پیش معترض است.
به نوشته این گزارش گرچه باهنر و مطهری از سوی جامعه به عنوان چهره اصولگرایی که مدافع معترضان پس از انتخابات باشند، شناخته نمیشوند اما از سوی طیفهای تندرو اصولگرا حداقل به سکوت و همراهی به آنچه آنها جریان فتنه مینامند، شهره هستند. این طیف از اصولگرایان سال ۸۸ رفتارهای ضعیفی را در همراهی نسبی با اصلاحطلبهای معترض در حد دیدار با معترضان نشان دادند، گرچه همان مواضع ضعیفشان در همراهی با معترضان به انتخابات، هزینههایی را هم مانند از دست دادن کرسی نایبرییسی مجلس تا قرار گرفتن در جایگاه «بیبصیرت» برای امثال باهنر، مطهری و توکلی در برداشت، اما پس از آنکه متهم به همراهی با جریان فتنه شدند، مواضعی را علیه کلیات آن سال گرفتند تا از تیر انتقادهای تند همگروههای خود فرار کنند.
گزارش شرق این را سومین چرخش این چهرههای اصولگرا در برگشت به آن روزها خوانده و نوشته اینکه چرا در آستانه انتخابات مجلس نهم و آن هم بعد از گذشت دو سال از اتفاقات سال ۸۸، بخش قابل توجهی از بدنه اصولگرایی در حال آسیبشناسی رفتارشان با مردم، اصلاحطلبها و اتفاقات رخ داده در آن زمان برآمدهاند، شاید از سوی برخی مخاطبان، مهمتر از متن حرفهایشان باشد، اما برای افکار عمومی و مخاطبان عام این سخنان، گویا هر جملهیی که این طیف از اصولگرایان درباره وقایع دو سال پیش میگویند از جذابیت بیشتری برخوردار است.
آنهایی که رفتارهای معتدلتری داشتند و مواضع تندی نسبت به اصلاحطلبها نداشتند حالا میگویند «افراطیون» اصولگرا میخواستند همه را فتنهگر بنامند.
شورش های لندن بدتر بود؟
ابتکار در سرمقاله خود به مقایسه آشوب های دو هفته قبل لندن و حوادث خرداد ۸۸ ایران پرداخته و نوشته میزان تخریبها، سرقتها، ناامنیها و آتشسوزیهای حوادث اخیر آن کشور اجنبی در برابر همین اعمال و عوارض در حوادث انتخابات ایران، اصلاً قابل مقایسه نیست. به جرئت میتوان گفت حوادث انگلیس دهها برابر حوادث رخداده در کشور ما بوده است. جوانان ما بسیار فرهیختهتر و انسانیتر رفتار کردند. اما برخورد مسئولان در برابر این حوادث میتواند تجربیات ارزندهتری را همراه داشته باشد.
این مقاله به یاد آورده از سوی مقامات بریتانیا جوانان انگلیسی عامل ایران، آمریکا، روسیه یا القاعده شمرده نشدند، اگرچه در آنجا هم با شدت برخورد شد و عده ای از معترضان هنوز در زندان هستند، درحالیکه در کشور ما سعی میشود اگر ترقهای در خیابان به صدا درآید و چند جوان ماجراجو و بیکار و سرخورده به حرکتهای قانونشکنانه روی آورند، بدون آنکه ریشهیابی کنیم، خیلی زود برچسبی بر پیشانی آنان بزنیم و....
سرمقاله ابتکار با اشاره به جو تندی که بعد از اعتراض ها به نتایج اعلام شده انتخابات رخ داد نوشته در آن وضعیت عدهای از ترس در لاک خویش فرو رفته و دستهای هم کاسه داغتر از آش شدند و برای آنکه نان خود را بچسبانند، تنور را داغ میدیدند و دو آتشه به هرکس میرسیدند او را فتنهگر مینامیدند، علی مطهری موضع متفاوتی از همجناحیهای خود اتخاذ کرد. آن روز صدای وی در برابر امثال رسایی چندان رسا نبود؛ اما امروز که چرخ گردیده و بازیهای جدیدی درآورده، با قوت بیشتری در برابر پرسشگر خبرگزاری فارس مطالبی را بیان میکند که تأملبرانگیز است.
محرمانه شد تورم
"نرخ تورم محرمانه شد" گزارش اصلی شرق و تهران امروز، جهان صنعت از "ناکامی بانک ها در جذب نقدینگی های سرگردان" نوشته، جام جم از مقامات خواسته "صدای بخش خصوصی را بشنوید"، "توزیع منابع ملی و بانکی باید از حالت رانت خارج شود" از زبان رییس دولت تیتر اول قدس است و دنیای اقتصاد از "خود انتقادی شدید از بسته پولی" نوشته است.
شرق در یادداشتی نوشته دو ماه پیش، زمانی که دولتیها همنوا با هم اعلام کردند مرجع قانونی اعلام نرخ تورم مرکز آمار است، کسی تصور نمیکرد شاخص تورم محرمانه شده و قرار نیست اعلام عمومی شود. در آن روزها همگان منتظر بودند تا این مرکز که همواره آمارهایش با بانک مرکزی تفاوت داشت، نرخ جدید را اعلام کند. اینچنین نشد، تیرماه به پایان رسید اما از نرخ تورم خردادماه خبری نبود. مردادماه نیز که روزهای پایانی را میگذراند به آخرین روزهایش رسیده و باز هم خبری از نرخ تورم تیرماه نیست.
به نوشته این مقاله در چنین شرایطی سایر مسوولان دولتی وارد عمل شدند. رییس سازمان هدفمندی یارانهها نرخ تورم خردادماه را 15/4درصد اعلام کرد و پس از آن رییس کل بانک مرکزی نرخ تورم تیرماه را 16/3 درصد دانست. اما این چیزی نبود که همگان منتظرش بودند، بر طبق قانون برنامه پنجم توسعه مرکز آمار، مرجع رسمی اعلام آمارها شده بود و باید این مرکز نرخ تورم را اعلام میکرد. رسانهها به عدم اعلام نرخ تورم اعتراض میکردند و کارشناسان از روند صعودی نرخ تورم خبر میدادند، اما مرکز آمار سکوت کرده و هیچ خبری را در خصوص این نرخ منتشر نمیکرد.
مقاله شرق تاکید کرده همواره نرخ تورم به صورت ماهانه اعلام عمومی میشد، حتی یکی از مدیران دولتی میگوید نرخ تورم در زمان جنگ نیز به صورت عمومی اعلام شده است. در این سالها سابقه نداشته که نرخ تورم به صورت محرمانه تنها به مجلسیها یا دولت اعلام شود.
جواد سیدپور در تهران امروز نوشته خبر کوتاه اما شوکآور است: «شاخص تورم محرمانه شد!» حتی اگر این خبر، دروغ هم باشد، دروغ خطرناک و زشتی است. آمارها برای اقتصاد حکم ضربان نبض را برای بدن دارند. اقتصاد بدون آمار همانقدر علائم حیاتی دارد که بدن بدون نبض. حال اگر قرار باشد در چنین وانفسایی علائم حیاتی یک اقتصاد به کلی از دسترس دور شود و متخصصان توان دستیابی به آن را نداشته باشند، باهوشترین و داناترین اقتصاددانان و مدیران نیز نمیتوانند ارزیابی درستی از وضعیت کشور و لاجرم پیشبرد برنامههای آینده داشته باشند.
به نظر این روزنامه: با چنین رویکردی دیگر مهم نیست «کجا» میرویم، بلکه مهم این است که فقط «میرویم». رفتن و «باری به هر جهت» زیستن سزاوار ملتی نیست که نخبگانش بخش عمده وقت و انرژی خود را صرف تهیه و تدوین راهبرد مهم و موثری همچون «سند چشمانداز بیست ساله» کردهاند .
آمارهای ضد و نقیض
محمود جامساز در روزگار نوشته آمارهای ضد و نقیضی که از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران به عنوان دو منبع آماری رسمی کشور اعلام می شود فی الواقع صحت و سقم اعداد و ارقام و درصدهای مربوط به متغیرهای اقتصادی را که راهنما و پایه و اساس تحلیلهای اقتصادی قرار میگیرد، سست میکند و نتایج حاصله از بازشناسی نتایج ثانویه سیاست ها را که یکی از مباحث عمده علم اقتصاد است مخدوش می سازد.
به نوشته این کارشناس غرق شدن در آمارها و درصدها و شاخص های متغیرهای اقتصادی و به تبع آن اجتماعی و مقایسه سال به سال آنها ما را از واقعیات اقتصادی و اجتماعی کشور دور ساخته است فراموش نکنیم همین آمارهای اعلام شده به فرض صحت نیز متاثر از درآمدهای نفتی است نه استفاده از ظرفیت تولیدی و صنعتی کشور اگر نفت به هر دلیلی از اقتصاد کشور حذف شود بی تردید چالش های بسیار سخت و ناگواری را در پیش رو خواهیم داشت.
مقاله روزگار اشاره کرده رشد اقتصادی در کشورهای پیشرفته و اقتصادهای نوظهور بر دوش بخش خصوصی پویایی است که از جانب دولت ها و بازارهای پولی و سرمایه حمایت های قانونی و مالی میشود. قسمت اعظم بخش خصوصی را موسسات کوچک و متوسط ها شکل میدهند که پیشتاز صنعت و نوآوری اند. متاسفانه سیاست های اقتصادی ما به سبب ضعف ساختار تولیدی و نارسایی های اقتصادی و خصلت دولتی بودن قادر نیست این موسسات کوچک و متوسط را در مسیر توسعه صنعتی و خدماتی حمایت کرده و آنان را به ستون پایدار توسعه اقتصادی کشور بدل سازد.
معضل بزرگ کشور
محمد حسین روانبخش در مردم سالاری سه خبر را به عنوان سوژه طنز خود برگزیده: اول آمار زندانیان کشور در سال ۵۸ تنها ۱۰ هزار نفر بوده و این در حالی است که این میزان امروز به بیش از ۲۵۰ هزار نفر افزایش یافته است. دیگر رکورد اختلاس در کشور شکسته شد: ۳ هزار میلیارد تومان ناقابل توسط یکی از نورچشمی ها اختلاس شد و در نهایت متوسط آلاینده بنزن در جایگاه های بنزین به ۴۳۸ برابر حد استاندارد می رسد. آلاینده بنزن ترکیبی سرطان زاست و نه تنها جان کارکنان جایگاه های بنزین، بلکه سلامت شهروندان را به خطر می اندازد.
مردم سالاری از این سه خبر نتیجه گرفته:
اول این که: مهمترین، خطرناکترین، دردناکترین، بیشرمانه ترین و معضل ترین معضل و مشکل کشور عزیزمان، آب پاشی جوانان در پارک است.
دوم این که: از لحاظ امنیت، عدالت و سلامت در جایگاه بسیار رفیعی ایستاده ایم.
و سرانجام: قدر مسوولانمان را باید بدانیم.
+0
رأی دهید
-0
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.