سهلانگاری پزشک مرگ بیمار را رقم زد
روزنامه اعتماد : با گذشت بیش از یک ماه از فوت نامعلوم زنی 43 ساله در بیمارستان سیدالشهدای زهک، مسوولان هنوز هیچ توضیح رسمی در این زمینه به خانواده متوفی اعلام نکردهاند.
براساس گزارش شبکه خبری آتینیوز، زنی به نام «کنیزرضا» جمعه 17 تیرماه سال جاری، توسط بستگانش به اورژانس این بیمارستان منتقل میشود. مشکل آنجایی است که بیمار با حالت تهوع و تنگی نفس شدید مورد بیاعتنایی و بیتوجهی مسوولان اورژانس قرار میگیرد و براثر همین بیمبالاتی جان خود را از دست میدهد.
به گفته داماد این زن، به تشخیص اولیه پزشک جوان بخش اورژانس به نام خانم «م»، بیمار عفونت ریوی و فشار بالا داشته است. پزشک معالج برای بهبودی بیمار آمپولی را تجویز میکند که به علت نبودن این دارو در بخش اورژانس همراه بیمار مجبور به تهیه دارو از داروخانه بیمارستان میشود و در همین فاصله بیمار جان میسپارد. به گفته همراهان بیمار، در مرحله احیا از لولهیی که در درون مجرای تنفسی بیمار کار گذاشته شده بود، حدود دو لیتر خونابه تخلیه میشود.
این حادثه در حالی روی داده است که همراه بیمار و داماد وی به نکاتی اشاره میکنند که ضمن امکان پیگیری قضایی، سوالاتی را در ذهن به وجود میآورد که جواب مسوولان وزارت بهداشت و درمان و آموزش را نیز میطلبد.
1) همراه بیمار توضیح داده است که پزشک اورژانس در مواجهه با بیمار که مرتبا اظهار تنگی نفس کرده و التماس داشته «کاری کنید دارم خفته میشوم»، پاسخ داده است « خانم خودتو لوس نکن الان آمپول میزنیم خوب میشوی»! پرسش این است که در کدام روش درمانی در اورژانس که معمولا بیماران با حال وخیم مراجعه دارند با بیمار چنین برخوردی میشود؟
2) داماد متوفی در تشریح این واقعه تاکید کرد: «اورژانس داروی لازم را نداشت و دکتر ابتدا نسخه نوشت و سپس از ما خواست تا آمپولی را از داروخانه تهیه کنیم و بیمار را راهی تزریقات کرد. در این فاصله متوفی همچنان در حال برگرداندن بود و مرتب تنفسش وخیمتر میشد. در نهایت نیز در همین فاصله تهیه آمپول جان سپرد.»
آیا قرار نیست اورژانس داروهای حیاتی را خود داشته باشد و زمان را به جای تلف کردن در فاصله اورژانس تا داروخانه و تزریقات از دست ندهد؟
3) داروخانه بیمارستان سیدالشهدای زهک به گفته همراه متوفی بدون توجه به وضع پیش آمده به او تاکید میکند ابتدا باید قبض لازم را در صندوق بیمارستان بپردازد و بعد بیاید تا آمپول تحویل داده شود. همراه بیمار 300هزارتومان پول نزد او میگذارد که اجازه بده این پول نزد شما باشد و من آمپول را سریعتر ببرم ولی متصدی داروخانه قبول نمیکند و در نهایت نیز دیگر فرصتی برای رفتن به صندوق باقی نمیماند و بیمار جان میسپارد.
آیا وضع اورژانس برای بیمارستانها و عوامل آنها و متصدیان بخشهای داروخانه و نظایر آنها توضیح و آموزش داده نشده که اینگونه با بیمار برخورد میشود؟
آیا یک آمپول یک هزار و 200تومانی اینقدر برای بیمارستان اهمیت داشته که نه آن را در اورژانس دپو کردهاند و نه حاضر شدهاند به روشی سادهتر و سریعتر در اختیار بیمار قرار دهند؟
4) گرچه برخورد ناشایست پزشک بخش اورژانس و همینطور نحوه برخورد متصدی داروخانه از نظر قضایی قابل پیگیری است اما سوال اساسی از خانم دکتر وحیددستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این است که شما کادر درمانی را چگونه آموزش میدهید که به هنگام بروز موقعیت اضطراری عمل کنند و کیفیت آموزشهای آن نهاد به کادر پزشکی و درمانی چگونه است؟
5) وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی به این سوال پاسخ دهند که آیا اینگونه و با چنین پرسنلی قرار است سیستان و بلوچستان طرح آزمایشی پزشک خانواده را پشت سر بگذارد؟
بامری، داماد خانواده در اینباره به «اعتماد» گفت: پس از گذشت بیش از یک ماه از این واقعه با پیگیریهایی که انجام دادهایم هنوز موفق نشدهایم شکایت خود را به ثمر برسانیم. البته شکایت که هیچ، هنوز مسوولی از خانواده دلجویی هم نکرده است. به گفته بامری در پیگیریهای انجام داده در این زمینه، نامههایی جداگانه به وزارت بهداشت و درمان با شماره ثبتی 1/49135، نامهیی به عباسعلی نورا و احمدعلی کیخا، نمایندگان زهک و زابل با شماره پیگیری 1185976 و 1185978 نوشته شده که تا به امروز فقط آقای کیخا در این زمینه قول همکاری داده است.
بیشتر افرادی که گذرشان به بیمارستانها میافتد، فرقی نمیکند در کجای کشور، صابون این سهلانگاری و بیتوجهی به تنشان خورده است. حال یا این صابون میتواند تمام تن بیمار را در برگرفته و به فوت منجر شده باشد یا به نقص عضو یا وخیمتر شدن حال او. با تمام موارد و مثالها و جرایم، همچنان شاهد این هستیم که تصمیماتی برای جلوگیری از آنها صورت نگرفته است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|